فلزجو FelezJoo
https://www.felezjoo.com/

حقایق و ناگفته های عالم ردیابی
https://www.felezjoo.com/viewtopic.php?f=13&t=3743
صفحه 1 از 2

نویسنده:  نوروزخان [ پنج شنبه 11 آذر1395 - 10:26am ]
عنوان پست:  حقایق و ناگفته های عالم ردیابی

با عرض سلام و خدا قوت ... (لطفا اگر ابهامات یا تناقضاتی در مطالب مشاهده نمودین لطفا متذکر شوید...انسان جایز و خطاست...)
هدف از ایجاد این تایپیک بازگویی مطالبی در رابطه با عالم ردیابی هستش که شاید برای بعضیها تکراری و شاید تازگی داشته باشه پس لطفا صبر و حوصله به خرج بدین تا تهش یه چیزی از آب در بیاد . داستان علم ردیابی از اینجا شروع میشه که عملکرد ردیابهای مکانیکی-خوراکی با هر مدل و شکل و جنس و ... بر اساس انرژی مغناطیسی بدن اپراتور صورت میگیره و هرکسی مگنتش قویتر باشه عملکرد ردیابیش بهتره (هرکه بامش بیش ...برفش بیش :D ) چنانکه استاد معظم جناب شیخ بهایی در کتاب (کل سر) چند تمرین رو برای تسلط مغناطیسی آدمی مطرح میکنه و عوامل اتلاف قوه مغناطیسی رو به شرح ذیل بیان میکنه :
1- عصبانیت2-افراط و زیاده روی در اعمال جنسی که خود بتنهایی بیشتر از تمام اسباب دیگر باعث اغتشاش و اختلال در قوه مغناطیسی میشه3-محرکات فکری4-تصادفات5-جراحات6-ناخوشی و کسالت7-زحمت فوق العاده دماغی یا بدنی8-عدم نظافت لباس9-خوردن مشروبات الکلی10-استعمال مواد مخدر11-عدم پاک بودن دهان و دندان و ناخن ها12-پرخوری و کم خوری 13-ترس و اضطراب 14-غرور 15-خیالات باطله و توهمات 16- کینه و حسد 17- افراط در نوشیدن چای و قهوه.
در کل سعی کنین از هر طریق ممکن انرژی مغناطیسی تونو بالا ببرین (با ورزش تای چی-تمرکز و یوگا-استفاده از آب مغناطیس شده-اعمال آهنربای قوی بر بدن و ...).متاسفانه اغلب متاهلین انرژی شون همیشه در حال تحلیل رفتنه :D پس خوش بحال مجردها :)) پس به این نتیجه میرسیم که منبع حرکتی این ردیابها فقط و فقط مگنت بدن ماست نه گروه خونی و قد و وزن و ... :D پس اگر ردیابی کار نمیکنه یا عملکردش ضعیفه مشکل اصلی از مگنت بدن ماست .

نویسنده:  نوروزخان [ پنج شنبه 11 آذر1395 - 10:50am ]
عنوان پست:  Re: ناگفته های عالم ردیابی

موضوع بعدی در رابطه با اختلاف ولتاژ در زمان ردیابی در بدن و دستان اپراتور هست که معمولا در دست چپ کمی قویتر از دست راست می باشد در شکل زیر این مطلب گویاست .اپراتوران قوی دارای ولتاژ الکتریکی بالایی در دستان بوده ولی مقاومت الکتریکی پایینی دارند.در حقیقت در بدن انسان موادی مانند کلاژن -استخوان-پروتئین کراتین و ... وجود داشته که تحت شرایط خاص و یا تحت تاثیر میدانهای مغناطیسی خاصیت پیزوالکتریکی در بدن را ایفا کرده و تولید ولتاژ نموده که با اعمال بر دسته های ردیاب این ولتاژ وارد دسته ها شده و تبدیل به انرژی مکانیکی می شود یعنی در عالم ردیابی ما تبدیل 3 نوع انرژی مغناطیسی و الکتریکی و مکانیکی رو همزمان تحت شرایطی خاص رو به هم داریم . و الکتریسیته و مغناطیس در عملکرد ردیاب ها با هم در ارتباطند و یکی بدون دیگری معنی نداشته و وجود یکی باعث پیدایش دیگری خواهد شد .

نویسنده:  نوروزخان [ پنج شنبه 11 آذر1395 - 11:52am ]
عنوان پست:  Re: حقایق و ناگفته های عالم ردیابی

موضوع بعدی مربوط میشه به زمانهای ردیابی در طول شبانه روز و ماه و سال هستش . در طول شبانه روز بهترین زمان از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب میتونه مناسب باشه که بر اساس تجربه هر فردی قابل تغییره . بنظر بنده شب اصلا زمان مناسبی برای ردیابی نمی باشد چون معمولا شبها انرژی های کاذب در جهان ساطع می شوند و همچنین انرژی منفی موجودات غیرارگانیک در شبها بیشتر بوده که موجب تداخل و خطای گمانه زنی میشه + تاریکی و کمی دید . در طول ماه نیز اواسط ماه و آخر و اول هر ماه قمری یعنی ماه کامل معمولا ردیابها کار نمی کنند یا عملکردشان مختل شده و اهداف رصد نمی شوند . از نظر علمی در روزها و شبهایی که ماه کامل یا هلالی است نیروی جاذبه ماه و خورشید ترکیب شده و بر زمین اثر گذاشته و عناصر مطلق کیهان(آب-خاک-هوا) به سمت ماه کشیده و جذب می شوند . این موضوع سبب ایجاد نوعی نوار اتصال نامحسوس با فشار بسیار بالا میان ماه و زمین می گردد(ایجاد جزر و مد دریاها) در چنین روزهایی حملات انرژی های منفی با قدرت و وسعت بیشتری انسانها را تحت تاثیر قرار میدهد .اثرات سوء ماه کامل بیشتر بر بدن فیزیکی بوده در حالیکه تاثیرات ماه هلال بیشتر بر لایه های ذهن انسانهاست و اثرات ماه کامل بارز و آشکار ولی ماه هلال اثرش نامحسوس است. توفانهای مغناطیسی هم معمولا هر 27 روز یکبار رخ میده از سوی خورشید و باعث شده انرژی و میدان مغناطیسی زمین بطرز شگفتی افزایش پیدا کنه . در رابطه با اثرات ماه کامل در بدن انسان نیز قابل پیگرد است بدینگونه که معمولا در بعضی افراد در روزهای 14 و 15 و 16 ماه قمری احساس ضعف و خستگی و پریشانی و اضطراب ناخودآگاهی بوجود میاد که این همان اثر کشش عناصر به سمت ماه می باشد .بنظر بنده شبهایی که آسمان تاریک مطلق هست روزش بهترین زمان ردیابیه کم خطاتری هستش.در رابطه با فصول سال فکر کنم بهار و پاییز کمی بهتر از تابستان و در نهایت زمستان باشه .

نویسنده:  سنه دژ [ پنج شنبه 11 آذر1395 - 12:47pm ]
عنوان پست:  Re: حقایق و ناگفته های عالم ردیابی

بیشتر مطالب جای تغیر و بررسی دارند
فعلا یک مطلب رو در رابطه با آنتن زنی با وجود ماه ، خدمت دوستان عرض کنم
بیشتر دوستان خیال میکنند که اول ماه و ماه کامل و آخر ماه با هم فرق داره
اما در واقع اینطور نیست و موضوع چیز دیگریست
ماه در هر روزی باشه و اندازه ش هرچی باشه مهم نیست ، چون ما اندازه شو اینطور میبینیم
در واقع ماه یک روزه باشه یا کامل باشه ، فقط نور خورشیده . خود ماه همیشه به همون اندازه ی کامل ، در آسمان است :D
همانطور که جزر و مد رو بوجود میاره و ربطی به اندازه ش نداره
چیزی که مهمه میزان پیشروی ماه در آسمان است که هرچه بالاتر میاد ، قدرت بیشتری بر زمین اعمال میکنه
البته اختلافات جزئی ناشی از منعکس کردن نور خورشید ، وجود داره که بستگی به چند روزه بودن ماه داره

نویسنده:  نوروزخان [ پنج شنبه 11 آذر1395 - 2:10pm ]
عنوان پست:  Re: حقایق و ناگفته های عالم ردیابی

موضوع بعدی در رابطه با اثرات بارهای الکتریکی و امواج الکترومغناطیس بر بدنه که باعث تداخل در ردیابی میشه . همانطور که میدونین زمین حامل بار منفی عظیمی هست و غنی از الکترونهای منفی است و می تواند بعنوان منبع سرشار و قدرتمند آنتی اکسیدانت و خنثی کننده رادیکال های آزاد مورد استفاده قرار گیرد .بدن انسان طوری تنظیم شده که دائم با زمین در تماس باشد بدین معنی که بار الکتریکی مثبت و مضر بدن پیوسته در زمین خالی شده و بار الکتریکی منفی زمین بداخل بدن سرایت نماید . تماس پای برهنه و مرطوب ترجیحا با سطح آزاد زمین(ماسه ساحل دریا-خاک-سنگ-چمن-و ...) درد و التهاب را کاهش و خواب کیفی و سلامت کلی بدن را ارتقاء میدهد . بدن ما در طول شبانه روز تحت تاثیر انواع بارهای مثبت و مضر مانند امواج موبایل و وای فای و دکل های برق و مخابرات و پارازیت و ... قرار میگیره و این یونهای مثبت به جداره رگها چسبیده و یونهای منفی خون رو به خودش جذب میکنه و باعث تداخل در عملیات گردش خون میشه و تشکیل رسوب در جداره رگها رو میده در حقیقت این بارهای الکتریکی در بدن ساکن میشوند حال جهت ردیابی صحیح بهتر است قبل از شروع عملیات کف پاها را برهنه و کمی مرطوب کنین و کف دستها رو هم همینطور و به زمین اتصال بدیم به مدت چند دقیقه تا تمامی بارهای ساکن و مثبت بدن به زمین تخلیه و بارهای منفی و مفید از زمین به بدن منتقل بشه در حقیقت بدن دشارژ و شارژ بشه اونم توسط زمین .این کار رو هم میتونین با ابزارهاتون بکنین یعنی ابتدا اتصال به زمین بدین تا بار ساکن اونها هم خنثی بشه حال به قول یارو گفتنی بدن و ابزارها با زمین بالانس شده و آماده کار می باشند . موفق باشید ;)

نویسنده:  نوروزخان [ پنج شنبه 11 آذر1395 - 3:17pm ]
عنوان پست:  Re: حقایق و ناگفته های عالم ردیابی

در رابطه با موضوع بعدی و به جهت تنوع ؛ مربوط میشه به علوم غریبه و ماوراالطبیعه که بنده مدتی گرفتارش بودم و تجاربی کسب کردم . که مربوط میشه به موکلان (عجاین) مربوط به بعضی دفینه ها که شما بر حسب تصادف و بدون مطلع بودن از وجود آنها به محلی رفته و شروع به گمانه زنی میکنین غافل از اینکه اونها هم مشغول به سردرگم کردن و تداخل انرژی در آنتن زنی یا شاقول زنی میشن تا شما به هدفتون که نزدیک شدن به محل اصلی هست , نشین و همیشه خطا میکنین . علیهذا با توجه به اینکه بیشتر ردیابیهای ما تصادفی و اتفاقی و بدون اطلاعات کافی از محل هست گرفتار شدن در این موارد غیر قابل اجتناب می باشد . چنانچه شما قوه تمرکز و تخیل قوی یا دارای حس ششم خوب و مدیوم یا یوگاکار باشید براحتی می توانید چنین مکان هایی را به محض ورود شناسایی کنید . مادر کل چندین نوع بارهای حفاظت شده داریم بدین شرح : 1- بارهای تحت حفاظت خداوند متعال که جهت افراد خاصی در نظر گرفته شده و غیر قابل رصد و برداشت است .2- بارهای تحت حفاظت عجاین که در قالب طلسمات و ... بعنوان نگهبان قرار داده شده اند که قابل رصد کردن هستند ولی برداشت آنها نیاز به رمز عبور مربوطه می باشد و سردرگمی در ردیابی آنها وجود دارد 3- بارهایی که در نزدیکی محل زندگی عجاین است که آزاد بوده و قابل رصد و برداشت هستند اما سردرگمی و تداخل در ردیابی حتما وجود دارد این بارهارو توسط بعضی افراد و ادعیه به سختی میشه برداشت کرد . در هنگام ورود به مکان جدید جهت ردیابی موقعیکه نزدیک به محدوده بار برای اولین بار میشوید موکلان بار خودشون اعلام حضور میکنن به شما (البته اگر گیرایی داشته باشین) بدین صورت که ایجاد سردرد یا برخورد فیزیکی انرژیشون به بدن که باعث سیخ شدن موهای بدن و مورمور شدن اون میشه(به علت داشتن نوعی قوه دافعه) و بعد از اون تداخل در ردیابی شروع میشه و هردفعه یه نقطه جدید به شما میده این علامت یعنی هشدار برای ما که از اونجا دوری کنیم . در کل بنظر بنده در همچین مواردی بهتره ردیابی رو ادامه ندین و وقتتون رو تلف نکنین چون هیچ چیزی عایدتون نخواهد شد جز سردرد!!! حتی به فکر آوردن ملا و ملابازی و طلسم شکن نباشین که کلا سره کار میرین ... موفق باشید

نویسنده:  arash22 [ پنج شنبه 11 آذر1395 - 6:27pm ]
عنوان پست:  Re: حقایق و ناگفته های عالم ردیابی

درود
نوروز خان خوب شروع کردی ولی اخرش خراب شد بصورت علمی بررسی کردی اخرش به تخیل ختم شد موکل توی دنیای امروز جایی نداره
معمولا اینها ساخته پرداخته ادمهای کلاهبردار هست که به کارشون اعتماد ندارند وایراد و اشتباه کارشون رو بلاخره باید به کسی ربط بدهند.
چه کسی بهتر از موکلی که وجود خارجی نداره تا از خودش دفاع کنه..

نویسنده:  نوروزخان [ پنج شنبه 11 آذر1395 - 8:36pm ]
عنوان پست:  Re: حقایق و ناگفته های عالم ردیابی

arash22 نوشته است:
درود
نوروز خان خوب شروع کردی ولی اخرش خراب شد بصورت علمی بررسی کردی اخرش به تخیل ختم شد موکل توی دنیای امروز جایی نداره
معمولا اینها ساخته پرداخته ادمهای کلاهبردار هست که به کارشون اعتماد ندارند وایراد و اشتباه کارشون رو بلاخره باید به کسی ربط بدهند.
چه کسی بهتر از موکلی که وجود خارجی نداره تا از خودش دفاع کنه..

گفتم که این موضوع واسه تنوعه :D پس زیاد جدی نگیرین :D

نویسنده:  نوروزخان [ جمعه 12 آذر1395 - 3:27pm ]
عنوان پست:  Re: حقایق و ناگفته های عالم ردیابی

با سلام مطالبی مفید درباره فرکانس بدن انسان :
فرکانس بدن انسان چیست:
هر سلول زنده در جهان دارای بار های مثبت و منفی است و با تغییر دادن این بارها و تولید الکتریسته وایجاد برق می کند .
در واقع یون های مثل کلسیم سدیم منیزیم وپتاسیم و مس و هر انچه ما به نام عناصر کمیاب می شناسیم همراه با اسید های امینه و اب مجموعه ای از یک باطری را برای یک سلول می سازنند.زمانی که سلول های در کنار هم قرار گرفته و کار یکسانی می کنند بافت تشکیل می شود که میزان الکتریسته ان بسیار بالا می رود .در بدن انسان ماهیچه ها قلب استخوان ها سلول های عصبی و همه قسمت های زنده بدن الکتریسته تولید می کنند .در پزشکی ما با گرفتن نوار مغزی در واقع الکتریسته تولید شده توسط مغز را اندازه می گیرم این عمل در نوار عصب و عضله و نوار قلبی هم صادق است.
ارتعاش بدن انسان:
بدن همه موجودات زنده الکتریسته تولید می کنند و هر نوع جانوری یک فرکانس مشخص دارد حتی اشیا نیز به علت جنبش ذرات اتمی ان دارای فرکانس هستند
اگر امروز می بینم بیمارهای مثل سرطان و دیوانگی خرابی اعصاب و کم خونی سقط جنین و سر درد وووو افزایش یافته است مربوط به بر هم خوردن فرکانس طبیعی دربدن انسان است.
فرکانس طبیعی یک انسان چقدر است :
فرکانس بدن یک انسان سالم بین 62 تا 78 (هرتز )مگاهرتز در 24 ساعت است یعنی در هر ثانبه بدن شما با تواتری متوسط حدود 68 هرتز در ثانیه می لرزد.
فرکانس بدن انسان چرا مهم است :.
اگر فرکانس بدن انسان به 42 هرتز برسد شخص مبتلا به سرطان می شود وقتی مرگ انسانی فرا برسد ناگهان فرکانس بدن او به 25 می رسد.کاهش فرکانس بدن به معنی کاهش فعالیت سلول ها است که سرانجامی جز کاهش قدرت سیستم ایمنی و ابتلا به سرطان ندارد.
ایا اجسام اطراف ما هم فرکانس دارند ؟ :
بله همه جامدات مایعات و اشیا و حیوانات فرکانس دارند .
زمانی که ما ایستادیم و فقط پای ما با زمین در تماس است کمترین میزان انتقال فرکانس بین بدن ما و زمین وجود دارد.به خاطر همین گفته می شود که اگر انسانها زیاد دراز بکشند و به مدت طولانی خوابیده یا بستری شوند بیشتر مریض می شوند زیرا فرکانس بدن انها کاهش یافته و سیستم ایمنی بدن انسان ضعیف می شود. کسانی که زیاد راه می روند و یا می دوند سالمترند زیرا بدن انها در تبادل فرکانس کمتری با زمین است .
بر طبق نظریه دکتر لئونارد Dr. Leonard Horowitz فرکانس 528 هرتز فرکانس موسیقی خلقت انسان و فرکانس عشق است .این فرکانس تقریبا برابر فرکانسی است که چرخش زمین در فضا تولید می کند . به این علت به ان فرکانس کائنات یا خلقت هم می گویند تواتر این فرکانس 528 هرتز است.شنیدن ان اثرات درمانی بر روی بدن و سلول بدن انسان دارد .
خواندن قران با فرکانس کائنات (خلقت ) :
طبق تئوری ما اگر فردی را بتوانید پیدا کنید که حنجره او به طور معمول دارای فرکانس 528 باشدو با نت های با این فرکانس بخواند نوای خواندن قران او می تواند علاوه بر اثرات درمانی و جلوگیری از بیماری ها باعث علاقه دیگران به نوای قران بشود زیرا این فرکانس غالبا در حنجره تک خوان های اپرا وجود دارد و کار بسیار عملی و ممکن است .
گیاهان پرفرکانس کدام هستند و چه مزایایی برای انسان دارند ؟ :
غذا های گیاهی می توانند با افزایش فرکانس بدن انسان او را سلامت نگاه دارند.
لیستی از گیاهان پر فرکانس :
رز (Rosa ا) ..................... 320 مگاهرتز
Lavender (Lavendula angustifolia)……..118 MHz لاوندر (اسطوخودوس اسطوخودوس) ........ 118 مگاهرتز
Myrrh (Commiphora myrrha)…………….105 MHz مر (گیاه Commiphora myrrha) ................ 105 مگاهرتز
Blue Chamomile (Matricaria recutita)…..105 MHz آبی بابونه (بابونه) ​​..... 105 مگاهرتز
Juniper (Juniperus osteosperma)…………98 MHz درخت عرعر (osteosperma ارس) ............ 98 مگاهرتز
Aloes/Sandalwood (Santalum album)……96 MHz Aloes / صندل (آلبوم Santalum) ...... 96 مگاهرتز
Angelica (Angelica archangelica)………..85 MHz (archangelica گلپر) ........... 85 مگاهرتز
Peppermint (Mentha peperita)…………..78 MHz نعناع (پونه peperita) .............. 78 مگاهرتز
Galbanum (Ferula gummosa)……………..56 MHz Galbanum (gummosa کما) ................. 56 مگاهرتز
Basil (Ocimum basilicum)………………….52 MHz (ریحان) ...................... 52 مگاهرتز
بوی خوش و یا چهره شادان و یا منظره های طبیعی مثل اب روان و یا اسمان باعث افزایش فرکانس بدن انسان و سلامت او می شوند این مسله در اعتقادات مذهبی هم دیده می شود.

نویسنده:  نوروزخان [ سه شنبه 16 آذر1395 - 6:50pm ]
عنوان پست:  Re: حقایق و ناگفته های عالم ردیابی

اکسیر و عقیده جابربن حیان پدر علم شیمی جهان درباره آن :
عقیده براین بود همچنان که طبیعت می‌تواند اشیا را به یکدیگر تبدیل کند، مانند تبدیل خاک و آب به گیاه و تبدیل گیاه به موم و عسل بوسیله زنبور عسل و تبدیل قلع به طلا در زیر زمین و … کیمیاگر نیز می‌تواند با تقلید از طبیعت و استفاده از تجربه‌ها و آزمایشها همان کار طبیعت را در مدت زمانی کوتاهتر انجام دهد. اما کیمیاگر برای اینکه بتواند یک شیء را به شیء دیگر تبدیل کند، بوسیله‌ای نیازمند است که اصطلاحا آنرا اکسیر می‌نامند.
اکسیر در علم کیمیا ، به منزله دارو در علم پزشکی است. جابر اکسیر را که از آن در کارهای کیمیایی خود استفاده می‌کرد، ازانواع موجودات سه گانه (فلزات ، حیوانات و گیاهان) به دست می‌آورد. او خود ، در این زمینه می‌گوید : هفت نوع اکسیر وجود دارد :
اکسیر فلزی : اکسیر بدست آمده از فلزات.
اکسیر حیوانی : اکسیر بدست آمده از حیوانات.
اکسیر گیاهی : اکسیر بدست آمده از گیاه.
اکسیر حیوانی - گیاهی : اکسیر بدست آمده ازامتزاج مواد حیوانی و گیاهی.
اکسیر فلزی - گیاهی : اکسیر بدست آمده از امتزاج موادفلزی و گیاهی.
اکسیر فلزی - حیوانی : اکسیر بدست آمده از امتزاج مواد فلزی و حیوانی.
اکسیر فلزی - حیوانی - گیاهی : اکسیر بدست آمده از امتزاج مواد فلزی و گیاهی و حیوانی.
عقیده جابر درباره فلزات
فلزات اصلی هفت تاست : طلا ، نقره ، مس ، آهن ، سرب ، جیوه و قلع.
این فلزات به تعبیر جابر قانون صنعت را تشکیل می‌دهند. به عبارت دیگر قوانین علم کیمیا بر این هفت فلز استوار است. با این حال ، خود این کانیها از ترکیب دو کانی اساسی ، یعنی گوگرد و جیوه بوجود می‌آیند که به نسبتهای مختلف ، در دل زمین ، باهم ترکیب می‌شوند. بنابراین ، تفاوت میان فلزات هفتگانه تنها یک تفاوت عرضی وجود دارد نه جوهری که محصول تفاوت نسبت ترکیب گوگرد و جیوه در آن می‌باشد. اما طبیعت هر یک از گوگرد و جیوه تابع دو عامل زمینی و زمانی است. به عبارت دیگر ، تفاوت خاک زمینی که این دو کانی در آن بوجود می‌آیند و همچنین تفاوت وضعیت کواکب به هنگام پیدایش آنها موجب می‌شود که طبیعت گوگرد و یا جیوه تفاوت پیدا کند.
تعریف جابر از بعضی فلزات و تبدیل آنها :
قلع(مشتری):
دارای چهار طبع است. ظاهر آن ، سرد و تر و نرم و باطنش گرم و خشک و سخت … پس هرگاه صفات ظاهر قلع به درون آن برده شود و صفات باطنی آن به بیرون آورده شود، ظاهرش خشک و در نتیجه قلع به آهن تبدیل می‌شود.
آهن(مریخ):
از چهار طبع پدید آمده است که از میان آنها ، دو طبع ، یعنی حرارت و خشکی شدید به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع دیگر یعنی برودت و رطوبت به باطن آن. ظاهر آن ، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هیچ جسمی به سختی ظاهر آن نیست. همچنین نرمی باطن آن به اندازه سختی ظاهرش می‌باشد. از میان فلزات جیوه مانند آهن است. زیرا ظاهر آن آهن و باطن آن جیوه است.
طلا(شمس):
ظاهر آن گرم و تر و باطنش سرد و خشک می‌باشد. پس جمیع اجسام (فلزات) را به این طبع برگردان. چون طبعی معتدل است.
مس(زهره):
گرم و خشک است ولی خشکی آن از خشکی آهن کمتر است زیرا طبع اصلی مس ، همچون طلا ، گرم و تر بوده است اما در آمدن خشکی بر آن ، آنرا فاسد کرده است. لذا با از میان بردن خشکی ، مس به طبع اولیه خود برمی‌گردد.
جیوه(عطارد):
طبع ظاهری آن سرد و تر و نرم و طبع باطنی‌اش گرم و خشک و سخت است. بنابراین ظاهر آن ، همان جیوه و باطنش آهن است. برای آن که جیوه را به اصل آن یعنی طلا برگردانی، ابتدا باید آن را به نقره تبدیل کنی.
نقره(قمر):
اصل نخست آن ، طلا است ولی با غلبه طبایع برودت و یبوست ، طلا به درون منتقل شده است و در نتیجه ظاهر فلز ، نقره و باطن آن طلا گردیده است. بنابراین اگر بخواهی آن را به اصلش یعنی طلا برگردانی ، برودت آن را به درون انتقال ده ، حرارت آن آشکار می‌شود. سپس خشکی آن را به درون منتقل کن ، در نتیجه ، رطوبت آشکار و نقره تبدیل به طلا می‌شود

صفحه 1 از 2 همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند.