PD OF PERSIA (PDOFPER)

ب نظرم لوپ بزرگ هدفو رد میکنه مثل بزرگ کردن لوپ فلزیاب میمونه ک اهداف کوچیکو تو سطح از دست میدی؛یا بزرگ کردن پراپ اسکنره.
مصرف کنه یا نادیده بگیره .درصورت بزرگ کردن لوپ باید ی نگا ب یسری قطعات داشته باشی البته شک دارم.
هنوز هم معتقدم ایشون باید چیزی کشف کنه بعد تغییربده

درود بر شما
در FG و DC بسته به مدلهای مختلف بردها رو افزایش دادن و در سری های جدیدتر دیگه ادعای بالای 1000 متر و بیشتر رو دارن . اما در عمل اصلا گرفتن رد دفینه از چنین فاصله هایی درست نیست و بیشتر به بیراهه میره
خیر ، خوشبختانه در بحث سنس از راه دور ، گرفتن فاصله ی بیشتر ، کاملا به بزرگ بودن لوپ مربوط نمیشه
در محصولات ماینرو لوپ بیرونی رو تقریبا تا جایی که جعبه چوبی اجازه داده ، بزرگ کردن
اما علت برد بیشتر ، به لوپ بزرگ مربوط نیست ، چون بیشتر روی حساسیت کار کردن در حد ملکولی
در واقع سعی کردن که لوپ تا حد امکان از بقیه مدارهای داخلی دور باشه نه اینکه بزرگ باشه
همانطور که در پی دی کی فضای بیشتری برای لوپ داریم اما بنده استفاده نمیکنم چون تاثیر مثبتی نداره
البته لوپ PDK با لوپ جناب طلا تفاوت داره و بحث مصرف پدیده مربوط به این نیست ، دوستان اشتباه نگیرن . اونجا فرستنده س اینجا گیرنده
جناب ببرستان هم روی PD کار کردن و امیدوارم که در مباحث ، دوستان رو همراهی کنن
بنده به همه اطمینان میدم که اگه میخواید روزی به سنس از راه دور برسید ، باید مثل مطالب اخیر در مورد ردیاب گفتگو کنیم نه اینکه همش بفکر ساخت باشیم یا خدای ناکرده با هر بحث و ایده ای مخالفت کنیم و نهایتا به نتیجه ای هم نرسیم
سایت همسایه ، قسمت اعظم کارشونو روی LRL گذاشتن و صدها نظر و ایده و مخالفت رو دارن موشکافی میکنن روش بحث میکنن . درسته که اینطوری از ارائه سیستم به اون شکل که ما ایرانیها انتظار داریم خبری نیست اما از پایه درست بالا میان

در مورد واکنش به زمین و رطوبت و محیط اطراف ، همه ی اشکال رو نمیشه گردن امواج انداخت
اولا با این لوپ بزرگ ، طبیعیه که کار کردن جهت دار میشه و در نزدیکی زمین نمیشه ردیابی کرد
و نکته ی حیاتی دیگری که در پستهای قبلی اشاره کردم اما دقیق نگفتم ، مربوط به تفاوت امگا با بقیه هست این تفاوت همانطور که حساسیت مفید ایجاد میکنه ، در برابرش حساسیت منفی هم داره که باید کنترل بشه
اگه نمیتونید کنترل کنید ، فقط میتونم بگم که حداقل از لوپ کوچک استفاده کنید که مقداری از مشکل حل بشه

مثل اینکه پدیده خیلی زوایا داره
مثلا اگ رعدوبرقی درکار باشد چند ماه پدیده ناپدید میشود.
یا مثلا ی فلز درگرمای زیاد رو ی یونیاب میتونه تاثیر بزاره
یا اینکه چطور پدیدرو خیلی زودتر اماده کنیم
خیلی از مباحثو شما گفتین اگر من بگم تاکیدی میشه و اصرار.سو استفاده میشه.ادم بدون فعالیت هم زیاد میبینم دنبال یچیز اماده میگرده.
بنظرم لزومی نداره .فقط بنده درمورد پدیده بیشتر و بیشتر خوندم ک برای جستجو و درک بهتر کمک خواهد کردحداقل ی اگاهیی دارم

با سلام مجدد خدمت حضار محترم
نمی‌دونم چرا هر کاری میکنم بقیه سو نیت متوجه میشن با بند اخر فرمایشات جناب سنه موافقم بحث علمی خوبه و درستش همینه اما اگه دقت کنید از هر مداری اینجا بحث میشه علا مدار مورد نظر از فرانکو توباکس پی دی .پی دی کا و... اما مدار مورد نظر کجاست من دنبال این نیستم که فوری شماتیک بزارین وبرم فوری دوکون بازار براش راه بندازم فقط میخواهم بدونم اینجا راجع به چی داره بحث میشه به هر حال شروع به تایپینگ یعنی عمومی شدن اون موضوع حالا یکی بهم بگه اون موضوع کووو

جناب طلا گفتن مشغول جمع بندی عکسها و اطلاعات مورد نظر هستن
خوب فعلا تا رسیدن اون موضوع ، مقداری گفتگو بعنوان پیش زمینه بد نبود
هرچند بنظر بنده ، باید یه تایپیکی بزنم برای بحث بدون مدار ، که اینگونه گلایه ها در کار نباشه
والا تو هر تایپیکی خواستیم در مورد پدیده و نکات مرموز و ناشناخته بحث کنیم ، گفتن تایپیک به بیراهه رفت . میدونم دست آخر هم همه دست به دامان همین اثر دفینه میشن وگرنه بهش نمیرسن
بنده نکاتی رو تایپ کردم اما پاک کردم . فکر کنم باید تو تایپیکی جداگونه بهش بپردازیم که دوستان به مدارشون برسن

منظورم همون لوپ کوچک بود ، خودم هم معتقدم لوپ کوچک بهتره چیزی که من ساختم اول کار ۱۲ سانت بود ، این سایز خوبه فک کنم قسمت گودی داخلی امگا هم قطر بنظرم میشه ۵ سانتم در نظر گرفت داخلی هم بنظرم هر چی باشه میشه فقط باید قطرش قرینه گیرنده باشه


برداشت من :
لوپ امگا برای پدیده یک صفحه گیرنده محسوب میشه که مثل انتن جاذب هست و ابعاد در میزان دریافت اثر میگزارد و بیش از حد بزرگ مثل انتن خیلی بلند هست کنترلش سخت ...
*****
برای پدیده سطح مقطع مطرح هست وگرنه اگه امگا رو بکنیم ۵ سانت هم بنطرم کار میکنه ! دوربرد افت آنچنان خاصی نمیکنه

نه عزیز ، اصلا خودم هم علاقه ای ندارم به بحث مدار تا آمادکی و شناخت نباشه چیزی رو بزارم ، برخی دوستان متوجه حساسیت موصوع نمیشن که وقتی میگم یه دونه قطعه رو نزارم و نگم ، عملا مدار کار نمیکنه !!! پس نیت اینه که راجب عملکرد پدیده بحث بشه ، اتفاقا حیف هست که مطالب ارزشمند شما درج نشه ، من که دلخور میشم از دوستانی که گیر میدن به مدار ، بخدا مدارم بزارم تا نکته در نیاد کار نمیکنه و وقتی بزارم بگید کار نمیکنه اونوقت بحث راجب نکات فایده ای ندارد و قبل چیزی بگم با فهش منو بدرقه میکنن

از شما خواهشمندم همین جا به موضوعات بپردازید ، وگرنه تاپیک مدار صوتی دفینه که لایه های امواج رو توصیح میداد خودش خیلی نکات جالبی داشت و اونجا هم میان میگن مدار !

آقا نمیدونم کسی اسلحه رو سرتون گذاشته که باید زود به خواسته و ارضای درونیتون برسین !

شروع یک تاپیک ینی گفتگوی دوستانه و ازاد ، توقع و انتظار بی جا و باید و نباید اینجا در کار نیست


اصلا فکر مدار رو از سرتون بیرون کنید بگزارید پیش زمینه کامل بشه ، مگه من الان خصوصیات مدار رو نمیگم؟ خب اول اینارو باید بدونید که بعد سر و کله بزنید باهاش وگرنه اصلا معنی تنطیم معنایی ندارد

اقا مدار یکماه دیگه عمومی میشه کسی با این مشکلی دارد؟ اصلا مقررات سایتم میگه مشکلی ندارد وقتی بحث بین چند نفر داره شکل میگیره و تجربیات ذکر میشه ، فک نکنم اجباری باشه که مدار رو الان بزارم گفتم صبر کنید ، وگرنه تو تاپیکهای دیگه طرح رو لو دادم اما کسی توجه هم نکرد ! همونو بسازید تا برسیم بقیه اش ، منتطر نباشید تا وقتش برسه . امیدوارم بجای بحث و جدل بفکر این باشید که اگه منطق شما چیزی رو قبول ندارد مجبور به تحملش نیستید و میتونید بی توجه بهش باشید .

بله خوب فرق این تایپیک با بقیه اینه که اینجا داریم روی یه ایده کار میکنیم ، نه روی یه مدار
دوستان باید فرق این دو رو متوجه بشن
اگه منظورمون کار روی ایده باشه ، که به اندازه ی کافی اطلاعات و عکس گذاشتن ( برای کسی که بتونه روی ایده نظر بده کافیه )
برای فیلم که خیلی زوده ، مگر اینکه کل مدار یا حداقل قسمتهای از مدار آماده شده باشه
اگه فیلمی هم گذاشته بشه ، نهایتا میدونم فیلم هم به هیچ دردی نمیخوره و چیزی رو ثابت نمیکنه . تا کامل شدن مدار

برای کار روی یه ایده :
- در درجه اول میتونیم اصلا مداری در کار نباشه و بر سر چگونگی سنس و راهکارای موجود بحث کنیم که از پایه معلوم بشه میخوایم چیکار کنیم
- در مرحله ی دوم بازم مدار کامل ، هنوز ساخته نشده و فقط طبقاتی از مدار رو بعنوان مثال میتونیم بزاریم بعنوان پیش فرض . مثلا بخش صوتی میتونه اینجوری باشه یا طبقات تقویتی رو میتونیم از فلان مدار الگو بگیریم و امثالهم
- در مرحله ی سوم شکل کلی مدار صورت میگیره و طبقات و قسمتهای لازم رو با هم ادغام و هماهنگ میکنیم
- در مرحله ی چهارم هست که میتونیم روشن کنیم و نتایج اولیه رو ببینیم . اونم نتایج کارکرد اولیه مدار و مچ بودن یا نبودن بخشهای مختلف باهم ، نه نتیجه ی سنس داشتن یا نداشتن
- در مرحله ی پنجم ایرادات و مشکلاتی مانند داشتن نویز و تداخل و حساسیت رو برطرف میکنیم که به ثبات کاری برسیم و مدار رو برای واکنشهای اولیه آماده میکنیم
- در مرحله ی ششم، اگه سنسی اولیه صورت بگیره ، بعدش تا حد توان تقویت و تنظیم میکنیم که مدار در بالاترین حد کارائی قرار بگیره
- در مرحله ی هفتم میتونیم سر زمین استفاده کنیم ببینیم این همه تلاش چه نتیجه ای داره
حتی گاهی به مراحل بیشتری نیاز هست که بعد از مرحله ی هفتم تازه بهشون پی میبریم

حالا که ظاهرا در مراحل اولیه ی 1 و 2 هستیم و باید روی مرحله ی 3 کار کنیم