نویسنده |
پیغام |
ALI.D
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 20 اسفند1391 - 1:26am پست: 834
|
دوستان دوتا تحقیق در مورد ایین تدفیین و ریشه یابی علامت شاهین و عقاب بدستم رسیده از طرف یکی از دوستان(اقا اسماعیل) که از همینجا ازش تشکر میکنم..دوستان امیدوارم که بدردتون بخوره موفق باشید
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
بر آنچه گذشت ، آنچه شکست ، آنچه نشد ... حسرت نخور ؛
زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد ...
|
جمعه 24 خرداد1392 - 11:31am |
|
|
amir6m
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: پنج شنبه 15 فروردین1392 - 3:06pm پست: 219
|
همه دوستان دست مریزاد
............................... بیا گنــاه کنیــم، جایی که خــدا نباشد..........................
|
شنبه 25 خرداد1392 - 10:11pm |
|
|
mohammad
تاریخ عضویت: جمعه 3 خرداد1392 - 8:16pm پست: 2
|
دوستان تحقیق ذیل جستاری است بر علامت شناسی ایران (اختصاصا نقش شیر) از دیر باز تا حال. یک دفینه شناس خبره باید از هر حیث نسبت به تمام علوم مربوط به این حوزه آگاهی کافی داشته باشد که ما اکنون بر روی ((تاریخ )) سیر وتحول فقط نماد وعلامت شیر تمرکز کرده ایم. نگاهی اجمالی به هنر ایران باستان نشان می دهد که نقوش دوران کهن، برگرفته از آیین ها، باورها و رسومی است که در طی قرون متمادی ویژگی های منحصر به فرد خویش را حفظ کرده است. اگر رجعت به گذشته و اخذ آنچه با فرهنگ و شرایط امروزی سازگار است، مطابق با اصول انجام پذیرد، آنگاه گنجینه ی عظیمی از آثار ناشناخته ی فرهنگ و تمدن ایران آشکار می گردد
1. نقوش پیش از تاریخ از ویژگی های مهم این نقوش می توان به سادگی محض آن ها اشاره نمودکه گمان می رود تنها ناشی از خام دستی و ناتوانی خالقان آن آثار نبوده است، بلکه خاستگاهش در جهان بینی و نحوه ی تفکر آن ها به زندگی روزمره بوده است. در مورد تفسیر این نقوش نیز علاوه بر اسطوره می باید به برداشت ها و استنباط های شخصی بشر آن دوران از طبیعت و محیط زندگی اش توجه کرد. از این دوران نقوش متعددی به جای مانده که کثرت آن ها نشان از نوع برداشت های انسان باستان داشته و مهم تغییرات و تکامل این نقوش در دوره های زمانی مختلف است. برای مثال نقوشی که در تپه های باستانی شمال فلات ایران کشف شده، به نسبت جنوب تغییرات قابل ملاحظه ای یافته است
استفاده از نقوش حیوانی، بدون توجه به مفاهیم اسطوره ای ـ آیینی وتنها به دلیل زیبایی های فرمی آن ها صورت پذیرفته است. برای نمونه شاخ های بلند در دوران کهن نماد زایش و باروری بوده، اما تغییراتی که در نشان داده شده به سادگی و با حفظ هویت نقوش اصلی انجام پذیرفته است. همچنین می توان به نقش اسب که به همراه سایر چهارپایان، مرکب محبوب اقوام آریایی بوده، اشاره کرد. نقش اسب در مناطق مختلف چون مارلیک، ایلام و ... به تصویر کشیده شده است. .2 نقوش دوران تاریخی: بخش اول ـ هخامنشی: با اینکه عناصر مختلف از تمدن های گوناگون در شکل گیری هنر هخامنشی مؤثر بوده اند، اما وحدت و یکپارچگی در آثار خلق شده از نقاط اوج هنر این دوران است. از جمله نقوشی که به وفور در این دوران به کار رفته نقش شیر است. شیر در زیست گاه های طبیعت ایران همچون فارس، خراسان و کوه های دور افتاده ی لرستان و خوزستان می زیسته است. استفاده از نام ها و القابی چون شیر اوژن، شیرشکار، شیرگیر و شیروان نیز از سابقه ی طولانی حضور این جانور در فلات ایران حکایت می کند.( زرین کوب، 1383، ص 27 ). اما نقش شیر دارای دو تفسیر مثبت و منفی است. اول اینکه حضور شیر ( به صورت های گوناگون ) جهت دفع نیروهای اهریمنی به کار می رفته است. از طرف دیگر نمونه هایی از پیکره ی شیر در معابد مهری مشاهده شده که تعدادی از محققان آن را نماد اهریمن می دانند. اما اعم نقوش استفاده شده متعلق به شیران هنر هخامنشی است که همگی نشانگر قدرت، اقتدار، عظمت و شکوه می باشد و تقریباً درهیچ مورد درحالت ضعف و شکست ترسیم نشده اند و در بیشتر نشان های طراحی شده هیبت و خاطره ی ذهنی مخاطب از شیر موردنظر بوده تا تفاسیر موجود. اما در نشان های سایر کشورها که از نقش شیر استفاده نموده اند، قدرت و اقتدار شیر با توجه به موضوع در اولویت بوده است.
اسفنکس ها در دوران هخامنشی در ورودی های کاخ ها، در مهرهای استوانه ای ایلام، پلاک های مفرغی لرستان و ... به شکل های متفاوت دیده می شوند و در دوران کهن مظهر فرعون یا رع، خدای بزرگ آفتاب بوده که معمولاً با تنه ی شیر و سر انسان و در بعضی با سر قوچ یا باز نشان داده می شود.
واژهی شیر در زبان لاتین oeL میباشد که به صورتهای noeL,noaL,noiL نیز تغییر یافته است.«در زبان عبری به آن hsiaL میگویند به معنی«نور جاویدان»و فارسی آن«شیر»نیز احتمالا از آشورگرفته شده است.» شیر به عنوان پادشاه درندگان و حیوانی پرقدرت از دیرباز مورد توجه ایرانیان بوده و اغلب نمادی از شوکت و جلال،سلطنت،قدرت و عظمت پادشاهان شناخته شده است. شیر،این حیوان پرقدرت و نجیب از دیرباز همآورد شاهان بوده است و در نقوش تخت جمشید،ظروف نقره ساسانی،قالیهای شکارگاه قرن دهم هـ/ شانزدهم م.همه جا شیر را در جدال با دلاوران میبینیم. شیر،مانند یوز و ببر و پلنگ که همیشه در کنار پادشاهان بودهاند،به صورت یک نماد سلطنتی درآمد و دستکم نشانهای شد از شجاعت و قدرت. از آنجا که نقش شیر علاوه بر نشان سلطنتی در هنر آریایی نیز نمود یافت،به عنوان مظهر آریایی نیز شناخته شده است.«نقش شیر مظهر و نشانه آریاییهای کهن و بالاخص شاخص و سمبل ایران و ایرانی بوده و موضوع شیر بستگی و ارتباطی خاص با معتقدات آنها داشته است که ملل آن روزی جهان هم آن را به خوبی میشناختهاند.» احتمالا ایران در دوره هخامنشی، ((نقش و نگاره موجود ازمبارزه شاه با شیر))،به مثابه قدرت شاهی در نقش برجستهها و مهرها حک شده،در زمان ساسانیان،شکار شیر و مبازره با آن به عنوان یکی از مظاهر قدرت و زورمندی پادشاهان محسوب میشده است. در اشیاء زرین و سیمین به دست آمده از کلاردشت،لرستان و زیویه،بارها نقش شیر مشاهده میشود که گاه به صورت حملهی شیر به گاو مجسم شده است،که بعضا تأکید بیشتر بر سر شیر است و در تعدادی نیز فقط از سر شیر استفاده شده است.در نقشی از یک پلاک به دست آمده از زیویه،نقش دو شیر بالدار رو به روی هم مشاهده شده که سری واحد دارند یا به عبارتی شیری که نیروی مضاعف را القا میکند. این نقش در دورهی هخامنشی نیز تکرار و تأکید بر سر شیر ادامه یافته است. شیر نشستهی بالدار،شیر نگهبان،شیر بالدار با سر انسان،حملهی شیر به گاو، مبارزهی شاه با شیر،ردیف شیران پشت سرهم و همینطور سر ستونهای شیری،نمونههای نقشپردازی این موجود در دورهی هخامنشی است که هر یک میتواند نماد ومعنی خاص خود را داشتهباشند. در دورهی اشکانی و ساسانی نیز همچنان نماد شیر حفظ میگردد. قطعه پارچهای از اواخر دورهی ساسانی از آسیای مرکزی به دست آمده که احتمالا مربوط به ایران است .در این پارچه که به شکل دایره است نقش سر شیری مشاهده میشود که به صورت انتزاعی از تصویر دو مجسمهی شیر سنگی پرنده(یا موجود بالدار)روبروی هم تشکیل شده و به نوبه خود بسیار جالب است . شیر،یکی از نمادهای مهری است که از جهات مختلف مرتبط با مهر و آیین میتراییسم شده و به عنوان نماد میترا، خورشید،آتش،ابدیت و به عنوان نگهبان در این آیین شناخته شده است.در درجهی نخست به مثابه نماد میترا در نظر گرفته شده است.قائم مقامی متذکر میشود که)):در اجتماعات آریایی،شیر مظهر ایزد مهر بوده و چون مهر خود سمبل آریاییان کهن بوده است ملل آن روزی جهان هم شیر را شاخص و نشان آریاییها میدانستهاند که بعدها علامت پادشاهان ایران شد.)) این اعتقاد از تصویر نبرد شیر با گاو در تخت جمشید قوت گرفته است.«در اینجا محتملا شیر،مظهر مهر و روشنایی و گاو مظهر ماه است،و دریدهشدن گاو به دست شیر در تخت جمشید برابر دریدهشدن گاو به دست مهر در دین مهرپرستی است.» جهانگیر قائم مقامی با مقایسهی این دو صحنه با یکدیگر معتقد است که آنها از یک منبع و داستان سرچشمه و الهام گرفتهاند،که به عللی تصویر شیر به جای صورت مهر گزاده شده است.» بنا بر این در حجاری تخت جمشید که شیر،گاو را میکشد در واقع به منزلهی فائقآمدن خورشید یا مهر است.او را میکشد تا گیاهان به وجود بیایند.پس در اینجا شیر،هم به عنوان نماد مهر ظاهر میشود و هم نمادی از خورشید.یا حقی در جایی این طور خاطر نشان ساخته است:«شیر که مظهر قدرت و توان و نیرو است با اسب،هر دو مظهر و نماینده خورشید بودن.» بنا بر این شیر به عنوان نماد خورشید نیز مطرح میگردد. علاوه بر این به صورت نشانهی آتش نیز پنداشته شده است.البته دربارهی آتش و نقش آن در آیین میتراییسم آگاهیهای اندکی داریم.و رمازرن این مسأله را اینگونه تفسیر میکند:«غرض از آتش در دین میترا کنایهزدن به آتش سوزی جهان در روز آخرت است که در آن چشمهای آتشین جهان را به سوختن خواهد کشانید و نادرستان در آن آتش از میان خواهند رفت.» ولی خیلی سادهتر میتوان گفت که شیر نماد آتش است و آتش نیز نماد خورشید و این مسأله که خورشید پاککنندهی همه چیز است.همان است که آتش همه را در پایان جهان،پاک میکند و ناپاکان در آتش میسوزند اما نیکان و پارسایانی برجا میمانند.همچنین مارتین ورمازرن دربارهی شیر با معنای نمادین آتش که از آیین مهرپرستی شکل گرفته،این توجیه را میآورد که:«دو عنصر آب و آتش با یکدیگر مبارزهای مستمر و آشتیناپذیر دارند.به این دلیل سالکانی که در مراحل طی طریق به مقام شیری رسیدهاند(شیر:سمبول آتش)،برای شست و شوی بدن خود از آب استفاده نمیکنند و به جای آن عسل به کار میبرند.» در آیین مهر،از ورود به جرگه مهردینان تا مراسم تشرف و اهلیت، هفت مرحله است.در این هفت مرحله،به ترتیب نامهای کلاغ xaroC ، پوشیده suihpyrC ،سرباز،شیر oeL پارسی sesreP ،پیک خورشید sumordoileH و پدر retaP بر سالک و رهرو نهاده میشد.منصب شیر،به عنوان چهارمین مقام یا مرحله بوده است.«یکی از وظایف شیر مردان در مهرابه،تیمار و مواظبت از آتشدانها بوده تا آتش مقدس پیوسته خوراک داشته و خوب بسوزد.»14 در آثار هنری مهری باقی مانده نقش شیر فراوان است که گاه در حال خدمتگزاری هستند و گاه در حال اهدای هدایا به حضور میترا و در هر حال به میترا بسیار نزدیکند. در جایی دیگر از آیین میترا،به موجودی با سر شیر و ماری پیچیده به دور آن با بدن انسان برمیخوریم،که به کرونوس شیر سر معروف است که نشانگر خدای زمان(زروان) و نشانهی مهردینانی بوده که به مرحلهی شیری نائل شده بودند. کرونوس شیر سر نماد و تجسم رازآمیز ابدیت و زمان بیکران و یکی از شاخصترین نمونههای هنر میترایی است.از اینجا بود که سر شیر در این موجود مرکب تبدیل به نماد شر و هیولایی ترسناک شد؛از این رو«کوشیدند تا میتوانند آن آثار و ریخت هراسانگیز را تعدیل بخشند.به این ترتیب بود که به تدریج هیولای شیر سر در شمایل و ریخت انسانی ظاهر شد.در پایان سر شیر را نیز برداشتند و آن را با پاها و جایگزینی سر شیر به روی سینه نمایش دادند.» در عین حال،در همین زمان از نماد شیر به طرق دیگر نیز استفاده میشده است و در جاهای مختلف معانی متفاوتی داشته است.برای نمونه در جایی آمده که«در برخی از مهرابهها...سر شیر و سر سگ اغلب به گونهی سنگ نگاره رؤیت میشود.از این رو به احتمال نمادی از نوزایی است.» در اینجا مشاهده میشود که تعابیر بسیار متفاوتی از این نقش وجود دارد که طبیعی است برخی از آنها به بیراهه کشیده شده باشد. مسألهی دیگری که مطرح میشود وجود آثاری است از نقوش شیر در حال حمله به حیوانی دیگر که اغلب در سنگ گورها حک یا مجسمههای شیری است که در گورستانها قرار داده شده است. نماد شیر را در اینجا میتوان به گونههای مختلف ارزیابی کرد:1-مظهر مرگ و نیستی 2-نماد شجاعت و دلاوری 3-نمادی از ابدیت و جاودانگی 4-نشانه محافظ و نگهبان و 5-به عنوان علامتی مهری بر مزار مهرپرستانی که به مرحلهی شیری رسیده بودند. در نقوشی که شیر جنبهی تهاجمی داشته و جانورانی دیگر را میبلعد، نمایانگر سلطه و قدرت مرگ است بر موجودات زنده و مفهوم نمادین مرگ را بیان میکند و فایقآمدن بر شیر یعنی زندگی مجدد؛از طرف دیگر، میتوان آن را ارتباط داد با زروان،از آن جهت که شیر قدرت فایقهای در امر کشتن دارد و سر زوران خدای زمان را نیز به صورت شیر میکشیدند،که نمادی از قدرت مرگآور زمان بود. و در همین رابطه شاید بتوان شیر را در ارتباط با خدای زمان(زروان)نماد جاودانگی و زمان بیپایان دانست. دربارهی نماد دلاوری و شهامت در همین حد میتوان بسنده کرد که شیرهای سنگی را روی قبر جوانان که با شهامت و شجاعت کشته میشدند کار میگذاشتند و اما گذاشتن شیرهای سنگی روی قبرها با توجه به قیودات مذهبی اسلام در منع استفاده از مجسمه،این گمان را برمیانگیزاند که این سنت مربوط به گذشتههای بسیار دور بوده و به عنوان نگهبان و محافظ همانطور که در آیین میتراییسم اشاره شد-گماشتهشده باشد.چنانچه در کاوشهای باستانشناسی همدان شیر سنگی به دست آمده که«به نظر میرسد برای حفاظت معبد آناهیته{اناهیتا:الهه آب و باروری }کار گذاشته شده باشد.ورمازرن دانشمند آلمانی که تحقیقاتی وسیع دربارهی میتراییسم کرده در بخشی از کتاب خود دربارهی شیر و اهمیت آن سخن گفته،و همچنین فهرستی از معابد مختلفی که شیر به عنوان مراقب در آن کار گذاشته میشده،ارائه داده است.» نکتهی بعدی،ارتباط نماد شیر با علائم نجومی است و این امر از آنجا ناشی میشود که تصویر شیر گاهی به صورت علامت نجومی و با علائم خاص این علم تصویر شده نشان دهندهی ارتباط تصویر آن با برج اسد (ماه مرداد)بوده است و این ارتباط به ویژه در نقشمایهی شیر و خورشید در کنار یکدیگری،نمود یافته است.در این باره«حدس زدهاند که شاید یک پادشاه طالعش برج اسد بوده،و او صورت طالع خود را بر سکهها نگاشته است.اما حقیقت این است که میان برج اسد و آفتاب رابطهای علمی و نجومی برقرار است.بدین ترتیب که در عرف منجمان برج اسد،خانه خورشید است.زیرا هر کدام از بروج دوازدهگانه یک یا دو خانه مخصوص داشته است.» از این رو گذشته از نقش شیر و خورشید که از نظر نجومی با یکدیگر مرتبطاند،نقش شیر را نیز به تنهایی میتوان نمایانگر برج اسد دانست. در دورهی اسلامی،نقش شیر به عنوان مظهر قدرت و شجاعت باقی ماند و با هوشمندی خاص ایرانیان عملکردی جدید پیدا کرد و به زودی خود مبدل به یکی از عوامل سنتی دین جدید شد.به این صورت که حضرت علی (ع)به شیر ملقب شده و شیر به عنوان نمادی از شجاعت و شهامت او تبدیل گشت و در ادبیات این دوران نیز نمود یافت: شیر خدا شاه ولایت علی صیقلی شرک خفی و جلی(جامی) از علی آموز اخلاص عمل شیر حق را دان منزه از دغل(مولوی) تناولی در این باره معتقد است که:«نسبت دادن روایاتی از برخوردهای آن حضرت و شیر،بهترین و مناسبترین موقعیت را برای کارگذاشتن شیر و زندهکردن این سنت،به وجود آورد.در دشت ارژن بقعهی کوچکی هست که آن را قدمگاه حضرت علی(ع)میدانند و به آن شاه سلمان میگویند و با اینکه حضرت علی(ع)هرگز به ایران نیامدهاند به خاطر ارادت خاصی که مردم ایران به ایشان دارند داستان گرفتارشدن سلمان فارسی به شیر و هویدا شدن حضرت علی(ع)و نجات او را در همین محل میدانند.» بنا بر این باقیماندن شیر به ویژه مجسمههای آن را-علیرغم منع مجسمهسازی در دین اسلام میتوان بازتاب این عقیده و به عنوان مظهری از شجاعت و مردانگی حضرت علی(ع) و با دیدی فراختر،تداوم باورهای آیینی ادیان گذشته دانست.شاید بتوان گفت،یکی از تأثیرات اعتقادات اسلامی در نمود شیر،بیتوجهی به شکل ظاهری و جزئیات نقش و واقعیت جسمانی آن و تنها،تجسم یک منبع قدرت ماندگار و نشان دادن یک نماد است. به همین دلیل نمونههایی باقیمانده از این دوران، اکثرا بدون جزئیات و صرفا به صورت حیوانات گربهسان ارائه شدهاند. نقش شیر را در دوران اسلامی،میتوان در پارچههای آلبویه-در ادامهی سبک پارچههای ساسانی-دنبال کرد.در این پارچهها معمولا دو شیر به عنوان نگهبان و محافظ در دو طرف درخت زندگی طراحی شدهاند که به صورتهای مختلف نشسته،ایستاده،نیمرخ و تمامرخ و گاهی بالدار تصویر شدهاند.از دورهی سلجوقی نیز آثاری با نقش شیر شبیه به دورههای قبل به دست آمده ولی جالبتر از همه،قطعه پارچهای است با نقش درختی شامل میوههای انگور و انار که در مرکز آن سر شیری قرار گرفته و بالای آن دو پرنده(احتمالا کلاغ)ترسیم شده است میتوان ادعا کرد که این نقش،نمونه بارز نمادهای مهری است که در یک جا جمع شدهاند و مهر تأکیدی است بر استمرار باورهای آیینی گذشته تا این دوران. از دیگر نمودهای شیر در دین اسلام میتوان به فرشتهی چهارسر اشاره کرد شامل سر انسان،گاو،عقاب و شیر.تصویری از این فرشته در نگارهای از یک نسخهی معراجنامه،بدست آمده است.در توضیح این تصویر اشاره شده که«با توجه به اعتقادات اسلامی،حاملان اریکه الهی به چهار صورت انسان(شفاعت کننده نوع بشر)،گاو(شفاعت کننده حیوانات باری)،عقاب(شفاعت کننده پرندگان)و شیر(شفاعت کننده حیوانات وحشی)نشان داده شدهاند.» همچنین در همین جا این احتمال داده شده که این چهارسر به نشانهی چهار برج اصلی منطقه البروج تصور شده باشند. از این رو،گاه نیز باورهای اسلامی و اعتقادات نجومی به مصاف یکدیگر رفتهاند. البته لازم به یادآوری است که تجسم شیر به صورتهای مختلف،قبل از دورهی صفوی(که مذهب تشیع در آن زمان فراگیر شد)وجود داشته و بنا براین این شبهه وجود دارد که قبل از این دوره به جز موارد اندکی همچون آلبویه دین اسلام اغلب به شکل مذهب تسنن در بین مردم رواج داشته و در نتیجه نمیتواند تقدس و احترام خاصی نسبت به حضرت علی(ع)بین مسلمانان سنی ایجاد شده باشد.بنا بر این به نظر میآید،نقش شیر را در دوران اسلامی قبل از صفوی،بهطور قطع نتوان منسوب به نماد حضرت علی(ع)دانست .ریشه این نقش برگرفته از درختی افسانهای است به نام واق واق(vag vag) که میوه آن به شکل آدمی است.واق واق یا وقواق نام سرزمینی است که این درخت در آنجا میروید،در تصاویر باقیمانده از این درخت نیز سر حیوانات ترسیم شده و گاه با عنوان درخت گویا در برخی داستانها،معرفی گردیده است.در دورهی صفوی است که واق تبدیل به یکی از انواع نقاشی میشود؛به طوری که،صادقی بیک افشار -نقاش دورهی صفوی-در رسالهی«قانون الصور»خود در باب نقاشی،هفت نوع نقاشی این دوره را معرفی میکند که نقش واق نیز از آن جمله است. برای نمونه در نقشی از یک قطعه پارچهی ابریشمی صفوی نماد شیر به صورتهای مختلفی ارائه گردیده که میتوان در آن سر شیر درون تزئین گیاهی را به عنوان نماد مهری خورشید و یا طراحی وام گرفته از نقش واق و جدال شیر با پرنده را نماد سلطه و قدرت و تصویر چهار سر شیر را به مثابه حکمرانان مناطق چهارگانهی زمین و یا به عنوان نگهبان و محافظ تلقی کرد.از این رو وجود چند معنای نمادین برای یک نقش در این یک قطعه پارچه کمک به تأیید این فرضیه میکند نوع دیگر ترسیم سر شیر در نقشی مرکب از اسلیمیهای پیچ در پیچ و نقش حیوانات و گاهی انسان است.سر شیر در این نقش،که به نقش واق ( vag ) معروف است،در کنار سر حیوانات دیگر نشان داده شده.شروع استفاده از نقش واق احتمالا به قرن دوازدهم م./ششم ه برمیگردد. که از آن تاریخ به طور مستمر تا قرن هفدهم م./ یازدهم هـ.ادامه یافته و در کاشیکاری،مینیاتور،تذهیب و حاشیه خطوط و مهمتر از همه در بافتهها نقش میبندد. کمکم سر شیر به تنهایی به نمودی از نقش واق مبدل میگردد و به خصوص در تعداد زیادی از فرشهای دورهی صفوی،چه در حاشیه و چه در متن قالی تکرار میگردد.این نقش مایه تا حد زیادی در هنرهای مختلف دورهی صفوی ظاهر میشود. در قطعه فرشی از دوره صفوی نقشی از تکرار سر شیر و سر گاو به طور متناوب موجود است که به نظر میآید علاوه بر اینکه در نقشپردازی آن از نقش واق،الهام گرفته شده،با نماد خورشید و ماه دوران باستان نیز ارتباط داشته باشد. نقشی نیز از یک پارچهی دوران صفوی به دست آمده که سر شیر در درون یک تزیین برگی-شبیه به یال شیر،که به دلیل شباهت به شعلههای آتش یا اشعههای خورشید،میتواند سمبل خورشید نیز تلقی شود؛در حالی که،میتوان آن را به مثابه طرح خلاصه و چکیده از نقش واق انگاشت که به یک نقش مایه حیوانی تقلیل یافته است. در هر حال،نقشهای باقیمانده از سر شیر-که در دورهی صفوی بسیار فزونی یافتهاند را نمیتوان دقیقا و به طور مشخصا به نمادی خاص مربوط دانست،بلکه به نظر میآید در جاهای مختلف معانی متفاوتی را ارائه داده و نمادهای گوناگونی را شکل داده باشند،که از نمادهای مهری گرفته تا نمادهای بعد از اسلام و نقش واق را شامل میشود.ولی نباید استمرار حضور این نقش مایه از دوران پیش از تاریخ تا دوران جدید را تصادفی و بیارتباط به هم و صرفا تداوم حافظهی بصری هنرمندان دانست.به این ترتیب که معانی نمادین موجود از باورها و آیینهای گذشتگاه اگرچه ممکن است به صورت اولیهی خود باقی نمانده باشند ولی حضور دوباره آنها در سالهای بعد به جهت ریشهی عمیق این اعتقادات بوده است که در دورههای مختلف و حتی با وجود تغییر یافتن شرایط اجتماعی،سیاسی و مذهبی باقی ماندهاند.البته نمیتوان گفت تمام این نقوش نیز حاصل باورهای قدیم و مذاهب گذشته بوده و طبیعی است که شرایط جامعه جدید و صرف حضور نقوش تزیینی نیز میتوان عامل شکلگیری تعدادی از این نقش مایهها باشد. . مطلب دوم: نقش شیر کاخ آپادانای شوش یکی از آثار باستانی متعلق به دوران هخامنشیان، داریوش بزرگ است. آجرهای این اثر از آجرهای قالبی ساخته شده است. نقش برجسته آجری شیر کاخ آپادانای شوش در کاخ داریوش بزرگ (داریوش اول) واقع در شوش قرار دارد. این اثر متعلق به ۵۱۰ سال پیش از میلاد است. این دیواره در موزه لوور نگهداری می شود. جام با نقش شیر، تصویری از جامی با نقش شیر و بز کوهی . استفاده از این جامها بین سالهای 1400 و 1000 پیش از میلاد در شمال ایران گسترش داشته است. جنس این جامها ازطلا، نقره و برنز بوده. این جامهای بزرگ از ورقه ی نازکی از فلز ساخته میشده و سپس با نقش بزکوهی، اسب، شیر یا پرنده تزیین می شده. دو جام ساخته شده از برنز و نقره در موزه بریتانیا قراردارند. در ادوار گذشته تا کنون ،شیر نمادی از قدرت خاکی و زمینی و مظهری از شجاعت ودلیریست این نقش در طول دوره های مختلف فرهنگ ایران مفاهیم خاصی در برداشته وشاید قدیمی ترین مفهوم نمادین شیر در علم نجوم مورد استفاده قرارگرفته است.برج پنجم ( درمنطقة البروج ) به نام برج اسد است که با نقش شیر نمایش داده می شود . اما نقش شیر در ایران باستان نمادهای متفاوتی همچون فصول سال نیز بوده مثل نقش برجسته ای که در تخت جمشیداست که شیری که گاوی را می درد که شیر نقش فصل گرمای تابستان وآغاز سال نو را دارد وگاو نماد فصل سرما وشبهای طولانی است .همچنین در ادوار گذشته شاهد تلفیق انسان با حیواناتی نظیرشیر ،گاو،عقاب وهمچنین تلفیق یک یا چند جانور با یکدیگریم که دراصطلاح باستانشناسی به آن گریفن(griffin )می گویند که بیشتر نقش محافظ شهرها و معابد ونماد عدالت وقدرت بوده که برسردر ورودی دروازه هاومعابد قرار می دادند که اندام شیر دربسیاری از آنها دیده می شود: از جمله دروازه کاخ آپادانا در تخت جمشید ومجسمه ابوالهل در مصر و... بطور کلی نماد شیر در ایران باستان وسایر تمدنهای دیگر نماد قدرت وشوکت زمینی بوده است ودرارجمندی شیر پیش مردمان این بس که نام شیر را در هر زبان وهر سرزمین به کودکان خود می دهند وشاهان زیادی به نام لئو یا لئون یا اسد یا شیر یا ارسلان در تاریخ می بینیم. در اثار هنری بر جای مانده از دوره ی اسلامی نقش شیر به تنهایی و یا به صورت ترکیبی با دیگر نقوش مثل خورشید و یا گاو خصوصا در دوره ی سلجوقی (590-431) هجری و بعد از آن به وفور دیده می شود. این نقوش بیشتر به دلیل مفاهیم نجومی آنها بر روی ظروف و سر دروازه های شهرها نقش گردیده است. شیر های سنگی از دیگر آثاری هستند که در امام زاده ها وگاهی هم به عنوان سنگ قبر احتمالا از دوران قاجار به جای مانده است . نمونه های این شیرهای سنگی را می توان در امامزاده هارون ولابه ی اصفهان دید. این شیر ها از آنجایی که بیشتر در امام زاده ها قرار دارد وخورشید به صورت شمسه تزیینی روی شانه راست ودر سمت چپ آنها شمشیر (گاهی اوقات ذوالفقار )قرار دارد دارای مفاهیم نمادین مذهبی است . با توجه به اینکه شیرهای سنگی دریک طرف شمسه ودر طرف دیگر شمشیر حک شده است قابل مقایسه با گفته لویی دوبو در کتاب ((تاریخ ایران ))است. او می نویسد یکی از امتیازات پادشاه ایران حق برافراشتن بیرق هایی است که روی یکی از آنها شمشیر ذوالفقار علی (ع) نقش شیر و در روی دیگری عکس خورشید که در حال ورود به برج اسد دیده می شود ،از طرفی روایت است تا عهد فتحعلی شاه قاجار، ایران دو بیرق داشته که یکی از آنها شمشیر ذوالفقار (ع) و دیگری شیر و خورشید بوده است . در دوره محمد شاه قاجار برای اینکه بیرق رسمی ایران دارای یک علامت واحد گردد شمشیر ذوالفقار به دست شیر که بر بالا ی آن خورشید قرارگرفته داده می شود تا حامی وحافظ استقلال ایران باشد . مجسمهها و نقشهای برجستهء شیر که در آثار مختلف هنری آریائی بفراوانی و بصورتهای گوناگون بدست آمده است، بیگمان حاکی از آنست که موضوع شیر بنحوی از انحاء،با نژاد آریائی و یا لااقل چون همه قبایل آریائی دارای مذهب و آئین واحدی نبودهاند با برخی از قبایل آن نژاد،بستگی و ارتباطی خاص داشته است، زیرا در غالب رشتههای هنری مثل فلزکاری، مجسمهسازی،حجاریهای تزیینی،پارچه بافی و کندهکاری که از اقوام مختلف آریائی مانند هیتها،هندیان اولیه،سکاها،میتانیها، کاسیها،مادها و پارسیها بجا مانده نقشی از شیر میبینیم که بصورتی جلوه میکند و این وضع نشان میدهد،این چند قبیله که دارای مذهب و معتقداتی نزدیک بیکدیگر بودهاند به شیر توجهی مخصوص داشتهاند بقسمی که در کلیه مظاهری که این قبایل آریائی،از حالات و اعمال گوناگون زندگی روزمره خود مثل جشنها، شادمانیها،تجملات زنانه ،خوردن، نوشیدن،آسایش،سواری،جنگ و حتی در مرحله مرگ و سوگواری از خویش بجای نهادهاند،آن بستگی معنوی را با بکار بردن نقشی از شیر مجسم ساختهاند چنانکه کتیبههای منقوش اورنگ شاهنشاهی داریوش بزرگ،خشیارشا و اردشیر اول که هنوز بعد از گذشت قرنها، با آن شکوه و جلال در تختجمشید باقیست و مراسم جلوس شاهنشاهان هخامنشی را نشان میدهد مزین به نقشهای شیر است اشکال مختلفی از دستبندها و کمربندها و آئینهها و سنجاقهای سینه زنانه که با صورت شیر ساخته شدهاند و یا تصویری از شیر بر آنها نقش شده است،شمشیرها و خنجره و سپرها و ترکشها و قلابهای کمربند و برگستوانهائی که بر آنها تصویرهائی از تنه و کله شیر تعبیه شده،فرش منقش با کلهها شیربیانکنندهء مسأله آسایش و استراحت،عرقگیر نمدی با نقشهای شیر، اعمال مربوط به سوارکاری،مسابقات و پیکار،بشقابهای زرین و سیمین و سفالین که نقش شیر در سطح درونی یا بیرونی دارند، مجسمههای نیمتنه شیر که در جامهای زرین مکشوفه در کلاردشت میبینیم،نقشهای برجسته شیر بر دامن جامههای داریوش و خشیارشا که در کندهکاریهای تختجمشید دیده میشود و در کشفیات همدان نیز انواع آن بدست آمده و بالاخره وجود تصویر همان شیرها بر سر در آرامگاههای پادشاهان هخامنشی در نقشرجب و نقشرستم معرف مرحلهء سوکواری و مرگ که میرساند در زندگی آریائیها تا آخرین مرحله حیات و حتی بعد ازمرگ هم،شیر جائی و نقشی داشته است،همه و همه مؤید وجود یک نوع بستگی و ارتباط خاص و معنوی بین موضوع شیر و معتقدات آریائیهاست علاوه بر این قراین،در سنگ نبشتهها و الواح هیروگلیفی مصری هم که بدست آمده مدارک و دلایل متقنی وجود دارد و دال بر این است که مردمان جهان آن روز، شیر را نشانه و مظهر (Symbūūūde) اقوام آریائی و بالاخص ایرانیان میدانستهاند؛ چنانکه در یکصد و هفده متن مصری که در نخستین دورهء فرمانروائی ایرانیان بر مصر تهیه شده،در رسم الخط نام پادشاهان هخامنشی و اسامی کشورهای تابع شاهنشاهی ایران تصویر شیری نشسته میبینیم ولی چنین وضعی را در اسامی غیر آریائیها که در همان کتیبهها و متن ها ضبط شده است نمییابیم و این خود دلیل مصرح دیگریست که میان شیر و آریائیها بستگی مخصوصی وجود داشته است. در اینکه توجه به شیر در ایران باستان به چه سبب بوده، دو تعبیر وجود دارد:1. چون در بیشههای مناطق فارس و خوزستان در زمانهای قدیم و حتی تا سالهای اخیر و مقارن با مشروطیت هم شیر وجود داشته است، برخی معتقدند پارسیان که در آن نواحی میزیستهاند بدینسبب نقش شیر را در آثار خود آوردهاند ولی اگر نقشهای برجسته و مجسمههای شیر را که در آثار هنری پارسیان دیده میشود بدلیل وجود شیرهای زنده در مرغزارهای فارس و خوزستان بدانیم،در خصوص تصویرهای و مجسمههای شیر در آثار مادها و میتانها که مناطق مسکونی ایشان تمام کوهستانی و سردسیر و برای زندگی شیر نامناسب بوده چه دلیلی میتوان اقامه نمود؟ 2.تعبیر دیگر این است که شیر،سلطان درندگان و جنگلها،مظهر و نماینده شجاعت و دلاوریست چنانکه هرکسی را میخواهند بشجاعت بستایند او را به شیر شرزه تشبیه میکنند و باین سبب هم عدهای میگویند نقش شیر در حجاریهای تختجمشید و نقشرستم و نقشرجب و هگمتانه(همدان)،همهجا برای نشان دادن و یاد کردن از شجاعت و دلاوریست.این وجه هم،اگرچه تا اندازهای میتوان آن را با آداب و رسوم ایرانیان تطبیق داد،بخصوص که هنوز در میان طوایف کوهکیلویه و بختیاری معمول است بر روی آرامگاه جوانان رشید و شجاع خود مجسمهای سنگی از شیر میگذارند،معهذا دلیل چندان محکم و قاطعی نمیتواند باشد چراکه اولا اگر این نظریه را درست بدانیم که بکار بردن نقش شیر منحصرا بمنظور نشان دادن شجاعت بوده،پس وجود تصویرهای برجسته شیرها را که در جامهای زرین و بشقابهای سیمین بکار رفته و همچنین مجسمههائی از سر شیر که زینت آئینهها و دستبندها و کمربندها و تجملات زنانه میباشد چگونه میتوان تعبیر کرد؟ثانیا میدانیم که در آئین آریائیها فرشته و مظهر شجاعت و دلاوری و قدرت و زور و پیروزی موسوم به ورثرغن Verethraghna یا بهرام بوده است که به یازده صورت گوناگون یعنی باشکال باد:گاو زرین شاخ،اسب سفید،شتر باربر.گراز تیزچنگ،جوانی پانزده ساله و نورانی،شاهین تیز بال و بلندپرواز،میش وحشی با شاخهای پیچدرپیچ،بز دشتی،مردی زورمند با دشنهای زرکوب و بالاخره بشکل قویترین،زورمندترین،جنگندهترین موجودات متجلی میشود. ولی در میان انواع این تجلیات هرگز نمیبینیم که بهرام بصورت شیر ظاهر شده باشد
|
یکشنبه 25 خرداد1392 - 12:39am |
|
|
hamze2000
استاد
تاریخ عضویت: دوشنبه 20 خرداد1392 - 8:13pm پست: 1463
|
من تازه با سایتتون آشنا شدم.این چند روز به این نتیجه رسیدم که این سایت بهترین و مطمئن ترین سایت برای ما جوان های ایرونی هستش.جا داره از تمام زحمت کش های این سایت تشکر کنم و بگم دمتون گرم.من هر کاری از دستم بر بیاد برای پیشرفت و کمک به این سایت انجام خواهم داد.با تشکر
با شاد بودن..زيبا بودن...رنگي بودن...خنديدن...رقصيدن و اواز خواندن هم مي توان به بهشت رفت..........كافيست خوب باشيم
|
دوشنبه 17 تیر1392 - 3:35pm |
|
|
ژنرال
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: یکشنبه 27 اسفند1391 - 10:53pm پست: 796
|
hamze2000 نوشته است: من تازه با سایتتون آشنا شدم.این چند روز به این نتیجه رسیدم که این سایت بهترین و مطمئن ترین سایت برای ما جوان های ایرونی هستش.جا داره از تمام زحمت کش های این سایت تشکر کنم و بگم دمتون گرم.من هر کاری از دستم بر بیاد برای پیشرفت و کمک به این سایت انجام خواهم داد.با تشکر خوش امدی عزیز بله میتونی کاملا رو این انجمن و بچه های انجمن و بچه های بالای انجمن حساب باز کنی
بهترین زندگی برای کسانی است که نیک بیاندیشند وپارسایی را سرلوحه زندگی خود کنند
اشوزرتشت
|
سه شنبه 17 تیر1392 - 1:36am |
|
|
hamze2000
استاد
تاریخ عضویت: دوشنبه 20 خرداد1392 - 8:13pm پست: 1463
|
بابا دم همتون گرم.فقط خیلی از مطالب دانلود نمیشن
با شاد بودن..زيبا بودن...رنگي بودن...خنديدن...رقصيدن و اواز خواندن هم مي توان به بهشت رفت..........كافيست خوب باشيم
|
چهارشنبه 19 تیر1392 - 3:08pm |
|
|
abolgolden
تاریخ عضویت: چهارشنبه 29 خرداد1392 - 10:19am پست: 8
|
ariya نوشته است: در این قسمت دوستان میتونند کتابها ومقالات مربوط به نمادها ونشانه ها رو بزارند دوستان عزیز ممنون از همتون واقعا مطالبی باارزشی رو اینجا میشه پیدا کرد.
|
پنج شنبه 27 تیر1392 - 4:48pm |
|
|
hamze2000
استاد
تاریخ عضویت: دوشنبه 20 خرداد1392 - 8:13pm پست: 1463
|
سلام خدمت همه دوستان میشه کتاب گنج باستان رو با فرمت pdf بزارید.مرسی از همه
با شاد بودن..زيبا بودن...رنگي بودن...خنديدن...رقصيدن و اواز خواندن هم مي توان به بهشت رفت..........كافيست خوب باشيم
|
شنبه 29 تیر1392 - 3:12pm |
|
|
hoshi
استادیار
تاریخ عضویت: پنج شنبه 24 اسفند1391 - 1:54pm پست: 972
|
مابین انسانها چیزی نیست جز دیوارهایی که خودشان ساخته اند.
|
شنبه 5 مرداد1392 - 1:24pm |
|
|
hoshi
استادیار
تاریخ عضویت: پنج شنبه 24 اسفند1391 - 1:54pm پست: 972
|
مابین انسانها چیزی نیست جز دیوارهایی که خودشان ساخته اند.
|
شنبه 5 مرداد1392 - 1:33pm |
|
|
|