فلزجو FelezJoo https://www.felezjoo.com/ |
|
کول تپه ها https://www.felezjoo.com/viewtopic.php?f=26&t=2749 |
صفحه 1 از 1 |
نویسنده: | Generator [ جمعه 5 تیر1394 - 5:05pm ] |
عنوان پست: | کول تپه ها |
کول تپه ها کول*تپه به جائی اطلاق می*شود که تودهٔ بزرگی از خاکستر بصورت طبقه*طبقه، روی هم انباشته شده و بصورت تپه*ای مانند درآمده*باشد. در آذربایجان غربی بویژه کناره*های دریاچه ارومیه که مرکز آتشکده*های ایران بوده*است، کول*تپه*های زیادی برجا مانده*است. روستائیان از این خاکسترها برای کود دادن بزمین بهره می*برده*اند و سالیان دراز است که آنها در کشتزارهای خود استفاده می*کنند تا موجب باروری زمین گردند، بطوری که برخی از این توده*های خاکستر یا کول*تپه*ها اکنون اثری برجا نمانده*است. این خاکسترها لایه*لایه*اند و در میان هر لایه مقداری خاک و گاه اشیاء قدیمی بویژه کاسه و کوزه و ظروف مختلف پیدا می*شود. دربارهٔ علت پیدایش این تپه*های خاکستر در آذربایجان ایران حدس*های گوناگونی زده می*شود. بیشتر دانشمندان برآنند که این تودهٔ خاکستر بازماندهٔ هیزمی است که در آتشکده*ها می*سوخته و در طی سده*ها تلی از خاکستر برپا گشته*است. اما به سبب اینکه در جاهای دیگر ایران حتی نزدیک به آتشکده*های بزرگ تپهٔ خاکستر وجود ندارد، برخی دیگر از محققان این نظریه را قبول ندارند. نظریهٔ دیگری که عنوان شده*است به اینصورت است که شاید علت را در ویژگی آئین مردم این ناحیه باید جستجو کرد. ناحیهٔ اطراف دریاچه ارومیه، نخستین جای فرود آمدن نیاکان مادی بوده*است که مزداپرست بوده*اند و در سحرگاه مهاجرت هنوز از آئین زرتشت آگاه نبوده*اند و شاید هم هنوز زرتشت هنوز پا به جهان نگذاشته بوده*است. مزداپرستان گویا مانند هم*تباران هندی خود مردگان را در جایگاهی ویژه می*سوزاندند و این خاکستر فراوان، بازماندهٔ چوب و هیزمی است که جسد را در میان آن به آتش می*کشیده*اند و بنابر سنن کهن پس از سوزاندن جسد برای زندگی پس از مرگ شخص درگذشته، در میان خاکسترها ظروف سفالین یا فلزی می*گذاشته*اند و روی این تودهٔ خاکستر خاک نرم می*ریخته*اند تا هنگامی که شخص دیگری درمی*گذشته، برای سوزاندن او دوباره بتوانند بر پهنهٔ خاک هیزم قرار بدهند. استخوان*های سوخته شده را سپس گرد آورده و آنها را در استخوان*های کنار آتشکده می*ریختند همچنانکه امروز هنگامی که جسد در دخمه*ها پوسید و عاری از گوشت و پوست شد، استخوان*ها را در چاه استودان می*ریزند. خاک*سپاری اعتقاد به روح و روان و زندگی پس از مرگ به اشکال گوناگون در سراسر نقاط و مراکز جهان باستان از جمله ایران وجود داشته*است. بر اساس و مبنای همین اعتقاد در گور مردگان اسباب و لوازم زندگی و خوراک و پوشاک قرار می*دادند. در ادواری قدیم*تر بر اساس شغل متوفا ابزار پیشه*اش را نیز پهلوی دستش قرار می*دادند. اغلب مردگان را در عمق کمی که گاهی از ۲۰ سانتیمتر نیز تجاوز نمی*کرد، دفن می*کردند. شکل اسکلت*هایی که باقی مانده به شکل خمیده و منحنی است. برخی اوقات مرده را طوری خمیده دفن می*کردند که تمام اعضای بدنش به جانب شکم کشیده شده باشد. با پیدایش و کشف فلزات، زینت مردگان با اشیاء طلاه و نقره و سنگ*های گران*بها رسم و شایع شد. این رسم خدمت مهمی به فهم هنر و دانستنی*های دیگر باستان*شناسان کرده*است زیرا که تقریباً تمامی جواهراتی که از زمان*های باستان به دست ما رسیده*است از مقابر و گورها یافت شده*است. رنگ*کردن مردگان در ادوار قدیم جسد مرده را با رنگ قرمزی می*پوشانیده*اند که از اکسید آهن به دست می*آمده و در فلات ایران فراوان بوده*است. این نظر هم وجود دارد که ممکن است زندگان بدن خود را به دلایلی با همین ترتیب رنگ می*کردند و چون فوت می*شدند، اثر این رنگ بر بدنشان باقی می*مانده*است. در دوران*های متأخرتر بجای اکسید آهن بر استخوان*بندی متوفا با رنگی سرخ فام، با گِلِ اُخرا نقش*هایی ایجاد می کردند. خاک*سپاری در منازل رسم دفن مردگان در جاهای مختلف خانه، احتمالاً بنابراین اندیشه بوده*است تا با بازماندگان مجالست و مصاحبت داشته باشند چه به بقای روح و زندگی پس از مرگ سخت معتقد بوده*اند. این رسم تا مدتی دوام داشت و هنوز آن زمانی فرا نرسیده بود تا از مردگان در ترس و هراس افتند. پیدایش ترس از مردگان در بسیار از اقوام و ملل ترس از مردگان وجود داشته*است و شاید این نشانی از آغاز دوران نیاکان*پرستی باشد. بازماندگان برای مردگان قربانی می*کردند، هدیه می*فرستادند و می*کوشیدند تا همچون خدایان شر، دلشان را نرم و مهرآمیز نمایند. در برخی نقاط چون مرده*ای پیدا می*شد، وی را درون خانه دفن کرده و خود در جایی دور خانه می*ساختند تا روح متوفا آنان را پیدا نکند و یا درهای ورودی و خروج خانه را پس از فوت یک نفر مسدود کرده و از آنجا می*گریختند تا روح محبوس فرصت تعقیب پیدا نکند. در هرات رسم بر آن جاری بود که چون در خان*ای کسی می*مرد، سرنشینان وخویشان آن خانه را ترک می*کردند. در بند نهم از فرگرد دوازدهم وندیداد آمده*است، «ششمین سرزمین که اهورامزدا آفرید، هرات هَرَئیوَه است، که در آن ترک کردن خانه*ها به هنگام مرگ رواج دارد. آفتی که اهریمن پرمرگ در این سرزمین آفرید، سرشک (سرسکه)، وشیون و زاری (دری*ویکه) بود.» |
نویسنده: | kdj [ جمعه 5 تیر1394 - 6:02pm ] |
عنوان پست: | Re: کول تپه ها |
سلام ممنون از مطلب خوبتون |
صفحه 1 از 1 | همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند. |