فلزجو FelezJoo https://www.felezjoo.com/ |
|
مروری کوتاه بر زندگی ابر مرد تاریخ ... نادر شاه https://www.felezjoo.com/viewtopic.php?f=26&t=2767 |
صفحه 1 از 1 |
نویسنده: | Generator [ سه شنبه 9 تیر1394 - 11:08am ] |
عنوان پست: | مروری کوتاه بر زندگی ابر مرد تاریخ ... نادر شاه |
مختصری از زندگینامه نادر شاه افشار پادشاه دلاور و میهن پرست ایران نادر شاه افشار از ایل افشار بود و از مشهورترین پادشاهان ایران بعد از اسلام می باشد ، ابتدا نادر قلی یا ندرقلی نامیده می شد موقعی که افغانها و روس ها و عثمانی ها از اطراف بایران دست انداخته بودند و مملکت در نهایت هرج و مرج بود یک عده سوار با خود همراه کرد و به طهماسب صفوی که کین پدر برخواسته بود همراه شد فتنه های داخلی را خواباند افغانها را هم بیرون ریخت ، شاه طهماسب صفوی از شهرت و اعتبار نادر در بین مردم دچار رشک و حسادت گشت و برای نشان دادن قدرت خود با لشکری بزرگ به سوی عثمانی تاخت ترکان عثمانی کردستانات ایران را اشغال کرده بودند . در نبرد صفویه و عثمانی هزاران سرباز ایرانی در جنگ پرافتخار چالدران بدلیل عدم وجود سلاحهای مدرن کشته شده بودند . چالدران از نبردهای بزرگ ایرانیان محسوب میشود که مردم بومی منطقه آذربایجان و کردستان و دیگر نقاط ایران تا آخرین قطره خون برای پاسداری از ایران در برابر سپاه متجاوز ترکان عثمانی به شهادت رسیده بودند . نادر با سپاهی اندک و خسته از کارزار از مشرق به سوی مغرب ایران تاخت و تا قلب کشور عثمانی پیش رفت و سرزمینهای ایرانی را به خاک ایران برگرداند و انتقام چالدران را از ترکان متجاوز گرفت . سپس از آنجا به قفقاز تحت اشغال روس ها رفت که با کمال تعجب دید روسها خود پیش از روبرو شدن با او پا به فرار گذاشته اند در مسیر بر گشت در سال 1148 در دشت مغان در مجلس ریش سفیدان ایران از فرماندهی ارتش استعفا نمود و دلیلش اعمال پس پرده خاندان صفوی بود . خود عازم مشهد شد در نزدیکی زنجان سوارانی نزدش آمدند و خبر آوردند که مجلس به لیاقت شما ایمان دارد و در این شراط بهتر است نادر همچنان ارتش دار ایران باقی بماند . سپس کمر بند پادشاهی ایران را در سن 48 سالگی بر کمرش بستند . او سه بار به هند اخطار نمود که افسران اشرف افغان که جزو غارتگران بودند (حدودا 800 نفر ) و در قتل عام مردم ایران نقش اساسی داشتند را به ایران تحویل دهد که در پی عدم تحویل آنها سپاه ایران از رود سند گذشتند و هندوستان را تسخیر نمود ند 800 متجاوز افغان را در بازار دهلی به دار زدند و بازگشتند . نادر شاه با مردانگی و دلاوری حکومت محمد گورکانی را به هندی ها بخشید و گفت ما متجاوز نیستیم اما از حق مردم خویش نیز نخواهیم گذشت محمد گورکانی بخاطر این همه جوانمردی نادر از او خواست هدیه ای از او بخواهد و نادر قبول نکرد و در پی اسرار او گفت جوانان ایران به کتاب نیازمندند سالها حضور اجنبی تاریخ مکتوب ما را منهدم نموده است محمد گورکانی متعجب شد او علاوه بر کتابها جواهرات بسیاری به نادر هدیه نمود که بسیاری از آن جواهرات اکنون پشتوانه پول ملی ایران در بانک مرکزی است . نادر شاه بزرگ 12 سال سطنت نمود و ایران را باردگیر سرافراز در جهان سربلند و مقتدر نشان داد ولی متاسفانه در سال 1160 بوسیله عده ای از ترکان خائن کشته شد . نکته قابل ذکر آنست که او از 15 سالگی تا 25 سالگی بهمراه مادرش در بردگی ازبکان گرفتار بود و با مرگ مادرش از اردوگاه ازبکان گریخت و پس از آن با جوانان آزادیخواهی همپیمان شد. نادر مردی خستگی ناپذیر , دلاور , میهن دوست , مبارز , ضد استعمار و بزرگ منش بود . آرامگاه وی در مشهد است و با همت رضا شاه ساخته شد . در همین مکان آرامگاه بزرگ مردی دیگر کنل محمد تقی خان پسیان نیز است . دلاور بزرگ ایران از آذربایجان . در ساخت این بنای سترگ و جاوید استادان و فرهیختگانی همچون : استاد ابوالحسن صدیق ( طراح تندیس سنگی نادر ) حسین علاء , سید حسن تقی زاده , ابراهیم حکیمی , علی هیبت , علی اصغر حکمت , سپهبد امان الله جهانبانی , دکتر عیسی صدیق , سپهبد فرج الله آق اولی , سرلگشر محمد حسین فیروز , دکتر رضا زاده شفق , دکتر محمود مهران , اللهیار صالح , دکتر غلامحسین صدیقی , مهندس محسن فروغی , سید محمد تقی مصطفوی , در کل وزارت جنگ , وزارات دارائی , وزارت فرهنگ , کمکهای مردمی و دولت شاهنشاهی از مهم ترین عوامل ساخت این مجوعه سترگ و به یاد ماندنی است . در زیر نقشه ایران در زمان نادر شاه افشار نشان داده شده است ( اصل نقشه در موزه نادرشاه موجود است ) . بزرگ مردی که کشور ایران را دگر بار به صورت متحد و بزرگ گردآوری کرد . نادر اقوام ایرانی را متحد و منسجم در زیر پرچم ایران درآورد و باردگیر ایران قدرتمندترین کشور آسیا گشت . شهرهای ایرانی در دوره نادر به شرح زیر بودند : جمهوری آران یا آذربایجان , ترکمنستان , افغانستان , بلوچستان ( پاکستان ) , گرجستان , داغستان , ارمنستان , بحرین , قطر , کشمیر و . . . نقشه ایران در زمان نادر شاه بزرگ در اینجا گزیده ای از سخنان نادر شاه افشار پادشاه ایران زمین را تقدیم می کنیم : نادر شاه افشار : باید راهی جست در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم . من همیشه به دنبال نوری بودم , نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان ، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست در اختیار بیگانگان قرار گرفته و دستانت بسته است نمی توانی کاری کنی اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست تو می توانی این تنها نیروی است که از اعماق وجودت فریاد می زند تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی و اینگونه بود که پا بر رکاب اسب نهادم به امید سرفرازی ملتی بزرگ . نادر به سفیر روسیه دستور داد که شهرهای دربند , باکو , شروان , اران , ایروان , رشت , گیلان و همه مناطق قفقاز را که پطر کبیر به تصرف خود در آورده است و همچنین تاتارهای کوهستانی داغستان را که به زیر سلطه خود در آورده بود را به ایران بازگردانند . نادر با غرور تمام اظهار داشت اگر روسها از مرزهای ما عقب نشینی نکنند خود جارویی به دست میگیرد و همه آنها را از آن مناطق بیرون خواهد ریخت . زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه 147 نادر شاه افشار : میدان جنگ می تواند میدان دوستی نیز باشد اگر نیروهای دو طرف میدان به حقوق خویش اکتفا کنند . نادرشاه در هنگام اقامت خود در قزوین سوگند یاد کرد که بر طبق قوانین گذشتگان سلطنت کند و ایرانیان را از تجاوزات دشمنان محفوظ دارد . زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه 163 نادر شاه افشار : سکوت شمشیری بوده است که من همیشه از آن بهره جسته ام . نادر شاه افشار : تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم . نادر شاه افشار : از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت . جوانی که از آرمانهای بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است. نادر در مراسمهای مذهبی مردم اینگونه سخن میگفت : ای مردم چرا به جای یاری خواستن از امام علی از خداوند یاری نمی گیرید ؟ زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه 263 نادر شاه افشار : اگر جانبازی جوانان ایران نباشد نیروی دهها نادر هم به جای نخواهد رسید . نادر شاه افشار : خردمندان و دانشمندان سرزمینم ، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسلهای آینده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود . در جنگهای نادر شاه افشار با امپراتوری عثمانی , ترکان به محض آنکه با سپاه نادر وارد نبرد می شدند شجاعت و دلیری خود را از دست می دادند . زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه 306 نادر شاه افشار : وقتی پا در رکاب اسب می نهی , بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادیشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند . پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند . آنان خواهند آموخت آزادیشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند . نادر تصمیمی اتخاذ کرد که از این پس ایرانیان آزاد خواهند بود بودن مانع به زیارت مکه معظمه بروند و از سایر اماکن مذهبی در کشورهای عربی بازدید کنند و هیچ مالیات و گمرکی پرداخت نکنند . زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه 166 نادر شاه افشار : هر سربازی که بر زمین می افتد و روح اش به آسمان پر می کشد نادر می میرد و به گور سیاه می رود نادر به آسمان نمی رود نادر آسمان را برای سربازانش می خواهد و خود بدبختی و سیاهی را ، او همه این فشارها را برای ظهور ایران بزرگ به جان می خرد پیشرفت و اقتدار ایران تنها عاملی است که فریاد حمله را از گلوی غمگینم بدر می آورد و مرا بی مهابا به قلب سپاه دشمن می راند … نادر به آیندگان چنین سفارش کرد : در مورد انتخاب بزرگان کشور دقت کنید و کسانی را که نیرنگ کار , جاه طلب و خودخواه هستند به حضورتان راه ندهید . زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه 238 نادر شاه افشار : شاهنامه فردوسی خردمند ، راهنمای من در طول زندگی بوده است . نادر شاه افشار : فتح هند افتخاری نبود برای من دستگیری متجاوزین و سرسپردگانی مهم بود که بیست سال کشورم را ویران ساخته و جنایت و غارت را در حد کمال بر مردم سرزمینم روا داشتند . اگر بدنبال افتخار بودم سلاطین اروپا را به بردگی می گرفتم . که آنهم از جوانمردی و خوی ایرانی من بدور بود . نادر پس از پس گیری بلوچستان پاکستان و افغانستان و سمرقند و بخارا و خوارزم در ازبکستان و ترکمنستان امروزی به مقامات ترکان عثمانی نامه نوشت و درخواست شهرهای به تصرف در آمده ایرانیان را کرد و اصرار ورزید ایران بایستی به مرزهای صفویه باز گردد . زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه 261 نادر شاه افشار : کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است . نادر علمای دینی را در قزوین گردهم آورد و در مورد سهم اوقاف که مردم به آنان پرداخت میکنند چنین گفت : این مبالغ که شما از مردم دریافت میکنید صرف چه می شود ؟ علما پاسخ دادند صرف مسجد سازی و مدرسه سازی و هزینه زندگی علما . نادر گفت : مسلم است که شما در انجام وظایف خود قصور کرده اید و خداوند از کار شما راضی نیست . نزدیک پنجاه سال مملکت ما در فقر و انحطاط بود تا آنکه در نهایت سربازان نادر با جانبازی ها و فداکاری های خود در راه دفاع از ایران و افتخار این سرزمین کوشش کردند و توانستند اوضاع کشور را به حال اول بازگردانند . این سربازان علمایی هستند که باید هزینه اوقات به آنان داده شود و آنها شایسته قدردانی هستند . زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه 160 نادر شاه افشار : هنگامی که برخواستم از ایران ویرانه ای ساخته بودند و از مردم کشورم بردگانی زبون ، سپاه من نشان بزرگی و رشادت ایرانیان در طول تاریخ بوده است سپاهی که تنها به دنبال حفظ کشور و امنیت آن است . نادر از دید ظاهر و اندام چنین بود : مویش سیاه , چشمانش درشت و نافذ , پیشانیش بلند , صورتش گندمگون , بدنش نیرومند و قدش در حدود شش پا , شانه هایش جلو آمده بود و صورتش هنگامیکه وی لب به سخن می گشود هیبتی خاص داشت . صدای او چنان قوی و طنین افکن بود که از مسافتهای دور شنیده می شد . تاثیر همین صدای قویش در نبردها بسیار زیاد بود . قوه حافظه او و همچنین وقوف او به احوال و اخلاق ملت ایران شگفت انگیز بود . وی نام بسیاری از سرداران را به خوبی به حافظه داشت و در جنگها نام کوچک افراد را به خوبی صدا میکرد . غذای نادر بسیار ساده بود . اغلب به مقداری نخود برشته که مانند رعیای ایرانی در جیب داشتند اکتفا میکرد . لباسش معمولی بود و اینگونه دیده می شد که وی به اندیشه و تفکر بیشتر از ظاهر و تجمل اهمیت میداد . نادر از نعمت سلامت برخوردار بود و به سختی کشیدن در زندگی عادت داشت و به ندرت کسی دیده شده بود بیشتر از وی کار کند . از این روی جسور و بی باک شده بود . در جنگها خود همیشه جلوتر از سپاه و سربازان عادی حرکت میکرد تا به سپاه خود نیرو دهد . قوه تصمیم گیری وی به حدی زیاد بود که هیچ شخصی به این سرعت قادر به اتخاذ تصمیم و اجرای آن نبود . زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه 336 نادر شاه افشار : لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم . نادر شاه افشار : برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می آورم . نادر در روی سکه هایش چنین حک کرده بود : سکه بر زر کرد نام سلطنت را در جهان نادر ایران زمین و خسرو گیتی ستان و بر مهر سلطنتیش چنین : نگین دولت و دین رفته بود چون از جا به نام نادر ایران قرار داد خدا زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه 160 نادر شاه افشار : گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند . نامه نادر به والی عراق : پاشای بغداد بداند که زیارت عتبات عالیات در عراق حق مسلم ماست و ما استرداد اسیران ایرانی را که در جنگ به اسارت شما در آمده اند را خواهانیم . از آنجا که خون هم میهنان ما هنوز خشک نشده است باید از شما انتقام بگیریم و از خون اتباع شما به همان اندازه که خون ایرانیان را ریخته اید بریزیم . از این جهت این نامه را ارسال میکنیم تا بدانید که ما ناگهانی و غیر انسانی به شما حمله نخواهیم کرد . زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه 96 نادر شاه افشار :کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده و ندای از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم . دیدگاه طهماسبقلی خان درباره نادر : من اینگونه میپندارم که نادردر نتیجه غلبه بر ترکان عثمانی در اندیشه این است که روزی دو کشور ایران و ترکیه عثمانی را به صورت مملکتی واحد در آورد . زندگی نادرشاه - تالیف جونس هنوی , ترجمه اسماعیل دولتشاهی . صفحه آغاز کار نادر پسر پوستین دوزی از قبیله افشار بود و در سال 1100 هجری در نزدیکی شهر درگز (یکی از شهرهای استان خراسان رضوی) بدنیا آمد.هفده ساله بود که با مادرش به دست ازبکان گرفتار شد و پس از آنکه مادر او در اسیری مرد نادر به خراسان گریخت. دراین هنگام افغانان بر ایران چیره شده بودند و ملک محمود سیستانی که خود را از بازماندگان صفاریان می شمرد در خراسان سر به شورش برداشته بود. نادر به خدمت او درآمد و دلیری ها کرد تا آنجا که به سرداری سپاه او رسید. اما پس از چندی میان او و ملک محمود برهم خورد و نادر در خراسان به سرکشی پرداخت. شاه تهماسب صفوی که در این روزگار برای دفع آشوب افغانان در پی یار و یاوری می گشت چون آوازه دلاوری های نادر را شنید او را به خدمت خود خواند. تا این زمان سردار سپاه شاه تهماسب فتحعلی خان قاجار بود. اما نادر که او را سد راه پیشرفت خود می دانست با موافقت شاه تهماسب ترتیبی داد که فتحعلی خان کُشته شد و نادر به سرداری سپاه رسید. پس همراه شاه تهماسب به مشهد تاخت و آن شهر را از چنگ ملک محمود سیستانی بیرون آورد و شاه تهماسب او را «تهماسب قلی خان» لقب داد. کمکم قدرت او به جایی رسید که حکومت خراسان و مازندران و سیستان و کرمان از جانب شاه به او سپرده شد. سرکوبی افغانان اشرف افغان که از پیشرفت های نادر سخت هراسیده بود لشکری فراهم آورد و به جنگ او شتافت. در مهماندوست دامغان میان سپاه نادر و اشرف جنگی در گرفت و افغانان چنان شکست یافتند که دو روزه خود را به تهران رساندند، و از آنجا شتابان به اصفهان گریختند تا سپاه بیشتری فراهم کنند. نادر تهماسب را در تهران گذاشت و خود در پی افغانان به سوی اصفهان تاخت. در مورچه خورت که نزدیک اصفهان است جنگی دیگر میان سپاه نادر و افغانان در گرفت و اشرف افغان چنان شکست خورد که اصفهان را گذاشت و به سوی شیراز گریخت. شاه تهماسب که از دنبال می آمد به اصفهان رسید و مردم شهر از او پیشباز کردند. نادر افغانان را دنبال کرد و در زرقان فارس ایشان را یکسره شکست داد و افغانان که پا به گریز گذاشته بودند در سر راه بیشتر کشته شدند و مردند و اشرف افغان هم در بلوچستان کشته شد. شورش افغان که نزدیک بود کشور ایران را برباد دهد پس از هفت سال فرو نشست. خلع شاه تهماسب نادر چون از جانب افغانان آسوده خاطر شد رو به عثمانیان آورد و ایشان را در نزدیکی همدان شکست داد و شهرهای آذربایجان را پس گرفت. در این حال شنید که باز افغانان در خراسان فتنه ای برپا کرده اند. پس به مشرق روی آورد و آن شورش را فرو نشانید. اما در این میان شاه تهماسب که می خواست خود نیز هنری نشان بدهد به جنگ عثمانیان رفت و شکست خورد و ولایت های شمال رود ارس و قسمتی از مغرب ایران را به ایشان واگذاشت. نادر چون از این خبر آگاه گشت سفیری پیش سلطان عثمانی فرستاد و اعلام کرد که این معاهده بی اعتبار است. سپس به اصفهان رفت و شاه تهماسب را ازشاهی برداشت و او را به خراسان فرستاد و پسر چند ماههاش را به نام شاه عباس سوم برتخت نشانید، و خود کار کشور و لشکر را در دست گرفت. شکست عثمانیان آنگاه نادر به جنگ عثمانیان رفت و بغداد را محاصره کرد. در این جنگ نادر سخت شکست یافت و به همدان برگشت. اما آن سردار دلاور خود را نباخت و باز به تدارک سپاه پرداخت. سه ماه بعد از آن نادر باز به جنگ عثمانیان رفت و این بار ایشان را شکست سخت داد و سردار عثمانی که «توپال عثمان پاشا» نام داشت در جنگ کُشته شد و آخر قرار براین گذاشتند که مرز ایران و عثمانی مانند مرز این دو کشور پیش از شورش افغانان باشد. بار دیگر سلطان عثمانی سرداری را با هشتاد هزار سرباز به جنگ ایرانیان فرستاد نادر نیز به سوی ارمنستان و گرجستان شتافت و اگرچه شماره سپاهیان او بسیار کمتر بود، عثمانیان را شکست داد. سردار ایشان کشته شد و شهرهای قارص و ایروان و حوالی آن باز زیر فرمان ایرانیان درآمد. روسها که تا این زمان شهرستان های کناره دریای خزر را گرفته بودند چون چنین سردار و پیشوای بزرگی در ایران دیدند آن شهرستان ها را رها کردند و به کشور خود باز گشتند. سلطنت نادرشاه چون همه دشمنان داخلی و خارجی ایران از میان رفتند نادر در نوروز سال 1148 همه بزرگان ایران را در دشت مغان گرد آورد و از ایشان خواست که برای خود شاهی انتخاب کنند تا او بتواند به استراحت بپردازد. همه بزرگان از او خواستند که سلطنت را قبول کند و گفتند که جز او کسی را که لایق چنین مقامی باشد نمی شناسند. نادر با شرایطی پیشنهاد ایشان را پذیرفت و در همانجا تاج شاهی بر سرگذاشت و خود را نادر شاه خواند. فتح هند سپس نادر شاه به عزم تسخیر قندهار به مشرق ایران رفت و چون شورشیان افغانی و ازبک از راه قندهار به دربار هند می رفتند به محمد شاه گورکانی پادشاه هند پیغام داد که باید این یاغیان را به او تسلیم کند. شاه هند جوابی به این خواهش نداد و نادرشاه پس از فتح قندهار ناچار سپاهیان خود را به سوی آن کشور راند و پس از جنگ سختی که در دشت "کرنال" روی داد سپاهیان هند شکست یافتند. نادرشاه پایتخت هندوستان را که دهلی بود گرفت و محمد شاه تسلیم شد. اما نادر شاه او را همچنان به سلطنت هندوستان باقی گذاشت و با پیشکش های گرانبهایی که از شاه و بزرگان هند گرفته بود به ایران برگشت. از جمله این هدیه ها یکی الماس کوه نور بود که بزرگترین الماس جهان شمرده می شود، و اکنون در ایران نیست. دیگر تخت طاوس و الماس دریای نور که هنوز در خزاین سلطنتی ایران ضبط است. مرگ نادرشاه پس از مرگ نادر جانشینانش باهم به زد و خورد پرداختند و کار هیچیک رونقی نگرفت. یکی از نوادگان نادر که شاهرخ نام داشت و به دست دشمنان کور شده بود تا پنجاه سال بعد تنها در خراسان سلطنت می کرد. اما در قسمت های دیگر ایران سرداران به خودسری و سرکشی و نزاع باهم مشغول شدند سرانجام یکی از ایشان که کریم خان نام داشت و از طایفه زند بود بردیگران پیروز شد و قسمت عمده ایران جز خراسان به فرمان او درآمد. پایتخت نادرشاه شهر مشهد بود و بعضی از قسمت های مزار مقدس امام رضا علیه السلام درآن شهر در زمان او و به فرمان وی تعمیر شده است. اهورا مزدا نگهبان ایرانیان |
نویسنده: | haloo [ سه شنبه 9 تیر1394 - 12:09pm ] |
عنوان پست: | Re: مروری کوتاه بر زندگی ابر مرد تاریخ........نادر شاه |
عالی بود .. تاریخ ایران کم کم داره از یاد میره |
نویسنده: | باربد [ سه شنبه 9 تیر1394 - 12:15pm ] |
عنوان پست: | Re: مروری کوتاه بر زندگی ابر مرد تاریخ........نادر شاه |
آقا درود بر شرفت همشو خوندم خیلی آگاهی دهنده و بینش جوانان رو باز میکنه که ما چه قهرمانان ملی و وطن دوستی داشتیم و اینطوری یاد میگیریم که از نسل نادر هستیم و باید راه اون رو پیش و ادامه بدیم. دستت طلا |
نویسنده: | farokh.p [ سه شنبه 9 تیر1394 - 1:05pm ] |
عنوان پست: | Re: مروری کوتاه بر زندگی ابر مرد تاریخ........نادر شاه |
درود خیلی آموزنده و جالب توجه بود. |
نویسنده: | Generator [ سه شنبه 9 تیر1394 - 2:55pm ] |
عنوان پست: | Re: مروری کوتاه بر زندگی ابر مرد تاریخ........نادر شاه |
به نظرم هر کسی تو هر اب و خاکی که رشد میکنه و از فرهنگ .ذخایر مادی و معنوی و طبیعت و ....اون کشور بهره مند میشه یک دینی همیشه درون خودش نسبت به اون اب وخاک حس میکنه. وطن هر شخصی یعنی ابرو .هویت.وارزش اون شخص.خواه اون سرزمین کویر و بیابون باشه خواه دشت و جنگل سرسبز. شناسوندن مفاخر .اندیشمندان.عرفا و شخصیتهای وطن پرست وظیفه ایست بر دوش یکا یک ایرانیان. ما از این خاک امده ایم و مانند پدرانمان به همین خاک باز خواهیم گشت. ایران افتخاریست برای همه ی ایرانیان ای خطه ی ایران نگین وطن من..... ای گشته عجین با تو روح و طن من سرو و سمن و لاله و باغ و چمنم نیست ......ای باغ و گل و لاله و سرو و سمن من زنده باد ایران پاینده ملت ایران اهورا مزدا نگهبان ملت ایران |
نویسنده: | bardia [ سه شنبه 9 تیر1394 - 5:25pm ] |
عنوان پست: | Re: مروری کوتاه بر زندگی ابر مرد تاریخ ... نادر شاه |
سلام چند وقتی بود پست نزده بودم اول تشکر میکنم بابت تاپیک ولی از اونجایی که خیلی به نادرشاه افشار ارادت دارم خدمتتون لازم دونستم بگم که خیلی از مطالبتون تحلیف شده و جزئیاتش به این صورت نیست. موفق باشید |
نویسنده: | sorosh [ سه شنبه 9 تیر1394 - 11:14pm ] |
عنوان پست: | Re: مروری کوتاه بر زندگی ابر مرد تاریخ ... نادر شاه |
درود بردوستان عزیز اقایGenerator بسیار سپاسگذارم ازقرار دادن مطالب نابو ذرین که از فرهنگ اصیل وغنی ایران استخراج و با عشق کلمه به کلمه برای اگاهی یکایک ما تایپ میکنید اگر چه تاریخ نادریو از قبل مطالعه کرده بودم(باید اضافه کنم نادر جزء معدود نوابق نظامی تاریخ بوده) سخنانی که از زبان خود نادر و وصیت داریوش بیان نمودید به من ثابت کرد هر ان چیز که از زندگی باید بدانم نیاکانم برایم به ارث گذاشته اند و هیچ گنجی و پشتوانه ای بالاتر از ان نیستو ضامن فردایمان نخواهد بود همانطور که میدانید مردم ایران وارث کشوری هستند که روزگاری با85ملیون کیلو متر مربع بزرگترین اپراتوری دنیارو تشکیل دادن همچنین طی قرنها حتی در بدترین شرایط بارها مردانی از ان برخاستن که بحت و حیرت جهانیان رو بر انگیختن این فکریه که هنوز تن قدرتهای جهانی امروز رو به لرزه مینداره بیداریو اتحاد ایرانیان که نتایج ان جز انفجار قدرت در خاورمیانه نخواهد بود زین رو از هیچ تلاشی برای ممانعت از ان کوتاهی نمیکنن اما سه مانع اصلی که در صدر جدول اینده ایران در گرو ان خواهد بود تولید وصنعت در هم شکسته /دو دسته بودن قدرت/کمبود اب اینجاست که سانسورهای ناجوانمردانه از بیان حافظه تاریخی ایرانیا در رسانهای داخلی تاسف بار جلوه میکنه!!! با این حال وجود افرادی چون شما امیدوار کننده و امیدهارو زنده نگاه خواهد داشت. پاینده باد ایران سربلندو پیروز باشید |
نویسنده: | باربد [ چهارشنبه 10 تیر1394 - 2:40pm ] |
عنوان پست: | Re: مروری کوتاه بر زندگی ابر مرد تاریخ ... نادر شاه |
sorosh نوشته است: درود بردوستان عزیز اقایGenerator بسیار سپاسگذارم ازقرار دادن مطالب نابو ذرین که از فرهنگ اصیل وغنی ایران استخراج و با عشق کلمه به کلمه برای اگاهی یکایک ما تایپ میکنید اگر چه تاریخ نادریو از قبل مطالعه کرده بودم(باید اضافه کنم نادر جزء معدود نوابق نظامی تاریخ بوده) سخنانی که از زبان خود نادر و وصیت داریوش بیان نمودید به من ثابت کرد هر ان چیز که از زندگی باید بدانم نیاکانم برایم به ارث گذاشته اند و هیچ گنجی و پشتوانه ای بالاتر از ان نیستو ضامن فردایمان نخواهد بود همانطور که میدانید مردم ایران وارث کشوری هستند که روزگاری با85ملیون کیلو متر مربع بزرگترین اپراتوری دنیارو تشکیل دادن همچنین طی قرنها حتی در بدترین شرایط بارها مردانی از ان برخاستن که بحت و حیرت جهانیان رو بر انگیختن این فکریه که هنوز تن قدرتهای جهانی امروز رو به لرزه مینداره بیداریو اتحاد ایرانیان که نتایج ان جز انفجار قدرت در خاورمیانه نخواهد بود زین رو از هیچ تلاشی برای ممانعت از ان کوتاهی نمیکنن اما سه مانع اصلی که در صدر جدول اینده ایران در گرو ان خواهد بود تولید وصنعت در هم شکسته /دو دسته بودن قدرت/کمبود اب اینجاست که سانسورهای ناجوانمردانه از بیان حافظه تاریخی ایرانیا در رسانهای داخلی تاسف بار جلوه میکنه!!! با این حال وجود افرادی چون شما امیدوار کننده و امیدهارو زنده نگاه خواهد داشت. پاینده باد ایران سربلندو پیروز باشید اگه اشتباه نکنم نوستراداموس بوده که گفته در اعصار و قرون آینده ابرمردی از persia برخواهد خواست که مرزها را یکی میکند و چنان قدرتی در حصر دارد که هیچ یک از مردمان آن زمان یارای مقابله با اورا ندارند! لازم به ذکره هنوز همچین قهرمانی از اینجا برنخواسته و اگر پیشگویی نوستراداموس رو درست فرض کنیم پس یک روز پیدا میشه همچین فرد و شرایط خاصی. لازم به ذکره نوستراداموس در زمان خودش گفته بود در آینده میبینم مردمانی موفق میشوند از آهن پرنده خلق کنند! و آن پرنده در آسمان جولان میدهد! و با گفتن این صحبتش مردم بهش میخندند و اورا تمسخر میکنند! و ما الان شاهد پرنده آهنین هستیم یعنی هواپیما و هلیکوپتر که حتی شمایل اونها هم مثل فیزیک پرنده هاست! |
نویسنده: | sorosh [ چهارشنبه 10 تیر1394 - 8:23pm ] |
عنوان پست: | Re: مروری کوتاه بر زندگی ابر مرد تاریخ ... نادر شاه |
نه باربد عزیز منظور رد یا باور طاله بینیه کسی نیست بلکه حقیقت استثنایی جغرافیایی (شمال جنوب شرق غرب دریای ازاد)_منابع بسیارغنی وبی شمار(معادن /نفت/توریست...) جدییت هدف انگیزهو الگو های رفتاری امیخته با ریشه های تاریخی دسته ناسیونال چون رضاشاه در اندک مثالی تغییر نامpershia به ایران(اریاییان) یا نرخ رشد سالانه ای بالاتر از ژاپن وقرار گیری در رتبه5قدرت نظامی دنیا در زمان محمد رضا شاهو دسیسه های قالب برا انان و هرانچه که باید بدانید از ضعیف کردن 2سرزمین مدعی نفت خیز در جنگ 8ساله توسط "کشور"های به شدت مصنوعی بدون ریشه وابسته به قدرتهای غربی چون عراق وافغانستانو سوریه و حال حضورو قدرتت گرفتن تهیدی مصنوعی با شیوه نوین به نام داعش....به عبارتی هر انچه یک ایرانی باید از دیر باز تا به امروز برای فردایی روشن لمس کند. بدرود |
نویسنده: | Generator [ سه شنبه 16 تیر1394 - 4:08pm ] |
عنوان پست: | Re: مروری کوتاه بر زندگی ابر مرد تاریخ ... نادر شاه |
sorosh نوشته است: درود بردوستان عزیز اقایGenerator بسیار سپاسگذارم ازقرار دادن مطالب نابو ذرین که از فرهنگ اصیل وغنی ایران استخراج و با عشق کلمه به کلمه برای اگاهی یکایک ما تایپ میکنید اگر چه تاریخ نادریو از قبل مطالعه کرده بودم(باید اضافه کنم نادر جزء معدود نوابق نظامی تاریخ بوده) سخنانی که از زبان خود نادر و وصیت داریوش بیان نمودید به من ثابت کرد هر ان چیز که از زندگی باید بدانم نیاکانم برایم به ارث گذاشته اند و هیچ گنجی و پشتوانه ای بالاتر از ان نیستو ضامن فردایمان نخواهد بود همانطور که میدانید مردم ایران وارث کشوری هستند که روزگاری با85ملیون کیلو متر مربع بزرگترین اپراتوری دنیارو تشکیل دادن همچنین طی قرنها حتی در بدترین شرایط بارها مردانی از ان برخاستن که بحت و حیرت جهانیان رو بر انگیختن این فکریه که هنوز تن قدرتهای جهانی امروز رو به لرزه مینداره بیداریو اتحاد ایرانیان که نتایج ان جز انفجار قدرت در خاورمیانه نخواهد بود زین رو از هیچ تلاشی برای ممانعت از ان کوتاهی نمیکنن اما سه مانع اصلی که در صدر جدول اینده ایران در گرو ان خواهد بود تولید وصنعت در هم شکسته /دو دسته بودن قدرت/کمبود اب اینجاست که سانسورهای ناجوانمردانه از بیان حافظه تاریخی ایرانیا در رسانهای داخلی تاسف بار جلوه میکنه!!! با این حال وجود افرادی چون شما امیدوار کننده و امیدهارو زنده نگاه خواهد داشت. پاینده باد ایران سربلندو پیروز باشید خیلی سپاسگزارم از لطفی که به بنده دارید. ارزوی موفقیت دارم برای شما : |
صفحه 1 از 1 | همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند. |