نویسنده |
پیغام |
ALI.D
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 20 اسفند1391 - 1:26am پست: 834
|
از دوستان عزیز میخوام هر اطلاعات و موردی در مورد سردابه ها دارن در اینجا به اشتراک بزارن....چون این مورد جای بحث زیادی داره و ندیدم که دوستان صحبتی و اطلاعاتی در این مورد بدن...
بر آنچه گذشت ، آنچه شکست ، آنچه نشد ... حسرت نخور ؛
زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد ...
|
جمعه 8 شهریور1392 - 9:19pm |
|
|
اهورا
کاربر فعال
تاریخ عضویت: یکشنبه 20 مرداد1392 - 6:37pm پست: 62
|
سردابه رو میشه همون گور دخمه هم گفت که ورودیش از یه چاله یا چاه هست و تو ایران بیشتر زرتشتیها از سردابه استفاده میکردن و نوعی هم داشته که مردگانشونو چال نمیکردن و تو سردابه میزاشتن و بالاش باز بود تا خوراک پرنده های لاشخور بشه. این نوعی از اعتقادشون بوده. امیدوارم درست گفته باشم
|
شنبه 8 شهریور1392 - 1:09am |
|
|
ilanji
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: شنبه 1 تیر1392 - 11:40pm پست: 333
|
اهورا نوشته است: سردابه رو میشه همون گور دخمه هم گفت که ورودیش از یه چاله یا چاه هست و تو ایران بیشتر زرتشتیها از سردابه استفاده میکردن و نوعی هم داشته که مردگانشونو چال نمیکردن و تو سردابه میزاشتن و بالاش باز بود تا خوراک پرنده های لاشخور بشه. این نوعی از اعتقادشون بوده. امیدوارم درست گفته باشم عجب یه چیز جدید هم یاد پرفتیم سپاس
باران باش و ببار .................................... نپرس کاسه های خالی ازآن کیست
|
شنبه 9 شهریور1392 - 6:44pm |
|
|
ELMIRA
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 خرداد1392 - 12:19pm پست: 318 محل اقامت: البرز
|
به نظر من که سردابه با گور دخمه قضیش خیلی اختلاف داره.parsi جان جای شما خالیه. یا علی
|
یکشنبه 10 شهریور1392 - 3:03pm |
|
|
ژنرال
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: یکشنبه 27 اسفند1391 - 10:53pm پست: 796
|
سلام دوستان ممنون علی جون جای این مطلب واقعا خالی بود
بهترین زندگی برای کسانی است که نیک بیاندیشند وپارسایی را سرلوحه زندگی خود کنند
اشوزرتشت
|
یکشنبه 10 شهریور1392 - 4:28pm |
|
|
ALI.D
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 20 اسفند1391 - 1:26am پست: 834
|
المیرا درسته...کلا سردابه با گوردخمه فرق داره..سردابه در ورودی به زیر زمین حتما از پله استفاده میشده . گور دخمه داخل دیواره های کوه هست فقط واسه تدفیین استفاده میشده...البته در مورد سردابه هم بعضی اوقات به عنوان ارامگاه هم استفاده میشده...ولی استفاده کلی از این مورد چیز دیگه ه میتونه باشه...بازم منتظر نظرات دوستان هستیم تا به یه نتیحه کلی برسیم
بر آنچه گذشت ، آنچه شکست ، آنچه نشد ... حسرت نخور ؛
زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد ...
|
یکشنبه 10 شهریور1392 - 4:44pm |
|
|
parsi
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 1 خرداد1392 - 4:23pm پست: 1227
|
سلام دوستان سردابه در قدیم دو کارایی داشته یکی برای نگهداری اغذیه و اشربه یکی برای تدفین مردگاه و تنها دلیلشم خنکی این مکانهاست چون که در عمق زمین قرار داشتند و معمولا حوض ابی هم درون انها قرار داشته این خنک بودن مکان دو مزیت داشته یکی اینکه از دسترس حشرات وموزی در امان بودند و یکی هم به دلیل اینکه اغذیه خراب نمیشدند و بدن مردگان هم به دلیل سرما کمتر دستخوش تغییر و تحول میشد البته افراد بلند پایه را در سردابه ها تدفین میکردندو با انها اموالی دفن میکردن سردابه های ارامگاهی مکانی امن بودند یکی برای حفظ تن مرده و یکی برای در امان ماندن جنازه از دستبرد غارتگران بنابراین میتوان تله هایی را در پله ها و درون خود سردابه ها یافت و اما دخمه ها ساخت آرامگاه درميان پيروان همه دين ها رواج داشته است ، حتي درميان زردشتيان كه رسم نبوده مردگان را به خاك بسپارند.از نمونه هاي آرامگاهي كه از آنها برجاي مانده چنين برمي آيد كه نخست مرده را درجايي دور از آبادي به نام دخمه يا داغگاه مي گذاشتند . اين رسم يادگار زماني است كه آريايي ها مانند هندوهاي امروزي مرده هايشان را مي سوزاندند. بيشتر دخمه ها به دور از آبادي بر فراز تپه ها ساخته مي شدند.آنها برجي استوانه اي شكل بودند كه از سنگ ساخته مي شدند تا ازجنس خاك نباشد . بيشتر آنها شايد دري هم نداشته اند و با نردبان به درون آن مي رفتند. [پس از بردن مرده به درون آن] تخته سنگي طبيعي مي يافتند و مرده را به آن مي بستند .سپس كركس ها و لاشخورها بدان هجوم مي آوردند و كالبد مرده را بجز استخوان ها مي خوردند و پاك مي كردند. درميان اين برج ، چاله اي بوده كه استخوان هاي بازمانده مردم عادي را در آن مي ريختند،و استخوان بزرگان و توانمندان را در اُستودان يا اُسدانه[1]نگه مي داشتند. در هندوستان به جاي استودان،استوپه [2]دارند. از دوران مادها دخمه اي نزديك سرپل ذهاب به نام« دُكّان داود» برجامانده و استوداني دارد كه در كوه كنده شده و داراي يك دريچه كوچك است. نمايي از سنگ بريده شده دارد كه همچون نماي كاخ هاي همان زمان است. استودان آن حفره اي است كه يك در ِكوچك 80×70 سانتي دارد و به دشواري مي توان درون آن رفت، و درون آن همان چيزي است كه در استودان هاي هخامنشي هم يافت مي شود. بيشتر استودان ها اتاقكي كنده شده دركوه و به دور از دسترس بوده اند، تا در هنگام حمله دشمن دسترسي به آنها دشوار باشد . براي همين پايين اين اتاقك را مي تراشيدند تا مانند يك ديواره سنگي بلند بشود و كسي نتواند از آن بالا برود. در سرزمين هايي كه كوه نبوده ، استودان را همچون تك ساختمان در دشت مي ساختند. مانند آرامگاه كوروش كه در دشت بر روي سكو ساخته شده است .برخي پنداشته اند كه استودان در خَرپُشتة بام هرمي شكل آن و درميان دوپوش آسمانه بوده است. ولي اين درست نيست و در يك چاله سنگي بوده كه براي همين كار ساخته شده بوده است. استودان هاي نقش رستم كه آرامگاه داريوش و خشايارشا مي باشد نيز به همين گونه بوده است. اندازه چاله سنگي نزديك به1×1 متر بوده، و گويا سوراخي هم درنماي استودان كنده شده بوده تا نور آفتاب به درون بتابد.اندازه استوان ها و سوي آنها درجايي كه ساخته شده اند با هم يكي نيست. يكي رو به تخت جمشيد ، و يكي رو به آفتاب كه از آن خشايارشا است و سومي سوي ديگري دارد. راستاي گور كوروش هم در پاسارگاد هم با راستاي استودان هاي تخت جمشيد در جهت عكس هم هستند. برخي از باستان شناسان براين باورند كه زمان هخامنشيان وحتي پيش از آن هم مردگان را به خاك مي سپاردند. روشن است كه زمان هخامنشيان اين كار انجام نمي شده و زمان ساسانيان هم نمي شده است. امروزه زرتشتيان نيز در نوشته هايشان بر اين پافشاري مي كنند كه آن زمان خاك كردن مردگان ناروا شمرده مي شده ، چون خاك را آلوده مي كرده است. وانگهي روشن نيست كه هخامنشيان زرتشتي بوده اند يا نه. در زمان اشكانيان مرده ها را درون تابوت مي گذاشته اند و خاك مي كرده اند. تابوت ها همانند وان بوده و شايد آنها تن خود را نيز درچنين وان هايي به نام آبزن مي شسته اند. اين تابوت ها دري داشته كه بسته مي شده است .در زمان ساسانيان مرده ها را خاك نمي كرده اند. چون روشن است كه دين آنها زرتشتي بوده و آلوده كردن خاك نزد آنها گناه بوده است. آن زمان بدترين جاها نَساكده يا جايي بوده كه مرده را در آن نگه مي داشتند.ولي از آن روزگار، هيچ استوداني برجا نمانده است. گفته مي شود در آن زمان گنبدي ساخته شده بوده به نام گنبد انوشيروان ودرميان دو پوشش زيري و رويي آن ،استخوان هاي انوشيروان نگهداري مي شده و آرامگاههاي برجي شكل «رَسكِت» و«لاجيم » در مازندران و مانند آنها از آن آرامگاه هاي گنبدي الگو برداري شده است . نه تنها درگيلان و مازندران ، بلكه در نزديكي آمودريا گنبد اميراسماعيل ساماني نيز چنان الگويي داشته است.پس الگوي اين آرامگاه ها در زمان ساسانيان پديد آمده بوده است ، گرچه اثري از آن برجا نمانده است .
|
دوشنبه 10 شهریور1392 - 12:39am |
|
|
دستان
استاد آثار شناسی
تاریخ عضویت: سه شنبه 12 فروردین1392 - 12:08am پست: 990 محل اقامت: آيران
|
دوستان عزیز اینشالله از این پس میتونم در خدمت دوستان باشم و کارام و مشکلات حل شد، و بزودی این قسمت رو در یک تایپیک جدا گانه و مفصل مال ادوار مختلف قرار میدم....
موفق باشید
تقدیر... تقویم انسان عادیست! تغییر... تدبیر انسان عالیست!
|
دوشنبه 10 شهریور1392 - 1:54am |
|
|
اهورا
کاربر فعال
تاریخ عضویت: یکشنبه 20 مرداد1392 - 6:37pm پست: 62
|
تشکر استاد پارسی. من با این مدت کمی که اینجا عضو شدم خیلی اطلاعات با ارزشی از شما استادان بزرگ یاد گرفتم. زنده باد
|
دوشنبه 11 شهریور1392 - 11:38am |
|
|
peroosha
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 19 تیر1392 - 1:06pm پست: 295 محل اقامت: کهن پیر کوه من زاگرس
|
سلام پارسی جان نساکده رو خوب اومدی. یعنی مرده خانه و کسی که کارش بردن مرده ها و پرداختن به اموراتشون بوده رو نساکش میگویند و در اعصار بعد زردشتیان به نساکده خاموشخانه گفته اند
آن کس كه نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابد الدهر بماند
|
دوشنبه 11 شهریور1392 - 2:30pm |
|
|
|