فلزجو FelezJoo https://www.felezjoo.com/ |
|
سنگ قبور https://www.felezjoo.com/viewtopic.php?f=26&t=965 |
صفحه 1 از 2 |
نویسنده: | tetrus09 [ یکشنبه 18 خرداد1393 - 7:14am ] |
عنوان پست: | |
براي آدمي، حتي بدون آنكه خود ما متوجه بشويم، هنر و زندگي روزمره در هم آميختهاند. خوب كه نگاه كنيم ميبينيم، هركجا كه آدمي هست و در آنجا زندگي ميكند، و يا نشاني از زندگي انسان در زمانهاي گذشته در آنجا يافت شود، نشانههاي هنر در آنجا به وفور ديده ميشود. هنر تنها و فقط در موزهها، هنرستانها، دانشكدهها، تماشاخانهها، نمايشگاهها و يا در شور تابلوهاي تبليغاتي و يا بلندگوهاي خودروها و غوغاي شهرها نيست، هنر را همه جا و هميشه ميتوان ديد و شنيد هنر هماره بزرگتر از آن بوده كه در اين مكانهاي كوچك در ظرف برخي افراد خاص بگنجد. هنر زمان و مكان نمیشناسد و مسافر گاه و ستانهاست. هنر از اعماق تيرهي غارها تا اوج برجهاي سر به فلک کشيده بر روي سنگها تا حافظههاي قابل حمل دستگاههاي ديجيتال امروز هميشه همسفر انسان بوده و هست. اگر باور داشته باشيم که مزار انسان پيش از آنكه گوياي مرگ انسان باشد، نشان زندگي اواست، و مرگ ميوه زندگي، و بخشي از زندگي و کوچکتر از زندگي است، به سادگي ميتوانيم در زير پوست سخت سنگها و در ميان نقش و نگارهاي موجود بر روي سنگ قبرهاي منقوش نيز جريان سيال زندگي را مشاهده کرد و به اين نتيجه رسيد که هنر حتي پس از مرگ نيز همراه انسانها است. اگر چنين بنگريم، براي ما چه راحت و حتي چه دلنشين خواهد بود، که جلوه هنر و زندگي را در هر جا و حتي در پيچ و خم، اين نقوش و نگارهها جستجو کنيم. شايد ما امروزه تداوم اين نقشها را صرفا ًبه شكل تزئيني شاهد هستيم، اما اينها درحقيقت شكلهاي نماديني هستندكه ريشه در انديشه و هنرکهن بشري دارند. در اين نوشتار سنگ قبرهاي منقوش لرستان از دو بٌعد: 1- ظاهر هندسي (شامل: ابعاد، شکل و نحوهي کارگذاري آنها) 2- بررسي نقوش (از ديدگاههاي نمادين، هندسي، سمبوليک و پیکتوگرام) بررسي هندسي: سنگ قبرها در هر منطقه و كشوري تحت تأثیر معماري و فرهنگ آن منطقه وكشوراست، براي نمونه سنگ قبرهاي گورستان سفيدچاه مازندران به اشکال، چهارگوش ساده، پنج ضلعي، و چهار گوش با حالتي هلالي در بالاي آن هستند. يا سنگ قبرهاي گورستان زیارتگاه خالد نبی، شهرستان کلاله استان گيلان، که استوانهاي شکلند. يا سنگ قبرهاي اسپانيا و مناطق شماليتر افريقا که داراي قوسهای هلالي نعل اسبي هستند، كه ميتوان اين شکل را در طاقهاي ساختمانهاي اين منطقه به عنوان عنصري خاص از معماري اين مناطق ديد و دانست. اما سنگ قبرهاي موجود در قبرستانهاي لرستان را ميتوان به چند دسته عمده تقسيم کرد. 1- سنگهاي چهارگوش ساده 2- چهارگوش با هلالي در بالاي آن 3- چهارگوش با مثلثي در بالاي آن (پنج ضلعي) 4- سنگ قبرهاي افراشته (شامل: ستونهاي هرمي شکل چند [عمدتاً چهار] وجهي يا استوانهاي شکل) 5- سنگ قبرهاي منقوش تنديسي سنگ قبرهاي لرستان بنا بر موقعيت و شأن متوفي و خانواده بازمانده وي، از نظر ابعاد داراي تنوع بسياري هستند. با این حال بيشتر سنگ قبرهاي منقوش، دسته اول و دوم داراي ابعادي در حدود 70*150 سانتيمتر، و سنگهاي گروه سوم به ارتفاع بين 105 تا 190 و قاعده اي به ابعاد تقريبي 50*50 سانتيمتر ميباشند. امروزه شايد تعابير، قدرتها و کارکردهاي که در زمانهاي پيشين براي اشکال متصور بودهاند، به دليل تغيير نگرش انسانها به محيط پيراموني، ديگر در اذهان عمومي از ياد رفته باشند، و ما اشکال را، بيشتر به منظور استفاده تزييني و يا قدرت و استحکام هریک به کار ميبريم؛ اما قدر مسلم در گذشتههاي دور و نزديک اين اشکال براي انسانهای آن زمانها داراي بار معناي خاصي بودهاند و به همين دليل در بکارگیری آنها به صورت يک نماد يا سمبل وسواس و نیات خاصي را لحاظ ميکردهاند؛ لذا براي درک جهانبيني و عقاید و باورهاي گذشتگان، بررسي اشکال سنگ قبرها داراي اهميت بسياري است. سنگ قبرهاي چهارگوش ساده: سنگهاي اين گروه فارغ از جنسيت متوفي، هم براي زنان و هم براي مردان استفاده ميشده. نحوهي کارگذاري آنها هم به صورت افقي بر روي قبر و هم به صورت ايستاده بر بالاي قبر بوده است. مشخص نيست که قدمت استفاده از اين گروه سنگ قبرها به چه زماني ميرسد، اما قدر مسلم، در تمامي جهان و اعصار، متداولترين شکل سنگ قبر، چهارگوش بوده است. از نظر تکنيک ساخت، تراش، شکلدهي و پرداخت سنگ چهارگوش از ديگر اشکال راحتتر ميباشد، اما از يک رو توليد آن وقت گيرتر از ساير اشکال و از ديگر سو نيازمند دانش هندسي بيشتر است. چهارگوش (مربع و يا مستطيل) از نظر سمبوليک و اسطورهاي نيز داراي تعاريفي جالب و جذابي است. مربع را نماینده وحدت گونهها، علامت برابری یک چیز با خودش به صورت ابدي ميدانند. مربع نمادی از عدالت قانون، و همين طور نمادی از زمین در برابر آسمان (دایره) است. به عبارت دیگر، رمز، کمکی از عالم متعالی محسوب میشود. مربع نمایانگر چهار جهت اصلی جهان یعنی شمال، جنوب، شرق و غرب وهمین طور چهار عنصر اصلی جهان؛ آب، باد، خاک، آتش، و چهار مرحله از زندگی؛ کودکی، جوانی، میانسالی و پیری و چهار فصل؛ بهار، تابستان، پاییز و زمستان و ... است. سنگ قبرهاي با هلالي در بالاي آنها: در سنگ قبرهای کهنتر، اين قسم از سنگ قبرها بر روي قبور زنان، به دو صورت ايستاده و خوابيده، کار گذاشته ميشدهاند. شكل اين سنگ قبرها شايد شكلي ممزوج از دو شكل پايهي مربع و دايره باشد. سنگي كامل از دو نیمه دو شكل كامل ديگر [نيمي از مربع و نيمي ديگر از دايره] در سطرهاي بالا نماد مربع تشريح شد. اما دایره در اساطیر، عرفان و ادبیات شرق پیش از هر چیز نقطهای است گسترش یافته، سمبل و تفسیر نمادین کمال، یکپارچگی و نبود هر نوع تمایز و ناهمگونی. دایره، علاوه بر مفهوم ضمنی «ازل»، نمادی ازخلاقیت یا خلق هستی (زاد آوري و باروري) نیز هست. همین طور مفهوم ابدیت را نيز در خود دار است. اين شكل گاه به صورت خورشيد و يا ماه خود را نمود پيدا ميكند. البته دايره را برخي از نقوش روي اين سنگ قبرها ميتوان ديد كه در جاي خود بررسي ميشوند. البته نيم دايره را ميتوان به عنوان طاقنما هم تعبير کرد و طاقنما در اساطير به مهر يا ميترا (ناهيد) اشاره دارد و سمبولی است از براي صدف، چنانکه در بالاي پرستشگاههاي مهري از اين شکل براي نماياندن و اشاره به صدف (یا همان افسانه زايش ناهيد) و پاکدامني استفاده ميشده. بنابر آنچه كه درباره دايره گفته شد ميتوان پي به ارتباط ظريف بين اين نيم دايره و مؤنث بودن متوفي برد. زيرا دايره به باروري و زادآوري و پاکدامني اشاره دارد و زن نيز همين نقش را در باورها و اساطير دارد. استفاده از اين شكل با همين مفهوم در جایهای ديگر ايران نيز رواج داشته و داراي پيشينهاي كهن ميباشد. چهارگوش با مثلثي در بالاي آن (پنج ضلعی) : اين سنگ قبرها نيز همچون گروه پيشين، کاربردی جنسيتگرا داشتهاند با اين تفاوت كه اين قسم از سنگ قبرها بر روي قبور مردان، و به دو صورت ايستاده و خوابيده، کار گذاشته ميشدهاند. شكل اين سنگ نيز همچون نمونه قبل قبرها شايد شكلي ممزوج باشد. ممزوجي از دو شكل پايهاي مربع و مثلث باشد. سنگي كامل از دو نیمه دو شكل كامل ديگر [نيمي از مربع و نيمي ديگر از مثلث] در سطرهاي بالا نماد مربع تشريح شد. اما مثلث، در جایگاهها و طرحهای مختلف مفاهیم متفاوتی دارد. از جمله آنها مثلثی که رو به بالا باشد نماد آتش و جنس مذکر است. مثلثی که با خورشید و گندم در رابطه است نمادی از باروری است. نکته قابل توجه این است که درسنگ مزارهای لرستان، شکل مثلث در بالای سنگ گورها که صریحا ًاشاره به بالا دارد نشانگر این تفکراست که بازگشت همه به سوی اوست. علاوه بر آنچه که در سطور بالا به آنها اشاره شد، شکل هندسي ظاهر اين سنگها،به ويژه در دهههاي متأخرتر و حتي در زمانهاي متقدمتر، بيشتر کارکردي پیکتوگرامي (علامت گونه) داشته است. بدين معنا که بيشتر علامتي متمايز کننده، براي راهنمايي بازماندگاني که قصد يافتن مزار فرد متوفي را داشتهاند، بوده است. علائمي که به افراد براي تشخيص گورهاي مختلف و جنسيت متوفي کمک ميکردهاند. وبلاگ احد رستگارفر..... |
نویسنده: | HAMID.P [ یکشنبه 18 خرداد1393 - 10:29am ] |
عنوان پست: | Re: سنگ قبور |
دستتون درد نکنه تتروس جان . خیلی عالی بود |
نویسنده: | tetrus09 [ یکشنبه 18 خرداد1393 - 12:16pm ] |
عنوان پست: | Re: سنگ قبور |
HAMID.P نوشته است: دستتون درد نکنه تتروس جان . خیلی عالی بود خواهش می کنم عزیز |
نویسنده: | tetrus09 [ یکشنبه 18 خرداد1393 - 10:52pm ] |
عنوان پست: | عجيب ترين گورستان تاريخي اردبيل |
اردبيل براي خيلي از گردشگران ايراني با طبيعت منحصر به فرد و آب و هواي لطيفش شناخته مي شود اما شايد کمتر کسي بداند که يکي از جالب ترين نقاط تاريخي کشور در منطقه براي اين استان قرار گرفته و در واقع وسيع ترين منطقه تاريخي استان اردبيل و با اهميت ترين سايت تاريخي مربوط به پيش از تاريخ در شمال غرب ايران به شمار مي رود. منطقه باستاني معروف به شهر يري در شمال غربي روستاي پيرازميان در 31 کيلومتري شرق مشگين شهر قرار دارد. جايي در کنار رود قره سو که وسعت آن به 400 هکتار مي رسد و از سه قسمت دژ نظامي، معبد و قوشا تپه تشکيل مي شود. قدمت قلعه و معبد به 1450 پيش از ميلاد و قوشا تپه به 7 هزاره پيش از ميلاد مي رسد. محوطه شهر يري اولين بار در سال 1978 ق .م توسط هيئت چارلز برني شناسايي و بررسي شد. او معتقد بود که عمر بعضي آثار تا هزاره سوم قبل از ميلاد، عصر آهن، سفال خاکستري و نخودي و نارنجي هم مي رسد. چارلز برني تاريخ اکثريت گورهاي اين محل را هزاره دوم و اول قبل از ميلاد مي دانست و حتي پيش بيني مي کرد که اين تاريخ به هزار سال قبل تر، يعني هزاره سوم قبل از ميلاد هم برسد. با اين حال آثاري از سکونت عصر برنز شناسايي نکرده بر اين نظريه اصراري نورزيد تا اين که در کاوش هايي که توسط هيئت دکتر نوبري در آذر 1382 انجام شد، اشياي با ارزشي از داخل گورها به دست آمد که در حال حاضر در موزه باستانشناسي خلخال نگهداري ميشوند. عده اي از باستانشناسان قدمت اين محوطه را تا 9 هزار سال هم تخمين مي زنند و معتقدند که سنگ تراشه هاي از اشکال انسان مربوط به 7 هزار سال قبل از ميلاد مسيح در اين منطقه موجود است. محوطه باستاني شهر پيرازميان در کنار رودخانه قره سو قرار دارد. جايي که بر روي سنگ هاي اطراف آن نقش و نگارهاي متعددي با طرح و ابعاد مختلف با ضربه زدن هاي منظم و دقيق با سنگ هاي سخت، استخوان حيوانات و فلزات سخت حک شده است. نقش هايي از بزکوهي، انسان درحالت هاي مختلف و چندين نقش نامشخص ديگر قابل مشاهده اند، تعداد آنها محدود است . اما در نزديکي هاي همين محوطه، سنگ قبرهايي با نقش هايي يک نواخت از چهره انسان هايي که دهان ندارند ديده مي شوند که ابعاد آنها از 2مترتا 40 سانتيمتر متغير است و تعداد تقريبي آنها به بيش از صد مورد مي رسد. اين محوطه در منتهي اليه دشت مشگين شهر و به فاصله 65 کيلو متري شمالغربي مرکز استان و در 35 کيلو متري شرق شهرستان مشکين شهر و در 2 کيلو متري شمال روستاي پير ازميان و از توابع بخش مشکين شرقي واقع شده و در آن مي توانيد يک قلعه وسيع با ديوار دفاعي سنگي از نوع خشکه چين را در کنار محلي براي برگزاري آيين هاي مذهبي و گورهاي باستاني متعدد ببينيد. تا به حال حدود 450 گور در اين محل شناسايي شده است که ابعاد کوچکترين آنها 3.2 متر و بزرگترين آنها 8.2 متر است. علاوه بر اين، يک غار باستاني و تپه هاي متعلق به دوره هاي مختلف از ديگر ديدني هاي اين منطقه است که باستان شناسان زمان زيادي را براي تحقيق در آنها صرف کرده اند. با تمام اين ها، اين روزها اگر گذارتان به منطقه تاريخي شهر پيرازميان بيفتد مي بينيد که وزش باد شديد و طوفان بخشي از محوطه باستاني شهر پيرازميان را در مشگين شهر تخريب کرده است. طوفان بخش حفاظت شده معبد را بطور کامل تخريب و سايبان محوطه را از جا کنده و به اطراف پرتاب کرده است. |
نویسنده: | tetrus09 [ یکشنبه 18 خرداد1393 - 10:56pm ] |
عنوان پست: | قبرستان اسرارآمیز در استان گلستان |
قبرستانی که در مجاورت زیارتگاه خالدنبی وجود دارد و به قبرستان خالدنبی مشهور شده بیشک یکی از اسرارآمیزترین نقاط ایران است! به این دلیل که هنوز در مورد زمان و چگونگی پیدایش آن ابهامات فراوانی وجود دارد. شاید یکی از دلایل این مسئله عدم انجام تحقیقات و کارشناسیهای مختلف باشد. از سوی دیگر هر چند این مجموعه در سال ۱۳۸۰ توسط اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان گلستان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده اما تاکنون تمهیداتى براى حفاظت از آن در برابر سرقت و تخریب لحاظ نشده است. به عنوان مثال بسیاری از سنگ قبرها افتادهاند و یا شکستهاند. عدهای از بازدیدکنندگان نیز از آنها بالا میروند! به علاوه در برخی نقاط گودالهایی وجود دارد که حاکی از تلاشهای غیرقانونی برای یافتن آثار باستانی و قیمتی است. در واقع به نظرم مسئولان با توجه به شکل و شمایل سنگقبرها سکوت کردهاند و بدشان نمیآید که این مجموعه به کلی از بین برود! با این وجود به دلیل صعبالعبور بودن مسیر و دورافتادگی این قبرستان هنوز هم فرصت دارید تا از این قبرستان دیدن کنید. چطور به خالدنبی برویم؟ خوشبختانه امکان دسترسی به زیارتگاه خالدنبی توسط وسایل نقلیه مختلف مانند سواری و یا مینیبوس به راحتی وجود دارد. برای دسترسی به این قبرستان همانطور که در نقشه مشخص است پس از طی مسیری حدودا ۴۰ کیلومتری گنبد کاووس تا کلاله باید به سمت روستای گچیسو حرکت کنید (فاصله این روستا تا قبرستان ۶ کیلومتر است).فاصله کلاله تا خالدنبی ۵۵ کیلومتر است که حدود ۲۵ کیلومتر آن خاکی و پر پیچ و خم است. خوشبختانه در طی مسیر تابلوهایی وجود دارند که شما را به سمت خالدنبی هدایت میکنند. |
نویسنده: | tetrus09 [ یکشنبه 18 خرداد1393 - 11:00pm ] |
عنوان پست: | قبر گبری |
خیلی از مردم عقیده دارند که قبرستان گبریان متعلق به کافران است ولی این موضوع درست نیست. گبر یعنی غیر مسلمان و به کسانی که غیر مسلمان بوده اند بی دین گفته نمیشود. گبریان دین زردتشت داشتند. حال میخواهیم ببینیم که قبرهای دوران قبل از اسلام به چه شکلی بوده اند و نوع دفن کردن اجساد به چه صورت بوده است. در زمان پیش از اسلام قبر زنها گرد و مدور بوده است و قبر مردها به صورت مستطیل بوده و قبر بچه ها به صورت مثلث بوده است. بعضی ها را نیز در خمره میگذاشتند. در تمام قبرهای گبری حداقل یک کاسه آب و یک کاسه غذا گذاسته میشده است که کسی که میمیرد از گشنگی و تشنگی عذاب نکشد. در بسیاری از قبرهای گبری لوازم مورد نیاز فرد نیز گذاشته میشده است که بستگی به پول داری یا بی پول بودن مرده است. مردگان پول دار ظروف طلا و اجناسی مانند شمشیر زره وخیلی چیزهای دیگر به همراه دارند ولی مردگان بی پول و بی بضاعت اموال کمتری با خود به همراه دارند یا اموال آنها از فلزات ارزشمند نیست. نوع دیگر قبرها قبر پیغمبری است که اگر شما آن را بشکافید هیچ چیزی درون آن یافت نمیشود نه جنازه نه اموال. این قبرها چند پوش هستند و تازه از قبر راهی دارد برای جایی دیگر که جنازه و اموال آن در آنجا هست. قبرهایی نیز وجود دارد که به صورت ایستاده است. این قبرها متعلق به یک سری از ایرانیان است که معتقد بودند آنها را باید ایستاده به خاک سپرد. بسیاری از خلاف کاران را نیز به صورت ایستاده در میان دیوارهای قلعه ها و جاهای دیگر زنده به گور میکردند که خود اینها به نوعی قبر ایستاده تبدیل شده است. بعضی از قبرها به صورت کشویی است که مربوط به رومیان است که در ایران با آئین خودشان دفن شده اند. یک نوع قبر هم داریم که به آن قبر دخمه ای گفته میشود که نمونه آن در تخت رستم پیدا شده است. جنازه قبرهای خمره ای همیشه به صورت نشسته بوده است و جنازه آنها را به صورت نشسته در خمره میگذاشتند و دفن میکردند. وقتی در جنگها جنگجویان میمردند آنها را با اموال و لباسهایشان و زره دفن میکردندکه نمونه این قبرستان در چهاربداران در نزدکی مرز ترکیه موجود میباشد که شاه اسماعیل اول در جنگ با عثمانی شکست خورد و بیست و هفت هزار کشته داد که همه آنها با لباسهای رزمشان دفن شده بودند. |
نویسنده: | tetrus09 [ یکشنبه 18 خرداد1393 - 11:09pm ] |
عنوان پست: | قبرستان جنها در ایران! + تصاویر |
قبرستانی خاموش و مرموز در جنوب شرقی ترین نقطه ایران، استان سیستان و بلوچستان، شهر چابهار، روستای تیس. روستایی باستانی با قدمتی حداقل ۲۳۰۰ ساله كه در آن اعتقادات و باورهای مردم بلوچ با راز آمیزی و سكوت ژرفناك طبیعت آن و آثار باستانی بر جای مانده پیوند خورده است و گورستان جن كه بلوچ ها به آن «جن سنط» میگویند یكی از این رازهاست.به گزارش شبکه ایران، قبرها در كنار هم بر روی سطحی صخره ای حفر شده اند. حفر این گورها بر سطح سنگی حیرت و پرسش بازدیدكنندگان را بر می انگیزد. چه كسانی این گورهارا حفر كرده اند؟ چرا سطح سنگی را برای حفر انتخاب كردهاند؟ این گورها با چه وسیله ای حفر شده است؟ در پاسخ به این پرسش ها مانند این گورستان جز سكوت و خاموشی چیزی نمی شنویم. شاید به دلیل حفظ مردگان و در گذشتگان از گزند جانوران و خورندگان زیر زمینی اجساد، رنج كندن سنگ را بر خود هموار می كردند و گورها را اینچنین می ساختند. شاید برای احترام به مردگان بوده و شاید هم باور مردم محلی درست باشد كه «این گورها متعلق به جن هاست. آنها مردگان خود را در حصار این سنگ ها دفن كرده اند، شب كه می رسد، جنها بر سر گور از دست رفتگان خود حاضر می شوند و به مویه و مرثیه سرایی مشغول می گردند. هر كس كه شبانگاه گذرش بر این گورستان بیفتد، مورد نفرین جن ها قرار می گیرد و با عذابی سخت بعد از چند روز می میرد.»بشر امروزی با وسایل ابتدایی به دشواری توانایی حفر این گورها را بر روی سطح سخت سنگی دارد. شاید به همین دلیل است كه مردم محلی حفر این گورها را به نیرویی مافوق بشر نسبت می دهند.این گورستان بر تپه ای كم ارتفاع مشرف بر روستای تیس و در پای كوه پیل بند قرار گرفته است. در كنار این گورستان كه به قبرستان شماره یك تیس مشهور است، قبرستان امروزی مردم روستا قرار دارد. اما گورهای این گورستان بر سطح خاكی نرم حفر می شوند. مردم روستا اگرچه درگذشتگان خود را در این گورستان به خاك می سپارند اما مراقبند كه شب گذرشان به گورستان جن ها نیفتد! |
نویسنده: | tetrus09 [ یکشنبه 18 خرداد1393 - 11:14pm ] |
عنوان پست: | گورستان گیلیارد پارهای از تاریخ و تمدن ایران |
گیلعاد نامی است که تاریخچهی سه هزارهای را در نظر ما زنده میکند. گیلعاد موطن ایرانیان یهودی است که از آن زمان تاکنون در ایران زمین زیسته و در تاریخ و فرهنگ آن تأثیر و تأثر داشتهاند. قبرستان گیلیارد در منطقه گیلاوند کنونی تنها پارهای از آن منطقه است که باقی مانده و حرفهای زیادی برای نسلهای جوان و آینده دارد. همواره گیلیارد مورد احترام ایرانیان یهودی بوده و هنوز هم برای زیارت قبورگذشتگانشان از اقصی نقاط دنیا به آنجا میروند. مدتها است که وضعیت نابسامان این گورستان ذهنم را مشغول کرده است. از این رو با چاپ این مقاله تلاش داریم تا به منظور حفظ و نگهداری این گورستان همت و همکاری دستاندرکاران جامعه کلیمی و مسئولین کشوری ذیربط را به یاری بطلبیم. کتاب معرفی شهرها و روستاهای دماوند و آثار فرهنگی و تاریخی موجود در آنها* مینویسد؛ در غرب محلهی جیلارد دماوند و به فاصله 500 متری غرب جاده آسفالته گیلاوند به دماوند بر بالای یالی از ارتفاعات ضلع شمالی و غربی روستای جیلارد و به فاصله 900 متری شمالغرب امامزاده محمد جیلارد و در شمال شهرک جدیدالاحداث جهاد و در موقعیت جغرافیایی 35 درجه و 41 دقیقه و 4/40 ثانیه عرض جغرافیایی و در 52 درجه و 2 دقیقه و 9/5 ثانیه طول جغرافیایی و در ارتفاع 1982 متری از سطح دریا، قبرستان وسیعی با سنگ قبرهای بسیار بزرگ و حجیم واقع شده که به نام قبرستان یهودیان «گیلیارد» شهرت دارد. گورستان مذکور شامل دو بخش قدیم و جدید است. گورستان قدیمیتر در جنوبشرقی و گورستان جدیدتر در قسمت شمال قرار دارد. در منتهیالیه جنوبشرقی دو گورستان یهودی، بقایای گورستانی اسلامی دیده میشود که به دلیل کندوکاوهای صورت گرفته در آن، بسیار آشفته میباشد. در سطح این گورستان اسلامی بقایایی از سفالهای دوران اسلامی، به خصوص سلجوقی و تیموری دیده میشود که حکایت از قدمت و تعلق آن به قرون 5 و 6 هجری دارد. قبور گورستان یهودیان با جهتی شرقی – غربی با سنگ قبرهای صندوقی شکل یکپارچه در اشکال مکعب، نیم استوانه، مکعب مستطیل، مستطیل و عمدتاً از جنس گرانیت یا چینی میباشد. برخی از سنگ قبرها تنها شامل یک قطعه سنگ و برخی دیگر از چند قطعه سنگ مختلف تشکیل شدهاند. بر روی اکثر سنگ قبرها عباراتی به خط عبری و در زیر یا بالای آن تصاویری از «منورا»، شمعدان مقدس یهودیان با هفت شاخه (بازتابی از قداست عدد 7 در باور یهودیان) و در اطراف شمعدان نقش دو ستاره داوود حک شده است. در مرکز سنگ قبرها نام و شهرت متوفی و سال فوت او به خط عبری و در زیر آن همان عبارت به خط فارسی نوشته شده است. دور تا دور این نوشتهها دارای حاشیه تزئینی با نقوش گل و گیاه میباشد. در برخی از سنگ قبرها جای نقوش نیز جابهجا شده و برخی فاقد هرگونه تزئین است. نقطهی اشتراک همهی سنگها حک شدن شمعدان در روی آنهاست. در ضلع شرقی گورستان بنایی شامل چهار ستون سیمانی با پوشش گهوارهای بر بالای آن و 9 پله در سمت شرق که در وسط آن سنگ قبری نیز به چشم میخورد احداث شده که احتمالاً متعلق به شخصیت مهمی میباشد یا آن را برای انجام مراسم آخرین وداع با مرده احداث کردهاند. ابعاد سنگ قبرها از 2 متر تا 75 سانتیمتر طول متغیر میباشند و تا آن جا که مشاهده میشود، قدیمیترین سنگ قبور گورستان دارای تاریخ 1304 هـ.ش و جدیدترین آن متعلق به سال 1378 هـ.ش میباشد. البته قطعاً در گورستان جنوب شرقی که قدیمیتر نیز میباشد، تدفین به صدها سال قبل باز میگردد. اثبات یا رد این مطلب نیازمند مطالعات و جستجوی بیشتری است و ممکن است در گذشته رسم بر نگاشتن تاریخ بر روی سنگ قبرها نبوده است. براساس کتاب اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان**، پس از تقریباً دویست سال از اسارت یهودیان توسط پادشاهان آشور و بابِل، کوروش کبیر اعلامیه آزادی یهودیان را صادر کرد و به آنها همه گونه مساعدت سیاسی و مالی نمود و آنان را برای آبادانی اورشلیم و بیتالمقدس به سرزمین مقدس فرستاد. عدهای از یهودیان ایران، اصلاً از آن اعلامیه آگاهی حاصل نکردند و برخی هم که مطلع شدند به واسطه ریشهای که در این آب و خاک دوانده و صاحب آب و گِل و احشام شده بودند از ایران بیرون نرفتند و بعدها به تدریج به نواحی دیگر ایران رفته و در آن شهرها ساکن شدند. اکنون دهکده بزرگی در نزدیکی دماوند واقع است که گیلیارد نام دارد و تپههای آن، قبرستان دو هزار و پانصد سالهی یهودیان است. طبق کتاب یهود در ایران***، یهودیان دماوند یا گیلعاد (گیلاوند کنونی) از اسباط رئوبن، گاد و نفتالی «پسران حضرت یعقوب (ع)» بوده و از اسرای اول آشور هستند که به این نواحی تبعید شدهاند. در کتاب ایران باستان صفحه 170 آمده است: آشوریها را عادت بر این بود که برای تخریب روحیه ملل مغلوب، آنها را جابهجا میکردند. مثلاً از ماد اسیر به آشور میبردند و اسرای ممالک دیگر را به جای آنها میبردهاند. تیگلات فلاسر در 744 ق.م به ماد لشکر کشید و طوایف آن را به واسطهی نفاقشان با یکدیگر، یکی بعد از دیگری شکست داد. از ممالک ماد قسمتهایی که به آشور نزدیکتر بود به ممالک خود ضمیمه کرد و بیش از 60 هزار نفر اسیر گرفته با گلههای زیاد از گاو و گوسفند و قاطر و شتر به کالَح پایتخت آشور برد. بیانات یهودیان دماوند نیز که تاریخ آشور را نخواندهاند، از دهها سال قبل وحتی قرنها قبل که کتاب ایران باستانی هم وجود نداشت، حاکی از آن است که 60 هزار نفر از یهودیان را پادشاهان آشور به گیلعاد دماوند فرستادند. از طرف دیگر ملاحظه میکنیم تبعید 60 هزار نفر از ساکنین ماد در سال 744 ق.م بوده و تبعید 60 هزار نفر از ده اسباط در 741 ق.م یعنی سه سال بعد از تبعید اهالی ماد است. بنابراین میتوان گفت که بنیاسرائیل را به جای مادها گذاردهاند و در واقع برای تخریب روحیه اسباط بنیاسرائیل که مردمانی شجاع بودند، آشوریها، آخر دنیا (آشوریها دماوند را آخر دنیا میپنداشتند) را برای آنها انتخاب کرده بودند تا خاطرشان از سوی آنها کاملاً آسوده باشد. موضوع جالبتر نام گیلعاد میباشد که به این ناحیه داده شده و تا به امروز تقریباً به همین نام خوانده میشود. انتخاب این نام ممکن است در اثر آن باشد که ساکنین گیلعاد واقع در سرزمین مقدس به این محل تبعید شده باشند یا آن که چون اسرا ملاحظه نمودند که محل جدیدشان شبیه وطن قدیمی آنان است، لذا این محل را نیز به نام گیلعاد خواندند و گیلعاد یکی از بزرگترین محلهای یهودینشین شمال ایران بوده و طول زمینهای آن تا قرن 17 میلادی به 20 فرسنگ یا 180 کیلومتر میرسیده است و یهودیان گیلعاد از عصر استیلای مغول به بعد تا حمله افغانها به ایران، به کلی رو به تحلیل رفت و سالهای زیادی با وجودی که جمعیت آنها بیش از 500 نفر نبود، (مردان ایشان در ایام عادی به ده نفر برای انجام نماز جماعت نمیرسید، زیرا مردان برای کسب معاش همواره در کوهستان اطراف در سفر بوده و فقط سالی یکی دو مرتبه آن هم در ایام اعیاد به خانواده خود سر میزدند.) در قبرستان قدیمی گیلیارد 4 سنگ قدیمی مزار وجود داشت و تاریخهای آن متعلق به سال 1888 و 1865 شطاروت بود که مطابق 1577 و 1554 میلادی بود. ولی متأسفانه این سنگها هماکنون وجود ندارد. طبق آماری در کتب تاریخی یهودیان در 80 سال پیش منطقه گیلعاد دارای 520 نفر یهودی و چهار کنیسای فعال و یک حمام عمومی بوده است. در قبرستان گیلیارد سنگهای 800 ساله دیده شده و کنیسه خرابهی آن هنوز باقی است و طبق بیانات ملا آقابابا دماوندی که در سال 1304 هـ.ش مردی حدود 120 ساله بود و اسماعیل مروتی و دکتر ارسطو صفائی نیز این مطالب را تائید نمودند. یهودیانی از دامغان و کاشان به گیلعاد مهاجرت کردند. یهودیان گیلعاد در دورهی مغول و صفویه دچار مصیبت کمی شدند، ولی در حملهی افغانها دچار مصیبتهای فراوان گشتند و عدهی زیادی از مردم گیلعاد به غارها پناه برده و تعداد زیادی هم کشته شدند و عدهی کمی باقی ماندند که تعدادی از آنها هم تحمل زندگی در خرابههای گیلعاد را نداشتند. در ضمن پیدا شدن بیماریهایی مثل وبا و طاعون در کاهش جمعیت گیلعاد مؤثر بود و قسمتی از املاک وسیع و قبرستان گیلیارد که جزو موقوفه یهودیان دماوند بود را به تدریج مالکین اطراف ربودند. مخصوصاً در عصر قاجار که نامهربانی نسبت به یهودیان ایران شدت یافت، قسمتهای دیگری از این املاک از دست رفت. در سالهای 1922 و 1923 م. (1301 و 1302 شمسی) طی تجاوزاتی که به املاک موقوفه یهودیان گیلیارد شده بود سلیمان ابراهیم وکیل دعاوی از طریق وزارت دادگستری و اداره اوقاف اقداماتی نمود و بالاخره موفق به صدور حکم بر له یهودیان گردید. فعلاً قسمتی از قبرستان یهودیان گیلیارد که از سال 720 قبل از میلاد متعلق به یهودیان بوده، باقی است. در دهکده آثاری از کنیسه و حمام یهودیان شاید باقی نمانده باشد. ولی تا مدتها برخی از یهودیان تهران علاقهمند بودند که پس از مرگ نیز قبرشان محفوظ و دست نخورده بماند و وصیت میکردند که جنازهشان را به تپههای گیلیارد منتقل کنند و در آن جا به خاک بسپارند تا از دستبرد دگرگونی روزگار محفوظ و برکنار بمانند. این گورستان امروزه در وضعیت نامناسبی قرار دارد. تعدادی از سنگ قبرها شکسته و پراکنده شدهاند. در مجاورت گورستان در قسمت شرق و جنوب شرق آن محل انباشت زباله، خاک و خاشاک و نخاله ساختمانی میباشد. کثرت قبور موجود در گورستان نشان از آن دارد که یهودیان در گذشته اقلیت بزرگی در منطقه به شمار میرفتند ولی امروزه از تعداد آنها آمار دقیقی در دست نیست. ثبت و مستندسازی قبرستان محل مذکور، برای حفظ پیشینه فرهنگی این منطقه حائز اهمیت میباشد و نجات قبرستان نیز از وضعیت نابههنجار فعلی، احترام به ادیان الهی و پیامبران آنان است. |
نویسنده: | HAMID.P [ دوشنبه 18 خرداد1393 - 12:02am ] |
عنوان پست: | Re: سنگ قبور |
خیلی مفید و عالی بود تتروس عزیز. این یه نمونه سنگ قبر هستش که نمی دونم مال کدوم دوره و چه شخصیتی هستش . از دوستان و اساتید عزیز اگه کسی چیزی میدونه بگه . ممنون |
صفحه 1 از 2 | همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند. |