چنگیز نوشته است:
سلام، میخوام یه ماجرابگم.... هفته گذشته من و رفقام سعی کردیم اون جایی رو که دستگاه زده بود رو حفاری کنیم که ناگهان همه مون یه نفر رودیدیم که داره به سمت ما میدود، ما هم گفتیم شاید سربازی یاپلیسی باشه خلاصه همه مون سینه خیزان از روی تپه اومدیم پایین وکمین کردیم پشت یه سنگ بزرگ ،وقتی دیدیم طرف داره نزدیک میشه همه مون یه دفعه لال شدیم وخشکمون زد چون طرف یه دم بلند داشت وقیافش خیلی ترسناک بود ناگهان دیدیم شیرجه زد توی زمین تقریبا 5 متر با مکان حفاری فاصله داشت، خلاصه گفتیم غلط کردیم دیگه اینجا نمیایم، ازاون روز تاحالا خواب ندارم همش قیافش توضهنمه.
خلاصه ببخشید که داستان طولانی شد.حالا دوستان نظرشون چیه، به نظر شما میتونه اون شخص نگهبان باشه .
درود بر شما
شما در روز به این موجود برخورد کردید یا در شب. معمولا 99 درصد توهمات در شب اتفاق می افتد اینکه شما و دوستانتون همه به طور مشترک یک نصویر دیدید بر میگرده به فیزیک کوانتوم که از طریق مغناطیس ذهن یک نفر از شما کنترل ذهن بقیه افراد را ناخوداگاه در دست گرفته. همچنانکه هوای یک نفر را میکنید که بهش پیام بدهید هنوز شروع به نوشتن پیام نکرده اون برای شما زنگ میزنه و اینکه در کنار دوستان ایستادید و از یه نفر نام می بریدکه پیشتون نیست دقیق همون نفر بعد از چند ثانیه سر و کله اش پیدا شده که به اصطلاح میگن حلال زاده هست که تا از اون یاد کردی پیش شما میاد
تا حالا سه مورد برای خودم پیش اومده که در دو مورد جرات کردم و رفتم جلو همون شبح یا توهم که ببینم واقعا چه غلطی میکنه اما به محضی که نزدیک اون رسیدم محو شد حتی در یه موردش حفاری یک گور بود که یک شب فبل از حفاری رفته بودیم ردیاب بزنیم و نقطه را تعیین کنیم که ظاهر شدند ولی دقیقا شب بعد حفاری کردیم کسی نبود و یه مورد دیگه هم که داشتیم از یه جاده توی باغ رد میشیدم که شبح در جلو ما از عرض جاده رد شد و رفت که هردو نفر مون این صحنه را دیدیم ولی دیگه حال حوصله پیاده شدن و برگشتن را نداشتیم
اینکه هستند واقعیت داره اما اینها فقط توهمات هستند که انسان خودش به اونها جون داده مثل یک کودک که عروسکش براش نفس میکشه دقیقا همین هم الگوی شده برای بزرگسالان منتهی با یک موجود خیالی
اینکه فلان کس چشم میزنه یه واقعیت هست و خودم یکیش را دم دست دارم اون طرف فقط میگه شما تعریف اون هدف را بدهید و به اصطلاح توپش را پر کنید حالا چه مستقیم با چشم و چه با دهن میتونه امواج مغناطیسی منفی بسیار قوی از همون طریف کوانتومی که نام بردم زوم روی یک هدف کنه و اون را متلاشی یا از کار بیندازه و اینکه میگن پر کنه در حقیقت اون فرد فقط کانال ارتباطی بین شما و اون هدف هست و در حقیقت خود شما بخاطر حسو.د بودنتون این انرزی منفی را ایجاد کردید و طرف فقط انتقال دهنده هست البته این اشخاص خودشون هم براحتی این کار را میکنندو مشخصه این افراد داشتن بخل و حسادت فراوان هست و اینکه افرادی ذعانویسی میکنند دقیقا مثل یک ریاضیدان هستند که میتونند یک معمای ریاضی را با اعداد حل کنند. اگر دقت کرده باشید میگن باید اعتقاد به این کارها داشته باشی تا یه دعانویس بتونه موفق بشه و کارش را به اثبات برسونه در حقیقت این دعا نویس از توان خود شما برای حل اون مشکل داره استفاده میکنه برای همین هم مذهبیون
میگن نوکل نر بود و اندیشه ماده
در صورتیکه اندیشه اساس خرد هست در حقیقت خرد یه چیز اثبات شده هست و توکل ریسک کردن. که تقریبا به حماقت نزدیک هست چون کاری را که نمیدانی سرانجامش چه چیزی هست و چه اندازه منفی یا مثبت نتیجه میدهد بدون هیچ اطلاعاتی استارت اون را بزنی