نویسنده |
پیغام |
HAMID.P
کاربر فعال
تاریخ عضویت: سه شنبه 13 خرداد1392 - 12:01am پست: 190
|
سلام از دوستان و اساتیدی که در رابطه با علم جفر اطلاعاتی دارن لطف کنن و در اختیار دوستان دیگه هم بزارن این علم چیه و منشا ش از کجاست و اگه یاد بگیری چی کار میشه با هاش کرد؟ استادی هست در ایران که این علم رو کامل بدونه و بشه پیشش آموزش دید ؟؟؟؟ و ......؟؟؟؟ ممنون میشم اگه کسایی که اطلاعاتی دارن راهنمایی کنن
اندیشه هایتان را روی فرکانس شادی تنظیم کنید تا بهشت را در روی زمین تجربه کنید..
|
پنج شنبه 25 اردیبهشت1393 - 7:31pm |
|
|
alirezaii21
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: جمعه 26 مهر1392 - 12:41pm پست: 1234 محل اقامت: El.Dorado
|
سلام دوست عزیز منم پیگیره این علمم ولی شایعه توی این علم زیاده ولی من توصیفشو شنیدم یه جورایی آخره علمه
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
|
پنج شنبه 25 اردیبهشت1393 - 9:20pm |
|
|
HAMID.P
کاربر فعال
تاریخ عضویت: سه شنبه 13 خرداد1392 - 12:01am پست: 190
|
alirezaii21 نوشته است: سلام دوست عزیز منم پیگیره این علمم ولی شایعه توی این علم زیاده ولی من توصیفشو شنیدم یه جورایی آخره علمه ممنونم دوست عزیز . اگه میشه دوستان دیگه هم اگه اطلاعی دارن در این زمینه بگن تا استفاده کنیم . راستش من فقط اسمش رو شنیدم و فقط اینو می دونم که باهاش میشه کارای خارق العاده رو خیلی آسون انجام داد . می خواستم بدونم این چه جور علمیه ؟ ریاضت های مخصوص میخاد؟ یا یه جور تقرب به خداس که میشه باهاش کارهای بزرگی کرد؟ در ضمن این کارهای بزرگ چیه ؟ مثلا میشه چه کاری رو باهاش انجام داد؟ ممنون میشم اگه دوستان و اساتید نظر بدن
اندیشه هایتان را روی فرکانس شادی تنظیم کنید تا بهشت را در روی زمین تجربه کنید..
|
جمعه 26 اردیبهشت1393 - 9:44pm |
|
|
merlin
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 4 اردیبهشت1392 - 10:09pm پست: 291
|
منم زیاد دنبال این علم رفتم ولی یک منبع موثقی که بشه از اون استفاده کرد وجود نداره کتابهای زیادی هم در این مورد وجود داره که اکثرا ناقص هست ولی اون جوری که بزرگان در موردش گفتند شاه کلید کشف مجهولات هست وباید در یک مرحله بالای روحی باشی تا بتونی یاد بگیری یا به زبان ساده فرکانس روحی بالایی باید داشته باشی تا گیرنده های انسان اون علم رو دریافت کنه
|
جمعه 26 اردیبهشت1393 - 10:18pm |
|
|
alirezaii21
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: جمعه 26 مهر1392 - 12:41pm پست: 1234 محل اقامت: El.Dorado
|
سلام دوستان باید بگم جفر 2نوعه یکی جدولی 15 خانه و دیگری جفر جامع .توی جفر جدولی مشکل اصلی بدست آوردن سطر 13 یا مستحصله هست که توی کتابا توضیح درستی نداره
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
|
شنبه 27 اردیبهشت1393 - 10:17pm |
|
|
merlin
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 4 اردیبهشت1392 - 10:09pm پست: 291
|
بله منم تا سطر 12حل کردم سطر 14 هم راحته اما مشکل سطر 13هست که اصلا معلوم نیست با چه قانونی اونو بدست آورده اما کلا شک دارم که درست باشه در همه کتابها هم یه سوال کرده وهمون جواب در همه کتابها است معلومه که از روی هم دیگه کپی کردن در همین سطر 10 یا 11 فال زده به قرآن اگه چند نفر با استفاده از همین روش بخوان به جواب برسن جوابها مختلف خواهد بود
|
شنبه 27 اردیبهشت1393 - 10:37pm |
|
|
tola17
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 بهمن1392 - 8:12pm پست: 239
|
سوال را نوشته و تخلیص می کنیم و چهار چهار جدا می کنیم و به این دستور عمل می کنیم
حرف اول : اگر از آحاد بود تضعیف نموده هر یکی را ده نویسیم اگر عشرات بود تنصیف کنیم و بقیه را نویسیم و اگر جایی کسری بود تمام کنیم مثال 35 را 40 و 45 را 50 علی هذا القیاس تنصیف کنیم و تنصیف به نصف بنویسیم هر جا کسر بهم رساند تمام بنویسیم.
حرف دوم : اگر ازآحاد بود هریکی را پنج بگیریم و اگرعشرات بود و عددی ماقبل او کمتر از او باشد در نفس خودش ضرب کنیم و حرف دوم را با ماقبل او از آن وضع کند و اگر مات باشد تنصیف کنیم و نصف را نویسیم و بعد از آن حرف را نویسیم.
حرف سوم : اگر آحاد بود هر یکی را ده بگیریم و اگر عشرات باشد مختارند بر آنکه عدد اول را بر او افزایند و هر حرف را یک نویسند بلا مرتبه یا همان عدد را تنصیف نمایند و تنصیف اورا بنویسند بی مرتبه بعد از آن حرف را بنویسید اگر مات باشد یکمرتبه از او نقصان کند .
حرف چهارم : اگر آحاد بود هریکی را ده نویسد چون م در مرتبه چهارم بود 40 تنصیف کند و بر او بیفزاید و اگر در عشرات بود هر مرتبه را صد بنویسد مات بود همان مات را بنویسد .
مثلا سوالی را که امام رضا علیه السلام فرموده است :
کیف حال الرضا مع المامون
حروف تخلیص شده : ک ی ف ح ا ل ر ض م ع و ن
حروف را چهار چهار جدا می کنیم
ک ی ف ح
ا ل ر ض
م ع و ن
حرف 1= کاف بود تضعیف کردیم م شد نوشتیم.
حرف2= ی عشرات بود در نفس خودش ضرب کردیم و عدد خودش و ما قبلش کم کردیم شد 70 ع نوشتیم.
حرف3= ف عشرات بود اول که کاف بود بر او افزودیم صد شد صدرا بی مرتبه کردیم الف نوشتیم.
حرف4= آحاد بود هر یکی را ده گرفتیم هشتاد شد چون در مرتبه چهارم چهل تنصیف کردیم بر او افزودیم صد شد ق نوشتیم.
چهارتایی 2
حرف1= الف آحاد بود صد گرفتیم و نصف کردیم 50 و او را در مرتبه دو گرفتیم 10 شد بر 50 افزودیم 60 شد س نوشتیم.
حرف2= ل از عشرات بود یاء مقابل بر مکان دوم چهارتایی اول از او کم کردیم 20 شد آنرا نصف نمودیم 10 شد ی نوشتیم.
حرف3= ر بود یکمرتبه از او نقصان نمودیم 20 شد چون حرف مات است که بعد از او الوف است 10 بر او افزودیم 30 شد ل نوشتیم.
حرف4= ض بود تنصیف نمودیم ت نوشتیم.
چهار تایی 3
حرف1= م ازعشرات بود نصف کردیم 20 شد بی مرتبه گرفتیم ب نوشتیم .
حرف2= ع بود از عشرات هر یکی را ده گرفتیم هفتصد شد قسمت کردیم بر هفت مرتبه آحاد بود صد شد ق نوشتیم.
حرف3= واو بود هر یکی را ده گرفتیم شصت شد چون بعد از حرف یازدهم ن بود از او وضع کردیم 50 شد ن نوشتیم.
حرف آخر ن بود تنصیف کردیم 25 شد تمام کردیم 30 شد ل نوشتیم.
حروف مستحصله= م ع ا ق س ی ل ت ب ق ن ل
پس از هشت مرتبه تکسیر این عبارت حاصل میشود :
ق ت ل ب س م ا ل ن ق ی ع
قتل بسم النقیع.
کشته شد با سم زجر آور
----------------------------------------
جفر جامع
سلام امروز می خواهم در مورد جفر جامع صحبت کنم جفر جامع 784 صفحه دارد یعنی 28 *28 و هر صفحه 784 خانه دارد یعنی 28 سطر و 28 ستون که در هر خانه 4 حرف وجود دارد حالا قضیه اینکه آن را به بسم الله الرحمن الرحیم که 786 نسبت می دهند این است که گفتند ب بسم الله الرحمن الرحیم جزو حروف ظلمانی قرآنی است پس حساب نکردیم 786 تبدیل به 784 شد که از این قبیل کارها از روی ذوق افراد است. چه کسی گفته جفر جامع نایاب است ؟ من جفر جامع را کامل به صورت تایپ شده دارم بابت استخراج ولی آن جفر جامعی که با دست می نویسند که به دو شیوه قمری و شمسی است که پر می شود که قمری آن بر اساس منازل قمر است که پر می شود و شمسی آن بر اساس درجات شمس مثلا در نگارش قمری سال را تقسیم بر 28 منزل قمر می کنند 13 می شود هر سیزده روز منزل قمر عوض می شود که باید ساعات را هم دقیقا حساب کرد بعد که فهمیدیم هر سیزده روز یک منزل طی می شود ما هم باید دقیقا هر سیزده روز یک جزء جفر جامع را پر کنیم بعد می بینیم که کل خانه های یک جزء جفر جامع 28*784=21952 است که خودمان بر اساس شیوه ای خاص تقسیم بر سیزده روز می کنیم می بینیم هر روز چه مقدار باید پر کنیم . که این قواعد برای کسی است که می خواهد با طهارت جسم و روح شروع به کتابت کند و از اسرار این است که هر کس که می خواهد جفر جامع را بنویسد بهتر آن است که 4 جفر جامع را با هم پر کند . خواص آن هم این است که اگر در خانه باشد آن خانه به قوه الهی از مرگ مفاجات و مریضی های سخت و بلا های گوناگون محفوظ می ماند البته برای نوشتن در حین نوشتن دعای خاصی است که باید خوانده شود . برای طالب استخراج نیز بعد از اینکه جفر جامع را کتابت نمود چهل روز صبح دعایی خاص دارد که آن را می خوانند بعد از چعل روز مطلب را متوجه طالب می کنند. جفر جامع در واقع مثل یک تصاعد ریاضی است .کل خانه های جفر جامع برابر784*784=614656 خانه است که حروف آن برابر 614656*4= 2458624 می باشد. در خانه اااا الف اول نشانه جزء است الف دوم نشانه صفحه است . الف سوم نشانه سطر و الف چهارم نشانه خانه است . خانه بعد از آن اااب است تا اااغ بعد از این الف سوم که نشانی از سطر است یکی اضافه میشود تا آخر صفحه به همین منوال ادامه دارد که آخرین خانه صفحه ااغ غ است .وقتی به صفحه بعدی می رویم الف دوم که نشان صفحه است یکی اضافه می کنیم می شود اب ا ا دوباره همین منوال را تا آخرین صفحه ادامه می دهیم وقتی می خواست جز عوض شود یکی به الف اول اضافه می کنیم میشود ب ا ا ا به این منوال است که جفرجامع کتابت می شود.
------------------------
اصطلاحات مهم علم جفر تنصیف : عبارت است از نصف کردن عدد کبیر حروف و سپس به حرف آوردن .
تضعیف : عبارت است از دو برابر کردن عدد کبیر حروف و سپس به حرف آوردن .
آحاد: از حرف الف تا طا را که عدد آنها جزو یکان است را می گویند.
عشرات : از یا تا صاد را که عدد آنها جزو دهگان است را می گویند .
مات : از قاف تا ظا را که عدد آنها جزو صدگان است را می گویند.
تواخی شکلی یا همان تماثل : حرفی را که شبیه حرف دیگر است اگر به جای آن بگذاریم می شود مثلا کلمه محمد حرف اول م تواخی ندارد یعنی در ابجد حرفی شبیه آن نیست حرف ح تواخی آن ج خ است حرف م دوباره ندارد و حرف د تواخی آن ذال است .
بطن اول یا مخرج حروف : آن قسمی از حروف است که با تلفظ حروف به آن اضافه می شود .مثلا حرف ا ملفوظی آن الف است در تلفظ دو جزو (ل) و( ف) به آن اضافه شد که به هر دو آنها با هم مخرج حروف و اولی به تنهایی زبر و به دومی به تنهایی بینه گفته می شود و بعضی به اولی بینه اول و به دومی بینه ثانی نیز می گویند.
تحلیل : به قسمت نمودن عدد صغیر حروف به دو قسم صحیح را تحلیل می گویند مثلا حرف د عددش 4 است که به 1و 3 یا 2و2 تحلیل می شود.
ترفع صفر : عبارت است از اضافه نمودن صفر به عدد کبیر حروف و به حرف آوردن .
تنزل صفر :عبارت است از کم نمودن صفر از عدد کبیر حروف و به حرف آوردن .
اسقاط : عبارت است از انداختن و و حساب نکردن حرف.
ترفع ازواجی : عبارت است ازبالا آوردن عدد صغیر حروف فرد به مرتبه های 1، 3، 5، 7 و 9 و...
ترفع اوتاری : عبارت است از بالا آوردن عدد صغیر حروف زوج به مرتبه های 2 ، 4 ،6 ، 8 و..
تواخی عدد : عبارت است از آوردن حرفی از حروف مثلث ایقغی حروف برای حرف یا به عبارت دیگر حروفی که در عدد صغیر با هم مشترک اند . برای مثال حرف ب تواخی عدد آن ((ک)) و ((ر)) است که ک 20 است و ر 200 است.
ترفع : بالا رفتن را گویند مثلا 4 ترفعش 5 است.
منقلب نمودن : عبارت است بر گرداندن حروف کلمه مثلا الج شد جلا.
حروف ملفوظی : به آن قسم از حروف گفته می شود که در تلفظ اول و آخر آنها متفاوت است و سه جزئی هستند .که این 13 حرفند: ا ج د ک ل س ع ص ق ش ذ ض غ
حروف مکتوبی : به آن قسم سه جزئی گفته می شود که که اول و آخر آن مثل هم است که این سه حرف است : و م ن
حروف مسروری : به آن قسم دو جزئی گفته میشود که این 12 حرف است : ب ه ز ح ط ی ف ر ت ث خ ظ
سوالات مطرح شده و جواب آن :
- در تحلیل الزامی هست که مثلا 4 را به 2و2و یا 1و3 تبدیل کنیم یعنی فرقی ما بین این دوصورت نیست در مورد اعداد فرد چطور مثلا عدد 5 را میتوان بصور تهای 1+4 یا 2+3 نوشت بازم در اینجا فرق نیست یا هست ؟
جواب :با توجه به نیاز است که تحلیل صورت می پذیرد در عمل که به فرد سوال کننده بستگی دارد.
سوال :در مورد طرح ازواجی میشه مثال بزنید و یه کم بیستر توضیح بدید.
جواب : ازواجی یعنی دوتا دوتا در حروف بالا یا پایین آمدن.
----------------------------
استخراج بر اساس انواع ملفوظی مکتوبی و ملبوبی امتزاج:
ج و ت ان ب س م ت ع م ر ا و ر ق و ر ک ن ی ا ن ی ا ب ا ز دی ک رش ه ا ی س ه ل ی ا ر ا د ش ا ا ا ا
تکسیر: ا ج ا و ا ت ا ا ش ن د ب ا ا س ر م ا ت ی ع ل م ه ر س ا ی و ا ر ه ق ش و ر ر ک ک ی ن د ی ز ا ا ن ب ی ا
تکسیر 2 : ا ا ی ج ب ا ن و ا ا ا ت ز ا ی ا د ش ن ن ی د ک ب ک ا ر ا ر س و ر ش م ق ا ه ت ری ا ع و ل ی م ا ه س ر
استنباط جواب : آن جا توانایی از یادش کنید بکار سوارش مقام تری او علیم را سر
البته این الفاظ وقتی معنا میدهد که تقلیب کنیم و همینطور تکسیر نماید و استنتاج جواب کند این را زیاد تمرین نماید که در فهم ترکیب داشتن جفر های مرکب الجوابی بسیار مهم است. -------------------------------------
ریاضت های علم شریف جفر 1- هرشب در نیمه شب یا همان زمان خاص دعا دو رکعت نماز به نیت کسب علم جفرخوانده و بعد از نماز یکبار آیه آخر سوره فتح را بخوانید که این مفتاح علم جفر است. زمان خاص دعا :
ازغروب آفتاب را تا طلوع آفتاب روز بعد را محاسبه کنید که چند دقیقه است و بعد این مقدار دقایق را تقسیم بر 12 کنید. سهم یا بخش هفتم این تقسیم بندی زمان خاص دعا است.
آیه آخر سروه فتح که کل حروف 28 گانه عربی را در خود دارد:
بسم الله الرحمن الرحیم
محمد رسول الله والذین معه اشدا علی الکفار رحماء بینهم تراهم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله رضوانا سیماهم فی وجوههم من اثرالسجود ذلک مثلهم فی التوریه و مثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطئه فازره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار وعدالله الذین امنوا و عملوا الصالحات منهم مغفره و اجرا عظیما.
2- به مدت 40 شبانه روز و در هر شبانه روزی 8700 بار کلمه علیم را بدون ندای یا بخوانید و در حین خولندن حرف یا را در علیم بکشید و به حالت مد دار بخوانید تاسر علم جفر برایتان معلوم و کشف گردد. علییییییم.
3- در روز پنجشنبه در ساعت مشتری یعنی طلوع خورشیدعدد اللهم ارنی فی هذه اللیله علم جفر بحق یس الوح یلمن قرس اجب اجب یا رززلبهوش که 3107 است را در مربع آتشی پر کنید :
3107 - 30 = 3077 تقسیم بر 4 خارج قسمت = 769 باقیمانده= 1
پس در خانه 13 یکی اضافه میکنیم.بعد در چهار گوشه مربع اسم موکل لوح را مینویسیم.
جدول الگو جدول پر شده برای کسب علم جفر
اجب یارززلبهوش اجب یارززلبهوش
۱ ۱۱ ۱۴ ۸ ۷۶۹ ۷۷۹ ۷۸۳ ۷۷۶ ۱۳ ۷ ۲ ۱۲ ۷۸۲ ۷۷۵ ۷۷۰ ۷۸۱ ۶ ۹ ۱۶ ۳ ۷۷۴ ۷۷۷ ۷۸۵ ۷۷۱ ۱۵ ۴ ۵ ۱۰ ۷۸۴ ۷۷۲ ۷۷۳ ۷۷۸ اجب یارززلبهوش اجب یا رززلبهوش
بعد 50 بار یا 70 بار یا 577 بار اجب یا رززلبهوش بخوانید و به لوح بدمید و زیر سر خود گذاشته و بخوابید در خواب علم جفر را به شما تعلیم بدهند.
4- یکی از راههای کسب صعود برزخی و عقلی به اصول حروف باید 14 شب شبی 14 بار آیه نور(آیه 35 سوره نور- الله نور السموات والارض مثل نوره کمشکوه فیها مصباح المصباح فی زجاجه الزجاجه کانها کوکب دری یوقد من شجره مبارکه زیتونه لا شرقیه ولا غربیه یکاد زیتها یضیء و لو لم تمسسه نار نور علی نور یهدی الله لنوره من یشاء و یضرب الله الامثال للناس والله بکل شء علیم) بعد 246 بار یس سلام قولا من رب رحیم بعد 246 بار یارززلبهوش بعد 246 بار صلوات و در 3 شب آخر در خلوت 4هزار بار بگوئید یس سلام قولا من رب رحیم تا صعود برزخی و عقلی به اصول حروف برای نفس حاصل گردد.
5- هنگامیکه خواستیدشروع در یک عمل جفری بکنید وضو گرفته و رو به قبله بنشینیدو در کف دست راست خود این آیه را بنویسید تا آن عمل جفری اثر بهتر و موثرتری بدهد:
بلی قادرین علی ان نسوی بنانه و ذلک سر الکشف افشیته الیک فاحفظ عن الاخیار.
6- روش ریاضت کسب علم جفر زایرجه ای باید 40 شب شبی 100 بار ( قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا در سوره اسری )و 100 بار سوره انشراح و 100 بار ( وقل رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی در سوره طه ) 100 بار آیه ولو ان قرانا سیرت به الجبال – تا جمیعا و 100 بار آیه سیجعل الله بعد عسر یسرا و 100 بار آیه یوم هم بارزون – تا قهار و 100 بار آیه رفیع الدرجات – تا بارزون بعد 100 این اسماء را بخوانید: یا الله یا فتاح یا علیم یا حفیظ یا قریب یا مجیب یا حلیم یا حی یا قیوم یا معطی یا باعث یا جامع یا نورالنور بعد از هر نماز واجب هم 5 بار آیه ( لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین فاستجبناله و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین رابخوانیدتاسرعلم زایرجه برایتان کشف گردد.
----------------------------------
تعدادی از بسط های مشهور 1 - بسط عددي حروف :
استنطاق كردن اعداد حروف كلمه با زبر و بينه مثلا" محمد مي شود :
ميم = 90 حا = 9 ميم = 90 دال = 35 استنطاق اعداد شد : ص ط ص ه ل
2- بسط عددي اعداد حروف :
يعني جمع كل اعداد زبر و بينه كلمه و استنطاق آن به حروف مثلاٌ محمد مي شود :
ميم=90 حا=9 ميم=90 دال=35 = 224 و استنطاقش شد د ك ر
3 - بسط حروفي كه آن را بسط تلفظ و بسط ظاهري و باطني نيز مي گويند :
يعني بسط دادن حروف كلمه مورد نظر مثلا" محمد مي شود : م ي م ح ا م ي م د ا ل
4 - بسط تضاعف :
يعني دو برابر كردن اعداد كبير حروف و استنطاق آن مثلا" محمد مي شود :
م = 40 * 2 = 80 ح = 8 * 2 = 16 م = 40 * 2 = 80 د = 4 * 2 = 8 استنطاق حاصلشان شد : ف و ي ف ح
5 - بسط ترفعي حروف :
يعني هر حرف كلمه را حرف بعدي آن را به ابجد مي نويسيم مثلاٌ محمد مي شود :
م = ن ، ح = ط ، م = ن ، د = ه مجموعا شد : ن ط ن ه
6 - بسط ترفع طبيعي :
يعني حروف خاكي را به آبي و آبي را به بادي و بادي را به آتشي و آتشي بحال خود باقي است ترفع بدهيد مثلا محمد شد :
م = م ، ح = ز ، م = م ، د = ج كه مجموع آنها شد : م زم د
7 - بسط تجمع :
يعني جمع اعداد حروف طالب و مطلوب و استنطاق آن به حرف مثلا : طالب محمد و مطلوب جعفر :
م = 40 + ج = 3 = 43 = ج م ،ح = 8 + ع = 70 = 78 = ح ع ، م = 40 + ف = 80 = 120 = ك ق ، د = 4 + ر = 200 = 204 = د ر مجموعا شد : ج م ح ع ك ق د ر
8 - بسط تضارب اول :
يعني ضرب اعداد طالب و مطلوب و استنطاق آن به حرف مثلا : طالب محمد و مطلوب جعفر :
م = 40 * ج = 3 = 120 = ك ق ،ح = 8 * ع = 70 = 560 = س ث ، م = 40 * ف = 80 = 3200 = ر ج غ ، د = 4 * ر = 200 = 800 = ض مجموعا شد : ك ق س ث ر ج غ ض
9 - بسط تضارب دوم :
يعني ضرب هر يك از حروف كلمه در حرف بعدي خود و حاصل نمودن حروف از حاصل ضرب مثلا محمد مي شود :
م = 40 * ح = 8 = 320 = ك ش ، ح = 8 * م = 40 = 320 = ك ش ، م= 40 * د = 4 = 160 = س ق مجموعا شد ك ش ك ش س ق -----------------------------------------
انواع حروف
حروف نقطه دار = ب ج ز ن ف ق ش ت ث خ ذ ض ظ غ
حروف بي نقطه = ا د ه و ح ط ي ك ل م س ع ص ر
حروف نوراني = ا ه ح ط ي ك ل م ن س ع ص ق ر
حروف ظلماني = ب ج د و ز ف ش ت ث خ ذ ض ظ غ
حروف ملفوظي = ا ج د ك ل س ع ص ق ش ض غ
حروف مسروري = ب ه ز ح ط ي ف ر ت ث خ ظ
حروف ملبوبي = و م ن
حروف تاج =ا ج ذ ش ظ ق ن
حروف حربه = ب ح ر ص ع ك و
حروف =عمود = ت خ ز ض غ ل ه
حروف كرسي = ث د س ط ف م ي
حروف شمسي = د ز ط ل ن س ص ر ش ت ث ذ ض ظ
حروف قمري = ا ب ه ر ح ي ك م ع ف ق خ غ
حروف مذكر: ا ج ه ز ط ي ل ن ع ص ق ش ث ذ ظ غ
حروف مونث: ب د و ح ك م س ف ر ت خ ض
حروف ابجد قطب = س و ا ل ع ظ ي م خ ق ح ز ت ف ص ن ذ غ ر ب ش ك ض ط ه ج د ث
حروف احست = ا ح س ت ب ط ع ث ج ي ف خ د ك ص ذ ه ل ق ض و م ر ط ز ن ش غ
حروف اجهز = ا ج ه ز ط ك م س ف ق ش ث ذ ظ ب د و ح ي ل ن ع ص ر ت خ ض غ
حروف افسج = ا ف س ج ي ع ل م ه س ر ز ط غ ث ب ح ظ ن خ ق ك و ث ص د ذ
مخارج حروف : منظور از زبر و بینه حروف است. مثلا لف مخرج الف است.
حروف سعد = ا ک ف ظ ط د ذ ر و ت ز ث ه ش ع ق
حروف نحس = ل غ ح خ ن ب ص ج
حروف ممتزج = ی ص س م
حروف داخل = ک ظ م ب ص ه ش خ ق د ر ز س ش
حروف خارج = ا ف ل غ و ت ج ح م
حروف منقلب = ذ ی ض ع ط ن
حروف شرقی = ا ق ل غ و ت ح خ
حروف غربی = ط ذ ز ث س د ر
حروف جنوبی = ک ظ م ب ص ن
حروف شمالی = ج ف ه ش ع ی ض
حروف امراض = ب ص ن س ل غ ح خ
حروف روز شنبه = ح خ ل غ ن ج غ
حروف روزیکشنبه = و ت م
حروف روزدوشنبه = د ه ر ش
حروف روزسه شنبه = ظ ف ی ض
حروف روزچهار شنبه = ب ص س
حروف روزپنجشنبه = ا ل ک ط
حروف روزجمعه = ع ذ ث
حروف آتشی = ا ف ل ع و ث
حروف بادی = ط ظ ح خ ج ق س ز ت
حروف آبی = د ر ه ش غ
حروف خاکی = ک ظ م ن ب ص ی ض
حروف حامل = ه و س ن ک ز ح ش
حروف مذکر = ا ف ل ع ظ ذ ن ح خ و ت ج ق س
حروف مونث = ک ط م د ر ب ص ه ش ی ض ز ث غ و س
------------------------------------
ابجد مکتوبی :
ابجد هوز حطی کلمن سعفص قرشت ثخذ ضظغ
ا
ب
ج
د
ه
و
ز
ح
ط
ی
ک
ل
م
ن
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
20
30
40
50
س
ع
ف
ص
ق
ر
ش
ت
ث
خ
ذ
ض
ظ
غ
60
70
80
90
100
200
300
400
500
600
700
800
900
1000
در ابجد مکتوبی در ابتدا آوا مطرح است و هر آوایی به نشانی است که در واقع از مبدا صدور امر کلام یا کلام از برای امر که مبدا خلقت می باشد . به طوری که ام از آنجا صادر شد و به واسطه این آوا ، خلقت شکل گرفت . مرتبه ای که بر این امر بود و خداوندی را آشکار کرد ، به خال لاهوت نام گرفت که در آن تموج بر نفس رحمانی یا عماء امر شد. که از آن تموج ،موج صادر شد که این موج آوای اُم بود که تا بی نهایت رفت . این آوا که مادر آواها بود به امواج شد چون این آوا به نا محدود بود ولی تا به بیکرانی صادر نشد به طوری که آن تموج چون دم بود به مد باز دم شد . یعنی اگر باز تر بخواهیم سخن بگوییم ، باید گفت که خال لاهوت خود را در عماء یا نفس رحمانی به امر ، گره خود را گشود . این گشودگی تموجی ایجاد کرد ، که به واسطه آن موجی صادر شد ،این موج ، موج خداوندی بود . این موج تا به بیکرانی نرفت ،چون نفس رحمانی با این موج خود گسترده می شد و به گستردگی می رفت . و در واقع با این موج به بی نهایت گستردگی خود می رفت . اما این موج در این میان یعنی در ابتدای صدور به سمت مبدا صدور برگشت چون تا به بیکرانی نمی توانست منتشر شود در واقع بازدم شد . به دم دیگر دوباره این موج صادر شد و این بار بیشتر از دفعه قبل به انتشار رفت و دوباره بازگشت . به همین رفت و بازگشت ،نفس رحمانی ، گستردگی می یافت ، به کلامی دیگر ، نفس رحمانی این موج را به بی نهایت انتشار خود خود می برد یا به سوی بی نهایت گستردگی انتشار این موج می برد ، پس در هر بازگشتی که می کرد یا بازدمی که می شد این موج به امواج می رفت ،این نور به انوار می رفت و در این بین، خلقت ها آشکار می شد . در واقع به این دم وبازدم که قبض و بسط صورت می گرفت مراتب خلقت از پنهانی به آشکاری می آمد چون در اثر تداخل این امواج ، گره ها ایجاد می شد ، این گره ها در خود انرژی را به دام می انداختند پس در این جا بافت انرژی خلقت که این انرژی از آگاهی خداوندی بود به موالید تبدیل می شد و به این طریق عالم نون و ماده شکل می گرفت پس خلقت به تنوع به نا محدودی می رفت ولی بی کران نبود و نیست پس در این دم و بازدم که به نبض خلقت ایجاد شد مراحل به این صورت بود که انوار، نور ، انور ،تموج ، موج ،امواج.
به هر حال واژه اُم که مادر خلقت بود ،مادر سیکل های حروف و اعداد بود ، به طوری که این آوا به آواها رفت و این نت به نت ها رفت ،پس در خلقت آوای خلقت به آواها رفت و هر آوایی به نشانی نشان شد که هر نشانی ترسیم سیکل های مداراتی بود . در واقع ، هر آوایی خود به امواج بود ،که این امواج به تداخل بودند ودر این تداخل ، ترسیماتی شکل گرفتند که حامل ، آگاهی و انرژی حاصل از آن آگاهی خداوندی بودند . هر ترسیمی به دوایر متقاطع و متداخل ، نشان بودند که نمایانگر روابط این امواج در این دم و بازدم بود . به هر ترسیمی نشانی ، آشکار شد و این نشانه ها ، نمایانگر سیمای ترسیمی آن امواج یا آواها بودند پس این آوا ها به نشان هایی به نشان آمدند ، به طوری که این آوای مرکب ، به آواهایی بود که هر آوا به نشانی شد البته این آوا خود نیز از تداخل آن موج اولی با خود و با دیگر بازتاب های خود یا رفت و برگشت های خود ، ایجاد می شد که به این طریق این ، آواها ، آوای مرکبی از خود نمودار می کردند که مجموعه خلقت را نمودار می کردند که مجموعه خلقت را پایدار کردند . پس هر آوایی به نشانی شد که هر نشانی نمایانگر ترسیماتی بود که از سیکل های گوناگون تشکیل می شد که به این سیکل ها در مجموع ، سیکل های حروف و اعداد ، نام گذاشتیم و هر یک از آوا ها را به نشانی ، نشان دار کردیم که سیکل های دخیل در آن نشان را به اعداد ، شمارش کردیم ، پس سیکل های حروف و اعداد با هم آفریده شدند یه به آشکاری آمدند . پس هر آوا به نشانی آمد که شکل حروفی داشت وبا خود رقم یا ارقامی را به همراه داشت که به این طریق و به طور خلاصه که توضیح داده شد ابجد مکتوبی نمایان گشت . پس به ابجد مکتوبی ، حروف از نظر آوا ، مطرح هستند و یا سیکل های حرفی و عددی خود که بارز کننده آن آوا هستند .
زمانی که خال لاهوت به امر یا اراده خداوندی ، گره خود را باز کرد یا به گشودگی رفت ، در این گشایش ابتدا دم صادر شد که در واقع به این معناست ، که عالم معنا را فراخواند و برخواسته کرد یا اینکه پنهان را بر خودش آشکار کرد و به بازدم شکل آن صورت را عیان نمود به این طریق معنا و صورت هم آشکار شدند و هم نمودار کننده همدیگر. پس به خال لاهوت به آفریدگاری آشکار شد و به بازدم قبض و فناگری و به دم بسط و پروردگاری خداوند از این رو آن خال ، دو خال دیگر را آشکار نمود که در کل سه خال به آشکاری آمدند که همان سه صفت خداوندی بود که ارکان عالم جبروت را زدند جبروت به صورت آمد و ملکوت شد و ملکوت به شکل آمد و ملک و ناسوت شد . از این رو سه خاصیت آفریدگاری، پروردگاری و فناگری در همه چیز عیان شد از جمله در حروف و اعداد این امر بارز است چنان که هر حرف و کلمه ای به محتوایش ، آگاهی دارد پس به خاصیت آفریدگاری است و به درک آن حرف یا کلمه از سوی ما ، در ما فناگری دارد زیرا به ازای دریافت آن فیض آگاهی ، تاوانش مرگی است که به سمتش می رویم و زمانی که آن درک را به تمامی زوایای هستی خود می بریم و یا به هر زاویه ای که در خود آشکارش می کنیم ، خاصیت پروردگاری آن آشکار می شود . پس سیکل های حروف و اعداد مربوط نیز ، چون دیگر اعضای خلقت بر سه سیکل با سیکل های وجودی سه صفت خداوندی بر پا می باشند ، به همین است که ارکان هستی هر چیزی در خلقت به سیکل های سه تایی استوار است ، اما سه سیکلی که به خاصیت های سه صفت خداوندی هستند بر سیکل چهارمی به نمود می آیند که مراتب عوالمی آن حروف را آشکار می کند ، در واقع گردش سیکل های هر حرفی به آن آشکار می شود و یا به قولی ، چرخش حرفی آن حرف یا مراتب حروفی آن حرف و یا مراتب ظهور یا آشکاری آن حرف را بارز می کنند به طوری که به آن حرف که خود نشانی از یک آواست ، جسمیت می بخشد . اگر واضح تر بخواهیم صحبت کنیم .مراتب سیر آن حرف را در عوالم آشکار می کند و این که این حرف به چه عوالمی مرتبط می باشد . از این نظر که هر حرفی ، آگاهی مربوط به عالم یا عوالمی را به ادراک روح واحده می آورد یا وسیله ای برای دریافت ودرک آگاهی یا آگاهی های آن عوالم یا مراتب از خلقت می باشد چرخش هر حرفی نشان می دهد که هر حرفی تمامی حروف را در خود پنهان و آشکار دارد که این به صورت عام آن حرف را مطرح می کند ، به طوری که این معنی را می رساند که هر ذره خلقت کل خلقت ترسیم آن می باشد و به صورت خاص ، چرخش هر حرف را نشان می دهد که آگاهی های چه عالم یا عوالمی را در خود می تواند به حمل آورد . چون ابزار درک آگاهی های عوالم به حروف و اعداد است به همین جهت حروف و اعداد ارکان درک خلقت را تشکیل می دهند و خلقت بر اساس آنها تفهیم ومفهوم می شود و از جهت دیگر ، بازگو کننده اسرار خلقت هستند که اسرار به علوم و آگاهی می باشند . چرخش حروف که مراتب هر حرف را آشکار می کند می تواند ، خاصیت انتقالی معنایی آگاهی و علم وجود یا وجودان را به حروف ببخشد به طوری که از برای سخن گفتن به کار آیند که به این طریق اسم متکلم خداوند آشکار شود و ظاهر چرخش حروف ، حیطه آگاهی هایی که هر حرف می تواند در بر گیرد یا از برای ما ،قابل دسترس کند مشخص می کند . که به این طریق ، اندیشه ، سخن و عمل با هم مرتبط می شوند به طوری که هر سه با حروف ارتباط تنگاتنگی دارند به این صورت که گفتن، شنیدن ، اندیشیدن و عمل کردن را در نهایت یکی نشان می دهد که این امر در خداوندی خداوند مشهود است چرخش حروف ، سخن گفتن را ممکن می کند و پیوستگی اتصال عوالم در خلقت را نمایان می کند به طوری که پیکره خلقت را واحده نشان می دهد . چرخش حروف نشان می دهد که هر حرفیچه مرتبه ای از خلقت را به مرتبه دیگر مرتبط می کند و این که ابتدا و انتهای آن حرف درباره خاصیت های سه صفت خداوندی ، چه قدر و چگونه می باشد .
به این چرخش حروف ابجد ملفوظی گفته می شود پس آوا به نشان آید که حروف است که سیمای آوا را بارز می کند و چرخش حروف جسمان آن سیما را نشان می دهد از آن جهت که آگاهی در هر حرف ، بارز شود تا درک شود و سخن و کلام آفریده شود . در چرخش حروف که بارز می کند هر حرفی از خود شروع می شود و به چه حرفی ختم می شود ، اگر به خود ختم شود ، سیکل های آن حرف برای رساندن مفاهیم یا آشکار کردن آگاهی و علم هر مرتبه از خود کامل است یعنی در باز کردن کثرت و امر تکثیرات به هر مرتبه ای از خلقت که تعلق گیرند می توانند تا نا محدود ، سیکل های آن عمل کنند و هم این که خلقت را به بسط ببرند تا گستره خداوندی را در تمامی زوایای خلقت بارز کنند . در واقع حرفی که در چرخش خود ، از خود شروع و به خود ختم می شوند ، می توانند خلقت را از وحدت به کثرت ببرند و یا اینکه به طریقی در خدمت حروفی هستند که در چرخش حروف خود ، از خود به خود ختم می شوندو یا به سخنی دیگر چنین حروفی برای بارز شدن مراتب هر حرف و یا مراتب خلقت نقش آشکار و مهمی دارند ، حال یا در صورت یا در وحدت یا در کثرت .
در ابجد مکتوبی یکی از مواردی که مورد نظر است این می باشد که هر حرفی کدام یک از سه صفات خداوندی را به نمود بیشتر دارد زیرا، خلقت هستی ها و با خلقت کلام که به هستی ها ارتباط دارد به این صفات می باشد که به این صفات ، فعل خداوند صورت می گیرد و به این فعل ،دیدار صورت می گیرد و در این دیدار ، آگاهی خداوندی در نمود است و آگاهی خداوندی نشان می دهد که علم خداوندی به هر چه باید و هر چه که ممکن باشد آگاه است یعنی واجب الوجود و ممکن الوجود را در علم خود دارد وآشکار بودن آن به آگاهی خداوندی است.
اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند*دیگر گوسفند نمی درند*به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند!
|
سه شنبه 30 اردیبهشت1393 - 1:08pm |
|
|
HAMID.P
کاربر فعال
تاریخ عضویت: سه شنبه 13 خرداد1392 - 12:01am پست: 190
|
خیلی ممنونم دوستان. مرسی از همه و بخصوص تولا جان .
اندیشه هایتان را روی فرکانس شادی تنظیم کنید تا بهشت را در روی زمین تجربه کنید..
|
چهارشنبه 31 اردیبهشت1393 - 5:57pm |
|
|
tetrus09
کاربر فعال
تاریخ عضویت: جمعه 29 فروردین1393 - 10:10pm پست: 185
|
مرسی از دوستان.در هر علمی تا راهنما و استاد یا کسی که اون راه رو رفته باشه وجود نداشته نباشه دنبال کردنش بی فایدست.حالا جزوه کامل علم جفرم بهمون بدن.من تصمیم دارم برم سراغ علم جاذبه
بهترین گنج دنیا یه مادره که قلبش به عشق فرزندش میزنه بهترین قلب دنیا یه رفیقه که همه جوره پا در کابته به سلامتی همه ی گنج های دوست داشتنی.....
|
شنبه 3 خرداد1393 - 7:55pm |
|
|
HAMID.P
کاربر فعال
تاریخ عضویت: سه شنبه 13 خرداد1392 - 12:01am پست: 190
|
tetrus09 نوشته است: مرسی از دوستان.در هر علمی تا راهنما و استاد یا کسی که اون راه رو رفته باشه وجود نداشته نباشه دنبال کردنش بی فایدست.حالا جزوه کامل علم جفرم بهمون بدن.من تصمیم دارم برم سراغ علم جاذبه سلام تتروس جان .من هم با نظر شما کاملا موافقم که باید حتما استاد داشته باشی . ولی علم جاذبه حالا چی هست .؟؟؟ میشه من باب آشنایی یه کم توضیح بدی ؟؟؟ ممنونم
اندیشه هایتان را روی فرکانس شادی تنظیم کنید تا بهشت را در روی زمین تجربه کنید..
|
دوشنبه 5 خرداد1393 - 3:56pm |
|
|
|