درخت صندل

سلام دوستان اطلاعاتی در مورد این درخت باستانی رو بگید لطفا

من این درخت رو از نزدیک ندیدم
این درخت خیلی خیلی کم یاب هست
و خیلی سفت هست و در معرض انقراض هست
و این چوب بوی کافور میده
و در امور پزشکی هم استفاده میشه بابت دارو
و بعضی از این درختها زیرشون دفینه هست
خرید و فروشش غیر قانونیه

توی این انجمن واقعا کسی در مورد این درخت و چوبش هیچی نمیدونه؟؟؟؟
اصلا تابحال اسم چنین درختی رو شنیدین؟؟؟
اقای پارسی و تهرانی شماها چی؟؟؟؟

سلام دوست عزیز،بنده دریه روستایی دوتا درخت صندل روکه تقریبا شبیه سرو وکاج هستندرودیدم،وبه گفته خوداهالی روستابه ثبت میراث فرهنگی رسیده است،درختی خوشبو که میگندزیرخاک پوسیده نمیشه ودفع کننده حشرات موذیه،فقط نحوه تکثیرشونمیدونم چچوریه،بنده چندسال قبل دانه اش روهم کاشتم ولی درنیومد،قلمه هم زدم جواب نداد،اطلاعات خواستی درخدمتم.

هو العلیم

بررسی خواص صندل از دیدگاه طب سنتی ایرانی ، اسلامی

آنچه در ابتدای این مقالت لازم می دانم توضیحی است که بهتر دیدم آن را جنگ اول به ازصلح آخر قلمداد کنید . در بررسی های صورت گرفته به نهجی قدم گذارده ایم که دیدگاه های حکمای پیشین و نقطه نظرات آنان در معرفت ادویه لحاظ گردد چرا که آنچه امروزه از شناخت ادویه (فارماکولوژی) مطرح است بر پایه نگرش به اصطلاح علم نوین می باشد و نه سنتی که این دو در جایگاه ایدئولوژیک در مواردی بسیار در تضاد می باشند . پس صرف نظر از بیان ویتامین ها ، کلسیم،و... به بیان معارف عمیق تری از معرفت ادویه خواهیم پرداخت .

از آن روی که در گذشته معرفت ادویه ، شاخه ای از زیر مجموعه علم طب بوده است فهم بسیاری از مطالب مطرح شده در معرفت ادویه منوط به دانستن طب است . و چون فهم علم طب نیز منوط به فهم علوم دهگانه (1- فقه و حدیث 2- حکمت 3- اخلاق 4- منطق 5- حساب 6- هندسه 7- طبیعیات 8- نجوم 9- هیئت 10- فراست و کهانت و در بعضی موارد موسیقی نیز جزء یازدهم قلمداد می شود ) می باشد پس فهم معرفت ادویه منوط به تحصیل طب بعلاوه علوم دهگانه می باشد . فأفهم

بسیاری از مطالب مطرح شده در معرفت ادویه به این دلیل امروزه غامض و گاهی خرافی مطرح می شود که گوینده آن از علوم دهگانه بی نصیب است جناب بوعلی (ره) وقتی دو کتاب معروف خود یعنی قانون و شفا را نامگذاری می نماید به عَمد مباحث مربوط به درمان و شفا را در کتاب قانون طرح می نماید و مباحث مربوط به فلسفه و نفس و عرفان را در کتاب شفا بیان می نماید و این یعنی ای طالب علم طب اگر می خواهی فهم طب نمایی می بایست کتاب شفا را نیز فهم نمایی و بالعکس؛ زیرا وقتی مبحث تاثیر به صورت نوعیه و تاثیر نفس در ادویه مطرح می شود لاجرم طالب علم را فهم کتاب شفا لازم می گردد.وقص علی هذا

از همین روی ما نیز در این مقالت درخت صندل را انتخاب نمودیم که در آن مبحثی چون صورت نوعیه نیز مطرح می باشد . اما در ابتدا بهتر است مختصری از اینکه صورت نوعیه چیست و تاثیرات ادویه به مراتب مذکوره در قرون گذشته بیان نماییم .

در گذشته و در علم شریف طب تاثیرات مواد اعم از نباتی و حیوانی و معدنی را به روش ذیل تقسیم مینموده اند :

1- تاثیر به ماده

2- تاثیر به کیفیت

3- تاثیر به صورت نوعیه (ذوالخاصیه)

4- تاثیر به مرکب القوی

5- تاثیر به نفس

جهت تقریب به ذهن آنچه که امروزه از آن به کلسیم ، ویتامین ، فسفر و... مطرح است را میتوان همان تاثیر به ماده عنوان نمود ولی طب سنتی پا را از مرحله تاثیر به ماده فراتر نهاده و حتی به تاثیر نفس نیز پرداخته است . شاید بپرسید تاثیر نفس چیست ؟ این مبحث بسیار طویل و عمیق می باشد ولی من باب مثال در تاثیر تربت حضرت سید الشهدا بر شفای امراض که امروزه پزشکان عاجز از توضیح درباره مکانیزم تاثیر آن می باشند همان مبحث تاثیر نفس مطرح است . اما در این مقالت که قصد داریم از تاثیر صورت نوعیه (ذوالخاصیه)به بهانه معرفی درخت صندل قلم بزنیم بهتر است به چند سطر از کتاب شریف مخزن الادویه نوشته حکیم محمد حسین عقیلی خراسانی ثمّ شیرازی توجه نماییم:

«ذوالخاصیه: آنست که تاثیر آن در بدن به کیفیتی و امری ورای کیفیات و امور ظاهره حسّیه و وهمیه باشد بلکه به مناسبتی و امری بسیار لطیف دقیق خفی مانند جذب مغناطیس و کهربا آهن و کاه را و تاثیر فادزهر و سمّ در بدن که تعبیر از آن به صورت نوعیه نیز نموده اند.(ص7) ... پس بدان که خاصیت ؛ به اصطلاح افعال و آثار ثانوی را نامند ورای کیفیات اولی از حرارت و برودت و رطوبت و یبوست که از شیء ظاهر گردد مانند لطافت و سرعت نفوذ و تفتیح و ترقیق و اذابه و تحلیل و امثال اینها و افعال و آثار ثوالث را نیز نامند مانند تفتیت حصات و تفریح و تقویت ارواح و قوا و دفع سمّیّت....به بیان دیگر آنکه ذوالخاصیه چیزی را نامند که تاثیر آن نه به کیفیت باشد بلکه به صورتی بود که آن چیز با آن صورت امتیاز از سایر اشیاء یافته نوعی خاص گشته باشد و از این جهت این صورت را صورت نوعیه نامند(ص12) ».

این بود مختصری از تاثیر به صورت نوعیه در ادویه ، یکی از تاثیرات ذوالخاصیه صندل تفریح و تقویت ارواح می باشد یعنی اینکه این درخت به تاثیر صورت نوعیه خود منجر به ایجاد فرح در روح طبی می گردد که توضیح آن مقالتی دیگر می طلبد ولی بالاختصار می توان چنین بیان نمود که در مجالس عزا معمولا رایحه گل سرخ (گلاب) به دلیل ایجاد نشاطی که دارد مانع از فزونی فزع در صاحبان عزا می گردد و به اصطلاح مفرح است و روان را آرام می نماید و این به دلیل تاثیر صورت نوعیه گل سرخ می باشد.

و اما صندل چیست؟

(Red Saunders-Whith Sandal Wood)، صندلین، سندل

« به فتح صاد و سکون نون و فتح دال و لام ،معرب سندل به سین مهمله فارسی است و گویند لغت سریانی است و به یونانی حلوسطقاقیل و به رومی فلوریقا و به هندی چندن نامند.

ماهیت آن: چوب درختی عظیم است به قدر درخت گردکان و انبه و نیب و شاخ های آن افتاده بر روی زمین و ثمر آن در خوشه مانند حبه الخضرا. انطاکی گفته که برگ آن شبیه به برگ گردکان و نرم و نازک است و سه نوع می باشد یکی سفید نباتی رنگ و آن را صندل ابیض و به هندی چندن و دویم زرد رنگ و آن را صندل اصفر و به هندی ملاکیر و سیم سرخ تیره و آن را صندل احمر و به هندی رکت چندن نامند و منبت آن اکثر بلاد هند و سواحل دکهن و فرنگ است و بهترین از سفید و زرد آن است که خوشبو و کم ریشه و صلب و چرب و املس باشد و از سرخ آن آنچه تیره رنگ صاف کم ریشه و قوت آن تا سی سال باقی می ماند.

طبیعت آن :

سفید و زرد آن در سیم سرد و در دویم خشک و سرخ آن در دویم سرد و در سیم خشک.

[ اعصابی عضلاتی ( بنابر نظریه مفرد اعضاء حکیم صابر ملتانی (ره) ، کلیات تحقیقات صابر ملتانی ،ج1 ،ص875 ) ]

افعال و خواص :

سفید آن مفرّح و مقوی دل و معده و رادع و قابض و با تریاقیّت و محلل اورام حارّه و جالب مواد مسدد و آشامیدن آن جهت خفقان حارّ و تبهای تند صفراوی و التهاب و منع صعود بخارات به دل و دماغ و برسام و ضعف قوت حافظه و ذهن و دل و معده و جگر و به تخصیص در محرور المزاج و به دستور طلاء و نیز طلای آن با گلاب و قلیلی کافور بر پیشانی جهت صُداع حارّ و به تنهایی و یا با نیم وزن آن انزروت با سفیدی تخم مرغ بر پیشانی و صدغین جهت صداع حار و منع نزلات به چشم و سایر اعضا و به تنهایی و یا با ادویه بارده مناسبه جهت خفقان و وجع معده حار و رفع بدبویی نوره و عروق و با آب برگ عنب الثعلب و یا با آب حیّ العالم و یا با آب برگ خرفه و یا با آب طحلب و امثال اینها جهت نقرس حار و اورام حاره مانند حمره و نار فارسی و منع ریختن فضول به عضو در ابتدای علت و بالخاصیت طلای آن مورث حرارت و خارش شدید در بدن و به سبب تکثیف مسام و میل ماده به باطن و رافع آن سرکه و روغن های گرم و لطیف و بغایت مضر باه و قاطع آن و مضر صوت ، مصلح آن عسل و نبات .

صندل سرخ در افعال مذکوره از تفریح و غیر آن شرباً ضعیف تر و طلاءً قوی تر از سفید و طلای آن جهت درد سر حارّ و اورام حارّه و ضماد آن با روغن زنبق جهت رفع تب و اعیا و با گلاب جهت رفع قلاع دهان و به دستور جهت درد آن(مخزن الادویه ص 517).

[ صندل ، فیه خاصیه تفریح القلب و تقویته ، و یعینها عطریته و قبضه ، و تلطیف لطیف فیه ، و فی الامزجه الحاره ببرده ، و الابیض اشد بردا و اقل یبسا من الاحمر ، علی ان کل ذلک فی الثانیه ( الادویه قلبیه – شیخ الرئیس بو علی سینا – ص 279 ) ].

[به هر تقدیر گوید (جناب بوعلی):صندل مفرح و مقوی دل است بالاخاصیه . و در روح افاده انبساط و متانتی می کند و اعانت خاصیت مذکوره آن می کند عطریت و قبض و تلطیف آن در مزاجهایی که از اعتدال به طرف حرارت بیرون رفته باشند به برودت و تبرید آن نیز اعانت خاصیت مذکوره آن می نماید ( ادویه قلبی – حکیم محمد باقر موسوی – ص 379-380 )].

همانطور که گفته شد نوع سرخ صندل در تاثیر به تماس پوستی بیشتر از نوع سفید آن منجر به تبرید و خواص مذکور می گردد از همین روی در گذشته حکمای ژرف نگر بنابر خاصیت این چوب دستور ساخت پاپوش هایی (کفش) از این چوب برای برخی بیماری ها و همچنین امرا و سلاطین می داده اند که با تفریح و تقویت دل منجر به آرامش روحی و پرهیز از دخول خشم در تصمیمات مملکتی و امان از غیظ آنان می شده است که به مرور اشراف زادگان نیز از این کفشها برای خود تهیه نموده و از منافع آن بهره می جستند و همین امر به مرور زمان به نام نوعی کفش مثبوت گردید و امروزه نیز که بعضی کفش ها را صندل می نامند برگرفته از همان منبع می باشد ولی با کسر گیاه صندل و بقای نام صندل . در دیگر سوی نیز استفاده از این گیاه خاص در صنعت و تجارت موجب تولید مبلمان های گران قیمت معطر ، تسبیح های معطر و... می شود

اغلب فراورده های تهیه شده از صندل سفید غالبا از بقایای براده های باقی مانده از ساخت صنایع چوبی بدست می آید که از آن نمونه می توان به روغن و عطر و عود صندل اشاره کرد که جزو ارزشمند ترین و گرانترین عطرها می باشد


کاربرد صندلین در طب سنتی ایرانی ، اسلامی

از آن روی که این گیاه ارزشمند بالخاصیه مقوی قلب ، قوا و مفرح ارواح می باشد از این گیاه بالاخص نوع سفید آن در تراکیب خوراکی استفاده می شود همچنین در مرکبات مصفی خون نیز از هر دو نوع به کار برده می شود ولی به دلیل این که جایگاه طب سنتی درکشور ما در دانشگاه های (؟؟؟) تعریف شده است مهجور بودن این گیاه و بسیاری دیگر از این نوع را برای ما عادی نموده است و به همین دلیل چنانچه قصد استفاده از مرکبات دارویی این گیاه را دارید خیلی خودتان را خسته نکنید اگر چه در تعداد انگشت شماری از مرکباتی که عده ای زحمت ساخت آن را می کشند و جود دارد ولی به دلیل ضرب و شتم های نظام (دیکتاتوری)پزشکی کشور که همواره شعار نه غربی و نه شرقی را همچون پیراهن عثمان کرده و بر سر طب سنتی میکوبند بهتر است نگردید که تقریبا نیست .

اما در کشور هایی نظیر هند و پاکستان و... که طب سنتی ما را همانند قدم مهمان روی چشمانشان پذیرا بودند و هستند به عنوان نمونه در شرکت دارویی : طیّبی و اجمل که سابقه بیش از 150 سال تولید را دارند براحتی میتوانید از نمایندگی های سطح شهر که بصورت دواخانه فعالیت میکنند بدون نسخه نیز تهیه نمایید فی المثل :

1- خمیره مروارید

2- خمیره ابریشم حکیم ارشد والا

3- دواء المسک معتدل جواهر دار والا

و....

سلام دوستان
من اين درخت رو از نزديک ديدم و يه مقدار از چوبش يکي از دوستام داره.چوب محکميه .خيلي گرونه .خريد و فروشش جرم داره .براي ساخت وسايل انتيک لوکس استفاده ميشه .و اگه کسي خواست من سراغ دارم
وقتي چوب رو گرم کني بوي خوش و مطبوعي ميده که مربوط به اسانس و صمغ سرپانتين هست

سلام چند کیلو داری؟
چوبش چه رنگیه؟

چرا خرید فروشش جرمه؟؟
مگه این درخت ها تکثیر نمیشن که ثبتشون میکنن؟؟