نویسنده |
پیغام |
باستانشناس
استاد باستان شناسی
تاریخ عضویت: یکشنبه 2 آذر1393 - 8:45pm پست: 1920 محل اقامت: همه جای ایران سرای من است
|
در باستان شناسی و شناخت محل های دارای آثار و با ارزش یکی از کلیدها, شناخت راه های باستانی است به همین خاطر در اینجا به راه های باستانی ایران اشاره میکنیم:
ایرانیان در ساختن راههای باستانی نقش پیشرو داشتهاند و برای اداره كشور بزرگ خود وسایل ارتباطی بسیار منظم و دقیق به وجود آورده بودند كه نمونههای حیرتآور آن «راهشاهی»، «راه ابریشم» و خبررسانی با علامات را باید نام برد. هرودوت تاریخنویس یونانی در كتاب پنجمش «راه شاهی» هخامنشی را چنین تشریح میكند. این راه از نقاط مسكونی و امن میگذرد و در طول راه، ایستگاههای شاهی (كاروانسراهای عالی) ساخته شده است. از لیدی (آناتولی غربی امروز) و فریكی (Phrygi) (قسمت داخلی آسیای صغیر) و در طول ۹۴فرسنگ و نیم(۱) ساختن. نگاهداری و اداره كردن دوهزار و پانصد كیلومتر «راه شاهی» از افتخارات ایرانیان دوران داریوش اول است كه در سال ۵۲۱ پیش از میلاد به سلطنت رسیده، البته قسمتهایی از این راه بزرگ پیش از داریوش اول وجود داشته است، اما قدرت داریوش اول و ایرانیان عصر او بود كه قطعات كوره راهها را به راه بزرگ شاهی در ۲۵قرن پیش تبدیل كرد. همانطور كه امروز معمول است «راه شاهی» نیز از خارج شهرها میگذشته است تا نگاهداری آن دشوار نبوده و به اعمال نیروی زیاد نیاز نباشد.(۲) تا جایی كه تاریخ نشان میدهد، «راه شاهی» اولین راه مستقلی است كه در دوران باستان به وجود آمده است و چون از داخل شهرها نمیگذشت شورشیان و كشورگشایان نمیتواستند از آن برای رسیدن به هدف خود استفاده كنند. پس از بسط قدرت چین در سرزمینهای غربی راه تجارت چین با مغرب باز شد و تجارت چین با كشورهای غربی كمكم توسعه یافت تا حدی كه عدلهای ابریشم چین پس از سه سال صرف وقت و پیمودن حدود ۱۰هزار كیلومتر راه به رم میرسید. راه ابریشم از دروازه یشم (Jane) نفریت (Nephrit) «به چینی Ju» شروع میشد و از دو طریق تورفان (راه شمالی) و ختن (راهجنوبی) به كاشغر میرسید و از آنجا به سمرقند و از سمرقند به مرو و بلخ رفته و از طریق شمال ایران به آسیای صغیر و رم منتهی میگشت. ختن باستانی شهری اسرارآمیز بود كه چینیها آن را یوتین (Yu-tien) یا شهر غربی مینامیدند. راه شمال كه از تورفان میگذشته كمتر كاوش شده با این حال با پیدا شدن قلعههایی كه در اثر كاوش باستانشناس معروف سراورل اشتین (Aurel Stien) انگلیسی نمایان شده مسیر راه شمالی معلوم شده است. به هر حال هر دو راه در كاشغر به هم میرسیدند و از آنجا راه ابریشم به طرف فرغانه میرفته است. مدت سفر بین چین (از دروازه ابریشم در دیوار چین) تا كاشغر از طریق تورفان (راه شمال) هشت هفته و از طریق لولان(Lou-lan) و وایلی (Way-li) هفت هفته طول میكشیده و هر دو راه به كاشغر منتهی میشده و از آنجا به فرغانه میرفته است. در فرغانه كالاهای تجاری فروخته میشد و یا با كاروان جدید از راه سمرقند و مرو و شمال ایران به پالمیر در آسیای صغیر حمل میشد و یا از مرو به بلخ، هرات به نیشابور و سپس باز به آسیای صغیر منتقل میشده است. (كاروان از بلخ از راه دره خلم و سمنگان و اندرآب به هندوستان میرفته). بهتر است دنباله راه ابریشم را همراه حكیم ناصرخسرو مروی (۴۱۴هجری) برویم. او در سفر مكه خود از مرو به سرخس، نیشابور، جوین، دامغان، سمنان، خوار، آفریدون (آپرین امروز)، ری، قزوین، خرزوپل (هرزوپل نزدیك منجیل) خندان سمیران (شمیران مركز طارم) سرآب، اوجان (سعیدآباد امروز) تبریز، مرند، خوی، وان و از آنجا به آسیای صغیر رفته است. ● برجهای خبررسانی (۳) آنهایی كه در بیابانهای ایران در امتداد شاهراههای قدیم سفر كردهاند به تپههای مصنوعی برخوردهاند كه به فاصلههای مساوی از همدیگر قرار دارند. نزدیكترین این تپهها به تهران رشته تپهای است كه از ری (حدود فیروزآباد امروز) به طرف شرق از شمال ورامین به ایوانكی میرود و رشته غربی دنبال راه قدیم قزوین- ری قرار دارد. این تپهها باید باقیمانده برجهای خبررسانی دوران هخامنشی باشند. در دیوارهای «جانپناه» دور بام برج به طرف برجهای همسایه سوراخهایی وجود داشته است. روش خبررسانی به این شكل بوده كه در شب روی بام برج آتش میافروختند و با بستن و بازكردن سوراخها و قطع و وصل آن به برجهای همسایه علامت میدادند و خبر میرساندند. این همان كاری است كه پس از ۲۳قرن «مورس» با قطع و وصل جریان برق انجام داده و اساس صنعت تلگراف امروزی شده است. ● كاروانسراهای شاهعباسی شاه عباس بزرگ برای توسعه اقتصادی كشور پهناور خود شبكه راه منظم و امنی به وجود آورد. گرچه خیلی از كاروانسراها و راهها پیش از دوران سلطنت وی ساخته شده بود، اما در اثر قرنها بیتوجهی دیگر قابل استفاده نبود، به فرمان شاه عباس تمام راهها مرمت شد و برای آسایش كاروانیان كاروانسراهای قدیمی مرمت شدند و یا كاروانسراهای جدیدی ساخته شد. كاروانسراهایی كه در دوران شاهعباس ساخته شد یك حیاط داخلی، یك حیاط خارجی و یك ردیف ساختمان بین آن دو داشت. كاروان به حیاط داخلی وارد میشد و در ایوانهای دور محوطه باراندازی میكرد. از نمونههای كاروانسراهای شاهعباسی دو كاروانسرای مورچهخوار و مهیار یكی در شمال و دیگری در جنوب اصفهان را میتوان نام برد. ● شاهراههای قدیمی ایران با تغییر مراكز قدرت سیاسی در طول تاریخ ایران اهمیت راهها نیز تغییر كرد. با این حال مسیر شاهراهها بر پایه اصول اقتصادی تقریبا ثابت مانده و امروز هم اساس طرح شبكه راههای ایران است. شاهراههای اصلی ایران قدیم به طور كلی به شرح زیر بودهاند: الف) راههای منشعب از همدان ۱ ) راه شمالی: از همدان به سهروردی و از آنجا به زنجان (سنگان) امتداد داشت. در زنجان راه دو شعبه میشد یكی راه طارم و دیگری راه میانه: راهی كه از زنجان به طارم میرفته، در طارم شعبهای به طرف خلخال و اردبیل و رشته دیگر به دره سفیدرود سرازیر میشد و در امتداد سفیدرود به گیلان و انزلی منتهی میشد و از آنجا به باكو میرفت. ۲ ) راهغربی: از همدان به اسدآباد و خندان و كنگاور و بوكان میرفته و از این محل از طریق خانقین به بغداد منتهی بود. ۳ ) راه جنوبی: از راه غربی در بوكان جدا شده به نهاوند و ورود كرد (بروجرد) منتهی و پس از عبور از تنگه ملاوی كه خرابه راهشاهی و پل دختر در آن هنوز باقی است از پل گاومیشان (نزدیك به محل ریختن آبكشكان به سمیره) گذشته به سمیره متصل میشد و از انتهای جنوبی تنگه ملاوی راه شوش جدا میشده است. ۴ ) راه جنوب شرقی: از جنوب بروجرد به گلپایگان و از آنجا به اصفهان میرفته است. ۵ ) راه شرقی: از همدان به كوریجان و مزدكان (مزلقان امروز) میرفته، در مزدكان راه دو شعبه میشده یكی به زرند و ری میرفته و دیگری به ساوه و آوه و قم متصل میشده است. ب) راههایی كه از اصفهان جدا میشدهاند ۱ ) راهشمالی: از اصفهان به مورچهخوار و جوشقان میرفته و پس از گذشتن از گردنه كهرود (قهرود) به كاشان میرسیده، در كاشان راه دو شعبه میشده یكی از طرفین كویر به خوار و از آنجا به خراسان میرفته و دیگری به قم متصل میشده است. ۲ ) راه شمال غربی: از اصفهان از طریق گلپایگان به همدان و لرستان میرفته است. ۳ ) راه جنوب غربی: از اصفهان به دهكرد (شهركرد امروزی) میرفته و از آنجا پس از عبور از آب كارون (حدود پل شالو) و ایزه (مالمیر) به شوش متصل میشده است. ۴ ) راه جنوبی: به غیر از راهی كه از لنجان به فارس میرفته راه معمور دیگری از اصفهان به لنجان و لوردكان میرفته پس از عبور از تنگههای كهكیلویه به ارجان ( اركان نزدیك بهبهان امروز) میرسیده از آنجا به بندر مهرویان منتهی میشدند. ج) راههای خراسان: راههایی كه از بلخ(مزار شریف امروز) و مرو و هرات و نیشابور منشعب میشدند: ۱ ) راه بلخ به هندوستان: راه دره خلم به سمنگان (ایبك) بغلان، اندر آب به پروان یا فروان معمورتر بوده در پروان راه دو شعبه میشده یكی از طریق چاریكار و استالف به دره كابل و دیگری رو به جنوب غربی به بامیان میرفته است. راه مستقیم دیگری نیز بین بلخ و بامیان وجود داشته است. ۲ ) راه هرات به سیستان: از هرات سوی جنوب به ولایت اسفراز (اسبزار) و از آنجا به دنبال رود ارس كند به سبزوار و فراه و از فراه به سیستان میرفته است. ۳ - راه نیشابور به هرات: از طریق تربت حیدریه یا فریمان به باخرز و از آنجا دنبال هریرود به هرات میرفته است. ۴ ) راه نیشابور به شمال: از قوچان به اشكآباد (عشقآباد امروز) به سوی شمال امتداد داشته است. ۵ ) راه نیشابور به دریای خزر: از نیشابور به اسفراین میرفته. در آنجا راه دو شعبه میشده یكی از طریق گردنه فیروزه به بجنورد و دیگری از راه جنگل دنبال آب دهنه به این شكلی به تنكران به جرجان (نزدیك گنبد كاووس امروز) و از جرجان به سوی دریایخزر میرفته است. ۶ ) راه نیشابور به ری: از دشت جوین به قومس (راه ابریشم) یا از بیهق (سبزوار، خسروگرد، مزینان یا مسینان امروز) به قومس (شاهرود، دامغان، سمنان امروز) و از آنجا به خوار و از طریق سردره خوار به ری منتهی میشده است. ۷ ) راه نیشابور به جنوب: از طریق ترشیز (كاشمر امروز) یا تربت حیدریه به جویمند میرفته. در جویمند راه دو شعبه میشده یكی از طریق تون (فردوس امروز) و طبس (گلشن امروز) به یزد و نائین میرفته دیگری به قائن میرسیده است و در بیرجند راه دو شعبه میشده. یكی به سوی جنوب غرب از راههای بند به كرمان و دیگری به سوی جنوب به سیستان میرفته است. د ) راه كنار شمال: از جرجان (نزدیك گنبد كاووس امروزی) به استرآباد(۴) (گرگان امروزی) به خرگواران (اشرف سابق) و بهشهر امروزی به سارویه (ساری امروز) مامیتر (بارفروش سابق و بابل امروزی) به آمل به چالوس به تنكابن به لاهیجان و از آنجا به دیلمان و گیلان و از گیلان به خلخال آذربایجان میرفته است.(۵)
راه در جهان يکی است و آن راه راستی است(زرتشت) کانال تخصصی باستان شناسی https://t.me/joinchat/AAAAAD8uAfDJXZ2rj9jCWg
|
دوشنبه 17 آذر1393 - 5:33am |
|
|
باستانشناس
استاد باستان شناسی
تاریخ عضویت: یکشنبه 2 آذر1393 - 8:45pm پست: 1920 محل اقامت: همه جای ایران سرای من است
|
رود ها کلید دیگری در شناحت مکانهای باستانی و با ارزش هستند در طول تاریخ رودها باعث بوجود آمدن بزرگترین تمدنهای بشری شده اند
اروندرود :
اَروَندرود رودخانه پهناوری است در جنوب باختری ایران و در مرز ایران و عراق. اروندرود از همریزش رودهای دجله، فرات و سپس کارون پدید آمدهاست. دجله و فرات پیش از پیوستن به کارون در شهر قرنه در ۳۷۵ کیلومتری جنوب بغداد به هم میپیوندند. درازای اروندرود از قرنه تا ریزشگاه آن در خلیج فارس ۱۹۰ کیلومتر است.
ریزشگاه اروندرود در محل شهر ایرانی اروندکنار و شهر عراقی فاو است. اروند رود در شاهنامه چند بار بکار رفته و در کتب جغرافیایی بعد از اسلام نیز توصیف شدهاست اما در بعضی منابع گاهی اوقات توصیف اروند بر رود کارون دلالت دارد و در مواردی بر شط العرب یا اروند رود. در کتاب اوستا اگرچه از نام خلیج فارس بطور صریح نام برده نشده اما در مهر یشت در مبحث مهر یا میترا اشارهای نیز به اروند رود شدهاست که در آن دوره ارونگ گفته میشدهاست و چنین آمده: «دارنده دشتهای فراخ» و «اسبهای تیزرو» که از سخن راستین آگاه است و پهلوانی است خوش اندام و نبرد آزما، دارای هزار گوش و هزار چشم و هزار چستی و چالاکی یاد شده، کسی است که جنگ و پیروزی با اوست، هرگز نمیخسبد، هرگز فریب نمیخورد، اگر کسی با او پیمان شکند خواه در خاور هندوستان باشد یا بر دهنه شط ارنگ، از ناوک او گریز ندارد، او نخستین ایزد معنوی است که پیش از طلوع خورشید فنا ناپذیر تیز اسب بر بالای کوه هرا بر میآید و از آن جایگاه بلند سراسر منزلگاههای آریایی را مینگرد....
اروند واژهای پارسی میانهاست به معنی تیز و تندرو و در دوره باستان به همه طول رود دجله و اروندرود امروزی گفته میشد. اگر اروند را با تلفظ اوروند بخوانیم معنی آب رونده یا رودخانه معنی میدهد. نام دجله نیز عربیشده تیگره پارسی باستان است که تیگره نیز صورت کهن همان واژه تیز است.
تجن
رودخانه تجن، رودی است که در شرق شهرستان سرخس جاری است. این رود از تلاقی دو رود کشف رود و هریرود بوجود آمده است.رودخانه تجن بزرگترین منبع آب سطحی دشت سرخس می باشد. آب این رودخانه توسط پنج کانال به مصرف کشاورزی می رسد
زاینده رود
وجه تسمیه : علت نامگذاری این رود بدین جهت است که درطول مسیر خود باغات و کشتزارهای فراوانی را آباد و زنده می کند. به همین خاطر به این رود زنده رود نیز می گویند.
سرچشمه های اصلی زاینده رود : بزرگترین رودخانه|رودخانه مرکزی ایران،دو سرچشمه اصلی زاینده رود عبارتند از آب تونل کوهرنگ در زردکوه بختیاری و چشمه دیمه است.
سفیدرود
دومین رود بلند ایران سفیدرود است. نام باستانی آن رود آمارد بودهاست. از ترکیب دو رود شاهرود و قزل اوزن در شهر منجیل شکل میگیرد و تا ریختن به دریای خزر عرض استان گیلان را میپیماید.سرچشمه آن در کوه چهل چشمه کردستان است و بطرف مشرق رفته داخل ناحیه گروس می شود و در این محل شعبه دیگری بهمین اسم که از کوههای پنجهعلی در شمال غربی همدان جاری است ضمیمه آن میشود و درگروس و شعبات متعدد دیگری به آن پیوسته و بطرف شمال رفته به میانج میرسد و در آنجا شعبات قرانقو و میانه (میانج) و هشترود و آبهای کوه سهند و بزغوش را وارد آن میکند. پس از آن به جنوب شرقی برگشته و زنجانرود که سرچشمه آن از چمن سلطانیه است از ساحل یمین وارد آن می گردد.
بعد شعبات کوچک دیگر از کوههای طارم به آن ملحق شده وارد تنگه منجیل میشود و قبل از منجیل شاهرود که از الموت و طالقان سرچشمه میگیرد و طارم پائین (طارم سفلی) را مشروب میکندو به قزل اوزن پیوسته از این محل به بعد در همه جا سفیدرود نامیده میشود. و از منجیل تا ساحل دریا همه جا سفیدرود به سمت شمال شرقی جاری و جریانش سریع و مقدار آب آن زیاد است. از منجیل تا گندلانبستر آن بین دو کوه و بسیار باریک و از این نقطه ببعد دلتای وسیعی با شعبات زیاد تشکیل داده شعبه اصلی آن در حسنکیاده به دریای خزرمیریزد.
واژهشناسی و تاریخچهٔ نام
این رود را نوشتههای گوناگون سپیدرود،اسفیدرود،اسبیذروذ،سپیذروذ و سفیدرود خواندهاند. این نام از دو ریشه سپید(در اوستایی spaêta؛در پارسی میانه سپت؛در سانسکریت sveta) و رود(در اوستا urûd؛در پارسی باستان rautah) ساخته شدهاست. همچنین بخشی از رود را که از آذربایجان میگذرد به ترکی قزلایرماق به معنای رود سرخ میخوانند. در کتاب نزهةالقلوب که در سال ۷۴۰ (قمری) نوشته شده این رود را به مغولی هولانموران خوانده که همان معنای نام ترکی آن را داراست.
در کتاب بندهش که به زبان پهلوی است از این رود نام برده شده که در آتورپاتکان است. نام این رود در روزگار هخامنشیان و سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان به نام قوم ایرانی که در کنارش میزیستند و آمارد (amardoi) اَمَرد (به یونانی amardus) خوانده میشدهاست. نام سپیدرود بایستی در دوره ساسانیان بر این رود گذارده شده باشد. بومیان شهر رودبار به آن اسپه می گویند که در گویش دیلمی همان سفید معنی می دهد.
رود سیوند
رود سیوند از ارتفاعات خسرو شیرین اقلید فارس سرچشمه میگیرد وپ س از عبور از دشت پاسارگاد و تنگه بلاغی و سیوند به رود کر پیوسته و با تشکیل رود پلوار(کلوار) به دریاچه بختگان می ریزد.
این رود از میان شهر تاریخی استخر وشاخه ای از آن به تخت جمشید می رفته و آب شهر استخر و تخت جمشید از این رود فراهم می گشته از این رو رود سیوند رودی مقدس نزد ایرانیان بشمار می رفته است.سنگهای تخت جمشید بوسیله این رودخانه از معدن سنگ سیوند برده شده است.
آب نمای سیوندپرد( پل) هخامنشی سیوند امامزادگان ابراهیم وسلطان کرم سیوندتنگه بلاغی شهرباستانی استخروجنگلهای سیوندوکوچه باغهای سیوند از جمله آثار توریستی وتاریخی کناره این رود محسوب می شوند.از زمان های قدیم تا به حال سدهای زیادی بر روی این رود بویژه در تنگه بلاغی ساخته شده است.سد سیوند برروی این رودخانه ساخته شده است اطراف رودخانه را چم وکندل دربر گرفته که کندل امامزاده بزرگترین کندل آن میباشد.
این رود چندین دوسه که مهمترین وبزرگترین ؟آنها دوسه سیوند است ازدیگر دوسه ها می توان به دوسه قصر دشت دوسه دشتبال دوسه زنگی آباد ودوسه سیدگه اشاره کرد.رودسیوند داری قم وشیتوهای عمیق وخطرناکی است که از مهمترین انها می توان به قم اسوری قم وردی قم وشیتوی امامزاده قم عبادی قم سربندوقم و شیتوی سلطان کرم اشاره کرد.خصوصیت بارز رودخانه سنگریزه ای وماسه ای بودن وپوشش غالب درخت های بید وگزوبوته های نوند (اسفند) کاشنی وخارشتر در حاشیه آن است.دراطراف رودخانه درنا اردک وحشی شانه بسر لاک پشت خرچنگ و دال دیده می شود.پرنده نادر این منطقه فلامینگو سیوندی است که نسل آنرو به انقراض است.
قزل اوزن
«قزل اوزن» نامی است ترکی و از دو جزء «قزل» به معنای «سرخ» یا «طلا»، و «اوزن» به معنای «شناور» تشکیل شده است. معنای دقیق آن روشن نیست و گمان زده شده است که به معنای «رودی که در آن طلا شناور است»، یا «رودی که به رنگ سرخ شناور است» و حتی «رودی که در آن ماهی قزل آلا شناور است» گفته شده است.
نام تاریخی این رود در منابع یونان باستان آماردوس (به نام قوم آمارد) بوده است. در منابع اسلامی آن را نهرالابیض (=سپیدرود) خواندهاند و در سدههای میانه تمام این رود به نام سپیدرود یا سفیدرود معروف بود ولی بعدها فقط به بخشی از آن که از منجیل تا دریای خزر فراردارد سفیدرود میگفتند. فرهنگستان ایران نام سفیدرود را برای تمام این رود مقرر کرد ولی اکنون از سرچشمه تا منجیل به آن قزل اوزن میگویند.
این رودخانه از ارتفاعات چهلچشمه استان کردستان سرچشمه گرفته و پس از عبور از منطقه گروس و جذب روخانههای متعدد وارد جلگه خمسه شده و رودخانههای زنجانرود و ابهرچای را ضمیمه خود ساخته و به مسیر خود ادامه داده و در حدود پلدختر وارد تنگه کوهستانی قافلانکوه شده و از کنار این کوهستان گذشته و نرسیده بشهر میانه رودخانههای قرانقور، آیدوغموش و هشترود را که بالاخره به میانهرود میپیوندند و از غرب بشرق جریان دارند ضمیمه خود ساخته و در این محل در عرض جغرافیائی ۳۷ درجه و ۲۶ دقیقه عرض شمالی و ۴۷ درجه و ۵۱ دقیقه طول شرقی بمسیر خود ادامه داده و تقریباً در برابر «میانه» بسوی مشرق قوسی زده و از کنار ارتفاعات ماسوله جاریست. قزلاوزن در جنوب استان گیلان در درون آب دریاچه سد سفیدرود به رودخانه بزرگ شاهرود پیوسته و تشکیل رودخانهای به نام سفیدرود میدهد.
رود کارون
رود کارون پرآبترین و بزرگترین رود ایران است. این رود با طول ۹۵۰ کیلومتر طولانیترین رود و همچنین تنها رود ایران است که بخشی از آن قابل کشتیرانی است. در حاشیه این رود تمدنهای بزرگی از ایران شکل گرفته است. سرچشمه کارون، آبکاج، از زرد کوه بختیاری است و پس از عبور از مناطق کوهستانی و پر پیچ و خم، در منطقهای به نام گتوند وارد دشت خوزستان میشود. رود کارون در شمال شوشتر به دو شاخه تقسیم میشود که در جنوب شوشتر به یکدیگر متصل میشوند. شاخه مهم کارون، رود دز است که در شمال اهواز به رود کارون ملحق میشود. رود کارون در مرز ایران و عراق، به اروند رود پیوسته و روانه خلیج پارس میشود.
پیچ و خمهای موجود در سر راه این رود، خوزستان را به جلگهای بینظیر تبدیل کرده است. سدهای مختلفی بر روی این رودخانه ساخته شدهاند که مهمترین آنها، سدهای کارون ۱، کارون ۳، کارون ۴، مسجد سلیمان و در پایینتر، سدهای شوشتر-عقیلی و گتوند میباشند.
کرخه
کَرخه نام رودخانهای است در جنوب غربی ایران در استان خوزستان. رودخانه کرخه از شمال به سوی جنوب جریان دارد و پس از گذر از کنار آثار شوش باستان به سوی باختر تغییر مسیر میدهد. در چهل کیلومتری شمال اهواز مسیر آن دوباره تغییر کرده و وارد عراق میشود. کرخه در عراق به رودخانهای که از پیوستن دجله و فرات پدید آمده میپیوندد. کرخه 900 کیلومتر طول دارد.
بزرگترین سد ایران بر روی رود کرخه ساخته شده و سد کرخه نام دارد. نام کرخه نامی بسیار باستانی است و نام منطقه و حکومتی کهن در جنوب خوزستان بوده است.
رودخانه بهمدی (جاسک)
رودخانه بهمدی واقع در بخش مرکزی شهرستان بندر جاسک استان هرمزگان ، یکی رودخانه از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران است. «رودخانه بهمدی» (جاسک) ، یک رود فصلی به طول ۳۰ کیلومتر و مسیر کلی جنوبی است که از ۴۰ کیلومتری شمال شهرستان ( جاسک) سرچشمه میگیرد و رودخانه زیانی به آن میریزد و از روستای بهمدی میگذرد. ازمناطق زیبا و گردشگری شهرستان جاسک به شمار میآید.
کشف رود
کشف رود، در میان دره کشف رود خراسان رضوی جاری است. این رودخانه از مشرق به شهر قوچان و از کوه های هزار مسجد و بینالود سرچشمه می گیرد. طول رودخانه کشف رود 290 کیلومتر است و پس از ادامه مسیر، در محل پل خاتون سرخس، به رودخانه هریرود می پیوندد و از آنجا به بعد، رودخانه تجن نام گرفته و به سمت ترکمنستان ادامه می یابد و در ریگزارهای ترکمنستان فرو می رود.
رودخانه مهران
رودخانه مهران نام رودخانهای است در جنوب ایران و یکی از نقاط دیدنی استان هرمزگان است.
این رودخانه آبش شور است،در ایام بارندگی از جم و ریز آب از فراز کوهها ودرهها به رودخانه سرازیر میشود، همچنین از کوههای منطقه اسیر و لامرد عبور میکند و ازانتهای غربی شهرستان بستک یعنی ابتدای فرامرزان و در دهستان کمشک وارد بخش بستک و از شمال شهر جناح گذشته بسمت جنوب ومشرق منحرف شده از جنوب صحرای خلوص و دهستان هرنگ وارد بخش کوخرد میشود , واز جنوب دهستان کوخرد میگذرد و در منقطهای بنام برمه چشمهای در شمال باغ زرد عبور مینماید و در زیر کوهی معروف به کوه پل تیر، کوه خآب و از جنوب منطقه خادون و روستای آسو و از نقطهای بنام مهران که گذار راه سراسری لار به بندر لنگه در آن واقع است عبور کرده و در دهستانهای لمزان و دژگان ادامه پیدا نموده و در محلی معروف به پل غار به خلیج فارس میریزد. «بندری» از طرف جنوب رودخانه واقع شدهاست.
راه در جهان يکی است و آن راه راستی است(زرتشت) کانال تخصصی باستان شناسی https://t.me/joinchat/AAAAAD8uAfDJXZ2rj9jCWg
|
دوشنبه 17 آذر1393 - 5:46am |
|
|
bad tiger
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: پنج شنبه 1 خرداد1393 - 4:30pm پست: 534
|
درود خدا بر باستان شناس عزیز خیلی شرایط دیگر نیز هستند که یکی از مهمترین انها چشمه ها هستش که در دید کلی میشه گفت هر جا اب هست ابادی هم هست و بعد دشت ها مکان هایی و یا کوههایی که شکار گاه بودند کوههایی مرتفع که دید کلی به منطقه ی اطراف داشته باشد و گه گاه مناطق اب و هوایی یکی دیگر صعب العبور بودن مناطق در بسیاری از مکان هایی که صعب العبور هستند تمدن هایی بسیاری وجود داشتند و همچنین مکانهایی برای اختفاء در دید کلی تجسس هر منطقه ای رو میشه با توجه به شرایط زیست محیطی و نیازهای زندگی اون افراد طبقه بندی کرد و شاید... بسیار ممنون
این نیز بگذرد
|
چهارشنبه 19 آذر1393 - 5:12am |
|
|
باستانشناس
استاد باستان شناسی
تاریخ عضویت: یکشنبه 2 آذر1393 - 8:45pm پست: 1920 محل اقامت: همه جای ایران سرای من است
|
bad tiger نوشته است: درود خدا بر باستان شناس عزیز خیلی شرایط دیگر نیز هستند که یکی از مهمترین انها چشمه ها هستش که در دید کلی میشه گفت هر جا اب هست ابادی هم هست و بعد دشت ها مکان هایی و یا کوههایی که شکار گاه بودند کوههایی مرتفع که دید کلی به منطقه ی اطراف داشته باشد و گه گاه مناطق اب و هوایی یکی دیگر صعب العبور بودن مناطق در بسیاری از مکان هایی که صعب العبور هستند تمدن هایی بسیاری وجود داشتند و همچنین مکانهایی برای اختفاء در دید کلی تجسس هر منطقه ای رو میشه با توجه به شرایط زیست محیطی و نیازهای زندگی اون افراد طبقه بندی کرد و شاید... بسیار ممنون درود ممنون,حق با شماست سایر موارد هم توضیح داده خواهد شد
راه در جهان يکی است و آن راه راستی است(زرتشت) کانال تخصصی باستان شناسی https://t.me/joinchat/AAAAAD8uAfDJXZ2rj9jCWg
|
چهارشنبه 19 آذر1393 - 4:57pm |
|
|
bad tiger
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: پنج شنبه 1 خرداد1393 - 4:30pm پست: 534
|
باستانشناس نوشته است: bad tiger نوشته است: درود خدا بر باستان شناس عزیز خیلی شرایط دیگر نیز هستند که یکی از مهمترین انها چشمه ها هستش که در دید کلی میشه گفت هر جا اب هست ابادی هم هست و بعد دشت ها مکان هایی و یا کوههایی که شکار گاه بودند کوههایی مرتفع که دید کلی به منطقه ی اطراف داشته باشد و گه گاه مناطق اب و هوایی یکی دیگر صعب العبور بودن مناطق در بسیاری از مکان هایی که صعب العبور هستند تمدن هایی بسیاری وجود داشتند و همچنین مکانهایی برای اختفاء در دید کلی تجسس هر منطقه ای رو میشه با توجه به شرایط زیست محیطی و نیازهای زندگی اون افراد طبقه بندی کرد و شاید... بسیار ممنون درود ممنون,حق با شماست سایر موارد هم توضیح داده خواهد شد درود و خسته نباشید موفق باشید دوست عزیز مولا یارت
این نیز بگذرد
|
پنج شنبه 20 آذر1393 - 5:29am |
|
|
باستانشناس
استاد باستان شناسی
تاریخ عضویت: یکشنبه 2 آذر1393 - 8:45pm پست: 1920 محل اقامت: همه جای ایران سرای من است
|
مناطق بسیار مهم در دوران حکومت ساسانیان
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
راه در جهان يکی است و آن راه راستی است(زرتشت) کانال تخصصی باستان شناسی https://t.me/joinchat/AAAAAD8uAfDJXZ2rj9jCWg
|
جمعه 21 آذر1393 - 4:43am |
|
|
باستانشناس
استاد باستان شناسی
تاریخ عضویت: یکشنبه 2 آذر1393 - 8:45pm پست: 1920 محل اقامت: همه جای ایران سرای من است
|
امپراطوری آشور یکی از حکومت های مهم در هزاره اول و دوم قبل از میلاد بود در نقشه های زیر ردپای حکومت آشور رو در داخل خاک ایران و نقاط مهم ایران در دوران آشوریان را مشاهده می کنید آشوریان دارای آثار سنگی,فلزی و کتیبه های بسیار زیبا و ارزشمندی بودند
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
راه در جهان يکی است و آن راه راستی است(زرتشت) کانال تخصصی باستان شناسی https://t.me/joinchat/AAAAAD8uAfDJXZ2rj9jCWg
|
جمعه 21 آذر1393 - 8:28pm |
|
|
باستانشناس
استاد باستان شناسی
تاریخ عضویت: یکشنبه 2 آذر1393 - 8:45pm پست: 1920 محل اقامت: همه جای ایران سرای من است
|
محدوده اوراتورها در داخل مرز ایران اوراتورها در دوران حکومت خود در قسمتی از استانهای آذربایجانشرقی-غربی-کردستان قلمرو داشتند با ارزشترین آثار این قوم کتیبه ها و اشیا مفرغی آنها هست دوره حکومت:هزاره اول ق.م
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
راه در جهان يکی است و آن راه راستی است(زرتشت) کانال تخصصی باستان شناسی https://t.me/joinchat/AAAAAD8uAfDJXZ2rj9jCWg
|
شنبه 22 آذر1393 - 3:44pm |
|
|
Amanj
کاربر فعال
تاریخ عضویت: جمعه 14 آذر1393 - 10:00pm پست: 69
|
|
شنبه 22 آذر1393 - 3:47pm |
|
|
shayanii
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 مهر1393 - 9:16am پست: 378 محل اقامت: همه جای ايران سرای من است
|
باستانشناس نوشته است: محدوده اوراتورها در داخل مرز ایران اوراتورها در دوران حکومت خود در قسمتی از استانهای آذربایجانشرقی-غربی-کردستان قلمرو داشتند با ارزشترین آثار این قوم کتیبه ها و اشیا مفرغی آنها هست دوره حکومت:هزاره اول ق.م درودبر استادباستانشناس عزیز
|
سه شنبه 14 بهمن1393 - 4:28am |
|
|
|