نویسنده |
پیغام |
bad tiger
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: پنج شنبه 1 خرداد1393 - 4:30pm پست: 534
|
داستان من خیلی طولانیه چند سال پیش رفتم خارج از کشور زندگی میکردم با خیلیا سرو کله زدم بعضی هاشون تو این کار بودن یارو بود که عکس اجناسش رو نشونم میداد برق سه فاز از چشام میپرید دنیایی بود خلاصه ما بعده مدتی برگشتیم ایران بعد یه مدت چشتون بد نبینه عاشق شدیم اونم دختری که شرایطم بهش نمیخورد تنها دلیلی که میتونست این وصلت رو اکی کنه پول بود اما پوله خودم بابام پولداره پدر بزرگم مالک بود اما پول بابام فایده نداشتو دختره فشار میاورد و خانوادم نا راضی تا اینکه یاده یک باغمون افتادم یکی از چندین باغ پدرم که کادوی تولد برا مامانم بود یک سنگ بزرگ تو این باغه با یک جوغن خوش تراش و عمیق خلاصه میدونستم یکی از دوستان تو این کاره هماهنگ کردم البته خانوادم از این موضوع بی خبر هستن و به دلیل مشکلاتی که با خانوادم پیدا کردم زیاد حمایت نمیشدم بعد یه مدت که کل فکر و زندگیم شد این موضوع عشق ما پرید از اون روز قسم خوردم که تو این کار موفق بشم نه واسه خودم واسه کسایی که دستشون خالیه و دستشون رو بگیرم عموهام میلیاردرن فقط یکیش پول نقد زیاد نداره اما ملک داره این پسر عموم پشت کنکوره سر هر حفاری میرم قیافه این پسر عموم و خیلی های دیگه میاد جلو چشام خلاصه بعد یه مدت یه دسگاه دار اشنا پیدا کردم یه ادم میان سال اما خوش قلب واسه خیلیا مجانی دسگاه میزد من و این بنده خدا یه مدت همکار شدیم واسه خیلیا مجانی دسگاه زدیم که یه روزی گیرشون بیاد واسه خیلی از دوستام هم مجانی دسگاه زدیم بدون سهم که دسگاه زدن همانا و اتمام رفاقت همانا این مدت که تو این کارم احساس میکنم نفرینی تلسمی چیزی شدم تنها شدم کسی که نصف این شهر رفیقش بود الان سالی یه بار گوشیم زنگ میخوره کلا غمگینم هههه چند روزه با این جمع صمیمی و این تالار اشنا شدم مطالبتون این چند روز تنها دلخوشیم و سرگرمیم بود ممنون از همه اما بازم به عشق کمک به دیگران تو این کارم و واقعا علاقه دارم اما همیشه پشیمونم که اومدم تو این کار چون خیلی ها رو از دس دادم و فهمیدم خیلیا که اطرافم بودن چقد پست بودن شرمنده که طولانی شد مولا یار همگی
این نیز بگذرد
|
یکشنبه 4 خرداد1393 - 5:24am |
|
|
keyhanjam
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: پنج شنبه 3 بهمن1392 - 7:27pm پست: 789 محل اقامت: خراسان
|
جالب بود
شنیدن کی بود مانند دیدن
|
یکشنبه 4 خرداد1393 - 2:45pm |
|
|
مهدی6
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: جمعه 11 مرداد1392 - 9:25am پست: 246
|
دوست خوبم ازم دلگیر نشی ولی فکر کنم خودتو دور زدی اب در کوزه ................
|
یکشنبه 4 خرداد1393 - 5:23pm |
|
|
bad tiger
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: پنج شنبه 1 خرداد1393 - 4:30pm پست: 534
|
مهدی6 نوشته است: دوست خوبم ازم دلگیر نشی ولی فکر کنم خودتو دور زدی اب در کوزه ................ داداشه عزیز میدونم_اما مجبور شدم
این نیز بگذرد
|
یکشنبه 4 خرداد1393 - 7:44pm |
|
|
Dustin hoffman
کاربر فعال
تاریخ عضویت: جمعه 26 اردیبهشت1393 - 9:31pm پست: 55
|
سلام ببر بد یه جوغن به اندازه همونی که تو باغتون بود تو قلب منه اینجا خیلی ها خراب رفاقت و مردی و نامردی هستند تا بوده همین بوده زیاد بهش فکر نکن چون سلول های خاکستری مغزت اذیت میشه
|
دوشنبه 4 خرداد1393 - 1:28am |
|
|
bad tiger
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: پنج شنبه 1 خرداد1393 - 4:30pm پست: 534
|
Dustin hoffman نوشته است: سلام ببر بد یه جوغن به اندازه همونی که تو باغتون بود تو قلب منه اینجا خیلی ها خراب رفاقت و مردی و نامردی هستند تا بوده همین بوده زیاد بهش فکر نکن چون سلول های خاکستری مغزت اذیت میشه داداش اینقد بهش فک نمیکنم که تل ساعت 4:30 خواب بودم هههه داستان تو چیه داداش
این نیز بگذرد
|
دوشنبه 5 خرداد1393 - 4:25pm |
|
|
سورنا
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: شنبه 23 آذر1392 - 6:18pm پست: 793
|
شما ک بابات پولداره چرا کمکت نمیکنه??
شهریاری که نداند شب مردمانش چگونه به صبح میرسد گورکن گمنامیست که دل به دفن دانایی بسته. نقل از گزنفون *** کورش بزرگ***
|
دوشنبه 5 خرداد1393 - 4:34pm |
|
|
Dustin hoffman
کاربر فعال
تاریخ عضویت: جمعه 26 اردیبهشت1393 - 9:31pm پست: 55
|
ای بابا از کجاش بگم از چه نمونه بی معرفتی و نامردی برات بگم عمه و دایی و عمو و پدر و پدربزرگ پول داشته باشند مال خودشونه وقتی میری پشت باجه موجودی میگیری اون پولیه که تو داری نه اونی که تو حساب باباته
|
دوشنبه 5 خرداد1393 - 6:34pm |
|
|
Dustin hoffman
کاربر فعال
تاریخ عضویت: جمعه 26 اردیبهشت1393 - 9:31pm پست: 55
|
دوست عزیز ببر غران تمام مشکلات شما بر میگرده به حساب بانکیتون اگر پر باشه هم شادی و هزار تا بادمجون دور قاب چین هم دورت اگر خالی باشه که پیر پیر هستی اگر تا حالا به نتیجه نرسیدی مطمئن باش که راه را اشتباه رفتی راه های رسیدن به خدا زیاده اگر هنوز دوست داری این کار را ادامه بدی بگو تا یه سری تجربیات سخت ولی گرانبها را بهت انتقال بدم
|
دوشنبه 5 خرداد1393 - 6:44pm |
|
|
سورنا
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: شنبه 23 آذر1392 - 6:18pm پست: 793
|
آقای tiger منظورم با ایشون بود ک بابات پولداره کمکت نمیکنه چرا. پدر ادم هرچیم باشه بالاخره واسه فرزندش هست دستشو میگیره اگ ب پسرش کمک نکنه میخواد ب کی کمک کنه پس! آقای داستین بفرمایید تجاربتونو استفاده کنیم
شهریاری که نداند شب مردمانش چگونه به صبح میرسد گورکن گمنامیست که دل به دفن دانایی بسته. نقل از گزنفون *** کورش بزرگ***
|
دوشنبه 5 خرداد1393 - 11:14pm |
|
|
|