نویسنده |
پیغام |
kamal857
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: سه شنبه 19 شهریور1392 - 11:29am پست: 452
|
دیوث در عربی یه معنی میده ، دیوس هم یه کلمه فارسیه. این کجا و ان کجا. بحث اعراب نیست ،بحث دین اسلامه،چون پیغمبر اسلام فرمودند دیوث در اسلام جایی ندارد ، دیوث هم یعنی :کسی که زنش ارایش کرده و با پوشش نامناسب رو در بازار می گردونه.
|
سه شنبه 28 بهمن1393 - 12:41pm |
|
|
reza68
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 2 تیر1393 - 1:29pm پست: 1225 محل اقامت: بهشت ایران
|
کمال جان همه حرف منم همینه که این دو کلمه هردو از نظر تلفظ تقریبا یکسانه ولی از نظر املایی و معنی کلمه باهم فرق دارند. متاسفانه دوستان به این موضوع توجه نمیکنند. اینا همش سیاسته که میخوان ذهنیت ایرانی ها رو خراب کنند.
|
سه شنبه 28 بهمن1393 - 1:19pm |
|
|
kobani
کاربر فعال
تاریخ عضویت: سه شنبه 15 مهر1393 - 11:49am پست: 128
|
سلام زنده باد رضا و دلتا فورس عزیز مطالبتون واقعا جالبه
اغلب مردم به نیت فهمیدن گوش نمی دهند , آنها گوش میدهند که جواب دهند.
|
سه شنبه 28 بهمن1393 - 11:59pm |
|
|
reza68
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 2 تیر1393 - 1:29pm پست: 1225 محل اقامت: بهشت ایران
|
امریکا برف اومده یک متر، بعد مجری تلویزیون میگه : نزول بلاهای آسمانی آمریکا را فلج کرد. بعد تو خوزستان طوفان گرد و خاک بپا شده ؛ اونوقت مجری تلوزیون میگه: خوزستان باز بوی تربت کربلا گرفت.... مارو چی فرض کردن آااااااخه...
|
چهارشنبه 29 بهمن1393 - 4:58pm |
|
|
reza68
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 2 تیر1393 - 1:29pm پست: 1225 محل اقامت: بهشت ایران
|
قانون فوتبال دوران کودکی رو یادته؟
1. اونیکه از همه چاقتتر بود، همیشه دروازبان بود.
2. همیشه اونی که مالک توپ بود، میگفت کی بازی میکنه کی نه.
3. زیاد قسم میخوردی پنالتی بود، قسم نمیخوردی پنالتی نبود.
4. بازی زمانی تموم میشد که همه خسته میشدن.
5. مهم نبود که بازی چند چنده. هر کی گلِ آخر بازی رو میزد، برنده بود.
6. داور هم که کشک بود.
7. اگه یه موقع توپ گیر نمیومد، یه جورابی, یه دبه پلاستیکی, یه چیزی بالاخره توپ بود.
8. اگه تو یارکِشی آخر انتخاب میشدی، دیگه امیدی واسه زندگی نبود.
9. لحظه ای که توپ میرفت زیر ماشینی که در حال حرکت بود, پر استرس ترین لحظه زندگی بود.
10. وقتی مالک توپ عصبانی میشد، بازی تموم میشد.
11. دختر همسایه از کوچه رد میشد، همه رونالدینیو میشدن.
12. کفشت، پیرهنت پاره میشد، کتکای شب رو نگو.
13. مسابقه با تیم کوچه بغلی, مثل لشکر کشی هیتلر به لهستان بود.
آره, یادش بخیر. ای کاش میشد بازم برگشت به همون دوران. همون دورانی که معرفت و سادگی و انسانیت, حرف اول رو میزد.
ولی حالا چی....
|
پنج شنبه 30 بهمن1393 - 11:02am |
|
|
غضنفر
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: یکشنبه 28 دی1393 - 12:39pm پست: 1344
|
reza68 نوشته است: قانون فوتبال دوران کودکی رو یادته؟
1. اونیکه از همه چاقتتر بود، همیشه دروازبان بود.
2. همیشه اونی که مالک توپ بود، میگفت کی بازی میکنه کی نه.
3. زیاد قسم میخوردی پنالتی بود، قسم نمیخوردی پنالتی نبود.
4. بازی زمانی تموم میشد که همه خسته میشدن.
5. مهم نبود که بازی چند چنده. هر کی گلِ آخر بازی رو میزد، برنده بود.
6. داور هم که کشک بود.
7. اگه یه موقع توپ گیر نمیومد، یه جورابی, یه دبه پلاستیکی, یه چیزی بالاخره توپ بود.
8. اگه تو یارکِشی آخر انتخاب میشدی، دیگه امیدی واسه زندگی نبود.
9. لحظه ای که توپ میرفت زیر ماشینی که در حال حرکت بود, پر استرس ترین لحظه زندگی بود.
10. وقتی مالک توپ عصبانی میشد، بازی تموم میشد.
11. دختر همسایه از کوچه رد میشد، همه رونالدینیو میشدن.
12. کفشت، پیرهنت پاره میشد، کتکای شب رو نگو.
13. مسابقه با تیم کوچه بغلی, مثل لشکر کشی هیتلر به لهستان بود.
آره, یادش بخیر. ای کاش میشد بازم برگشت به همون دوران. همون دورانی که معرفت و سادگی و انسانیت, حرف اول رو میزد.
ولی حالا چی.... افسوس و صد افسوس
خدايا مددی کن
|
پنج شنبه 30 بهمن1393 - 12:25pm |
|
|
kamal857
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: سه شنبه 19 شهریور1392 - 11:29am پست: 452
|
reza68 نوشته است: قانون فوتبال دوران کودکی رو یادته؟
1. اونیکه از همه چاقتتر بود، همیشه دروازبان بود.
2. همیشه اونی که مالک توپ بود، میگفت کی بازی میکنه کی نه.
3. زیاد قسم میخوردی پنالتی بود، قسم نمیخوردی پنالتی نبود.
4. بازی زمانی تموم میشد که همه خسته میشدن.
5. مهم نبود که بازی چند چنده. هر کی گلِ آخر بازی رو میزد، برنده بود.
6. داور هم که کشک بود.
7. اگه یه موقع توپ گیر نمیومد، یه جورابی, یه دبه پلاستیکی, یه چیزی بالاخره توپ بود.
8. اگه تو یارکِشی آخر انتخاب میشدی، دیگه امیدی واسه زندگی نبود.
9. لحظه ای که توپ میرفت زیر ماشینی که در حال حرکت بود, پر استرس ترین لحظه زندگی بود.
10. وقتی مالک توپ عصبانی میشد، بازی تموم میشد.
11. دختر همسایه از کوچه رد میشد، همه رونالدینیو میشدن.
12. کفشت، پیرهنت پاره میشد، کتکای شب رو نگو.
13. مسابقه با تیم کوچه بغلی, مثل لشکر کشی هیتلر به لهستان بود.
آره, یادش بخیر. ای کاش میشد بازم برگشت به همون دوران. همون دورانی که معرفت و سادگی و انسانیت, حرف اول رو میزد.
ولی حالا چی.... ۱۴.سه تا کرنر میدادی ،پنالتی می گرفتیم.
|
پنج شنبه 30 بهمن1393 - 12:53pm |
|
|
delta force
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: سه شنبه 17 تیر1393 - 11:50am پست: 456
|
kobani نوشته است: سلام زنده باد رضا و دلتا فورس عزیز مطالبتون واقعا جالبه
به تعظیم مردم این زمانه اعتماد نکن , تعظیم آنان همانند خم شدن دو سرکمان است که هرچه به هم نزدیکتر شوند تیرش کشنده تر است. خشایار شاه
|
جمعه 1 اسفند1393 - 2:20pm |
|
|
delta force
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: سه شنبه 17 تیر1393 - 11:50am پست: 456
|
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
به تعظیم مردم این زمانه اعتماد نکن , تعظیم آنان همانند خم شدن دو سرکمان است که هرچه به هم نزدیکتر شوند تیرش کشنده تر است. خشایار شاه
|
جمعه 1 اسفند1393 - 2:22pm |
|
|
رهنما
کاربر فعال
تاریخ عضویت: سه شنبه 8 مرداد1392 - 2:12pm پست: 147
|
|
جمعه 1 اسفند1393 - 11:51pm |
|
|
|