جریان بعدی
ما در کل یه جایی زندگی مکنیم که جاتون خالی شخم میزنن مجسمه طلا در میاد.کوزه پر سکه در میاد.یه بار بارون اومده بود روی یه جا رو شسته بود یه انگشتر گرون قیمت گیر یکی افتاد(میلیونی میخوان نمیده) انواع و اقسام کوه هاش به اسم شاه ها و خان ها هستن و در کل فقط منتظر یه فلزیابیم .در تازه ترین مورد یه بچه کوچولوی 3 4 ساله یکی پیدا کرده که در پستهای بعدی جریانشو میگم خیلی جالبه
این جریان که میخوام براتون بگم مربوط به موقعی هست که من بچه بودم
یه چشمه داشتیم به اسم چشمه ایکس(بماند چشمه چی) که روش یه نشونهای خاصی داره و به یه شخص مذهبی نسبتش میدادن
خلاصه یه روز یه چوپان میره گلشو اونجا میبره و وقتی میخواد بیاد یکی از گوسفنداش نمیاد
هر چی داد میزنه و سنگ میندازه گوسفنده بلند نمیشه.میره که گوسفند رو بیاره تا میره پیشش گوسفنده که کنار همون چشمه که از داخل سنگ بیرون میومده خوابیده بوده فوری بلند میشه میره.با سم زمین رو کنده بود و یه تیکه نمد بیرون اومده بود.اونم میکنش میبینه یه قابلمه پر نقش و نگار از جنس فکر کنم طلا مالا مال پر از سکه طلا هست(مرد حلالی بود.موقع پیریش خودم دیدمش و باهاش صحبت کردم بنده خدا خیلی زحمت کش بود و بچه دار هم نمیشد.خدا بیامرزتش.حتی یه بار دیگه که با گله بود میبینه یه گنجشک رفت زیر سنگ.سنگ رو که برمیداره میبینه یه کوزه پر از سکه هست.حالا بقیه جریان بالایی که به ما ربط داره)
پدرم وقتی کوچیک بودم همیشه این جریان قابلمه سکه رو برام تعریف میکرد.نگو چی از دست دادیم و خبر نداشتیم.پدرمون داشت توی یکی از استانهای شمالی کار میکرد که یه مهندس صداش میزنه.میگه توی محل زندگی شما چشمه ای به نام چشمه ایکس وجود داره.پدرم میگه آره.میگه بریم سراغش که یه گنجینه بزرگ زیرشه(طرف نسخشو از اون ور کشور داشت!!!) به خاطر این به پدرم میگه چون فامیلیمون با جایی که زندگی میکنیم یکی هست!!!
خلاصه میان که برن سراغ چشمه ایکس وقتی میرسن میبینن کجاست چشمه ایکس!!!!
منفجر شده و زیرش تماما خالی هست و اونطور که نسخه میگفت 3 خمره تقریبا 80 90 کیلیویی طلا زیرش بوده(ای داد من) تازشم نه تله ای داشت و نه به قول دوستان طلسمی. تنها کار یه انفجار بود
تازه به اینجا هم ختم نمیشه.حدود یه سال پیش که من دیگه کاملا تو این کار افتاده بودم جزئیات کامل رو از پدر پرسیدم که معلوم شد یه تپه اونجا بوده و با توجه به نشانهای روش من گفتم که 100% گنجینه دو قسمت شده و قسمت دوم توی تپه جلوش هست و کلی خوشحال شدیم و وقتی رفتم دیدم که چشمتون روز بد نبینه تپه رو زیر و رو کردن و یه اتاق ساروجی هم توی تپه بود
دیگه خودتون تصور بکنید که دفینه ای که سربارش یه قابلمه طلای پر از طلا باشه میتونه چقدر باشه
خلاصه دیگه بیشتر از این دل خودم و دوستان رو نسوزونم.هدفم از این داستان این بود که اگه جایی رو پیدا کردید اینقدر دست رو دست نذارید(البته ما اون موقع چه میدونستیم نشانه های دفینه چیه ولی الحمدالله شما الان همه میدونید) و فوری برید سراغش که بعدا مثل ما پشیمون نشید