نویسنده |
پیغام |
reza68
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 2 تیر1393 - 1:29pm پست: 1225 محل اقامت: بهشت ایران
|
زندگي به من آموخت تنها چيزي که با مرور زمان درست ميشود، سير ترشي است!
بقیه چيزا با پول همون لحظه درست ميشه!
|
یکشنبه 30 فروردین1394 - 6:17pm |
|
|
reza68
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 2 تیر1393 - 1:29pm پست: 1225 محل اقامت: بهشت ایران
|
به عشق بچه های قزوین . . . قزوینو دوس دارم چون بهش افتخار میکنم به خاطر اینکه جز پنج استان صنعتی ایران واسه تنها دانشگاه دولتی بین المللی ایران واسه دانشگاه ازادش که لیدر علم رباتیک کشوره واسه اینکه دنیا دریای خزرو به نام باستانی قزوین(کاسپین) میشناسه به خاطر ادیبایی مثل: عبید زاکانی حمدا... مستوفی دهخدا وعارف به خاطر ازادیخواهانش همچو سید اشرف الدین(نسیم شمال) و ابراهیم یزدی خوشنویسان نامدارش میرعماد و عمادالکتاب و محصص واسه الموت این کوهستان زیبا استوار و پر رمز وراز واسه دومین رییس جمهور ایران رجایی به خاطر غیور مردان شهیدش در راه وطن از شروین پهلوان باستانی اش تا بابایی ها حسین لشگری های امروزی اش اولین خیابان ایران(سپه) بهترین ساختار معماری سنتی شهری در ایران با بیشترین تعداد اب انبار و حمام ,مسجد وکاروانسرا با پراکندگی منظم به خاطر گراند هتل صد وچند ساله اش واسه اونایی یکی از محلات شهر رو تبدیل کردن به گورستان مغولها که الان بهش میگن محله مغلواک(مقتل مغولان) قزاقهاش که به فرماندهی رضاخان قاجار رو سرنگون کردن به خاطر اولین پایتخت حکومت منسجم شیعی در ایران واسه اینکه اونقدر خوبه که جز 10شهر مهاجرپذیره
|
یکشنبه 30 فروردین1394 - 6:40pm |
|
|
oghol
تاریخ عضویت: یکشنبه 11 آبان1393 - 5:18pm پست: 45
|
رضا جان لایک داره مطبی خوبی بود با تشکر
|
یکشنبه 30 فروردین1394 - 6:48pm |
|
|
12341234
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 18 اسفند1393 - 8:30pm پست: 312
|
reza68 نوشته است: به عشق بچه های قزوین . . . قزوینو دوس دارم چون بهش افتخار میکنم به خاطر اینکه جز پنج استان صنعتی ایران واسه تنها دانشگاه دولتی بین المللی ایران واسه دانشگاه ازادش که لیدر علم رباتیک کشوره واسه اینکه دنیا دریای خزرو به نام باستانی قزوین(کاسپین) میشناسه به خاطر ادیبایی مثل: عبید زاکانی حمدا... مستوفی دهخدا وعارف به خاطر ازادیخواهانش همچو سید اشرف الدین(نسیم شمال) و ابراهیم یزدی خوشنویسان نامدارش میرعماد و عمادالکتاب و محصص واسه الموت این کوهستان زیبا استوار و پر رمز وراز واسه دومین رییس جمهور ایران رجایی به خاطر غیور مردان شهیدش در راه وطن از شروین پهلوان باستانی اش تا بابایی ها حسین لشگری های امروزی اش اولین خیابان ایران(سپه) بهترین ساختار معماری سنتی شهری در ایران با بیشترین تعداد اب انبار و حمام ,مسجد وکاروانسرا با پراکندگی منظم به خاطر گراند هتل صد وچند ساله اش واسه اونایی یکی از محلات شهر رو تبدیل کردن به گورستان مغولها که الان بهش میگن محله مغلواک(مقتل مغولان) قزاقهاش که به فرماندهی رضاخان قاجار رو سرنگون کردن به خاطر اولین پایتخت حکومت منسجم شیعی در ایران واسه اینکه اونقدر خوبه که جز 10شهر مهاجرپذیره به خاطر اینکه باسن دوستان کشورم *گزوینی* هستند!
خداوندا چگونه زیستن را بیاموز. چگونه مردن را خواهم آموخت(شریعتی)
|
یکشنبه 30 فروردین1394 - 11:01pm |
|
|
reza68
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 2 تیر1393 - 1:29pm پست: 1225 محل اقامت: بهشت ایران
|
اینی که گفتی یعنی چی داداش!؟!؟!؟
|
یکشنبه 30 فروردین1394 - 11:49pm |
|
|
سید جواد
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: شنبه 7 اردیبهشت1392 - 6:43pm پست: 560 محل اقامت: زمین
|
سلام درخت زمانی سرش میاد پایین که پربار باشه..... طبل واسه این صداش زیاده که توخالیه..... خواهشا از طبل های توخالی بت نسازید.... اشاره به شخص خاصی نیست.... برداشت آزاد....
امام حسن مجتبی (ع): لو سکت الجاهل لما وقع الخلاف اگر جاهل سکوت کند اختلافی پیش نمی آید
|
دوشنبه 7 اردیبهشت1394 - 9:32am |
|
|
m.m.s
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: شنبه 15 شهریور1393 - 5:19pm پست: 212
|
reza68 نوشته است: به عشق بچه های قزوین . . . قزوینو دوس دارم چون بهش افتخار میکنم به خاطر اینکه جز پنج استان صنعتی ایران واسه تنها دانشگاه دولتی بین المللی ایران واسه دانشگاه ازادش که لیدر علم رباتیک کشوره واسه اینکه دنیا دریای خزرو به نام باستانی قزوین(کاسپین) میشناسه به خاطر ادیبایی مثل: عبید زاکانی حمدا... مستوفی دهخدا وعارف به خاطر ازادیخواهانش همچو سید اشرف الدین(نسیم شمال) و ابراهیم یزدی خوشنویسان نامدارش میرعماد و عمادالکتاب و محصص واسه الموت این کوهستان زیبا استوار و پر رمز وراز واسه دومین رییس جمهور ایران رجایی به خاطر غیور مردان شهیدش در راه وطن از شروین پهلوان باستانی اش تا بابایی ها حسین لشگری های امروزی اش اولین خیابان ایران(سپه) بهترین ساختار معماری سنتی شهری در ایران با بیشترین تعداد اب انبار و حمام ,مسجد وکاروانسرا با پراکندگی منظم به خاطر گراند هتل صد وچند ساله اش واسه اونایی یکی از محلات شهر رو تبدیل کردن به گورستان مغولها که الان بهش میگن محله مغلواک(مقتل مغولان) قزاقهاش که به فرماندهی رضاخان قاجار رو سرنگون کردن به خاطر اولین پایتخت حکومت منسجم شیعی در ایران واسه اینکه اونقدر خوبه که جز 10شهر مهاجرپذیره very veryyyyyyyyyyyyyyyyygooooooooooooood
کسی که نتواند دنیا را بهتر کند پس به چه دردی میخورد
|
دوشنبه 7 اردیبهشت1394 - 11:42am |
|
|
m.m.s
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: شنبه 15 شهریور1393 - 5:19pm پست: 212
|
reza68 نوشته است: اینی که گفتی یعنی چی داداش!؟!؟!؟ شخصیت هرکس از طرز صحبت کردنشه بی شخصیت
کسی که نتواند دنیا را بهتر کند پس به چه دردی میخورد
|
دوشنبه 7 اردیبهشت1394 - 11:44am |
|
|
jafar
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 21 مرداد1392 - 7:38pm پست: 1308 محل اقامت: خراسان شمالی
|
مردی در حال ور رفتن با ماشین جدیدش بود. دختر6 ساله اش سنگی برداشته بود و بدنه ماشین را خراش می داد. وقتی مرد متوجه شد با عصبانیت دست دخترک را گرفت و از روی خشم چند ضربه محکم به دستش زد غافل از اینکه با آچار در دستش این ضربات را وارد می کرد. در بیمارستان، دخترک بیچاره به خاطر شکستگی های متعدد، انگشتانش را از دست داد. وقتی دختر پدرش را دید، با چشمانی دردناک از او پرسید: «پدر انگشتانم کی رشد می کنند؟» پدر خیلی ناراحت شده بود و حرفی نمی زد. وقتی از بیمارستان خارج شد، رفت به سمت ماشین و چندین بار به آن لگد زد. حالش خیلی بد بود. نشست و به خراش های روی ماشین نگاه کرد. دختر نوشته بود: «دوستت دارم بابا.» یادمان باشد که عصبانیت و عشق هیچکدام حد و مرزی ندارند. همیشه به خاطر داشته باشیم که وسایل زندگی را باید استفاده کرد و انسانها را باید دوست داشت و به آنان عشق ورزید. اما مشکل امروز جهان این است که انسانها استفاده می شوند و وسایل و چیزها دوست داشته می شوند.
این متن،جزو ۱۰ متن برتر از نگاه مجله معتبر فوربس است و سه مرتبه در این لیست،در مقام اول قرار گرفته است,,,,
خداوندا ارامشی ده تا بپذیرم انچه را نمیتوانم تغییر دهم
|
دوشنبه 7 اردیبهشت1394 - 11:52am |
|
|
kamal857
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: سه شنبه 19 شهریور1392 - 11:29am پست: 452
|
ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎﯼ ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﺮﯾﺴﺖ. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ : "ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ" ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ ﻣﯿﻔﺮﻭﺧﺘﻢ.......... ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ . ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ : "ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ
گر به دولت برسی مست نگردی مردی گر به ذلت برسی پست نگردی مردی اهل عالم همه بازیچه دست هوسند گر تو بازیچه این دست نگردی مردی...
|
سه شنبه 8 اردیبهشت1394 - 11:11am |
|
|
|