فلزجو FelezJoo https://www.felezjoo.com/ |
|
گنج و رنج https://www.felezjoo.com/viewtopic.php?f=32&t=406 |
صفحه 1 از 1 |
نویسنده: | parsi [ شنبه 11 خرداد1392 - 7:31pm ] |
عنوان پست: | گنج و رنج |
سلام بيل و كلنگ به سرعت از صندوق عقب ماشين بيرون ميآيد، چند فانوس و كمي طناب و البته اصل كاري هم. هوا تب دارد و سكوت با صداي خشخش پاي مردها بر هم ميخورد. هيس... به هم نگاه ميكنند. اينجاست. ضربات سنگين كلنگ بر سر سخت زمين ميكوبد و چالهاي را شكل ميدهد. نقشه از درون جيب يكي از مردها بيرون ميِآيد. بايد كمي آنطرفتر باشد. اين را مرد ميگويد و به علامت قرمز روي نقشه اشاره ميكند. دوباره كلنگها راه زمين را طي ميكنند. چاله عميقتر ميشود و شكلگودال به خود ميگيرد. اينجا است. اين را يكي ديگر از مردها ميگويد. سرگروه دستور توقف ميدهد. مثل اينكه نوك تيز كلنگ به جسمي سخت اصابت كرده است. چشمها برق ميزند و خون زير پوستها ميدود. براي گودكردن كندهشان از دست مدد ميگيرند. نفسها به شماره ميافتد. جسم سخت، رخ نمايان ميكند و فانوس پرده از چهرهاش مياندازد. نفسها با نواي آه از گلو خارج ميشود. اينجا هيچچيز نيست الا يك تختهسنگ. كافي است ماموري از نيروهاي پليس يگان حفاظت ميراث فرهنگي باشي تا براي چند بار در طول عمر شغليات اين صحنهها را ديده باشي؛ صحنههايي كه در آن وسوسهشدگان ثروت پاشنه را وركشيده و با قافله بخت همراه ميشوند تا شايد از كوران حوادث احتمالي باري پربار به خانه ببرند. ولي آرزوها خيلي زود دود ميشود و به هوا ميرود. در بازار يافتن گنج، گرگهاي زيادي خفتهاند و چنگ و دندانشان آنقدر برنده است كه هر تازهكاري را حتي به بهاي ستاندن جان، از معركه به در ميكنند. البته تازهكارهايي كه زياد سمج نباشند و موي دماغ نشوند احتمال جان سالم به در بردنشان بيشتر است ولي اين عده فريبي ميخورند كه ته آن چيزي جز معامله تمام هستيشان با نقشههاي جعلي و اجناس قلابي نيست. اما اگر اين معامله باخت – باخت هم باشد كسي كه وسوسه ثروتمندشدن همه وجودش را گرفته است، حاضر است ريسك هم بكند، اما تاوان ريسك كردن سنگين است. جويندگان گنج ويژگيهاي ديگري هم دارند، آنها نه خسته ميشوند نه كلافه. آنها در دنياي موهوم خويش، خود را ميبينند كه لابهلاي انبوهي از سكههاي باستاني يا ظروف مرصع قهقه مستانه ميزنند و خوشحالند از اينكه براي هميشه با فقر خداحافظي ميكنند. آنها براي محقق شدن اين آرزويشان هم كه شده كولهباري مهيا ميكنند و راه دشت و كوه و بيابان را طي ميكنند تا به گنجي كه هميشه آن را پنهان شده در زير اندام ماري بزرگ ميپندارند، دست بيابند. جويندگان گنج پس به همهجا سرك ميكشند و گام به گام همراه حوادث تاريخي حركت ميكنند تا پاي جاي پا بزرگاني بگذارند كه روزي روي همين خاك ثروت انبوهي داشتهاند. گنج ضحاك و سليمان واقعا وسوسهكننده است، اما يافتن هشتگنج خسروپرويز و قارون نورعلي نور ميشود. جوينده گنج آرزو ميكند كه اي كاش بختي چون شاه ساساني داشت و بادهاي مخالف، ثروتي به عظمت «گنج بادآورده» برايش ميآورد. او شايد شدت توهماتش به اندازهاي باشد كه گمان ميكند اگر گوش را به زمين بچسباند، صداي زنگوله شترهاي قارون را كه روزي خاك او را بلعيده است را ميشنود. پس مقصد جوينده گنج مشخص است. هرجايي كه تمدن كهن ايران زمين به آنجا رسيده باشد، محل خوبي براي يافتن گنج است. البته مسوولان ميراث فرهنگي هيچگاه به وضوح حاضر به معرفي محل دقيق استقرار تمدنها و بقاياي احتمالي شهرهاي باستاني نيستند؛ چرا كه به زعم آنها ذكر اين نامها تنها جويندگان گنج و البته آنهايي كه شايد دنبال آن نيستند را وسوسه ميكند. اما كسي كه انرژياش را براي يافتن ثروت مردمان كهن صرف ميكند، حتما تاريخ خوان دقيقي نيز هست. جويندگان گنج اغلب ميدانند كه به كدام سو بايد بروند مگر اينكه شيادان فرهنگ دزد آنها را گمراه كنند. «90درصدي كساني كه دنبال گنج هستند، ميبازند و از 10درصدي كه به چيزي ميرسند، پنج درصدشان گرفتار قانون ميشوند و از پنج درصد باقيمانده فقط دو درصد به اشياي قيمتي ميرسند. اما اين آمار براي جويندگان گنج اسباب تنبيه نيست. آنها نه به پند كارشناسان بلكه به مغناطيسي جلب ميشوند كه از دل زمين بر ميآيد». اينها گفتههاي مرادي، كارشناس يگان حفاظت ميراث فرهنگي است. ولي كسي كه عزمش را براي كسب ثروت آنهم از نوع باستانياش جمع كرده هرگز به اين حرفها اعتماد نميكند. او ميداند كه در طول تاريخ گنجهاي شاهان ايراني بهويژه در زمانهايي كه كشور با بحران مواجه ميشده جايي امنتر از عمق زمين نداشتهاند. آنها همچنين ميدانند كه به واسطه تاريخ پرفراز و نشيب ايران مردم بهويژه ثروتمندان اشياي قيمتي خود را به دست خاك يا شكاف ديوار ميسپردهاند تا با رفع اوضاع بحراني دوباره به سراغش بروند. البته از آنجا كه ايرانيان باستان به زندگي پس از مرگ را نيز باور داشتهاند، بخشي از اجناس قيمتيشان به همراه آنها دفن ميشده پس امروز گورستانهاي باستاني هم جاذبهاي وصف نشدني براي جويندگان گنج دارد. اما يك جوينده گنج هرچقدر هم كه تيز هوش باشد، اگر حرفهاي و عضو باندي خاص نباشد، بالاخره در دام فريب ميافتد. تشخيص اصالت نقشهها و اجناس به دست آمده از حفاريها يكي از اين دامهاي هميشه پهن است. كارشناسان و صاحبنظران تاريخ و فرهنگ به هيچوجه اصالتي براي نقشههاي گنج قائل نيستند؛ چرا كه باور دارند با گذشت ساليان متمادي و رويدادن حوادث متعدد مجالي براي بقاي نقشههاي گنج نمانده است. اما اگرچه كارشناسان امروز وجود گنجنامه را تاييد نميكنند، اما گنج واژهاي است كه از حافظ و فردوسي گرفته تا جامي، سنايي، خواجو و اسدي در آثارشان از آن بسيار استفاده كردهاند. اما اين روزها قضيه گنج و گنجيابي فرق كرده است. امروز ديگر بازار خريد و فروش نقشه و جنس فريبي بيش نيست. يك طرف معامله فردشيادي است كه انواع لطايف الحيل را براي فريب افراد به كار ميبرد و طرف ديگر معامله خريداري سادهلوح است كه از شدت خامي، فريب ميخورد. البته فروشندههاي سودجو الفباي كار را خوب بلدند. آنها ميدانند كه تهيه نقشه گنج كمي پوست آهو يا گوسفند با كمي پودر و مقداري خاك ميخواهد كه پس از پاشيدن آن بر پوست، قديمي بودن نقشه را القا كند. پس از تهيه پوست نوبت نگارش خطوط و مسير راهنما است. كسي كه نقشه را تهيه ميكند، ميتواند از خطوط ميخي يا پهلوي استفاده كند البته مفهوم بودن كلمهها اهميتي ندارد؛ چرا كه يك جوينده گنج به هيچ وجه سواد خواندن آن را ندارد. پس از تهيه كليات نقشه، يك بدلكار ماهر شكل بعضي حيوانات يا حروف رمزي را هم به آن اضافه ميكند تا ديگر مولاي درزش نرود. حال نقشه تكميل است فقط فردي عوام و خيالاتي ميخواهد تا فروشنده ماهر آن را به او قالب كند. البته پيدا كردن نقشه گنج قلابي هم زياد ساده نيست؛ چرا كه فروشندگان هميشه از گير افتادن در دام ماموران هراس دارند؛ ولي به نظر ميرسد در جمع عتيقهفروشان كساني كه اين نقشه را دارند، يافت شوند. فهميدن قيمت نقشههاي قلابي هم كار آساني نيست؛ زيرا مسوولان و كارشناسان اساسا از وجود چنين نقشههايي ابراز بياطلاعي ميكنند؛ ولي شنيدههاي جسته و گريخته از وجود نقشههايي با قيمت بالاي500000تومان در تهران حكايت دارد. اما ماجرا به اينجا ختم نميشود. از آنجايي كه دست فروشندگان نقشههاي قلابي رو شده است، عدهاي از گنجفروشها در مكاني كه روي نقشه مشخص كردهاند، اشيايي بدلي دفن ميكنند... تا جوينده را از خريد نقشه راضي كنند. درست همين جا است كه مشكل شروع ميشود؛ چرا كه جوينده گنج پس از ارائه جنس به فرد متخصص تازه متوجه قلابي بودن آن ميشود. فلزياب، جانشين مطمئن نقشه ولي هميشه يك راه گريز هست. اگر نقشهها جواب ندهند، فلزيابها كمك خوبي هستند. برخلاف نقشهها، پيدا كردن فلزياب كار سختي نيست. كافي است صفحههاي روزنامه را ورق بزني يا گشت و گذاري در اينترنت داشته باشي. البته قانون مصوب سال 79، توليد و فروش فلزياب را محدود كرده؛ به طوري كه استفاده از اين دستگاهها بدون اجازه سازمان ميراث فرهنگي ممنوع است، ولي با اين حال هنوز فلزيابها در سطح كشور به صورت گسترده به فروش ميرسند. فصل نهم قانون مجازات اسلامي ماده 559-هركس اشيا و لوازم و همچنين مصالح و قطعات آثار فرهنگي- تاريخي را از موزهها و نمايشگاهها، اماكن تاريخي، مذهبي و ساير اماكن كه تحت حفاظت يا نظارت دولت است، سرقت كند يا با علم به مسروقه بودن، اشياي مذكور را بخرد يا پنهان دارد، در صورتي كه مشمول مجازات حد سرقت نشود، علاوه بر استرداد آن به حبس از يك تا پنجسال محكوم ميشود. ماده 560-هركس بدون اجازه از سازمان ميراث فرهنگي كشور يا با تخلف از ضوابط مصوب و اعلام شده از سوي سازمان مذكور در حريم آثار فرهنگي- تاريخي مذكور در اين ماده مبادرت به عملياتي كند كه سبب تزلزل بنيان آنها شود يا در نتيجه آن عمليات به آثار و بناهاي مذكور خرابي يا لطمه وارد آيد، علاوه بر رفع آثار تخلف و پرداخت خسارات وارده به حبس از يك تا سهسال محكوم ميشود. ماده 562-هرگونه حفاري و كاوش به قصد به دستآوردن اموال تاريخي، فرهنگي ممنوع بوده و مرتكب به حبس از شش ماه تا سه سال و ضبط اشياي مكشوفه به نفع سازمان ميراث فرهنگي كشور و آلات و ادوات حفاري به نفع دولت محكوم ميشود. چنانچه حفاري در اماكن و محوطههاي تاريخي كه در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است يا در بقاع متبركه و اماكن مذهبي صورت گيرد، علاوه بر ضبط اشياي مكشوفه و آلات و ادوات حفاري مرتكب به حداكثر مجازات مقرر محكوم ميشود. تبصره 1-هركس اموال تاريخي- فرهنگي موضوع اين ماده را حسب تصادف به دست آورد و طبق مقررات سازمان ميراث فرهنگي كشور نسبت به تحويل آن اقدام نكند، به ضبط اموال مكشوفه محكوم ميشود. |
نویسنده: | دستان [ یکشنبه 11 خرداد1392 - 12:50am ] |
عنوان پست: | Re: گنج و رنج |
واقعا پارسی جان مطالب خیلی آموزنده زیبایی رو نوشتید ولی شما اگه میرفتید دنبال نویسندگی موفقیتتون حتمی بود |
نویسنده: | parsi [ یکشنبه 11 خرداد1392 - 1:11am ] |
عنوان پست: | Re: گنج و رنج |
نویسنده: | بنيامين1 [ یکشنبه 12 خرداد1392 - 9:57am ] |
عنوان پست: | Re: گنج و رنج |
به نظر من هر که بتونه گنجی از زمین در بیاره واقعا" حق اونه چون واقعا" رنج زیادی داره کسی که بتونه موفق بشه یک هنرمند یا شکارچی ماهر هستش که علم و اکاهی این کارو بلده البته منظورم به کسایی که به صورت اتفاقی در میارن نیست ارزو می کنم همه علاقمندان به این علم به هدفشون برسند |
نویسنده: | mehran1545 [ یکشنبه 12 خرداد1392 - 10:38am ] |
عنوان پست: | Re: گنج و رنج |
طبق قرآن و موازين اسلامي هرگونه گنج بي صاحب حلال و متعلق به يابنده است بشرطيكه خمس آن پرداخت شود آيه يكم سوره شريفه انفال |
نویسنده: | Mahdi [ یکشنبه 12 خرداد1392 - 5:46pm ] |
عنوان پست: | Re: گنج و رنج |
mehran1545 نوشته است: طبق قرآن و موازين اسلامي هرگونه گنج بي صاحب حلال و متعلق به يابنده است بشرطيكه خمس آن پرداخت شود آيه يكم سوره شريفه انفال در تکمیل صحبت دوست عزیزمون با توجه به رساله آیت الله مکارم شیرازی: مسأله 1534ـ «گنج» مالى است كه در زير زمين، يا كوه، يا ديوار، يا درون درخت پنهان كرده باشند و در عرف به آن گنج گويند. مسأله 1535ـ اگر انسان در زمينى كه ملك كسى نيست گنجى پيدا كند و مالك آن گنج به هيچ وجه شناخته نيست مال خود اوست و بايد خمس آن را بدهد و نيز اگر در زمينى كه از ديگرى خريده گنجى پيدا كند و بداند مال كسانى كه قبلاً مالك آن زمين بوده اند نيست، مال خود او مى شود و بايد خمس آن را بدهد، ولى اگر احتمال مى دهد كه مال يكى از آنان است، بنابر احتياط واجب بايد به مالك قبلى اطّلاع دهد چنانچه معلوم شود مال او نيست به كسى كه پيش از او، مالك آن زمين بوده اطّلاع مى دهد و به همين ترتيب به تمام كسانى كه پيش از او مالك زمين بوده اند و آنها را مى شناسد خبر مى دهد، اگر معلوم شود مال هيچ يك از آنان نيست مال خود او مى شود و بايد خمس آن را بدهد. مسأله 1536ـ گنج داراى نصاب است و نصاب آن صد و پنج مثقال نقره يا پانزده مثقال طلا است، يعنى اگر قيمت چيزى را كه از گنج به دست آمده به اين مقدار برسد خمس آن واجب است، امّا اگر كمتر از آن باشد خمس آن واجب نيست و اگر قيمت آن به پانزده مثقال طلا نرسد ولى به صدو پنج مثقال نقره برسد باز خمس آن واجب است و همچنين عكس آن. مسأله 1537ـ اگر در ظرفهاى متعدّدى كه در يك جا دفن شده مالى پيدا كند كه قيمت آن روى هم رفته به حدّ نصاب برسد، بايد خمس آن را داد، ولى اگر گنجهاى متعدّدى در جاهاى مختلف پيدا كند هر كدام از آنها كه قيمتش به حدّ نصاب برسد خمس دارد و لازم نيست آنها را روى هم حساب كند. مسأله 1538ـ هرگاه براى استخراج گنج، مخارجى كرده، مقدار آن را كم مى كند و خمس بقيّه را مى دهد. مسأله 1539ـ اگر دو يا چند نفر گنجى پيدا كنند همه در آن شريكند و طبق قراردادى كه دارند عمل مى كنند و سهم هر يك به حدّ نصاب برسد خمس دارد. مسأله 1540ـ هرگاه كسى حيوانى را بخرد و در شكم آن مالى پيدا شود، چنانچه احتمال دهد مال فروشنده است بنابر احتياط واجب بايد به او خبر دهد و اگر معلوم شود مال او نيست بايد به ترتيب از صاحبان قبلى سؤال كند، چنانچه معلوم شود مال هيچ يك از آنان نيست مال خود او مى شود و احتياط مستحب آن است كه خمس آن را شبيه خمس معدن بدهد خواه به اندازه نصاب باشد يا نه. مسأله 1541ـ هرگاه كسى ماهى خريدارى كند و گوهرى در دل آن بيابد مال خود اوست، نه مال صيّادى كه قبلاً آن را صيد كرده و به ديگرى فروخته و نه مال فروشندگان قبل از او و احتياط مستحب آن است كه خمس آن را بدهد. |
نویسنده: | parsi [ یکشنبه 12 خرداد1392 - 5:55pm ] |
عنوان پست: | Re: گنج و رنج |
mahdi نوشته است: mehran1545 نوشته است: طبق قرآن و موازين اسلامي هرگونه گنج بي صاحب حلال و متعلق به يابنده است بشرطيكه خمس آن پرداخت شود آيه يكم سوره شريفه انفال در تکمیل صحبت دوست عزیزمون با توجه به رساله آیت الله مکارم شیرازی: مسأله 1534ـ «گنج» مالى است كه در زير زمين، يا كوه، يا ديوار، يا درون درخت پنهان كرده باشند و در عرف به آن گنج گويند. مسأله 1535ـ اگر انسان در زمينى كه ملك كسى نيست گنجى پيدا كند و مالك آن گنج به هيچ وجه شناخته نيست مال خود اوست و بايد خمس آن را بدهد و نيز اگر در زمينى كه از ديگرى خريده گنجى پيدا كند و بداند مال كسانى كه قبلاً مالك آن زمين بوده اند نيست، مال خود او مى شود و بايد خمس آن را بدهد، ولى اگر احتمال مى دهد كه مال يكى از آنان است، بنابر احتياط واجب بايد به مالك قبلى اطّلاع دهد چنانچه معلوم شود مال او نيست به كسى كه پيش از او، مالك آن زمين بوده اطّلاع مى دهد و به همين ترتيب به تمام كسانى كه پيش از او مالك زمين بوده اند و آنها را مى شناسد خبر مى دهد، اگر معلوم شود مال هيچ يك از آنان نيست مال خود او مى شود و بايد خمس آن را بدهد. مسأله 1536ـ گنج داراى نصاب است و نصاب آن صد و پنج مثقال نقره يا پانزده مثقال طلا است، يعنى اگر قيمت چيزى را كه از گنج به دست آمده به اين مقدار برسد خمس آن واجب است، امّا اگر كمتر از آن باشد خمس آن واجب نيست و اگر قيمت آن به پانزده مثقال طلا نرسد ولى به صدو پنج مثقال نقره برسد باز خمس آن واجب است و همچنين عكس آن. مسأله 1537ـ اگر در ظرفهاى متعدّدى كه در يك جا دفن شده مالى پيدا كند كه قيمت آن روى هم رفته به حدّ نصاب برسد، بايد خمس آن را داد، ولى اگر گنجهاى متعدّدى در جاهاى مختلف پيدا كند هر كدام از آنها كه قيمتش به حدّ نصاب برسد خمس دارد و لازم نيست آنها را روى هم حساب كند. مسأله 1538ـ هرگاه براى استخراج گنج، مخارجى كرده، مقدار آن را كم مى كند و خمس بقيّه را مى دهد. مسأله 1539ـ اگر دو يا چند نفر گنجى پيدا كنند همه در آن شريكند و طبق قراردادى كه دارند عمل مى كنند و سهم هر يك به حدّ نصاب برسد خمس دارد. مسأله 1540ـ هرگاه كسى حيوانى را بخرد و در شكم آن مالى پيدا شود، چنانچه احتمال دهد مال فروشنده است بنابر احتياط واجب بايد به او خبر دهد و اگر معلوم شود مال او نيست بايد به ترتيب از صاحبان قبلى سؤال كند، چنانچه معلوم شود مال هيچ يك از آنان نيست مال خود او مى شود و احتياط مستحب آن است كه خمس آن را شبيه خمس معدن بدهد خواه به اندازه نصاب باشد يا نه. مسأله 1541ـ هرگاه كسى ماهى خريدارى كند و گوهرى در دل آن بيابد مال خود اوست، نه مال صيّادى كه قبلاً آن را صيد كرده و به ديگرى فروخته و نه مال فروشندگان قبل از او و احتياط مستحب آن است كه خمس آن را بدهد. |
صفحه 1 از 1 | همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند. |