bantama نوشته است:
سلام
بچه های چهار محال و بختیاری این و خوب می دونند یه امام زاده دارند به نام حمزه علی روی یه کوهه کنارش یه شتر سنگی با یه مرد سنگی و مقداری سنگ به شکل عدس و گندم وجود دارد داستانشم محلی ها اینجور می گند که شخصی تاجر داشته از اونجا رد می شده از ترس سیل و راهزن پناه می بره به امامزاده صبح پا میشه و میگه تا امامزاده خوابه برم نذر هم بی نذر بعد همین که می خواسته شتر رو حرکت بده خودشو شتر و بارش همه سنگ میشن.
حالا داستانش بماند
از بچگی ما می رفتیم اونجا برای تفریح و گردش همین شترو مرد و بارش رو می دیدیم اما چند روز پیش که رفتم گفتم یه عکسی هم بگیرم دیدم کلا زدن خرابش کردن ملت هم هرکی میاد برای تفریح یه تیکه از سنگ های که شبیه عدس و گندم هست رو می کنه و میبره کلا داغون شده بود
خیلی خیلی به حال و روز خودمون تاسف خوردم اونجا واقعا چیز عجیبی بود که خراب شد و رفت
با تشکر
سلام
با اینکه زمان زیادی از این پست میگذره ولی بازم ممکنه کسی بخونه اینو
خدمت شما دوست عزیز عرض کنم خیلی از مکانهایی که ما الان به عنوان قبر امامزده یا زیارتگاه میشناسیم در واقع دفینه هستن که یه زمانی اونایی که میدونستن اینجا چه خبره و نتونستن ببرنشون، واسه اینکه کسی بهشون دست درازی نکنه اون محل رو زیارتگاه اعلام کردن
با داستانهایی قابل باور برای اهالی اون مناطق.(بیشترش کار یهودی هایی بوده که از ایران رفتن)
من جاهایی رو دیدم که زیارتگا بوده و هست بعنوان محل گذر یا استراحت و یا حتی غسل
یکی از معصومین، این درحالیکه تو هیچ جای تاریخ از اومدن اون معصوم به ایران چیزی گفته نشده و سندی وجود نداره.