ادامه ای کاش ...

با سلام
دوست من ما اینهمه گفتیم و باز شما با روش خودتون برداشت کردید
دوست من همه قوانین و دلایل و مستندات را گفتم شاید شما وقت نکردید بخونید
دوست من اگر وقت کردی مرور کن من وقت اینکه هر بار بخوام به یکی از اول توضیح بدم رو ندارم شما مطالب رو بخونید اگر موردی بود که فراموش کرده باشم به دیده منت توضیح میدم
موفق باشی

دوست عزیز جناب رستم خیلی ممنون از زحماتی که میکشید. میبخشید من تو توضیحاتتون چند جا ابهام داشتم اگه لطف کنید توضیح بدید ممنون میشم:
1- آیا منظور از موج تابشی از اجسام همون موج دوبروی هستش (همون طور که اشاره کردین) و اگه جواب مثبته آیا طول موج اون فقط به جرم جسم ربط داره یا به حجم و جنس جسم هم ربط پیدا میکنه؟
2- آیا بر اساس تئوری شما موج تابشی از اجسام با موج مشابه تابشی از آنتنها مستقیما در فضای آزاد (در صورتی که همفاز باشند) برهمکنش سازنده میکنه و یک میدان قوی با طول موج و فرکانس مشابه ولی دامنه قویتر در فضا ایجاد میشه که آنتنها رو به سمت خودش میکشه؟
ممنونم اگه به سوالاتم پاسخ بدین

من به این نتیجه رسیدم کار روی ردیابهای انتنی فرکانسی واقعا بیهوده هست.تا به حال با ردیابهای زیادی کار کردم هیچ کدوم جواب درستی ندادند.با توجه به مطالبی که جناب رستم فرمودند خیلی علاقه دارم که این روش جدید و علمی که اینهمه هم راجع بهش بحث شد به نتیجه برسه اما این سوال همیشه ذهن من رو مشغول کرده که ایا ممکن هست که ردیابی بتونه اون خطا های مگنت و میدان های مغناطیسی که در بعضی از نقاط خاک در عمق های مختلف مخصوصا عمق 5 متر و بیشتر رو رد بده و مستقیما بره جایی که یک طلای قدیمی با میدان مغناطیسی بسیار ضعیفتر وجود داره.(موردی که حتی با حذف کننده و ولتاژ های چند هزار ولتی هنوز نتیجه نداده )مساله دیگه این هست که شدت میدان و حتی حجم این توده ها در مناطق مختلف بسیار متفاوت هست ایا ما میتونیم یک فرمول و به اصطلاح یک تکنولوژی برای اندازه گیری این میدان ها در مکان های مختلف داشته باشیم که بتونیم دستگاه خودمون رو توی اون مناطق کالیبره کنیم؟ چرا که وقتی پای انتن به وسط میاد و اپراتور حتما باید روی هدف بره تا قیچی کنه خواه یا نا خواه باید این میدان رو شناسایی کنه اما اگر بحث سنس الکترونیکی یا تشخیص از دور باشه شاید بتونه تاثیر اون میدان رو نادیده بگیره (روشی که زوم 7 استفاده میکنه )لطفا به این سوال بنده جواب کاربردی بدید باتشکر.

با سلام
بله دوست من همان موج دوبروی البته در سه محور (زاویه با عامل به وجود امدن انرژی E)
و فرکانس به جسم و شدت به جرم و حجم وابسته است
2-جواب : بله کاملا درست است به شرط بیشتر بودن زاویه انتنها به اندازه 17 درجه از میدان اصلی (قطبین)
موفق باشید

پوریای عزیز سلام
دوست من در صفحه قبل توضیحات کافی با یک مثال ساده را بیان کردم
هیچ توده ثابت و طبیعی (مگر بعد از زلزله و رانش و یا تغییر قطبین)دارای ارتعاش نیست چون به تعادل رسیده (بجز فلزات قابل مغناطیس شدن و ایزوتپهایی با نیمه عمر بالا) و هر جسمی که حتی تا چند هزار سال به صورت دستی در زمین باشد برای رسیدن به تعادل شروع به ارتعاش بهینه میکند و این میدان حاصل در این محیط قابل آشکارسازیست هم به روش مکانیکی و هم الکترونیکی
قسمتی از سوال شما رو در پست قبلی جواب دادم
موفق باشید

DOROD OSTADE AZIZ
BE SHEDAT MASHGHOLE KAR RO DASTEHAEI HASTAM KE BEDONE DEKHALATE DAST KAR KONAN !
BE GOFTEH OSTADE AZIZAM DAR RADYABI ,TANHA AMELE FEREKANC KAFI NIST !
VA HATMAN BE YEK TBDILKONANDEH FEREKANC BE YONHAYE FAALE MOSBAT HAM NIAZ DARIM !
KE DAR BARKHORD BA TODEHAYE YONE AZAD SHODE AZ BAR WAKONESH BEDE!

ای. بابا شماهم که فقط داری میسازی

میبخشید هنوز هم یه مقدار ابهام وجود داره، ممنون میشم پاسخ بدید:
1- فرکانس موج دوبروی از نظر علم فیزیک تنها به جرم و انرژی جسم وابسته است ولی شدت اون رو میشه به حجم توده ماده نسبت داد (جمع تمام امواج گسیلی از ذرات تشکیل دهنده اون ماده شدت رو تعیین میکنه پس هر چه ماده توده بیشتری داشته باشه شدت هم بیشتر میشه) همینطور که میدونید ما برای ردیابی مثلا طلا حتی فرکانس هایی زیر 50 هرتز هم داریم . یک اتم طلا با وزنی حدودا 10 به توان 25- , و با در نظر گرفتن جرم سکون و با استفاده از معادلات نسبیتی حداقل فرکانس دوبروی حدودی 10 به توان 26 داره که مربوط به زمانی هستش که سرعتش صفر باشه. مگر اینکه کلا جرم سکون و معادلات نسبیتی رو فراموش کنیم که یک اشتباه محسوب میشه. نمیدونم چجوری میشه بین اینها ارتباط برقرار کرد? 50hz<<10^26 hz
2 - در فیزیک بر طبق مدل استاندارد ذرات ، فوتون ها به طور مستقیم نمیتونن با هم برهمکنش داشته باشن و در نتیجه دو موج الکترو مغناطیس در فضا بطور مستقیم نمیتونن یه موج جدید با دامنه بیشتر رو ایجاد کنن (امواج الکترومغناطیسی تنها با ذرات بار دار برهمکنش دارند و حتی با یکدیگر برهمکنش نمیکنند مگر اینکه فرض کنیم اونها انرژی دارن و میتونن به همدیگه نیروی جاذبه گرانشی وارد کنن که در اینصورت هم این نیرو بسیار بسیار ضعیف و قابل چشم پوشی هستش تازه در این صورت هم موج جدید ایجاد نمیشه بلکه میشه گفت کمی امواج منحرف میشن) . تداخل امواج الکترومغناطیس و برهمکنش سازنده یا ویرانگر اونها تنها به صورت غیر مستقیم هست مثلا موج الکترومغناطیس اول به یک الکترون نیرویی رو به سمت راست و دومی نیرویی در جهت مخالف به الکترون وارد میکنه که نیروی کلی اونها در صورت مشابه بودن اون امواج خنثی میشه یابر عکس هر دو موج الکترون رو به یک سمت هدایت کنن.
میبخشید قصدم ایراد گرفتن از تئوری شما نیست. فقط این ابهام رو دارم که چطور بین اینها ارتباط رو برقرار کردین