مورد خاصی رو اشاره نفرمودید ، بنده هم بطور کلی یه توضیحاتی رو خدمتتون عرض میکنم
تپه ها یا بلندی هایی که در قدیم بعنوان قلعه بودن ، تقریبا همه شون اسم روشونه و کمتر قلعه ای بی نام و نشان مونده
اما از نظر شناخت
معمولا قلعه را در جایی در نظر میگرفتند که بلندی باشه و به اطراف دید کافی داشته باشه
و جاهایی با صخره ی عمودی یا شیب تند ، برای تاخیر و ناتوانی در حمله ی دشمن ، در اولویت بودند . چون از سربالایی براحتی نمیتوان حمله ور شد
و گزینه ی بعدی که در اولویت بود ، وجود آب خوراکی بود . بهمین خاطر قلعه را در جایی بنا میکردند که یا خودش آب داشته باشد یا بشود از چشمه های اطراف بهش آبرسانی کرد . این گزینه خیلی مهمه چون در هنگام حمله به قلعه ها ، معمولا چون قلعه ها در بلندی بودند ، حتی نیروهای حکومتی هم نمیتوانستند براحتی و بوسیله ی زور و شمشیر ، قلعه ای را تصرف کنند . بنابراین اگر قلعه ای مقاومت میکرد و راه حلی نداشت ، اونو محاصره ی غذایی میکردند . معمولا غذا به اندازه ی کافی در قله ها موجود بود اما آب مسئله ی حیاتی بود و بدون آب قلعه شکست میخورد . پس قلعه بدون آب یعنی هیچ
یک مسئله هم اینجا همیشه مانع کار بود : اگر قلعه بر بلندی نبود ، امنیت کافی نداشت و اگر بر روی بلندی بود ، در بلندی معمولا چشمه وجود نداشت
بنابراین چند راه حل براشون میموند :
- یکی اینکه راضی میشدند که قلعه را بر کوهی در سطح پائینتر از کوههای اطراف در نظر بگیرند بشرطی که در کنارش چشمه باشد یا بشود آب چشمه ای را از دورتر بوسیله ی لوله های سفالی به قلعه هدایت کرد . به همین دلیل بیشتر قلعه های مناطق کوهستانی در حدی پائینتر از بلندترین کوههای اطراف هستند ( مانند قلعه های کردستان )
- یکی دیگه برای مناطق خشک بود که معمولا قلعه هایی که بر روی تپه ها هستند اینطوری هستند . در این قلعه ها چون در اطراف نیز چشمه ای وجود نداشت ، ناچارا از زیر محوطه ی قلعه اقدام به حفر چاهی عمیق میکردند و به هر قیمتی سعی میکردند که به آب برسند . اگر میرسیدند که نورعلی النور بود . اما گاهی به سنگ برمیخوردند و دهها متر در سنگ نیز نفوذ میکردند اما از آب خبری نبود . برای همین در بعضی قلعه ها به چنین حفره هایی برخورد میکنیم که نه خبری از چاه است نه از بار . البته در بعضی قلعه ها زحمتشون رو بی ثمر نمیزاشتن و با زدن تونلهای انحرافی ، چاه را تبدیل به راه فرار و گاها جایی امن برای خزانه میکردند . قابل توجه اونایی که دستگاهشون خیل عمق میزنه
- از شاهکارهای ذهنی ایرانی نیز این بود که در بعضی قلعه ها که دسترسی به آب نداشت ، کل فضای حیاط مانند قلعه را بصورت استخر دیوار میکشیدند و با ساروج آب بندی میکردند . هنگام بارندگی به اندازه ی کافی آب جمع میشد و آب انبارها لبریز میشد . تا خبری از حمله نبود از آب پائین استفاده میکردند و هنگام حمله ی دشمن ، ذخیره ی آب به اندازه ی کافی موجود بود ( مانند قلعه ی بابک )
گزینه ی دیگری که برای قلعه های استقراری مهم است ، راه فرار است
برای همین ، اگر جایی بلند را مییافتند که از اطراف شیب باشه و فقط از یک طرف به بلندی های اطراف وصل باشه ، بهترین جا برای قلعه بود . اگر دشمن قصد پیشروی داشت و نیرو برابری نمیکرد ، تا دشمن میخواست از پائین حمله کنه ، اهل قلعه از بالا بصورت افقی به کوههای اطراف میگریختند و با تصرف قلعه ، حداقل تلفات نداشتند .