کی دعا نویس خوب سراغ داره ؟

امیر كبیر گفت: دوران افول و عقب ماندگی ملتها زمانی شروع شد كه
جای اندیشیدن را تقلید گرفت
جای تلاش و كوشش را دعا
جای فكر كردن به آرزوهای بزرگ را قناعت
وجای اراده برای رفتن و رسیدن را قسمت
و جای تصمیم عقلانی را استخاره گرفت

سلام درود ب شرفت

درود بر شرف تمام اندیشمندان از هر جای دنیا و از هر نژادی..

"اسب تازی شده زخمی بزیر پالان طوق زرین همه بر گردن خر میبینم"

در راه خرد شهیدها دادیم دریغ از اعتباری درخور..

شمارو نمیدونم خودم تا حدی رسیده بودم که کفر میگفتم نه به جن نه به خدا نه دعا و طلسم اعتقادی نداشتم واسه مسخره بازی و ثابت کردن حرفام سه تا دعا نوشتم با رعایت تمام آدابش سه تاشم اثر کرد با زبان عربی واسه سردرد یکی از دوستان نوشتم اثر کرد دیگه سردرد نداره دیگه قرص نمیخوره دومی بچه دوستم بود که هرشب کابوس میدید با گریه زاری بیدار میشد دعا رو نوشتم موقع خواب زیرسرش میزارن دیگه کابوس و از خواب پریدن نداره سومی هم واسه یکی از دوستان نوشتم زندگی که به طلاق رسیده بود بیا حالا ببین لیلی مجنونن شدن پیش یکی از دعانویسا رفتم که جریان روبدونم اونم ترسوند دیگه انجام نمیدم خدا نشانه ای داده تا راه گم کرده رو پیدا کنم فرصت دوباره بهم داده بلاشک که خدا ارحم الراحمین هس دین اسلام و نبوت پیغمبر بحق است بعضیا با گفتن چرا زبان عربی باشه فارسی نباشه چرا قبل اسلام نبود چرا زرتشت نداشت نمیتونن خدشه ای در حقانیت راه و رسم خدا ایجاد کنن برگردید تا فرصت دارین که خدا رعوف و مهربان هس که خدای نکرده فرصت تمام بشه جلوه قهار و جبار شدن الله شامل حالمون بشه استغفرالله بی شک این حقیقتی است استوار احمدالله که لطف الله شامل حال من شد انشالله واسه شمام قسمت کنه از سردرگمی و راه اشتباه برگردین انشالله آمین

خردمندی یک ملت جز به نابودی بی خردان و خرافه گرایان میسر نیست،
نسلها باید بگذره تا از دام خرافات رها بشیم..
اما با گذشت هزاران سال همچنان خواهند بود کسانیکه در هزاران سال قبل زندگی میکنند همانگونه که همیشه کسانی هستند که در آینده زندگی میکنند..
یک انسان عادی در حال زندگی میکنه یک انسان عقب مانده در گذشته و یک انسان دانشمند در آینده اما یک انسان خردمند در همه ی زمانها..
درک و شعور انسانها به یک میزان نیست و عیبی هم در این نیست زیرا طبیعت انسانها چنین هست!
اما بدبختی آنجاست که آدم نادان عملش را مرتبط با یک خرد برتر میداند که هیچ درکی از آن ندارد!!

بهر حال تا زمانیکه اصرار به تحمیل عقیده خود نداشته باشیم مشکلی نیست..!
پس زنده باد کوروش بزرگ که با وجود قدرتی بی همتا هرگز دین را به زور شمشیر نگستراند اگر چه میتوانست امروز لااقل یکی از بزرگترین پیامبرانی باشد که دنیا بخود دیده..!!

به شخصه خودم هیچ دعایی رو قبول ندارم و میدونم با چند خط نوشته نمیشه مسیر زندگی یا چیزی رو تغییر داد البته منظورم دعاست نه اطلاعات علمی.
من خودم علم و فیزیک رو بیشتر قبول دارم، من چیزایی که میگن دین و امثالش رو دیگه الان باور ندارم اما باور دارم یه چیزی خالق ما بوده یا شاید مثه قدیمی ها که میگفتن خدای آسمان، خدای دریا... چندتا باشن!
من اطمینان دارم موجوداتی غیر ما در آسمان هستن حتی با دانشی فراتر.
من خودم داخل همین قرآنی که میگن سوتی هایی دیدم که از گفتار یه خالق خارق العاده بعیده! ما اکثرا میخونیم به معانی دقتی نداریم متاسفانه!
ما ایرانی ها انسان های آگاهی بودیم از طراحی های تخت جمشید... و چندین هزار سال پیش همین شهر سوخته که جراحی چشم انجام دادن کجا پیامبری بوده از این اعراب که بتونه همچنین کاری کنه مثلا اینا دیگه به قولی سوپر من بودن!
ولی مردمان شهر سوخته به دنیای پس از مرگ اعتقادی داشتن به خالقی اعتقاد داشتن طبق شواهدی که پیدا شده و هنوز در تعجب هستن اینا کی بودن چرا شهر یهو سوخته...!

از دوستان مذهبی عذر خواهی هم میکنم شاید خیلی ها زمان ببره به نتیجه من برسن و خیلی ها هم بگن من اشتباه میکنم اونا درست ولی من نمیگم اونا اشتباه میکنن بلکه میگم شاید کمتر بهش فکر کردن و طبق روال پیش رفتن.

دوست گرامی توضیح اینکه چرا شهر سوخته سوخت و نابود شد برای یک آدم مذهبی بسیار ساده هست!
فقط دو کلمه "عذاب الهی"
حتمن خواهند گفت آدمهای فاسد و گناهکار و کافری بودند و چون راه علم رو در پیش گرفتند و به نصایح پیامبرانشان گوش ندادند پس گمراه شدند و عذاب الهی نابودشان کرد!!
البته نمیخام همه ی آدمهای مذهبی رو اینچنین تفسیر کنم زیرا این بسته به میزان درک شخص متفاوت هست اما غالبن چنین دیدیم و شنیدیم..!

به امید روزی که خرد جایگزین تمام مذاهب شود

چون اینجا سایت فلزیابی هست ، بنده زیاد در موارد عقیده ای نظری نمیدم چون شاید صاحبان سایت یا سایر اعضا راضی نباشن
اگر کسی به بحث های مذهبی علاقه داره ، میتونه در هزاران سایت مربوطه ، عقایدشو ابراز بکنه
اما اگر قراره که اینجا مطلبی عنوان بشه و اون مطلب با عقاید دیگران تناقض داشته باشه ، طبیعیه که دیگران هم همینجا وارد بحث میشن و جواب میدن . پس اگر مشکلی با این مباحث نیست ، مدیران محترم اجازه بدن و اعضا سعی کنن در تایپک های دیگری ادامه بدن تا مباحث مربوط به فلزیابی به مباحث دیگری کشیده نشه
-------------------------------------------------------------------------
در مورد سخنان آقای Dark بنده وظیفه دارم که جوابگو باشم ، چون در مباحث خداشناسی اگر سوالی بیجواب بمونه منجر به تضعیف عقیده ی دیگران میشه
خوب شما که فیزیک و شیمی رو قبول دارید و فکر کنم که تقریبا همه ی دنیا ( چه مذهبی و چه غیر مذهبی ) حداقل این دو گزینه رو قبول دارند چون با حواس پنچگانه ی انسان قابل درک و بررسی هستند
بنده با همین حواس پنجگانه بارها دیدم که چطور یک دعا یا نوشته ، میتونه روی فیزیک اجسام تاثیر بذاره .
مانند : حرکت دادن اجسام ساکن و ساکن کردن اجسام متحرک و انواع تاثیرات در روند کارهایی که اگر طبق فیزیک باشه ، نباید اینطور میشد ، که شد
پس اینکه شما این گونه تاثیرات رو ندیدید دلیل بر بی تاثیر بودنش نیست . شاید در محل زندگی و اطراف شما چیزی نبوده تا بصورت فیزیکی ببینید
-------------------------------------------------------------------------
در مورد تناقض یا به گفته ی شما : سوتی های داخل قرآن ، بنده هم اطمینان دارم که شما سوتی هایی داخلش دیدید و شاید هزاران نفر هم دیده باشند . اما اینجا مهم اینه که شخص بیننده کیه و آیا به اندازه ی کافی، درک و بینش داره که بتونه مطالب نوشته شده رو با هم بسنجه و از همه ی نکات ریز سردربیاره ؟
اگر قرار بر این است که قرآن کتابی کامل باشه و از طرف یک خارق العاده باشه ، پس مطالبش به اندازه ی کافی سنگین است که من و شما نتوانیم براحتی درکش کنیم . اگر سنگین نبود در مورد هر جمله اش دهها جمله توضیح تفسیر نمیکردند . ( اما چون درکل برای من و شما اومده ، اینطور نیست که مطالبش هرگز برای ما قابل درک نشه . بلکه اگر واقعا دنبال جمله ای باشید ، کسانی واردتر ، به اندازه ی کافی موشکافیش کردن که حالیمون بشه )
با خواندن ترجمه ی کوتاه زیر هر آیه ، ممکنه دهها تناقض در ذهن پیش بیاد . در حالی که همون یک آیه ممکنه که دهها و صدها جمله تفسیر داشته باشه که چرا نازل شده ؟ و برای چه کاری گفته شده ؟ و خطاب به چه کسی بوده ؟ و ...
بنده نیز شخصی نیستم که بصورت ارثی یا بصورت عادت یا به زور دین رو قبول کرده باشم . اون سوالات و تناقضات را که افراد بی عقیده در سایتهای مختلف مطرح کردن رو یکی یکی دنبالش رو گرفتم و بررسی کردم و منظور و باطن همه شون برام روشن شده وگرنه اگر حتی یک سوال مبهم در دین برام باقی باشه ، مطمئن باشید که قبولش نمیکردم
--------------------------------------------------------------------------
در مورد اینکه ما ایرانیان خیلی پیشرفته تر از اعراب بودیم شکی نیست . اما اینکه چرا فلان پیامبر عرب یا غیر عرب ، جراحی چشم نکرده یا فلان چیز رو اختراع نکرده ، دلیل بر این نبوده که شخص خودش از ما کم دانش تر بوده ، بلکه اون پیامبران برای اختراع کردن تعین نشدن و فقط وظیفه ی یاد دادن دین و روش درست زندگی و آداب و معاشرت به مردم رو داشتن .
( اگر بنا بر مقایسه و برابری باشه ، حالا که دنیا پیشرفت فیزیکی کرده ، چرا کسی نمیتونه مثل پیامبر ، ماه رو با اشاره ی دست دو تیکه بکنه ؟ هنوز هم اثر این تکه شدن بر روی روی کره ی ماه موجود است و میتونید تو ماهواره ببینید . دانشمندان نیز هیچ دلیل علمی برای ایجاد این خط ندارند بجز اینکه اعتراف کردن که چنین کانالی فقط با تکه شدن و دوباره چسبیدن تکه های ماه ، امکان داره بتونه تشکیل بشه )
( واگر بنا بر مقایسه ی علمی و جراحی باشه ، چرا حالا هیچ دکتری رو نداریم که بتونه مانند حضرت عیسی ، کور مادرزاد رو بدون قید و شرط شفا بده ؟ )
پس قضیه ی پیامبران و اولیای دینی ، برای مقایسه و به رخ کشیدن دانش فیزیکی و اختراع نبوده
قبل از اینکه بشر بتونه اختراعات مهم انجام بده و به پیشرفتهای علمی برسه ، اول لازم بوده که درست تربیت بشه و خوب و بد رو بشناسه . ( مثل بچه ای که هنوز تربیت نشده و بیایم چاقو دستش بدیم )
-------------------------------------------------------------------------------------
اگر منظورتون اینه که مردمان شهرسوخته به دنیای بعد از مرگ اعتقاد داشتن ، خوب با این حرف میخواید چی رو برسونید ؟
میخواید بگید : اگر به دنیای بعد از مرگ باور داشتن ، پس خداپرست بودن و اگر خداپرست بودن ، پس شهر سوخته عذاب الهی نبوده
نمیتونیم بگیم صد در صد عذاب الهی بوده و چون کارشناسان نتونستن جنگ یا عامل فیزیکی معقول و معمول دیگری را برای این حادثه بیابند ، بعید هم نیست .
و اینکه مردمانی به دنیای بعد از مرگ اعتقاد داشته باشند ، دلیل بر خداپرست بودن آنها نمیشه . همانگونه که در اهرام مصر بصورت حکاکی و تک به تک ، تمام مراحل مرگ و بعد از مرگ بر روی سنگها کنده کاری شده و موجود هست . حتی آمدن دو نفر ترسناک بعد از مرگ بسوی مرده ، به وضوح نقاشی شده .
حداقل اینقدر پیشرفت ماورائی داشتن که این مراحل بعد از مرگ براشون اثبات شده بوده که اجازه ی ترسیم داشتن . درحالی که فرعون خدا رو قبول نداشت . حتی کاهنان مصری کتابی بعنوان "کتاب مرگ" نوشته بودن و مردم میخواندند که بتوانند بعد از مرگ به سوالات نگهبانان و دربانان جواب بدهند و به جاهای خوب وارد شوند . از این کتاب پاپیروسی در کنار مومیایی ها نیز یافت میشود .
و فراموش نکنید که در ایران قدیم نیز ، به دنیای بعد از مرگ عقیده داشتند ، حتی زمانی که دین درست و حسابی نداشتند .
کاسه هایی ( بیشتر موارد 2 عدد هستند ) که شما علاقمندان امروز در قبرها می یابید دلیل بر اعتقاد مردم قدیم ایران به دنیای بعد از مرگ و برای برآورده کردن آب و غذای شخص مرده در دنیای بعد از مرگ است . در حالی هیچ پیامبری در هیچ جای جهان چنین احتیاجی به این صورت را ، بعد از مرگ ، به هیچ مردمی ، گوشزد نکرده و یاد نداده .
و همچنین : وجود زیورآلات و اشیای قیمیتی بر تن شخص مرده برای تشخیص مقام دنیویش
و وجود مال و اموال برای احتیاجات زندگی بعد از مرگ
و وجود سکه ها و هدایا ( که شاید بیشتر دوستان هنوز دقیقا براشون مفهوم نباشه ) وجود سکه ها و هدایا در قبر، بغیر از احتیاجات بعد از مرگ ، برای دادن سکه و هدایا به آن دو نفر بوده که بعد از مرگ میان سراغ آدم و نگهبانانی که شخص مرده رو اجازه بدن بره به جاهای بهتری از اون دنیا )
و مورد دیگری که بازم نشنیدید : در بیشتر این قبرها ، شخص مرده یک سلاح نیز در دستش دارد . شما مثلا ممکنه که یک شمشیر دسته طلائی یا نقره یا آهن یا مفرقی در قبر ببینید و فکر کنید که این نیز از وسایل و هدایای همراه مرده است یا اینکه فکر کنید که داشتن شمشیر نشان از جنگجو بودن شخص مرده است . خیر همیشه اینطور نیست . داشتن سلاح در دست مرده برای این بوده که در برابر نگهبانها و اشخاص بعد از مرگ مبارزه کنه چون دقیقا به این نکته رسیده بودن که بعد از مرگ میان سراغشون و باهاشون بدرفتاری میکنن .
یک نکته در اثبات این مورد اینه که در کردستان ، در قبر فقرا هیچی دیده نمیشه اما بعضیها حداقل یک چوبدستی به شکل گرز دارند ( منظور عصا نیست ) . جنس چوبی که ارزشی مادی برای دنیای بعد از مرگ نداره ، فقط برای دفاع و مبارزه بوده
--------------------------------------------------------------
به هر حال امیدوارم که کسی از حرفای بنده ناراحت نشده باشه .
بنده اگر وارد این مباحث میشم برای اینه که حداقل به دنیای فلزیابی و تاریخ شناسی ربطش بدم که دوستان چیزی یاد بگیرن
وگرنه اگر بحث مذهبی ( بدون ربط به دفینه یابی ) باشه ، بنده بحثی ندارم مگر اینکه به عقیده ی کسی بی احترامی بشه ، اگر کسی بحثی داره ، براش تایپیک جداگانه ای بزنه با اجازه ی مدیران سایت

نمیدونم چرا مجبورم میکنید! اما نکنید.. باور کنید بنفعتون نیست!!

بهرحال برای اتمام این بحث از آن جدل هزار ساله، بطور خلاصه:
داشتن پس زمینه ی فکری مشخص باعث پیش داوری در برخورد با پدیده ها و اتفاقات خواهد شد..
لازمه ی اندیشه ی خالص و ناب برخورد منطقی و دیدن حقایق آنگونه که هستند میباشد..
یک انسان ایدئولوگ همه اتفاقات و مسائل و پدیده ها را بنابر اعتقاداتش میسنجد..
یک ذهن خردمند راه خود را باز خواهد یافت اگرچه آوار حجمه های پوچ راه را برایش سخت و عرصه را تنگ خواهند کرد اما ذهن راسخ همیشه بیدار خواهد شد و دچار رخوت واماندگی دوران جهالت نخواهد ماند..

خردمند باشید اگر چه نتوانید بروز دهید اما تنها شما صاحب واقعی افکار و ذهن خویش هستید..