علم جفر

از قواعد دیگر جفری قاعده ای هست که به قاعده"مرموز کردن"معروفه.ازین اصطلاح استفاده میشه تا این مفهموم رسونده بشه که باید اعداد رو به حروف عربی بدل کرد.این قاعده جز قواعد معتبر این دانش هست.از کلمه علم برای جفر استفاده نمیکنم که باعث سوتفاهم بین من و دوستانم نشه.تصویر زیر از کتاب "حلویات العلوم" نوشته میرزا حسن نایینی نیستانکی هست. اواسط صفحه سمت راست توضیح چگونگی اخذ جواب ازین قاعده هست،متاسفانه برای این شرح نمونه ای ارایه نداده.ولی در کتابهای دیگه ای من چندین نمونه ازین قاعده دیدم.

واقعا چرا هیچ کسی تا حالا سعی نکرده آموختن این علوم رو کمی راحت تر بکنه حداقل یه نسخه تایپی همراه با راهنمایی چیزی...
من تو هر علمی از این نوع که تصمیم به یادگیری گرفتم، همون اولش گیر کردم. خییییلی هم دوست دارم سر دربیارم که قضیه از چه قراره

در مورد علم جفر ، یه توضیح بنیادی رو خدمت دوستان عرض می کنم که برای همه روشن بشه و دوستان دیدگاهشون رو نسبت به این علم ، اصلاح بفرمایند
خیلی از دوستان فکر می کنند که اگر قاعده و فرمول خاصی وجود دارد که باید طبق آن فرمول پیش بریم و جواب سوال را بدست بیاریم ، پس می شود که این علم را دسته بندی کرد و مثلا در قالب یک نرم افزار ارائه داد ، بدین صورت که سوالی را در نرم افزار وارد کنیم و نرم افزار ، با رعایت آن قواعد و فرمولها ، حروف سوال را دقیقا تجزیه و تحلیل بکند و نهایتا جواب درست را استخراج بکند .
اما خدمت همه ی دوستان عرض می کنم که خوشبختانه همچین خبری نیست و با اینکه هر فرمولی را میتوان بصورت نرم افزاری پیاده کرد اما این علم حسابش جداست و یک نکته دارد که در نرم افزار نمی گنجد . ( و باید هم همینطور می بود که هست )
این نکته آنقدر مهم است که شاید حتی عده ای از استادان جفر نیز با اینکه کارشون اینه ،ازش خبر نداشته باشند و خود در شک باشند که چرا جواب بعضی سوالات برایشان مبهوم می ماند در حالی که قواعد و فرمول کار مشخص است !
حالا کاری به خود آن " نکته " نداشته باشید و در موردش سوال نفرمائید ، چون به عموم مربوط نیست
اما چون قصدم روشن سازی است ، یک مثال میزنم که دوستان ، وجود آن نکته را بهتر درک کنند:

مثلا در زمین محمد نامی ، دفینه ای وجود دارد و ما از جفر سوال طرح می کنیم که : آیا در زمین کشاورزی محمد فرزند مریم در روستای نورآباد ، دفینه ای پنهان است یا خیر ؟
و مثلا طبق قواعد جفر ، یا از خود حروف سوال مستحصله را استخراج می کنیم که مبسوط یا محدود است ، یا از سوال مداخل گرفته می شود و بعد اعداد را به استنطاق در می آوریم و فرضا با هر روشی بسط می دهیم و نظیره می گیریم و کلی قواعد را بر سر حروف اعمال می کنیم و حتی طالع را نیز در نتیجه مداخله می دیم که حاصل دقیقتر باشد
اما فرض کنیم که در زمینی دیگر نیز ، در همین روستا یا روستایی همنام، محمد نامی وجود دارد که اسم مادر او نیز مریم است و خصوصیات حروفی محمد قبلی را دارد و در واقع در زمینش دفینه ای وجود ندارد و اگر همین سوال را برای این محمد نیز مطرح کنیم ، چه می شود ؟
اینجا بنظر شما جفر چه جوابی باید بدهد ؟ در حالی که حروف وارده ی هر دو طرف مثل هم باشد اما حقیقت کارشان با هم فرق بکند
اینجا ظاهرا بر سر دوراهی خواهید ماند :
- اگر جفر فقط حساب دقیق حروف ، طبق فرمولی مشخص باشد ، از حساب مشابه حروف مشابه ، باید جواب مشابه بیرون بیاید
- و اگر جواب مشابه بیرون بیاید ، در حقیقت ، جواب اشتباه داده شده است چون جواب دو زمین ، مثل هم نیست

البته جفر برای همه ی سوالات جواب دارد و شکی در آن نیست
اما این نکته را عرض کردم که دوستان دیدگاهشون رو نسبت به این علم اصلاح بکنند و فکر نکنند که این علم ، مانند ریاضی و حل مسئله ، همش طبق فرمول است ، بلکه خوشبختانه این علم نیز کاملا وابسته به درجه ی شخص و رمز و رازهایی است و افراد معمولی نمی توانند از این علم ، جواب سوالات خود را بدرستی استخراج بکنند . حتی اگر کل فرمولهای این علم را نیز بخوبی بلد باشند .
امیدوارم با این مثالی که عرض کردم ، به دخیل بودن چگونگی خلوص و درجه ی افراد ، واقف شده باشید و بدانید که فرقی مابین عوام و خواص وجود دارد و علمهایی وجود دارند که مخصوص اشخاصی خاص با داشتن شرایطی خاص، هستند

پس :
به دری بکوبید که صاحبخانه به شما آشنا باشد
بعد بپرسید که: در آن خانه چه ها باشد؟

متداولترین قاعده جفری قاعده صدیقی یا 15 سطری هست.این قاعده بیشتر از بقیه قواعد توسط کسانی که شوق یادگیری دارن پیگیری میشه.هم به این دلیل که تقریبا همه گره های این قاعده باز شده و فقط سطر مستحصله باقی مونده.البته اگر گرفتن طالع وقت و نیت استخاره به قرآن یا تسبیح برای جویندگان حل شده باشه، و هم به این دلیل که در کتب مختلف مطالب بیشتری ازین قاعده ذکر شده تا قواعد دیگه و این باعث میشه دست آدم برای تحقیق بیشتر باز باشه و احتمال یادگیری بیشتر میشه.صفحه سمت چپ تصویری که در زیر قرار دادم اشاره ها و کلیدهایی رو در خصوص چگونگی اخد حروف مستحصله در این قاعده رو بیان کرده.
بدلیل خوانا نبودن خط نسخه عین عبارت رو قرار میدم برای راحتی مطالعه دوستان.
"طریقه قاعده حسینعلی و مستحصله گرفتن
طریق استحصال مستحصله بچهار دایره باید بشود.در دایره اجهزط ط(طالب) و مط(مطلوب) از دایره ابجد،بعد میبینند از دایره اهطم هم طبع از دایره انسغ دور میدهند.العاقل یکفیه الاشاره.

بدانکه حرف منسوب الیه را نه در دایره ابجد میشماریم و نه در جدول،و در دایره انسغ باید حرف حاصل را حساب گرفت.طریقه استحصال مستحصله بچهار دایره باید بشود.
در دایره اجهزط مطلوب حرف حاصل را باید دید
در دایره ابجد بعدشرا باید دید
و در دایره انسغ بتوالی یا خلاف توالی دور داده.
اگر بفهمی ختم کردم سخن را کوشش نما تا بفهمی.والسلام"
دوستان مسلما قرار دادن این مطالب لزوما به معنی درست یا غلط بودنشون نیست.صرفا به این دلیل قرار دادم که دوستانی که در تکاپو و اشتیاق فراگیری هستن مطالبی که در نسخه ها نوشته شده در دسترسشون قرار بگیره.وگرنه اول و آخر جفر حقیقی یعنی اون جفری که خیر مطلق و سعادت محرز هست از دست ایمه هدی سلام الله علیها و یا با اشاره و راهنمایی ایشان گرفته میشه و بس.ادامه مطلب هم در خصوص مستحله در همین قاعده بزبان عربی هست به روش جفر حسینعلی دکنی.
ا

بسیار ممنونم جناب erfan
به نکته ی بسیار خوبی اشاره کردید!
پس باید اینطور نتیجه بگیریم که دوستان علاقمند به کل کتابها و نسخ موجود فقط میتونند به چشم کتاب داستان نگاه کنند و برای رسیدن به جفر حقیقی دستشون اول باید به ایمه هدی سلام الله علیها برسه..!!
البته اگر چنانکه جناب ایمه هدی سلام الله علیها صلاح دیدن خودشون این علم رو بصورت دلخواه(کامل یا ناقص)در مغز داوطلب آپلود خواهند کرد!!

پس دوستان گرامی راه و مسیر مشخص شد
بشتابید بسوی دستیابی به ایمه هدی سلام الله علیها..

امیدوارم همه ی نتیجه گیریهای دوستان این مدلی ما به اینصورت واضح و مشخص باشه که تکلیف خودمونو بدونیم!!

واقعن ممنونم
.

واقعا توضیح مطلب و جواب دادن به شما در خصوص جفر و دریافتش از ایمه ضروری نیست چون شما هم نظر خودت رو در خصوص این مطالب داری و نباید و نمیشه هم در مقابل شما جبهه گرفت و کار من هم قانع کردن و پاسخ دادن به شما نیست.کار شما دلیل کافی داره و کار من هم دلیل کافی.صرفا شما از نگاه خودت به موضوع نگاه میکنی و من از نگاه جه عرض کنم از تجربه و تحقیق و دریافت خودم.مسلما شما در خصوص جفر تحقیقی نداری چون معتقدی چون پایه و اساس علمی نداره ارزش و اعتبار لازم برای تحقیق نداره و هر وقتی که براش بزاری فقط اتلاف وقت و انرزی هست. در تمامی مناظره های بین متل شما و متل من برنده شما هستید.دلایل شما برای شما کاملا معقوله و منم دلایل شما رو برای شما کافی میدونم.
من نمیتونم حقانیت ایمه رو برای شما اتبات کنم،پایه و اساس مذهب یا دین اصلا علمی و معقول نیست،وجود معجزه برای ایمه به همین دلیله.وگرنه اگر کلیت پیام و ایدیولوزی اونها معقول میبود به معجزه احتیاجی نبود.لزوما چیزی که علمی و منطقی نباشه نمیشه گفت اشتباهه.دلایل بسیار محکمتر از علم وجود داره که باعث پذیرش مذهب از طرف من یا اشخاصی متل من هست. و البته وجود آدمهایی که صرفا به این دلیل که دین موروتی بهشون رسیده،دین رو پذیرفتن رو هم انکار نمیکنم.
شما اگر در مقابل هر پست من پنجاه تا پست هم بزاری واقعا باعت ایجاد دلیلی برای واکنش نشون دادن در من نمیشه.و این پست رو صرفا به این خاطر قرار دادم که احساس کردم چون مربوط به ایمه میشد ،جوابی بدم که شاید متوجه منظور من بشید.
به هر حال دوستت دارم رفیق.

درود میفرستم بر ایمان پاک شما جناب erfan
و خواهش میکنم از گفته هام نرنجید که اصلن چنین هدفی ندارم

بسیار خوشحالم که به نکته ی بسیار درستی اشاره کردید و کاملن با شما موافق هستم..
بله مذهب و اعتقاد به خدا به هیچوجه عقلانی نیست بلکه چیزی بر خواسته از احساس و اعتقاد قلبی که در واقع ریشه در تمایل درونی بشر برای میل به بقا و امید به "عدالت" در دنیایی که عدالت نیست دارد..
برای من پذیرش این نوع تفکر بسیار سادست چون اصل این تفکر ناشی از سادگی و خامی بشر اعصار گذشته ریشه گرفته!
حال بیایید این خامی رو با پدیده های ناشناخته ی طبیعی (که بسیاری از اونها امروزه کشف شده اند و بسیاری هنوز در ابهام هستند) بیامیزیم..!
نتیجه بسیار واضح خواهد بود
انسانی حیران میان ناشناخته ها و ضد و نقیضها در پی جواب هاج و واج...!!
این انسان از روی کنجکاوی ذاتی بدنبال دلیل میگرده پس بقول گوبلز: دروغ هرچه بزرگتر باشد باورش برای عموم مردم راحتتر است!
و ازونجاییکه عموم مردم بسادگی آسونترین راه رو میپذیرند کدام دیواری کوتاهتر از ماورالطبیعه؟؟

اما همیشه در طول تاریخ این اندیشمندان واقعی بودند که بشر رو از گمراهیها بیرون آوردند و خواهند آورد
اما بشر قدر نشناس هرگز ستایشی را که در خورشان بود به ایشان روا نداشت که هیچ بلکه همیشه بر طبل دشمنان کوبید! و این است حکایت نادانی بشر..

البته جای بسی امید و خوشحالیست که انسان امروز عاقلتر از دیروز بسوی جهت درست در حرکت هست

و در نهایت:

"هیچ دینی برتر از انسانیت نیست و راهی والاتر از خرد نباشد"

(احتمالن خودم)

انسان خردمند باشید

انسان خردمند باشیم

دروددوستان
دوستان این علم هست باعث شدخیلی ها باعقل سالم تصمیم به کارهای خوب بگیره وگرنه دینو مذهب که موروسی وزوریه .مثل ادموهواعمری توکلمون کردن که ادموهوایهوپریدن تودنیا اونم پابرهنه
درصورتی که علم ثابت کرد.انسان ازموجودی کوچک مثل موش تکامل یافت وبه ممیمون شکل گرفت درنهایت شدانسان
14میلیاردسال طول کشیدتااین زمین شدزمین بدمرده میگه تو7روزخدا زمینوزمانوافرید.پس ازلاک دینومذهب دربیایم به علم پیوندبخوریم تاکشوروباعلممون بسازیم مهتاج بیگانه هانباشیم .
برای پیدا کرن دفینه فلزیاب بیگانه یاایمه بیگانه مردم بی سوادم باورمیکنن

برای بعضی ها خیلی واجب هست که به علم پیوند بخورند حداقل کلمه ها رو درست می نویسند