(شفا و درمان با تکیه بر قرآن و احادیث) توسط افشین1

اما در اشتباه معنی و تفسیر کردن شما دوستان این رو بخونند متوجه میشوند
در تفسیر المیزان امده است
(ما قلت لهم الا ما امرتنی به ان اعبدوا الله ربی و ربکم و کنت علیهم شهیدا ما دمت فیهم فلما توفیتنی کنت انت الرقیب علیهم و انت علی کل شی ء شهید):(من به آنها چیزی جز آنچه تو به من امر کردی نگفتم ،و آن این بودکه خدا را که پروردگار من و شماست بپرستید، و تا در میان ایشان بودم شاهداعمالشان بودم و پس از اینکه مرا بسوی خود فرا خواندی تو خودت مراقب وشاهد بر آنان بودی و تو بر هر چیز شاهد هستی )، مسیح (ع ) پس از آنکه نسبت مزبور را از راه نفی سبب از خود نفی فرمود، اینک مجددا از راه بیان وظیفه اش واینکه او در وظیفه خود تخطی نکرده آن نسبت را نفی نموده و عرض می کند، من به آنان جز آنچه را که تو به من دستور دادی نگفتم و کلام خود را برای افاده حصر به طریق نفی واثبات بیان نموده و با جمله (اعبدوا الله ربی و ربکم )وظیفه خودرا تفسیر کرده و خدای خود را توصیف نموده تا کمترین شائبه ای در اینکه اوبنده ای فرستاده از جانب پروردگارش و پرورگار همه مردم است که مردم رابسوی خدای بی شریک دعوت می کند، باقی نماند، و در جمله بعدی وظیفه دیگری که ازجانب خدای سبحان به عهده دارد،بیان نموده و آن شهادت براعمال است ، پس وظایف او شامل ابلاغ رسالت و دعوت به پرستش خدای بی شریک و ثانیا گواهی بر رفتار امت خویش است و می فرماید:من در این دووظیفه تخطی نکردم و بنابراین من از این نسبت ناروا که مردم را به عبادت خودو مادرم فرا خوانده باشم مبرا و منزه هستم . و جمله (کنت انت الرقیب علیهم )افاده حصر می کند و لازمه اش آن است که خداوند هم در ایام وجود عیسی بین مردم و هم بعد از او رقیب و شاهد باشد، لذاآن ایامی هم که عیسی شهید و ناظر برامت بوده بطور مستقل نبوده است ،بلکه درحقیقت واسطه در شهادت بوده ،نظیر سایر تدبیرات الهی که مدبر به استقلال خود اوست ، پس شهادت هم مانند سایر تدبیرات الهی اولا و بالذات فقط به خود خداوند اختصاص دارد و گاهی بعضی از بندگان خود را موکل بعضی ازامور و تدبیرات می نماید ،اما او خود بر همه امور از قبیل رزق ،زنده کردن ،میراندن ، حفظ، دعوت بندگان و هدایت آنان وامثال آن وکیل است . پس عیسی (ع ) مبری از این نسبتهای نارواست و در آنچه آنها بعد از وی مرتکب شدند چیزی بر عهده او نیست و وی مسئول آنچه امتش مرتکب شدندو گفته اند نمی باشد، همچنانکه در آیه بعد می فرماید: اگر آنها را عذاب کنی ،اینهابندگان تو هستند و تو بر آنان قادری و اگر از آنها درگذری و چشم پوشی کنی همانا تو عزیز و حکیمی .
و اما در تفسیر نمونه :
(آیه 117)- چهار: «تنها چیزى که من به آنها گفتم، همان بوده است که به من مأموریت دادى که آنها را دعوت به عبادت تو کنم و بگویم خداوند یگانه‏اى را که پروردگار من و شما است، پرستش کنید» (ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا ما أَمَرْتَنِی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ).
پنج «و تا آن زمان که در میانشان بودم مراقب و گواه آنها بودم و نگذاشتم راه شرک را پیش گیرند، اما به هنگامى که مرا از میان آنها برگرفتى تو مراقب و نگاهبان آنها بودى، و تو گواه بر هر چیزى هستى» (وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً ما دُمْتُ فِیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنِی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ).
و در تفسیر نور
- پیامبران معصومند و جز فرمان خدا، کارى را انجام نمى‏دهند و در وحى هیچ تغییر و تصرّفى نمى‏کنند. «ما قلت لهم الاّ ما أمرتنى به»
2- حضرت عیسى، خود را همچون دیگران، دست پرورده‏ى خدا مى‏داند. «ربّى و ربّکم»
3- انبیا، ناظر بر افعال مردمند. «کنت علیهم شهیداً»
4- دعوت به یکتاپرستى، مهم‏ترین وظیفه‏ى انبیاست. «ان اعبدوا اللَّه» (با اینکه مأموریّت عیسى تنها توحید نبوده، امّا آیه فقط توحید را مطرح مى‏کند)
5 - دلیل و ملاک پرستش خدا، ربوبیّت اوست. «ان اعبدواللَّه ربّى و ربّکم»
و اما تفسیر مجمع البیان

ما قُلْتُ لَهُمْ اِلاَّ ما اَمَرْتَنى بِهِ اَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبّى وَ رَبَّکُمْ

من جز آنچه را که تو به من فرمان داده بودى، چیزى به آنان نگفتم، من به آنان گفتم که یکتا خدایى را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شماست. بدینسان از آنان خواستم که به یکتایى تو ایمان آورند وتو را پروردگار من و خودشان بشناسند و به توحیدگرایى و یکتا پرستى دل سپارند و هیچ کسى دیگر را همتا ونظیر و شریک تو نسازند.

وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهیداً مادُمْتُ فیهِمْ

و من تا آنگاه که در میان جامعه آنان بودم، مراقب عملکرد و گواه رفتارشان بودم.

فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنى کُنْتَ اَنْتَ الرَّقیبَ عَلَیْهِمْ

امّا هنگامى که مرا از میان آنان بر گرفتى، تو خود مراقب و محافظ آنان بودى.

در تفسیر این جمله برخى بر آنند که منظور این است که: هنگامى که روح مرا گرفتى، تو خودت بر آنان نگهبان و مراقب بودى، امّا به باور گروهى از جمله «سدى» و «قتاده» و «حسن» منظور این است که: امّا هنگامى که مرا به آسمانها بردى، تو خود نگاهبان و مراقب آنان بودى.

وَ اَنْتَ عَلى کُلِّ شَىْ ءٍ شَهیدٌ.

و تو بر هرچیزى گواه و دانایى، و چیزى از تو پوشیده و نهان نمى ماند.

«جبایى» از سران مکتب معتزله که از جریان های کلامی اهل سنت است در تفسر آیه شریفه بر آن است که: خداى یکتا روح مسیح را بر گرفت و آنگاه او را به آسمانها برد، چرا که مى گوید: تا من در میان جامعه آنان بودم، گواه رفتار و مراقب عملکردشان بودم، امّا هنگامى که روح مرا برگرفتى و مرا میراندى!!!!!!!!!!!!!!!!!!!، خودت گواه رفتار آنان بودى.

به باور ما این پندار و دریافت از آیه شریفه ضعیف است چرا که از واژه «توفّى» مفهوم مرگ و میرانیدن دریافت نمى گردد

دوستان عزیز قرار بود که اگه انتقادی هم بخواد بشه بصورت دوستانه باشه نه...!!!
با اجازه من قسمتی از پست دوستان رو ویرایش کردم و ازشون خواهش و تمنا میکنم که صمیمیت و احترام متقابل رو نگهدارید

(3)
اعوذ باالله من الشیطان الرجیم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ‌.(مدد یا هادی).
موضوع : پاسخ به اقدام آقای دستان.
با سلام و ادب حضور مبارک دوستان و سروران گرانقدر.
حقیقتش آقا دستان،دیگه نمیخوام تو این جو ... که بعضیها به راه انداختن شرکت کنم.و هر چه من تو تاپیک خودم از ابتدا تا انتها خواهش کردم و هشدار و تذکر دادم،بی نتیجه بود. بعدش خواستم تو این تاپیک به آرامی بحث را در فضای کاملا دوستانه و به صورت آموزشی ارائه بدم، ولی شما دیدید...! حداقل برای شما و منصفین، روشن شد که بنده بی گناهم! ای کاش همین نظر را در تاپیک بنده هم میدادید. و از حق دفاع میکردید!.
در هر صورت از شما متشکرم که حداقل در این تاپیک ، دعوت به آرامش کردید و .... برای شما محرز شد!.
بخدا قسم ! که برای هیچ انسانی بالاتر از اون، کسی و چیزی وجود نداره، هدف من فقط افزایش و تبادل اطلاعات سازنده بود ولاغیر!. ولی بشدت منو ناراحت کردند. من حلال نمیکنم! چون نه تنها به من، بلکه به خانواده و ایل و تبار من هم بی حرمتی کردند!!!. نظرم را مدیران محترم سایت اعلام کردم.
با تشکر از دوستان! ممکنه دیگه تو این فضا شرکت نکنم. چون کشش نداره.
در پناه الله کافی باشد.

سلام
جناب افشین پس شما از گرفتن جواب در خور ناراحت هستید مشکلی نداره عادت میکنید دوست عزیز کسی به شما و ایل و تبارتون بی حرمتی نکرد مطلبی رو ارائه کردید که با ادله پاسخ داده شد
اگر میخواید که پاسخ مثبت به سخنان شما داده بشه سعی کن واقعیتها رو منعکس کنی نه جعلیات و سندیات نا معتبر
باز هم از همه کمال تشکر رو دارم

با سلام و ادب خدمت دوستان و آقای خبره
جناب آقای خبر، لطفا خوب به مطالب زیر دقت کن:
1- زیاد هم درست بودن جوابها و ارائۀ مطالبتون مطمئن نباشیداگه یه وقت دیدید که دیر میام، فرصت کافی ندارم.من دین و عقیده ام را از راه تقلید کسب نکرده ام که ضعفی داشته باشم! من برای تمام مطالب شما مخصوصا در مورد مسائل توحیدی، پاسخ مناسب دارم.پس لطفا عجله نفرمایی!.
2- منظورم از بی حرمتی به من و ایل و تبار من،شما نبودید! اگه لطف کنید به تاپیک من مراجعه کنین، پاسخ را دریافت میکنید.ولی یه حرفی که نشانۀ توهینه، در پست اولتون زده بودید که توسط آقای دستان حذف و اصلاح شد! این یک امتیاز منفی برای شماست! پس فعلا یه امتیاز منفی دارید!.
3- پست شمارۀ (1) منو خوب و با دقت تمام نگاه کن، ببین و خوب با دقت تمام بخون! شمارۀ (2) رو هم همینطور! منتظرم بفرمایید: کدام سند جعلیه؟
با سپاس.

(3)
اعوذ باالله من الشیطان الرجیم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ‌.(مدد یا هادی).
موضوع( شروط مناظره): تذکر و هشدار! ، بیان عقیده و موضع مناظره کنند و پست زننده.
با سلام و ادب محضر دوستان و سروران گرامی.
وقتی که تصمیم به ایجاد "موضوع: جن و سحر و ..." گرفتم، هدفم فقط ارائۀ اطلاعات مفید و مؤثر و راهکارهای درمان مشکلات پیرامون موضوع یاد شده، در فضای کاملا صمیمی و دوستانه بود.ولی همانطور که اطلاع دارید، بعضی ... ها آنرا به بیراهه کشیدند!. بعد این تاپیک را در مقابله با من ایجاد کردند. خوشحال شدم و استقبال کردم.ومن اولین پُست را زدم.خود آقایون که بر علیه من قیام کردن،تعداشون هم کم نیست، در این تاپیک هم متأسفانه، توان ارائۀ مطالب را در فضای آرام ندارند! پُست بعد از من با توهین شروع شد. بعد دومی را زدم. بدون هیچ گونه فضا سازی و توهین و جنجال. باز این ...ها شرم نکردند و جنجال بپا کردند و توهین کردند!!! دلیلش هم: پست اصلاحی و تذکر آقای "دستانه"!
ولی من این تاپیک را مناظره قلمداد میکنم و به فال نیک میگیرم.باشد که خداوند ما را به راه راست خودش هدایت و مستدام کند.آمین.
هشدار!: توهین و بی ادبی و بی حرمتی که آخرین درجۀ ضعف و ... است، اگر فقط برای یکبار دیگر ادامه پیدا کنه، نشان از ضعف و تسلیم و واگذاری مناظره است! و بنده دلیلی برای ادامۀ مناظره نخواهم دید!. پس دقت کنید!.
مناظره، فقط پیرامون موضوع تاپیک خواهد بود! شفا و توسل جهت دریافت شفا ! لطفا از هرگونه بحثهای انحرافی و غیره ،جدا پرهیز نمایید !!!.
بیان عقیده و وضع:
مناظره کننده و پُست زننده، باید ابتدا عقیدۀ خودشو بیان کنه تا مخاطبان عزیز، به عقاید موافقان و مخالفان پی برند.اظهار نظر افراد با عقیدۀ مجهول و پنهان کاری و نفاق در این تاپیک جایی نداره! در ضمن مناظره کننده، باید منابع صحیح استادی خودشو بیان کنه!. پس دقت کنید! عزیزانی که در بیان عقدیدۀ خود ضعف دارند، لطفا به این تاپیک مراجه ننماید!.
عقیدۀ من:
اینجانب مسلمانم و تابع هیچیک از مذاهب منتسب به اسلام از جمله ( شافعی،جعفری، حنفی،زیدی،اسماعیلی،هفت امامی،دوازده امامی،علی االهی، حسین اللهی و ....) نستم! ولی به پیروان همۀ آنها و همچنین سایر ادیان و مذاهب، احترام میذارم و پاسخگوی عقاید آنها نیستم!. لطفا دقت کنید!
من فقط مسلمان موحدم و فقط پیرو سیره و سنت پاک حضرت محمد (ص) هستم.تابع افکار و آراء هیچ انسانی نیستم و استقلال کامل فکری دارم. من مقلد نیستم! منابع استنادی من قرآن است. هر جا لازم شد، فقط از دو کتب 1- صحیح امام بخاری و2- صحیح امام مسلم( رحمة الله علیهم) دلایلی ارائه میدهم. چون فقط این دو برام صحیحند.چراکه از نظر بیش از 90درصد مسلمانان جهان، فقط این دومنبع، صحیح میباشند و بقیۀ منابع،ندرتا دارای احادیث ضعیف نیز میباشند. لطفا دقت نمایید!.
دلیل این عقیده تمسک به آیۀ شریفه است: لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِيراً قطعاً براى شما در [ اقتدا به ] رسول خدا الگویی نيكوست : براى آن كس كه به خدا و روز آخرت اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى‏كند . (احزاب-21)
توجه: فعلا، هیچ قصدی برای استناد به دو کتب مذکور ندارم.چون قرآن برای ارائه و اثبات دلایلم کافیست!.لطفا توجه کنید!. از دوستان مناظره کننده هم تقاضا دارم فقط به قرآن استناد نمایند.
فعلا بهتره پیرامون ایاتی که تاکنون مطرح شده اند، بحث شود تا وقتی که در این مورد به نتیجه برسیم. سعی شود پستها هم کوتاه و ساده ارائه شوند تا برای همۀ مخاطبان و سروران ارجمند قابل فهم بوده و خسته کننده نباشد.
در ضمن، از دید اینجانب، کپی پیست کردن نظرات و آراء دیگران و تقلید، دارای وزن علمی نیست!. چون تقلید مانع تحقیق و ترقیست!. مقلد،اسیریست در زندان تقلید!.
اسلوب مناظره: اسلوب مناظرۀ اینجانب همیشه با تمسک به آیۀ شریفۀ زیر بوده و خارج از این چهارچوب،چیزی غیر از مناظره است!:
ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ‌ (نحل- 125) با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [ شيوه‏اى ] كه نيكوتر است مجادله نماى . در حقيقت ، پروردگار تو به [ حال ] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر ، و او به [ حال ] راه‏يافتگان [ نيز ] داناتر است.
دوستانی که تمایل به مناظره دارند، لطفا جهت ارجاع اسان، پستهاشونو شماره بندی نمایند.با سپاس.
این پست فقط به دلیل بیان شروط مناظره، اجبارا طولانی شد.عذرخواهی میکنم.
در پناه الله کافی باشد.

(4)
اعوذ باالله من الشیطان الرجیم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ‌.(مدد یا هادی).
موضوع( شروط مناظره): تذکر و هشدار! ، بیان عقیده و موضع مناظره کنند و پست زننده.
با سلام و ادب محضر دوستان و سروران گرامی.
وقتی که تصمیم به ایجاد "موضوع: جن و سحر و ..." گرفتم، هدفم فقط ارائۀ اطلاعات مفید و مؤثر و راهکارهای درمان مشکلات پیرامون موضوع یاد شده، در فضای کاملا صمیمی و دوستانه بود.ولی همانطور که اطلاع دارید، بعضی ... ها آنرا به بیراهه کشیدند!. بعد این تاپیک را در مقابله با من ایجاد کردند. خوشحال شدم و استقبال کردم.ومن اولین پُست را زدم.خود آقایون که بر علیه من قیام کردن،تعداشون هم کم نیست، در این تاپیک هم متأسفانه، توان ارائۀ مطالب را در فضای آرام ندارند! پُست بعد از من با توهین شروع شد. بعد دومی را زدم. بدون هیچ گونه فضا سازی و توهین و جنجال. باز این ...ها شرم نکردند و جنجال بپا کردند و توهین کردند!!! دلیلش هم: پست اصلاحی و تذکر آقای "دستانه"!
ولی من این تاپیک را مناظره قلمداد میکنم و به فال نیک میگیرم.باشد که خداوند ما را به راه راست خودش هدایت و مستدام کند.آمین.
هشدار!:توهین و بی ادبی و بی حرمتی که آخرین درجۀ ضعف و ... است، اگر فقط برای یکبار دیگر ادامه پیدا کنه، نشان از ضعف و تسلیم و واگذاری مناظره است! و بنده دلیلی برای ادامۀ مناظره نخواهم دید!. پس دقت کنید!.
مناظره، فقط پیرامون موضوع تاپیک خواهد بود! شفا و توسل جهت دریافت شفا ! لطفا از هرگونه بحثهای انحرافی و غیره ،جدا پرهیز نمایید !!!.
بیان عقیده و موضع:
مناظره کننده و پُست زننده، باید ابتدا عقیدۀ خودشو بیان کنه تا مخاطبان عزیز، به عقاید موافقان و مخالفان پی برند.اظهار نظر افراد با عقیدۀ مجهول و پنهان کاری و نفاق در این تاپیک جایی نداره! در ضمن مناظره کننده، باید منابع صحیح استادی خودشو بیان کنه!. پس دقت کنید! عزیزانی که در بیان عقدیدۀ خود ضعف دارند، لطفا به این تاپیک مراجه ننماید!.
عقیدۀ من:
اینجانب مسلمانم و تابع هیچیک از مذاهب منتسب به اسلام از جمله ( شافعی،جعفری، حنفی،زیدی،اسماعیلی،هفت امامی،دوازده امامی،علی االهی، حسین اللهی و ....) نستم! ولی به پیروان همۀ آنها و همچنین سایر ادیان و مذاهب، احترام میذارم و پاسخگوی عقاید آنها نیستم!. لطفا دقت کنید!
من فقط مسلمان موحدم و فقط پیرو سیره و سنت پاک حضرت محمد (ص) هستم.تابع افکار و آراء هیچ انسانی نیستم و استقلال کامل فکری دارم. من مقلد نیستم! منابع استنادی من قرآن است. هر جا لازم شد، فقط از دو کتب 1- صحیح امام بخاری و2- صحیح امام مسلم( رحمة الله علیهم) دلایلی ارائه میدهم. چون فقط این دو برام صحیحند.چراکه از نظر بیش از 90درصد مسلمانان جهان، فقط این دومنبع، صحیح میباشند و بقیۀ منابع،ندرتا دارای احادیث ضعیف نیز میباشند. لطفا دقت نمایید!.
دلیل این عقیده تمسک به آیۀ شریفه است: لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِيراً قطعاً براى شما در [ اقتدا به ] رسول خدا الگویی نيكوست : براى آن كس كه به خدا و روز آخرت اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى‏كند . (احزاب-21)
توجه: فعلا، هیچ قصدی برای استناد به دو کتب مذکور ندارم.چون قرآن برای ارائه و اثبات دلایلم کافیست!.لطفا توجه کنید!. از دوستان مناظره کننده هم تقاضا دارم فقط به قرآن استناد نمایند.
فعلا بهتره پیرامون ایاتی که تاکنون مطرح شده اند، بحث شود تا وقتی که در این مورد به نتیجه برسیم. سعی شود پستها هم کوتاه و ساده ارائه شوند تا برای همۀ مخاطبان و سروران ارجمند قابل فهم بوده و خسته کننده نباشد.
در ضمن، از دید اینجانب، کپی پیست کردن نظرات و آراء دیگران و تقلید، دارای وزن علمی نیست!. چون تقلید مانع تحقیق و ترقیست!. مقلد،اسیریست در زندان تقلید!.
اسلوب مناظره: اسلوب مناظرۀ اینجانب همیشه با تمسک به آیۀ شریفۀ زیر بوده و خارج از این چهارچوب،چیزی غیر از مناظره است!:
ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ‌ (نحل- 125) با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [ شيوه‏اى ] كه نيكوتر است مجادله نماى . در حقيقت ، پروردگار تو به [ حال ] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر ، و او به [ حال ] راه‏يافتگان [ نيز ] داناتر است.
دوستانی که تمایل به مناظره دارند، لطفا جهت ارجاع اسان، پستهاشونو شماره بندی نمایند.با سپاس.
این پست فقط به دلیل بیان شروط مناظره، اجبارا طولانی شد.عذرخواهی میکنم.
در پناه الله کافی باشد.

میگم مثل اینکه رسما انجمن تغییر کاربری داده
میگم حالا اسم انجمنو چی بزاریم؟