انجمن تخصصی فلزیاب و ردیاب
تاریخ : یکشنبه 3 آذر1403 - 1:41am



پاسخ به موضوع  [ 6 پست ] 
 دانستنیهای ایران باستان 
نویسنده پیغام
استاد آثار شناسی
استاد آثار شناسی
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 12 فروردین1392 - 12:08am
پست: 990
محل اقامت: آيران
پاسخ با نقل قول
در این قسمت موضوعاتی همچون چگونی زندگی و علم و دانش ایران باستان همچنین کشفیات باستانشناسان رامورد بحث قرار میدهیم



تقدیر... تقویم انسان عادیست! تغییر... تدبیر انسان عالیست!


جمعه 10 خرداد1392 - 4:32am
استاد آثار شناسی
استاد آثار شناسی
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 12 فروردین1392 - 12:08am
پست: 990
محل اقامت: آيران
پاسخ با نقل قول
اوقات فراغت در ایران باستان

شواهد نشان می دهد در ایران باستان ایام فراغت وجود داشته و به این امر اهمیت می‌دادند اما متاسفانه تاكنون مطلبی مستقل در مورد ایام فراغت در دوره باستان خصوصا در مورد ایران نوشته نشده و حتی در كتب مختلف تاریخی به این امر به طور مستقل پرداخته نشده و فقط به طور پراكنده در برخی سطرها از ورزش جوانان و كارهایی كه انجام می‌دادند اشاراتی شده است.

ایرانیان باستان در تمام دوره‌های تاریخ به جوانان و قشرهای مختلف مردم اهمیت می‌دادند و برای پر كردن ایام فراغت جوانان از هیچ كوششی دریغ نمی‌كردند و در این مورد از ملل مختلف هم چیزهایی را وام می‌گرفتند.
در دوران باستان جامعه دارای طبقات مختلفی بود، در بین این طبقات، طبقه ی حاکم برای خود یک سری امتیازهای ویژه ای از جمله اوقات فراغت قائل بود و به منظور حفظ آن امتیازها برای خود و آیندگانشان، حتی به زور متوسل می شدند.
نشانه های این مسأله را در بیشتر جوامع پیشرفته ی گذشته می توان مشاهده کرد. فرهنگ دوران باستان سهم بسزایی در تکامل و پیشرفت جوامع مغرب زمین داشت. فلاسفه ی یونان به اوقات فراغت توجه زیادی داشتند، زیرا آن ها بهره گیری از اوقات فراغت را یکی از راه های حفظ هم بستگی می دانستند. ارسطو یکی از معروف ترین فیلسوفان یونان در نوشته های خود از زمان اضافی، زمان برای خود یا زمان آرامش صحبت کرده است. او می گوید: ما کار می کنیم تا اوقات فراغت داشته باشیم، جنگ می کنیم تا در صلح زندگی کنیم. در یونان باستان، کار در مقابل فراغت نقش منفی تری داشته و بیشتر متوجه ی بردگان و اقشار فرودست بوده است تا وسایل و امکانات طبقه ی حاکم را فراهم نمایند. جالب است که ایرانیان عهد باستان معتقد بودند اوقات فراغت و تفریح شرط اولیه و لازمه ی زندگی سعادت مند است، این نظریه که ما کار می کنیم تا اوقات فراغت داشته باشیم، برای نسل امروز و به ویژه جوانان بسیار مدرن است. به هر حال ایرانیان باستان عقیده داشتند زندگی انسان از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول که همراه با رنج و مشقت است، کار نام دارد و بخش دوم اوقات فراغت است که در آن انسان به فعالیت هایی مطابق با امیال و خواست های خود می پردازد.
در دوران باستان جامعه دارای طبقات مختلفی بود، در بین این طبقات، طبقه ی حاکم برای خود یک سری امتیازهای ویژه ای از جمله اوقات فراغت قائل بود و به منظور حفظ آن امتیازها برای خود و آیندگانشان، حتی به زور متوسل می شدند
ایرانیان باستان به ایام فراغت اهمیت می‌دادند و به خصوص در زمان هخامنشیان و به ویژه در دوره داریوش این امر به خوبی دیده می‌شود. اوقات فراغت برای كشاورزان، صنعتگران وجود داشته و حتی در این دوران برای زنان باردار مرخصی طولانی مدت وجود داشته و این در صورتی بوده كه از تمام حقوق و مزایای خود بهره‌مند می‌شدند. در دوره اشكانیان نیز كه ایرانیان تحت تاثیر فرهنگ و تمدن یونان باستان قرار گرفتند و از آن جایی كه یونانیان از اصول دموكراتیك پیروی می‌كردند مسلما این امر در ایرانیان نیز تاثیر خود را گذاشته و حتی در مورد ایام فراغت خود از یونانیان دموكراتیزه نیز تاثیر پذیرفته‌اند.
برخورداری از روحیه شاد و در واقع جسم و تن سالم در تمام جوامع باستان و به خصوص ایران اهمیت داشته مسلما تمام حكومت‌های آن دوره برای به دست آوردن و در واقع ارتقا بخشیدن به این امر تلاش زیادی می‌كرده‌اند.
از آن جا كه ایرانیان باستان به امر تعلیم و تربیت نوجوانان و جوانان اهمیت زیادی می‌داده‌اند سعی می‌ كردند در مدارس تمام امكانات و وسایل مورد نیاز برای این قشر حاصل شود تا جوانان بهتر بتوانند تحصیل كنند. در مدارس ایران باستان آن چه كه برای همه مشترك بود، فرا گرفتن فنون جنگ بود. زندگی دانشجویان در مدارس عالی بسیار دشوار بود. شاگردان صبح زود بیدار می‌شدند و مسافت زیادی را می‌دویدند و بر اسبان سركش سوار می‌شدند و به سرعت می‌تاختند. از دیگركارهای این مدارس شنا و شكار جانوران و دنبال كردن دزدان و كشاورزی و درختكاری و طی كردن مسافت‌های درازی در گرمای شدید تابستان یا سرمای جانفرسای زمستان بود. آنان را چنان پرورش می‌دادند كه بتوانند دگرگونی‌های هوا را به خوبی تحمل كنند و با خوراك ساده بسازند و بی‌آنكه سلاح و لباس‌شان تر شود از رودخانه‌ها بگذرند.
بسیاری از كارها و تفریحاتی كه هم اكنون در ایران صورت می‌گیرد مانند شنا، اسب سواری و ورزش‌های مختلف، در آن زمان در مدارس به عنوان اصول مهم و اولیه تعلیم و تربیت صورت می‌پذیرفت و ایرانیان باستان بخشی از اوقات روزمره خود را به تفریحات و كارهای مفید اختصاص می دادند.
ایرانیان باستان به ایام فراغت اهمیت می‌دادند و به خصوص در زمان هخامنشیان و به ویژه در دوره داریوش این امر به خوبی دیده می‌شود
شاید بتوان گفت كه ورزش‌های مختلف در دوره‌های تاریخی ایران باستان از اهمیت خاص برخوردار بودند و حتی بعضی از آنها جزو ورزش‌هایی به حساب می‌آمدند كه در ایام فراغت بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت از جمله آنها بازی شطرنج (ویچرشن چترنگ) بود كه در زمان اشكانیان مورد توجه قرار گرفت و بیشتر جوانان در ایام فراغت شطرنج بازی می‌كردند



تقدیر... تقویم انسان عادیست! تغییر... تدبیر انسان عالیست!


جمعه 10 خرداد1392 - 4:34am
استاد آثار شناسی
استاد آثار شناسی
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 12 فروردین1392 - 12:08am
پست: 990
محل اقامت: آيران
پاسخ با نقل قول
ایرانیان باستان چگونه ازدواج می کردند
پیوست:
48yjcs2.jpg

خانواده که امروز نیز از مقدس‌ترین نهادهای اجتماعی به شمار می‌رود، همواره در این سرزمین از اهمیت والایی برخوردار بوده است. تا بدان ‌جا که در اعتقادات ایرانی تشکیل خانواده به صورت تکلیفی دینی در آمده است.

در آن زمان که زن‌ربایی و حتی خرید زن در میان بسیاری از ملل و اقوام هند و اروپایی معمول و متداول بود، ازدواج ایرانی در سایه نظم و نسقی که آیین زرتشت آورده بود، نتیجه عقد بود.
وجود ایزد بانوانی چون آناهیتا و اشی و نقش آنان در تفکرات ایرانی اهمیت خانواده را بیشتر می‌نمایاند.
آناهیتا با صفات نیرومندی، زیبایی و خردمندی، به صورت ایزد بانوی عشق و باروری نیز در می‌آید، زیرا چشمه حیات از وجود او می‌جوشد و بدین گونه «مادر خدا»‌ نیز می‌شود. و اشی نماد توانگری و بخشش، ایزد بانویی است که پیشرفت و آسایش به خانه‌ها می‌برد و خرد و خواسته می‌بخشد.
به نظر ایرانیان، ازدواج نتیجه تراضی زن و مرد بود و این ازدواج در آن واحد معنی مذهبی و اجتماعی داشت.
زندگی زناشویی و خانواده از لحاظ اجتماعی نیز از اهمیت والایی برخوردار بود تا بدان‌جا که در زمان ساسانیان، شاهنشاهان، به عنوان نمایندگان راستین اهورامزدا در روی زمین از ازدواج مردم حمایت می‌کردند.
دولت هر سال برای عده زیادی از دوشیزگان نیازمند جهاز فراهم می‌آورد و دختران بی‌صاحب و بی‌جهاز را به خرج خود شوهر می‌داد و در انجام دادن این گونه نیکوکاری‌ها خسرو انوشیروان سرآمد دیگر پادشاهان ساسانی بود.
ایرانیان آن‌چنان به خانواده اهمیت می‌دادند که از مشاغلی که مستلزم تجرد بود یا از زندگی حادثه جویانه که مردان را مدتی دراز از کانون خانواده دور نگه می‌داشت، مانند دریانوردی و بازرگانی، خوش‌شان نمی‌آمد.
حتی سربازان ایرانی همه زن داشتند و دلبسته اجاق‌های خانوادگی خود بودند و هر سال، جز چند ماهی خدمت به شاه مملکت دینی به گردن نداشتند.
خانواده از چنان بنیان محکمی‌برخوردار بود که حتی بچه‌دار نشدن و نازایی زن دلیلی بر برهم خوردن پیمان زناشویی نبود. زرتشتیان در این گونه موارد به راحتی بچه‌ای را به فرزندی می‌پذیرفتند.
زندگی زناشویی و خانواده از لحاظ اجتماعی نیز از اهمیت والایی برخوردار بود تا بدان‌جا که در زمان ساسانیان، شاهنشاهان، به عنوان نمایندگان راستین اهورامزدا در روی زمین از ازدواج مردم حمایت می‌کردند
اقسام ازدواج در ایران باستان
در مورد انواع پیوند زناشویی در ایران باستان گفتنی است که زن و مرد به 5 صورت و تحت عناوین پادشاه زن- چاکر زن- ایوک زن- ستر زن- خودسر زن پیوند زناشویی می‌بستند که هر یک جداگانه به شرح زیر است:
1-پادشاه زن: این نوع ازدواج به حالتی گفته می‌شد که دختری پس از رسیدن به سن بلوغ با موافقت پدر و مادر خود با پسری ازدواج می‌کرد و پادشاه زن از کاملترین حقوق و مزایای زناشویی برخوردار بود و کلا" همه دخترانی که برای نخستین بار و با رضایت پدر و مادر ازدواج می‌کردند، پیوند زناشویی آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت می‌شد..

2-چاکر زن: این نوع ازدواج به حالتی اطلاق می‌شد که زنی بیوه به عقد و ازدواج با مرد دیگری در می‌آمد. این زن با زندگی در خانه شوهر دوم خود حقوق و مزایای پادشاه زن را در سراسر زندگی مشترک دارا بود، ولی پس از مرگ آیین کفن و دفن و سایر مراسم مذهبی اش تا سی روزه توسط شوهر دوم یا بستگانش برگزار می‌شد. ولی هزینه های مراسم بعد از سی روزه به عهده بستگان شوهر اولش بود، چون معتقد بودند در دنیای دیگر این زن از آن نخستین شوهر خود خواهد بود و به همین علت پیوند دوم او تحت عنوان چاکر زن یاد می‌شد.
حال برای برخی ناآگاهان پیوند زناشویی از نوع چاکر زن را اختیار کردن زن صیغه ای توسط پدران ما در گذشته قلمداد کرده و پادشاه زن را زن عقدی بیان می‌کنند که صحت ندارد.
3-ایوک زن: این نوع ازدواج زمانی اتفاق می‌افتاد که مردی دختر یا دخترانی داشت و فرزند پسر نداشت و ازدواج تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک ثبت می‌شد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد یافته از این ازدواج به فرزندی پدر دختر در می‌آمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد از نامش می‌آوردند و این نوع ازدواج باعث شده که برخی افراد غیر مطلع برچسب ازدواج با محارم را به زرتشتیان بزنند و اظهار کنند که پدر با دختر خود ازدواج می‌کرده است. اینک اشتباه افراد ناآگاه کاملا" مشخص شد و اتهام ازدواج با محارم کاملا" مردود است.
4-ستر زن: وقتی که فرد بالغی بدون ازدواج در می‌گذشت، پدر و مادر یا خویشان این فرد موظف بودند به خرج خود و به یاد فرد درگذشته دختری را به ازدواج پسری در می‌آورند. شرط این نوع ازدواج آن بود که دختر و پسر متعهد می‌شدند که در آینده یکی از پسران خود را به فرزند خواندگی فرد درگذشته بدون زن و فرزند درآورند.
5- خودسر زن: اگر دختری و پسری پس از رسیدن به سن بلوغ برخلاف میل والدین خود خواستار ازدواج با یکدیگر می‌شدند و مصر بر این امر نیز بودند، با وجود مخالفت والدین ازدواج آنها منع قانونی نداشت و زیر عنوان خودرای زن ثبت می‌گردید و در این بین دختر از ارث محروم می‌شد، مگر اینکه والدینش به خواست خود چیزی به او می‌دادند یا وصیت می‌نمودند که بدهند.
این نوع ازدواج ها در ایران باستان انجام می‌شد امروزه ازدواج ها تحت این عناوین ثبت نمی‌شود.
دولت هر سال برای عده زیادی از دوشیزگان نیازمند جهاز فراهم می‌آورد و دختران بی‌صاحب و بی‌جهاز را به خرج خود شوهر می‌داد و در انجام دادن این گونه نیکوکاری‌ها خسرو انوشیروان سرآمد دیگر پادشاهان ساسانی بود
سفره گواه گیری (سفره عقد)در ایران باستان
درگذشته ایرانیان باستان به جشن عروسی سور میگفتند عروس لباس سبز می پوشیده وتور یا پارچه ای سبزرنگ روی سرمی انداخته،داماد نیزعرقچین سبز بر سر و روی شانه راست او چادرشب یا دستمال سبزانداخته می شده در پشت سرداماد برادر یا یكی ازبستگان بسیارنزدیك او می ایستاده و دردست(یادرسینی كوچك)یك دستمال سبز،یك انارشیرین یك تخم مرغ یك قیچی وكمی نقل وشیرینی وآویشن همراه با نخ وسوزن سبز رابالای سرداماد نگه می داشته،یادرداخل سفره ای به نام سفره گواه(سفره عقد)قرار می دادند.
سفره گواه معمولا سبزرنگ وشامل مواردزیراست:
نگاره اشو زرتشت-كتاب اوستا و كُشتی باز نشده-شمع یالاله یاچراغ روشن-قند سبز-گلدان گل و سرو-نقل وشیرینی-انارشیرین-یك تخم مرغ-یك عدد قیچی-یك ظرف كوچك آویشن مخلوط با برنج وسنجد-نخ وسوزن سبز-لورك عروسی(مخلوط هفت نوع آجیل شیرین) كه روی آن نقل وشیرینی ریخته شده-گلاب وآینه.
1-كتاب اوستا(كتاب آسمانی)وكشتی :
این دونشان این است كه عروس وداماد وبعدها فرزندانشان تابع قوانین دین بوده وباید برابردستورات آن رفتار كنند.
2-قند سبز:
نشان سبزبختی وشیرین كامی است كه بعد از گواه گیری(عقد) به عنوان هدیه به موبدی كه گواه گرفته میدهند.

3-چادرشب یا شال سبز:
كه برروی شانه داماد می اندازند نشانه این است كه از این به بعد مخارج زندگی بردوش داماد است و انداختن پارچه سبزبرروی سفره عقد به جای آن به همین مفهوم می باشد.
4-تخم مرغ:
به این معنا است كه همه اختیاراتی كه پدر ومادرعروس و داماد درحق فرزندانشان داشته اندرا ازخود سلب كرده وبه یك تخم مرغ مصالحه كرده وآن را بیرون می اندازند وازآن به بعد درصورتی كه ازآنها خواسته شود راهنمایی خواهند كرد ولی زوج جوان را مجبورنمی كنند كه مطابق میل ایشان رفتاركنند.
5-: انارشیرین
نشانه شیرین كامی وفرزندان زیاداست.
: برگ آویشن مخلوط با برنج وسنجد ونقل 6-
نقل نشان شیرین كامی-برنج(درگذشته جو بكارمی بردند)نشانه بركت زندگی-سنجد محرك عشق ودلدادگی وآویشن خوش بویی وسرزندگی است كه موبد هنگام خواندن اوستای تندرستی روی شانه عروس وداماد میریزد.
7-نخ وسوزن:
نشان پیوند ودوختن است،اگردرزندگی زناشویی رخنه ای پدید آید یا فاصله ای ایجاد شود باید بانخ وسوزن مینوی(معنوی) آن را بدوزند ونگذارند بزرگترشود.
8-قیچی:
ازدو تیغه درست شده و زمانی كه دو تیغه با هم كاركنند برش ایجاد می شود یعنی عروس و داماد نقش دوتیغه قیچی رادارند كه با همدلی وهم اندیشی وهمكاری می توانند زندگی را پیش ببرند

ایرانیان باستان چطور ازدواج می کردند؟
پیوست:
k12.jpg

در ایران باستان، ازدواج برای زندگی خوش و خرم، اتحاد، ازدیاد نفوس و تشكیل خانواده انجام می شد. در دین زرتشت عقد و ازدواج به پنج گونه انجام می گرفت و هنوز هم این رسوم تا حدودی دیده می شود.

1. پادشاه زنی- این ازدواج عبارت از این است كه پسر و دختر، برای نخستین بار با رضایت والدین خود با یكدیگر ازدواج كنند.
2. ایوك زنی (یگانه- منحصر به فرد)- یعنی مردی بخواهد با یگانه دختر پدری ازدواج كند. چون دختر نمی تواند دارایی خانه پدر را به خانواده دیگر منتقل كند، موظف است كه پس از ازدواج، نخستین پسر خود را به جای فرزند پدرش قرار دهد، دارایی را به او بسپارد تا از انقراض خانواده پدرش جلوگیری كند. چنین ازدواجی ایوك زنی نامیده می شود.
3. چاكر زنی- این ازدواج زن یا مرد بیوه است كه بخواهد پس از در گذشت همسر اول، همسر دیگر انتخاب كند.چون برابر كیش زرتشتی ،جفت اول در گیتی و عالم پس از مرگ همسر شخص است و مقام پادشاه را دارد، بنابراین همسر دوم در عالم دیگر،مقام چاكر را در برابر همسر اول خواهد داشت.همچنین وقتی كه مرد بخواهد برای دارا شدن فرزند با رضایت زن اول، همسر دیگری اختیار كند. زن دوم نیز در مقابل زن اول مقام چاكر زنی را خواهد داشت، یعنی در حقیقت به منزله خدمتكار است.
4. خودسر زنی- این ازدواج عبارت است از اینكه دختر و پسر بالغ، پیش از رسیدن به 21سالگی بخواهند بدون رضایت پدر و مادر با یكدیگر ازدواج كنند، در این صورت موبد حق دارد صیغه عقد را جاری سازد ولی مادامی كه نارضایتی اولیای آنها باقی است، این زن و شوهر از ارث محرومند. (دختر در 16 سالگی و پسر در 18 سالگی می تواند با رضایت اولیای خود ازدواج كند.)
5. ستر زنی- اگر زن و شوهری بچه دار نشوند و بچه ای را از سر راه برداشته یا از قوم و خویشان بی بضاعت به فرزندی قبول كنند، در مورد این بچه وقتی كه بزرگ شد مانند ایوك زنی عمل می شود،بدین طریق كه اولین پسر آن دختر خوانده، فرزند پدر خوانده محسوب می شود و پس از فوت پدر خوانده ،صاحب دارایی و املاك خواهد شد.

همسریابی در ایران باستان
در لابه‌لای تاریخ، اساطیر و باستان شناسی ایران همواره خانواده به عنوان مهم‌ترین واحد اجتماعی و نگهدارنده رابطه خویشی و پایگاه عاطفی نقش مهمی‌ایفا می‌کند. در آن زمان که زن‌ربایی و حتی خرید زن در میان بسیاری از ملل و اقوام هند و اروپایی معمول و متداول بود، ازدواج ایرانی در سایه فرهنگ غنی ایران باستان نتیجه عقد بود.
به نظر ایرانیان، ازدواج نتیجه تراضی زن و مرد بود و این ازدواج در آن واحد معنی مذهبی و اجتماعی داشت. زندگی زناشویی و خانواده از لحاظ اجتماعی نیز از اهمیت والایی برخوردار بود تا بدانجا که در زمان ساسانیان، شاهنشاهان، به عنوان نمایندگان راستین اهورامزدا در روی زمین از ازدواج مردم حمایت می‌کردند.
دولت هر سال برای عده زیادی از دوشیزگان نیازمند، جهاز فراهم می‌آورد و دختران بی‌صاحب و بی‌جهاز را به خرج خود شوهر می‌داد و در انجام دادن این گونه نیکوکاری‌ها خسرو انوشیروان سرآمد دیگر پادشاهان ساسانی بود.
آب و آیینه به معنی دو برابر شدن و زایش و همچنین روشنایی و گشایش راه است. مجمر عود و آتش و خوش بویی نیز سمبل ملی و نشانه آن است كه تا كنون مهر خانواده را همواره فروزان نگه داشته و با خوشبختی آن را با طراوت نگه داریم
گواه گیران مجلس عقد
ایرانیان باستان که زرتشتی بودند، مراسمی به نام گواه گیران برگزار می کردند که معادل همان مجلس عقد امروزی ما است. در این مجلس بزرگان و موبدان حاضر می شوند. موبد پس از شنیدن اقرار رضایت از عروس و داماد، اندرزهای سودمند اخلاقی و دینی می دهد و برایشان دعا می كرد. پس از آن عروس و داماد دست پیوند بهم می دادند، دور آتش می گشتند و سایر تشریفات عروسی انجام می شد.

اشیا موجود در سفره عقد زرتشتیان
روی میز یا سفره گواه(عقد) آیینه، شمع،‌ كتاب اوستا، قیچی،‌ تخم‌مرغ و انار،‌ شاخه‌ای بسیار كوچك از سرو یا شمشاد،‌ یك كاسه آب و آویشن،‌ لرك یا آجیل هفت میوه و كُشتی، نخ و سوزن و سینی شربت وجود دارد . در انتهای مراسم پدر زن انار را به معنی افزونی اولاد به داماد می دهد و سپس قیچی را كه در طول مراسم به صورت باز قرار داشت می بندد و تخم مرغ را از داخل سینی برمی دارد و بیرون از آن قرار می‌دهد. (قدیم این تخم مرغ به پشت بام خانه پرتاب می‌شد)
باز بودن قیچی به نشانه گشایش كار و بستن آن به معنی قطع معامله است و تخم مرغ را كه در قدیم از بام بیرون می كردند به این معنی است كه پدر عروس جمیع حقوق و اختیارات خویش نسبت به دختر را با قیچی قطع و به یك تخم مرغ، مصالحه به داماد می كند. سپس مادر داماد آینه گلاب می كند، یعنی در حین ریختن قدری گلاب از اخل گلابپاش به سر و روی داماد، آینه را به طرف صورت او می‌گیرد تا صورتش از داخل آیینه مشاهده كند و سپس برگی از درخت سرو را همراه قدری آویشن و نقل به دست عروس و داماد می كند.
آب و آیینه به معنی دو برابر شدن و زایش و همچنین روشنایی و گشایش راه است. مجمر عود و آتش و خوش بویی نیز سمبل ملی و نشانه آن است كه تا كنون مهر خانواده را همواره فروزان نگه داشته و با خوشبختی آن را با طراوت نگه داریم. آویشن و برنج كه این روزها تبدیل به آویشن و نقل شده است كه بر روی دوش ریخته می‌شود نشانه خیر و بركت و حكایت از آینده پر امید و نعمت دارد.
مرحله بعدی امضای برگه گواه گیری است. این برگه ابتدا توسط عروس و داماد و پدر ومادر او امضا می شود و سپس توسط مجموعاً ‌7نفر دیگر از مردان زرتشتی به امضا می رسد. این امضاها را حضور موبدی كه مراسم گواه گیری را انجام داده است صورت می‌گیرد. در انتهای مراسم جشن عروسی كیك بزرگی توسط عروس و داماد بریده می شود. در این مراسم هر یك از زوجین تكه‌ای از شیرینی را در دهان دیگری می‌گذارد.

ایرانیان، پیشتاز آیین ازدواج
ایرانیان مفتخر هستند که نامشان به عنوان نخستین پایه گذاران عهد، پیمان و اخلاقیات جهان مطرح است. در سنگ نگاره های فره وشی یا فروهر که قدمتی بیش از 4 هزار سال دارد حلقه یا چمبره ای در دست انسان بالدار قرار دارد که از دیرباز تا کنون به حلقه پیمان زناشویی در نزد ایرانیان شناخته می‌شود و این مایه مباهات ملت کهن ایران زمین است. ایرانیان کهن پیوند دختران و پسران را فرخنده و پراهمیت می‌شمردند و از عدد مقدس7 برای شادمانی در جشن بهره می‌بردند. هفت شبانه روز جشن و شادمانی و پایکوبی ازدواج.


سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.



تقدیر... تقویم انسان عادیست! تغییر... تدبیر انسان عالیست!


آخرین بار توسط دستان در جمعه 10 خرداد1392 - 4:41am ویرایش شده است، در کل 1 بار ویرایش شده است.



جمعه 10 خرداد1392 - 4:36am
استاد آثار شناسی
استاد آثار شناسی
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 12 فروردین1392 - 12:08am
پست: 990
محل اقامت: آيران
پاسخ با نقل قول
ایرانیان باستان گدایی را ننگ می‌دانستند
پیوست:
jaygah honarmandan-b.jpg

بیمه مردم در ایران از دوره کیقباد (حدود پنج هزار سال پیش) آغاز شده است. در این دوره اگر کسی دچار آسیب می شد باید به او تاوان یا بیمه داده می شد که به بیمه تاوان و به بیمه شدگان دریغمندان می گفتند.
به گزارش خبرنگار مهر، پادشاهی کیقباد برابر دوره ای است که در ایران پادشاهیهای کوچک (ملوک الطوایفی) پدید آمده بود. ایرانیان در آن زمان دریافتند که زیر یک درفش و یک حکومت مرکزی بودن بسیار بهتر است و در برابر دشمنان یارای مقاومت بیشتری دارند به همین دلیل از میان خود یک شاه انتخاب کردند که بر بقیه حکومت می کرد و شاهنشاه خوانده می شد.

در آن زمان کیقباد نماد شاهی بود که تمام ایران به فرمانش بودند. یکی از این فرمانها پرداخت بیمه به آسیب دیدگان بوده است. در زمان پادشاهی کیقباد اگر کسی دچار آسیب می شد یا خانه اش آتش می گرفت یا کشتزارش با خشکسالی بی ثمر می ماند باید به او تاوان یا بیمه داده می شد.
دریغمندان همان آسیب دیدگان بودند
فریدون جنیدی نویسنده کتاب "حقوق جهان در ایران باستان" به خبرنگار مهر گفت: در بررسی اشعار شاهنامه و کتاب اوستا به این مسئله پی بردم که از دوره کیقباد به کسانی که دچار خسارت یا آسیب می شدند تاوان تعلق می گرفت.
جنیدی بیان کرد: در کتاب اوستا به کسانی که تاوان دریافت می کردند "دریغو بیو" نام داده اند که ترجمه آن به زبان فارسی "دریغمندان" است.
گزارندگان اوستا به خوبی دریافت نکرده اند که معنای دریغمندان چیست بنابراین در همه جا از این واژه استفاده کرده اند درحالی که برگردان این کلمه در زبان فارسی درویشی به دریوزگی و گدایی نیز تعبیر می شود و مهمتر آنکه گدایی کردن در ایران باستان یکی از ننگها و گناهان به حساب می آید.
وی ادامه داد: گزارندگان اوستا به خوبی دریافت نکرده اند که معنای دریغمندان چیست بنابراین در همه جا از این واژه استفاده کرده اند درحالی که برگردان این کلمه در زبان فارسی درویشی به دریوزگی و گدایی نیز تعبیر می شود و مهمتر آنکه گدایی کردن در ایران باستان یکی از ننگها و گناهان به حساب می آید.
جنیدی بیان کرد: طبق نوشته های کهن از جمله اوستا و شاهنامه فردوسی، تاریخ بیمه به دورانی دورتر از هخامنشیان یعنی حدود 4800 تا 5000 سال پیش مربوط می شود. با این حال هنوز در مورد بسیاری از مناطق ایران مانند خوراسان، اسپهان و ... مطالعه و کاوش نشده است تا بتوان گفت اسنادی وجود دارد که نشان دهنده قدمت بیشتر پرداخت تاوان باشد.
نویسنده کتاب "حقوق جهان در ایران باستان" بیان کرد: غربی ها همیشه فکر می کردند که بیمه یا تاوان در ایران باستان از زمان هخامنشیان بوجود آمده است اما این گمان اشتباه است، چون آنها نوشته های ایرانی مانند اوستا و کتابهای پهلوی و شاهنامه را نخوانده اند و تنها به گل نوشته های هخامنشی اکتفا کرده و تصور کرده اند که تمامی کارگران و مهندسانی که به ساختن کاخ ها و ... مشغول بودند بیمه می شدند.
بیمه همگانی، سوانح و عمر در ایران باستان
وی با بیان اینکه کیقباد طبق اشعار شاهنامه فرمانهای مختلفی را برای پرداخت تاوان به مردم آسیب دیده اعلام کرده است گفت: طبق این فرمان می توان به آن کس که کار می کند و از کار کردش توشه بدست نمی آورد از محل درآمد پادشاه کشور روزی داد. این فرمان برای همگان صادر شده و می توان گفت امروزه به این فرمان کیقباد بیمه همگانی می گویند.
پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی تصریح کرد: درایران باستان برای همه افرادی که دچار پیشامدهای نابه هنگام یا ناهنجار می شدند نیز تاوان (بیمه سوانح) پرداخت می شد.
جنیدی می گوید: میزان پرداخت بیمه به اندازه میزان خسارت وارد شده به آن شخص در نظر گرفته می شد.
درایران باستان برای همه افرادی که دچار پیشامدهای نابه هنگام یا ناهنجار می شدند نیز تاوان (بیمه سوانح) پرداخت می شد.
وی افزود: طبق اشعار شاهنامه تاوان نه تنها به کسانی که دچار سوانح و بلایایی طبیعی دچار شده بودند بلکه به کسانی که خانه یا اموال آنها هم به سرقت رفته بود تعلق می گرفت.
به گفته این پژوهشگر، از زمان کیقباد برای آنان که در جنگ آسیب و سختی می دیدند بیمه حوادث یا تاوان در نظر گرفته می شد. همچنین بیمه عمر هم از انواع تاوانهایی بود که به بازماندگان فرد فوت شده تعلق می گرفت. حتی این پاسداری تنها از مردمان نبوده است بلکه جانوران پیر نیز تا پایان عمر از پرورش کارفرمایان خود برخوردار بوده اند.
جنیدی، پژوهشگر فرهنگ و زبان‌های باستانی در کتاب خود با عنوان "حقوق جهان در ایران باستان" مستنداتی درباره فرمان کیقباد در مورد پرداخت تاوان ارائه کرده است.


سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.



تقدیر... تقویم انسان عادیست! تغییر... تدبیر انسان عالیست!


جمعه 10 خرداد1392 - 4:40am
استاد آثار شناسی
استاد آثار شناسی
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 12 فروردین1392 - 12:08am
پست: 990
محل اقامت: آيران
پاسخ با نقل قول
زبان و ادبیات ایران باستان
________________________________________
زبانهای ایرانی که در سه دوره باستان و میانه و جدید تقسیم بندی شده اند جزو شاخه بزرگتر زبانهای هند و ایرانی هستند.این کتاب تقسیم بندی موجود را در مقدمه که با عنوان "پیش سخن" آمده است شرح میدهد و در متن اصلی به زبان و ادبیات دو دوره باستان و میانه میپردازد و آثار بازمانده از آن دو را معرفی میکند.
________________________________________
زبان و ادبیات ایران باستان. زرشناس، زهره ،1385، زبان و ادبیات ایران باستان. مجموعه از ایران چه میدانم؟33، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، چاپ دوم.
زبانهای ایرانی که در سه دوره باستان و میانه و جدید تقسیم بندی شده اند جزو شاخه بزرگتر زبانهای هند و ایرانی هستند.این کتاب تقسیم بندی موجود را در مقدمه که با عنوان "پیش سخن" آمده است شرح میدهد و در متن اصلی به زبان و ادبیات دو دوره باستان و میانه میپردازد و آثار بازمانده از آن دو را معرفی میکند.
فهرست مطالب :
پیش سخن
فصل اول.زبان و ادبیات باستانی ایران
1.مادی
2.سکایی
3.فارسی باستان
4.اوستایی
فصل دوم.زبان و ادبیات میانه ایران
گروه غربی
1.پهلوی اشکانی(پارتی, پهلوانی)
2.فارسی میانه(پهلوی, پارسیک)
گروه شرقی
1.سغدی
2.خوارزمی
3.سکایی
4.بلخی
ادبیات مانوی
1.کتابهای مانی
2.آثار منثور پیروان مانی
3.اشعار مانی
سخن پایانی
پی نوشت
مآخذ
در مقدمه (پیش سخن ) کتاب جایگاه زبان های ایران باستان را در تقسیم بندی زبانهای دنیا مشخص می کند و شاخه های آن را ذکر می کند به این ترتیب دیدی کلی نسبت به این زبان ها و جایگاهشان ارائه می دهد.
فصل اول کتاب به نام "زبان و ادبیات باستانی ایران" به معرفی مفصل زبان های ایرانی شاخه های باستانی می پردازد. دوره کاربرد آنها (از قدیم ترین زمان تا فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی «330ق.م») ذکر می کند و سپس زبانها را به ترتیب زیر توضیح می دهد.
1.مادی : زیر این عنوان نویسنده موارد زیر را شرح می دهد:
معرفی قوم ماد, محدوده جغرافیای کاربرد زبان مادی، آثار مکتوب و شفاهی که ریشه آنها به زبان مادی می رسد.
2.سکایی : معرفی سکاها, مکان زندگی آنها, داستانهای مکتوب و شفاهی که از این قوم برخاسته است مواردی است که زیر این عنوان شرح داده شده.
3.فارسی باستان : نویسنده علاوه بر توضیح موارد بالا ، الفبای این زبان را هم شرح می دهد. آثار کتبی و شفاهی بازمانده از آن را معرفی می کند. درباره هر یک توضیح مختصری میدهد. این آثار مشتمل بر کتیبه هایی هستند که زیر نام هریک اطلاعات زیر ارایه شده است :
تاریخ, زبان, جنس , نام اختصاری, مکان, موضوع و لزوم پدید آوردن کتیبه.
در مقدمه (پیش سخن ) کتاب جایگاه زبان های ایران باستان را در تقسیم بندی زبانهای دنیا مشخص می کند و شاخه های آن را ذکر می کند به این ترتیب دیدی کلی نسبت به این زبان ها و جایگاهشان ارائه می دهد.

مثال :
« کتیبه های بیستون.
سنگ نوشته بزرگی به سه زبان فارسی باستان ، اکدی و ایلامی که مهم ترین و مفصل ترین کتیبه داریوش است. در زیر صفحه نقش برجسته داریوش و سرداران و اسیران کنده است. در این کتیبه داریوش چگونگی غلبه بر بردیای دروغین و شورشیان و به سلطنت رسیدن خود را بیان کرده است، افزون بر این ده کتیبه کوچک و یک کتیبه هجده سطری نیز زیر نگاره داریوش دیده می شود.» (صفحه 17)
در آخر ارزش ادبی نوشته های فارسی باستان بررسی می شود و با ارزش تاریخی ، اجتماعی ، و زبان شناختی آن مقایسه می شود.
4. اوستایی : محدوده جغرافیایی، تاریخ کاربرد و قوم به کار برنده این زبان, مواردی است که نویسنده در اینجا شرح می دهد. بعد از آن به ریشه شناسی واژه اوستا, معرفی الفبای این زبان و معرفی کتاب اوستا می پردازد.و در ادامه بخش های مختلف این کتاب را به ترتیب شرح می دهد:
-اوستای گاهانی:
1.گاهان 2.یسن های هپتنگهایتی
-اوستای متاخر:
1. یسن ها 2.ویسپرد 3.خرده اوستا 4.وندیداد 5.یشت ها 6.هیربدستان و نیرنگستان
7.هادخت سنک 8.اوگمدیچا 9.ویثا نسک 10آفرین پیغامبر زردشت
11.وشتاسب(=گشتاسب)یشت
در آخر، ارزش ادبی نوشته های اوستایی شرح داده شده و بخش های مختلف آن از این لحاظ با هم مقایسه می شود.
فصل دوم "زبان و ادبیات میانه ایران "
در مقدمه کوتاه این قسمت ، تاریخ ، محدوده جغرافیایی و شاخه های این زبان توضیح داده می شود و سپس نویسنده به ترتیب زیر شرح می دهد :
1. گروه غربی : 1- پهلوی 2- فارسی میانه
2.گروه شرقی : 1- سغدی 2- خوارزمی 3- سکایی 4- بلخی
3.مانوی
برای هریک از این زبان ها نویسنده، تاریخ، محدوده کاربرد، ریشه، الفبا، خط و قوم به کار برنده آن را معرفی میکند و شرح می دهد.سپس به بررسی آثار آن می پردازد. برای زبان پهلوی اشکانی الفبای آن را در جدولی با معادل فارسی و لاتین آن آورده است. در آخر ارزش ادبی این آثار را توضیح می دهد و به تاثیر آثار این زبان در شاهنامه و ویس و رامین می پردازد. بعد از معرفی زبان پهلوی اشکانی به فارسی میانه می رسد. ریشه خط، الفبا، تاریخ و محدوده جغرافیایی این زبان را شرح میدهد . وسپس آثار آن را به سه بخش تقسیم میکند:
1.کتیبه ای
2.کتابی
3. زبور
آثار کتیبه ای را در دو شاخه دولتی و خصوصی معرفی می کند و آثار کتابی را نیز به دو بخش ترجمه و تفسیرهای اوستا و کتابهایی که بر اساس اوستا نوشته شده است, تقسیم می کند و شرح می دهد. بعد از آن به شرح زبور می رسد و در آخر به ارزش ادبی آنها می پردازد. در اینجا گروه غربی به پایان می رسد و نویسنده معرفی گروه شرقی را آغاز می کند. پس از توضیحات اولیه به ترتیب زبان های سغدی ، خوارزمی ، بلخی و سکایی را شرح می دهد.
1.سغدی : نویسنده آثار این زبان را به دو گروه دینی و غیر دینی تقسیم می کند. آثار دینی را در سه گروه بودایی ، مانوی و مسیحی بررسی می کند و آثار غیر دینی را به سکه ها، نامه های باستانی، کتیبه ها و آثار کوه مغ بخش کرده و شرح می دهد .
در نهایت هم بر اساس روند معمول کتاب ارزش ادبی این آثار را بررسی می کند.
2.خوارزمی : آثار این زبان در دو گروه میانه (قدیم ) و متأخر بررسی شده و ارزش ادبی آنها شرح داده می شود.
3.سکایی: نویسنده برای این زبان دو گویش شمال غربی با نام تمشقی و شرقی با نام ختنی را معرفی می کند و آثار و ارزش ادبی هر یک را جداگانه شرح می دهد.
4.بلخی: محدوده جغرافیایی، زمان، و الفبای این زبان شرح داه شد و آثار آن در گروه سکه ها، مهر، کتیبه و دست نوشته معرفی می شود. و در آخر نیز ارزش ادبی آنها بررسی می شود.
در آخر فصل دوم پس از شرح زبان ها قسمتی را به ادبیات مانوی اختصاص می دهد. آثار بازمانده از مانی و پیروانش که بر خلاف زردشتیان به نوشتن کتاب و رساله علاقه فراوان داشتند، شامل قدیم ترین آثار ادبی مدون به زبان های ایرانی(فارسی میانه، پهلوی اشکانی، سغدی و بلخی) صرف نظر از آثار کتیبه ای است.
این آثار به خط مخصوص مانویان نوشته شده که از خط سریانی سترنجیلی گرفته شده است و پالمیری نیز نامیده می شود.
سپس آثار آن را به ترتیب زیر شرح می دهد:
دسته اول:
کتاب های مانی: انجیل، گنجینه زندگان، فرقماطیا، رازها، غولان، نامه ها، زبور، ارژنگ شاپورگان، کفالایا
مثال:
«ارژنگ، فهرست هفت کتاب مقدس مانی معمولا با نام ارژنگ یا ارتنگ همراه است که مجموعه ایی از نقاشی های مانی برای نشان دادن چگونگی چهان های « روشنی» و « تاریکی» و جهان کنونی است. در متن های مانوی چینی آن را «تصویر دو اصل بزرگ » نامیده اند. در سده پنجم قمری هنوز نسخه ایی از این کتاب در غزنه وجود داشته است. کتاب ارژنگ به ما نرسیده است، اما قطعاتی از متنی بع زبان پهلوی اشکانی با عنوان توضیح یا تفسیر ارژنگ در میان اوراق تورفان وجود دارد.» (ص 100)
دسته دوم:
آثار منثور پیروان مانی: شرح حال مانی, داستان های تمثیلی, نامه ها, تفسیر جان, تکوین عالم, مواعظ
منوهمد روشن، چکیده تعلیمات مانی
دسته سوم:
اشعار مانوی: در این قسمت نویسنده مضمون اشعار مانوی را که به هدف های دینی سروده شده اند شرح می دهد و می گوید بخش عمده ایی از ابیات مانوی را این اشعار تشکیل می دهد و در آخر ساختار این اشعار را شرح می دهد و به ارزش ادبی نوشته های مانوی میپردازد. نویسنده در صفحه آخر نشانه های اعداد در زبان پهلوی و نام لاتین آنها را از کتاب ژاله آموزگار و احمد تفضلی می آورد.
سخن پایانی بخش آخر کتاب است که به تعریف ادبیات، زمان و دلایل به وجود آمدن آثار ادبی به صورت شفاهی و مکتوب می پردازد.
پی نوشت و ماخذ آخرین صفحات کتاب را تشکیل می دهد



تقدیر... تقویم انسان عادیست! تغییر... تدبیر انسان عالیست!


پنج شنبه 16 خرداد1392 - 4:37am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 10 تیر1392 - 2:12am
پست: 258
محل اقامت: Iran
پاسخ با نقل قول
واقعا عالي بود دوست من.ممنون بابت اينهمه وقتي ك گذاشتي و لطفي ك دريغ نكردي.اهورامزدا نگهدار تو باد



اپراتور باید اپراتور باشد ،
اپراتوری که اپراتور نباشد ، اپراتور نیست!
Ancient (ره)


شنبه 14 تیر1392 - 2:22am
نمایش پست ها از آخر به اول:  مرتب سازی بر اساس  
پاسخ به موضوع   [ 6 پست ] 

چه کسی آنلاین است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر عضو شده ای موجود نیست. و 90 مهمان


در این انجمن نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
در این انجمن نمی توانید به موضوعات پاسخ دهید
در این انجمن نمی توانید پست خود را ویرایش کنید
در این انجمن نمی توانید پست های خود را حذف کنید
در این انجمن نمی توانید پیوست ارسال کنید

انجمن و سایت تخصصی فلزیاب و ردیاب با حضور اساتید مجرب - طراحی و ساخت و خرید و فروش مدارات الکترونیک و کیت و نقشه مدار دستگاههای پر قدرت فلز یاب و رد یاب با قیمت مناسب - دستگاه گنج یاب و دفینه یاب و گنجیاب جهت جستجوی طلا - بهترین و قویترین طلایاب و سیستم تصویری و فلزیاب پالسی و توباکس - آموزش اپراتوری ردیاب - best site / forum for metal detector (PI, VLF, Two Box, ...) , lrl , felezyab , felez yab systems to find treasure