خواهش میکنم بهرام جون.
در مورد سیمکشیها کاملاً حق با شماست. بحث سیمکشیها خیلی مهمه. تازه داخلشو ببینی چی میگی؟
بسی وحشتناک سیمکشی شده. اونموقعها به این چیزا زیاد توجه نداشتم برام اولویت ساختن چیزی بود که کویل از جعبه جدا بشه ( تسهیل در حمل ونفل و جاساز و...
) و از طرفی هم عجله بر ساختن هر چه زودترش که ببرم برای تست. اوایل که ازش نا امید شدم. بعدها که با ام دی ال یه دوجای مهم رو زدیم. بردمش برای تست واکنش رو اون محلها که دیدم عجب خوب واکنشی داره و حسابی جواب میداد. برای بار کوچکتر از 20-15 متری میزد وبرای بزرگه از حدود 50-40 متری . دیگه بعد از اونم شرایط و اتفاقات حاصله و.... اجازه نداد که روش کار کنم وبهترش کنم و همینطور موند که موند تا به امروز. قطعات از همون اول طبق شماتیک درست نصب شدن. در اون پی سی بی قشنگه که مشخصه . فقط یک تفاوتی با سایر پی دیها داره شاید هم همین نکته باعث شده خوب جواب بده ویا برعکسش کرده. اینکه اون خازن 220 نانوی مدار5(فریت) عملاً وصل نیست وکاری نمیکنه. تنها اشتباه مدارم همین بوده. بعداً هم که فهمیدم دیگه کار از کار گذشته بود به گراند که مصلش کنم کلّ سیستم ازکار میافته. شاید باید از اول با اتصال اون کالیبره میکردمش یا اینکه کارخدا بوده ناخواسته قطع بشه تا جواب بده.
خازنیکه در عکس پیوستی مشخص کردم.
اگر توتم اینقدر میزنه که خیلی خوبه. نتایج میدانیش چی بوده؟ باهاش به نتیجه ای نرسیدی؟
البته آنچه مورگان از پی دی آلونسو و ساخت خودش مدام میگفت ؛ زدن سکه از 50 سانت و جرقه باطری از 30 سانت بود.
این بیچاره با این چپر چلاقیش میتونه محلهای داغ رو آشکار کنه حالا اگر به جایی برسه که سکه رو از 50 و جرقه باطریو از 30 بزنه. اونموقع محل خیلی از بارای کوچک دور از تیررس فلزیابارو میشه یافت یعنی تا حد نقطه زدن. چون به مراتب سیگنالاش تکرار پذیرتر از FG80 و امثال ایناست. میدونم که مورگان با همون به تنهایی نقطه میکرد و جنس در میاورد ولی از ثباتش گله مند بود.
مخصوصاً اگر میشد یه جور میتر دیجیتال هم براش تعریف کرد نقطه زدن باهاش امکانپذیرتر میشد.