بخش آزاد آموزش اپراتوری با ردیاب فوق حرفه ای FPL-35

هالو جان من با ردیاب قبلی خودم دستمو به سینم میچسبوندم وردیاب به زمین وصل میشد اول میخاستم این ردیابو از گردنم به پشتم اویزان کنم

تا دستام به سینم بچسبونم اینجوری راهتتر بودم اما طبق تجربه حمزه جان تمرین کردم و الان بصورت گردن اویز استفاده میکنم و دستام را بالا میگیرم

میدونی جعفر جان من تقریبا دسته های انتن رو حدود 8 سانت بالاتر از خود دستگاه میگیرم و اونم بصورت گردن اویز

هالو جان تو این فاصله انتن خیلی گیج میزنه دستاتو تا راستای شانه بالا ببر و کمی دستات را جلوتر از دسگاه بگیر اینجوری خیلی بهتر جواب میده

ممنون جعفر جان

با سلام و عرض ادب خدمت تمامي كاوشگران عزيز
من از دستگاه 22 استفاده ميكنم و 35 رو ندارم و دليل اينكه اينجا پست ميذارم كوچ كردن دوستان از اموزش 22 به 35 است.
يه راهنمايي ميخواستم انتظار دارم همه اساتيد كمكم كنن:
يه تول هست كه كشف شده كه حدود 1 يا بيشتر كيلومتر طول دارد .
15 متر اولش بازه و سقفش خيلي ريزش كرده بعلت قدمت خيلي زيادش و عرض تونل 5-6 متر هست.
از بالا كه ميزني يه 3-4 مترش بسته است بقيش دوباره بازه ولي هر چي كنديم نتيجه اي نگرفتيم.آيا تونل و حفره ام تشابه فركانسي دارد ؟
ميخوام دوستان در رديابي تونل راهنمايي كنن كه چه تستايي رو براي پيدا كردن ادامه راه انجام بدم
منتظر راهنمايي همه عزيزان هستم.

سلام به همه.دوستان امشب برای حفاری این تونل و پیدا کردن محل ریزش رفتیم محل.در کل من ادم منطقی هستم و چیزی رو که علم میگه رو قبول دارم.امشب چیزهای دیدم که از قوه و ادراک من خارج بود.از توضیح چیزهای که بشخصه دیدم اجتناب می کنم چون شاید اشتباه از من و چشم های من باشه.فقط این رو که من و همه دوستانم که باهام بودن و شاهد بودن رو میگم.هنگام حفاری محل ریزش محل کاملا ساکت بود.زمان نزدیک شدن به درب محل ریزش یهو همه قورباغه ها بصورت هماهنگ و خودجوش شروع به اواز خوندن کردن و این تعجب همه ما رو برانگیخت!در همین هین همه ما دیدیم یه قورباغه با پاهای زرد درخشان از یه سوراخ داخل تونل اومد بیرون و سعی می کرد خودش رو خارج کنه.خوف عجیبی همه ما رو گرفت.یکی از دوستان سریع به یه سید مومن زنگ زد و همه ماجرا رو بهش گفت.سید چند دقیقه وقت خواست تا با قران کمکون کنه.بعد از چند دقیقه سید گفت اونو از محل خارج و ازادش کنید.ما هم وقتی این کار رو کردیم همه قورباغه ها حین ازاد کرد اون قورباغه ها بصورت یک پارچه سکوت کردن و ما هم محل رو استتار کردیم و اومدیم......

حمزه جان دلیلش چی بود که گفت قورباغه رو ازاد کنین میشه در این باره بیشتر توضیح بدی داداش؟

راستش من هیچ شناختی از علوم ماورای و یا دینی ندارم.شاید یه امر طبیعی باشه و علت اینکه گفت اون رو ازاد کنیم هم نمیدونم.فقط اون حیوون که گناهی نکرده بود و باید ازاد میشد.من فقط فوق العاده تحت تاثیر قرار گرفتم و تا حدی نظرن در مورد علوم غریبه عوض شد.

درود بر شما
برای منم همچنین اتفاقی افتاده. یه شبی رفته بودیم توی یک گورستان 3 یا 4 هزار ساله ردیاب بزنیم . دم غروبی بود که یه جغد اومد و در روی یکی از درختهای اطرف اونجا در 20 متری مانشست و سرصدا کرد بعدش فکر کنم بالای 200 یا 300 تا جغد اومدن اونجا و سرو صدای زیاد میکردن که دیگه اعصاب من را خراب کردن به رفیقم گفتم تا به خواهر زادم زنگ بزنم و چندتا اسلحه بیاره و تا صبح برای خودمون شکار جغد داشته باشیم. رفیقم در جواب گفت اینها جن هستند و جغد معمولی نیستند من اونها را میشناسم واز اونها ترسی ندارم.ولی من به عبنه دیدم که از این شاخه به اون شاخه میپریدن ولی فقط سرو صدا میکردند و کاری به ما نداشتند . فردا شب هم رفیتم همونجا حفاری و اون دوتا فلز یک کیلویی را از زیر زمین بیرون اوردیم که توی یه گور بود ولی هیچ خبری از جغدها نشد وگرنه این بار قصد بدی براشون داشتم.پس هیچوقت از این چیزها نترسید چون هیچ کاری به کارتون نداره فقط میاد باهتون بازی میکنه و یه کمی میترسونه شما را