انجمن تخصصی فلزیاب و ردیاب
تاریخ : پنج شنبه 1 آذر1403 - 9:52am



پاسخ به موضوع  [ 34 پست ]  برو به صفحه قبلی  1 , 2 , 3 , 4  بعدی
 شبهی در تاریکی 
نویسنده پیغام

تاریخ عضویت: یکشنبه 26 بهمن1393 - 10:22pm
پست: 30
پاسخ با نقل قول
almato نوشته است:
ziro2201 جان اقای توس و خانم پرستو و دیگر منکران رو ببر ببینند بلکه باور کنند و از تلقین ملقین بیان بیرون ;)

almato عزیز منم نظرم همینه.اگر باورندارند بیان ازنزدیک وباچشمای خودشون ببینن.شاید چند ماهی توشوک بمونن.من که هنوزم شوکه هستم


دوشنبه 31 فروردین1394 - 10:15am
کاربر فعال
کاربر فعال

تاریخ عضویت: پنج شنبه 5 فروردین1394 - 1:43am
پست: 123
محل اقامت: وطنم ایران
پاسخ با نقل قول
koohyar نوشته است:
ziro2201 نوشته است:
almato نوشته است:
مدزما بوده عزیز . همه جا هست و خیلی سر به سر ادم هم میذاره وجودش انکار نشدنی هست . ولی تنها باشی کار دستت میده و به هر شکل و قیافه ای هم درمیاد. از قدیمی های روستاهاتونم بپرسید میشناسن و حداقل یه بار دیدنش تو عمرشون .توهمی هم نیست .بارها و بارها دیده شده.بیشتر هم مکانهای پرت و تاریک زندگی میکنند و کمتر کسی توی روز دیده.

داداش مدزما چیه؟؟

مدزما،مردمزما و حالتهای دیگه ی این اسم معرب و تغییر کرده ی واژه ی مردآزما هستن!
درواقع باتوجه به شنیده ها در دوران قدیم این موجود که از جنیان هست بسیار موجب آزار و اذیت مردم میشده و از این رو نام مردآزما رو بر اون گذاشتن که به معنی آزماینده ی میزان شجاعت و نترس بودن یک مرد هست!
این اسامی بیشتر در فرهنگ مردمان غرب کشور مثل لرستان ، کردستان، کرمانشاه و ایلام و بعضا همدان دیده میشه.
هنوز هم در باور مردمان این مناطق جایگاه مستحکمی داره و حتی به کرات خودم شاهد گواهی کسانی بودم که اظهار داشتن به اشکال مختلف این موجود رو دیدن !
ولی خودم تا حالا با چشم خودم ندیدم و نمیتونم به یقین وجودش رو تایید کنم و مطالب بالارو هم جهت اطلاع ذکر کردم.
پیروز باشید



درسته توی منطقه ما اون رو * مردزما * تلفظ میکنن و نه بچه ها بلکه ریش سفیدان و مردم سن دار دم از وجود اون میزند و تایید میکنند! بنده به شخصه ندیدم اما یک داستان واقعی به نقل از خوده شخصی که اتفاق براش رخ داده براتون میگم، لازم به ذکره طرف 57سال سن داره و خود روستایی هستش و بسیار تنومند و بلند قد میباشد و بسیار بی باک.

یک روستایی در 50 کیلومتری شهر ما هستش که مخروبه هست و اهالی این روستا به دلایل مختلف مجبور شدن به 2کیلومتر اونطرفتر مهاجرت کنند در نتیجه روستای اصلی مخروبه شده و خالی از سکنه. برای ورود به روستای جدید دو راه اصلی و یک راه فرعی وجود داره که یکی از راههای اصلی دقیقا از وسط روستای مخروبه رد میشه. این بابا که از اهالی روستا هست سر زمینشون کار میکرده تا ساعتهای 1 شب تقریبا، بعد که کارو تعطیل میکنه چون راهی که از وسط روستای مخروبه میگذشته نزدیکتر بوده تصمیم میگیره از اونجا گذر کنه و بره خونش، آقا تعریف میکرد میگفت اول راه خبری نبود گفت یکم رفتم جلوتر دیدم دو نفر دارند از دور میان گفت منم کنجکاو شدم ببینم کی هستن، گفت نزدیک شدم نزدیک شدن، به جون بچه هاش قسم خورد گفت شب مهتابی بود میدیم جلومو، دوتا موجود عجیب هم قد خودم تقریبا(قدش 197سانت و 120_30کیلو وزنش بود خودش) و از گردن و سر الاغ، از نیمه تنه مثه انسان، دستها انگشتی ولی بسیار بزرگ و از کمر به پایین هم دقیقا عین ران و سم الاغ! :D
خیلی نترس هستش من باهاش چند باری بیرون رفتم، گفت من خودمو کردم کرو کور و به راهم ادامه دادم، میگفت اونیکه به سمت من بود چنان تنه ای بهم زد که انگار تراکتور بهم تنه زده! گفت دوتاییشون باهام درگیر شدن، میگفت یه چوب دستی داشتم (گرز) اما محکم بود، میگفت وسایل رو سر زمین مخفی میکردم برا فردا که بیام دوباره کار کنم سبک بیام. خلاصه بگم گفت یه دست گرز محکم خوابوندم توی سر اونیکه بهم تنه زد میگفت روشو برگردوند معلوم بود عصبانی شده خیلی دوتایی اومدن براش.. گفت نزدیک 1 ساعت درگیر بودیم زیاد زدتشون اما میگفت اونا چون دوتا بودن داغونم کردن، گفت دیگه من خسته و داغون تسلیم شدم، گفت دیدن من نا ندارم تکون بخورم، یکیشون بلندم کرد میبرد بالا از کمرم میزد روی زانوش. قصد داشتن کمرشو بشکونن. گفت طی این ضربات من مردم یا بیهوش شدم یادم نبود چی شد بعدش. بعد همونجوری افتاده وسط راه، روز بعد اهالی که میرفتن سر زمین پیداش میکنن و میبرنش خونه، فقط دوتا از دنده هاش شکسته، نامردا چه قوی بودن :D هرکی دیگه بود کارش تموم بود! این مرد مدیون جسه بزرگشه که نکشتنش. از اون به بعد هیچکس حتی توی روز از اون مسیر عبور نکرده.. اینم داستان این مردزما یا مردآزما. طرف هنوز در قید حیاته .



سلامتی پرندگانی که از خشکسالی مردند، ولی از گندمزار نامردان نخوردند..


آخرین بار توسط رامزین در دوشنبه 31 فروردین1394 - 4:54pm ویرایش شده است، در کل 3 بار ویرایش شده است.



دوشنبه 31 فروردین1394 - 4:21pm

تاریخ عضویت: سه شنبه 18 فروردین1394 - 5:34pm
پست: 27
پاسخ با نقل قول
دوست عزیز با احترامی که برای شما قائلم ، مطمین باش این موجود زایده ذهن خودتون بوده . تو منطقه ما هم مردم میگفتن چنین موجوداتی هستند پدرم خیلی نتزس و شجاع هست سنش حدود 55 کشاورزی میکنه چون منطفه خیلی دور و بکره نه کمباین میره نه تیلر تا درو کنه ناچارا بابام تنها میرفت اونجا و 10 تا 15 روز اونجا میموند . حساب کنید 10 روز تک و تنها تو یه منطقه ای که همه میگفتن یه موجودات جن مانند داره میموند .به بابام میگفتم تو چیزی دیدی میگفت نه این حرفا همه خرافات و زاییده عقل بشر هست .

تو اون منطقه و در 200 متری همون زمین ها هم یه قبرستون اسلامی شاید بگم مال 500 سال پیش هم هست یه رودخونه هم هست منطقه هم خیلی خیلی بکر و دست نخوره است شاید اگر ما روز روشن بریم اونجا ترس برمون داره .


دوشنبه 31 فروردین1394 - 4:46pm
کاربر فعال
کاربر فعال
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 اسفند1392 - 4:26pm
پست: 134
پاسخ با نقل قول
درود
چند شب پیش تنها رفتم جاییرو که چند شب قبلش کنده بودن..چک کنم از جاده نرفتم تابلو نشم خلاصه از چند تا باغ گذشتم 150متر مونده به هدف در5متری خودم زیر درخت صدای پا شنیدم(فقط یه چراغ کمسو تو جیبم بود کلا2مترم نمیزد) واسادم اروم از اون درخت امدزیر یه درخت دیگه نمیشد دید فقط یه سو سوی زرد حس کردم درست سمت راست من گفتم اگه حیوونه چرا فرار نکرد نکنه صاحب باغه نشسته تو تاریکی بریزن سرم...چراغو با یه صدای پیست سمتش گرفتم بترسه تکون نخرد ندیده گرفتم رامو کج کردم با احتیاط راه افتادم دوباره صدای تکون خوردن پاش امد......نفهمیدم چی بود ولی بعد که رفتم اونجا کنار هدفرو گراز شخم زده بود شاید کار این بود


دوشنبه 31 فروردین1394 - 8:45pm

تاریخ عضویت: یکشنبه 26 بهمن1393 - 10:22pm
پست: 30
پاسخ با نقل قول
SawII نوشته است:
دوست عزیز با احترامی که برای شما قائلم ، مطمین باش این موجود زایده ذهن خودتون بوده . تو منطقه ما هم مردم میگفتن چنین موجوداتی هستند پدرم خیلی نتزس و شجاع هست سنش حدود 55 کشاورزی میکنه چون منطفه خیلی دور و بکره نه کمباین میره نه تیلر تا درو کنه ناچارا بابام تنها میرفت اونجا و 10 تا 15 روز اونجا میموند . حساب کنید 10 روز تک و تنها تو یه منطقه ای که همه میگفتن یه موجودات جن مانند داره میموند .به بابام میگفتم تو چیزی دیدی میگفت نه این حرفا همه خرافات و زاییده عقل بشر هست .

تو اون منطقه و در 200 متری همون زمین ها هم یه قبرستون اسلامی شاید بگم مال 500 سال پیش هم هست یه رودخونه هم هست منطقه هم خیلی خیلی بکر و دست نخوره است شاید اگر ما روز روشن بریم اونجا ترس برمون داره .

دوست من باسلام وسپاس.حرفاتون درست اما برای یک آدم تنها که اونم اگه احساس ترس بکنه یا به قول دوستان چیزی مصرف کرده باشه صدق میکنه شاید توهمی بشه که خیلی از افراد به خاطر بی دقتی با همچین مسایلی روبه رو بشن وخطا بزنن .اما وقتی 5 نفر باهم همزمان یه موجود رو ببینن و روش کلیک کنن یا یه فرد که تنها وبدون ترس وبادقت این موجودو ببینه قطعا توهم نبوده وواقعیتو به صورت زنده دیدن .شرط میبندم اگه مثل ما شبا به کوه وبیابون بزنی یه شب همچین چیزی یا بدترشو میبینی اون موقع مجبوری به اشتباهت اقرار کنی...


دوشنبه 31 فروردین1394 - 10:20pm
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: جمعه 9 آبان1393 - 4:28pm
پست: 34
پاسخ با نقل قول
برادران زحمت کش میراث فرهنگی برای ترساندن جویندگان میراث اجدادشون از این داستانها زیاد میسازن و تو سایتها پخش میکنن تا کسی جرات نکنه بره حفاری و خوف کنه ...
خودمو مثال میزنم
اینقدر بدبختی دارم که جن واقعی هم بیاد جلوم بگه نیا برو وگرنه میکشمت
میگم بیا بکش من بر نمیگردم!


سه شنبه 23 تیر1394 - 11:03pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 24 تیر1392 - 12:52am
پست: 2433
پاسخ با نقل قول
چه جالب این اقا چندتا اسم داره :D توی منطقه ما بهش مازرمان میگن.وبه قول دوستان خیلیا دیدن اما من هنوز ندیدم.پدربزرگم قسم میخورد دیده بود تو روز روشن خرشو ول کرده بودو الفرار =)) یک درخت گلابی زمستونی هست که تو یک دره که من خودم دیدم واونجا اصلا پاتو میزاری موهای بدنت خودبخود سیخ میشه.خودش تعریف میکرد میگفت من خرمو برداشتم رفتم سراغ گلابیا که دیدم یک موجود شبیه میمون با موهای بلند هیکلی سیاه از درخت بالا میره پایین میاد دور درخت میچرخه با( عذر میخوام) سینه های اویزون تا این صحنه رو دیدم فرار کردم.بعدش منم یک روزی رفتم اونجا که درخت خشک شده اما انصافا وقتی میری اونجا بشدت سنگینه.توصیه بنده این هست هر کسی به هر نحوی توهم یا واقعیت روبه رو میشه بعد از جان سالم به در بردن سعی کنید تو بوی روغن یا غذای سرخکردنی نخورید که دیگه کلا از پا در میاین.یاحق



گر داخل خانه‌ات نشستی مردی/ در بر دگران اگر ببستی مردی
مردی نبود سفر در این وضع خراب/ شاخ کرونا اگر شکستی مردی


چهارشنبه 24 تیر1394 - 11:14am
کاربر فعال
کاربر فعال
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 20 آبان1393 - 3:00pm
پست: 144
پاسخ با نقل قول
سلام. چیزی رو میگم که برای خودمون اتفاق افتاده و نه اینکه شنیده باشم

پاییز سال گذشته به اتفاق 4-5 نفر رفتیم سره کار.شب اول کارمون تموم نشد و مجبور شدیم شب بعد هم همونو ادامه بدیم
حدود ساعت 12 -1 نصفه شب احساس کردیم صدای پا میاد (این احساس همه بود و نه فقط یک نفر) هر کی یه تیکه ورداشت و سریع رفتیم لای درختها. بعدیکی از دوستان یه نیمچه رو ورداشت و گفت میرم ببینم چیه. پشت سرش به فاصله 30 ثانیه نفر دوم هم با چماق راه افتاد طوری که نفر اول رو میدید و رفتن لای درختها( اینم بگم این دو دوست ما هم نترس هستن هم کسایی هستن که کوهنوردی حرفه ای انجام میدن و بارها شده شب تو کوهستان تنها بودن)
بعد چند دقیقه منم رفتم ببینم اینا کجا رفتن که بعد مسافت کوتاهی دیدم دارن برمیگردن سمته من. چیزی هم نگفتن و ما مشغول کار شدیم . فقط دیدم نفری که با چماق رفته بود خیلی گرفته هستش و به اصطلاح رفته تو لک . یه نیم ساعتی که گذشت منو صدا کرد و گفت وقتی از شما دور شدیم دیدم پشت سر رفیقمون که نیمچه داشت یه چیزی به قد حدود 170 سانت داره میره سمتش . پشمالو و به رنگ نخودی. میگفت زبونم بند اومد و فقط تنها کاری که کردم اون دوست رو صدا کردم ، به محض برگشتن دوستمون اون موجود سرازیر میشه تو شیب و میره لای درختها . میگفت راه نمیرفت بلکه انگار رو هوا سر میخورد و سرعتش انقدر بالا بود که اگه میومد سمته من هیچ کاری ازم بر نمیومد. منم بهش گفتم به بقیه چیزی نگه ممکنه خوف کنن و توهم بزنن نشه کار کرد .اما من و این دو دوست مرتب میرفتیم اطراف دور میزدیم و حضور اون برای ما سه نفر قابل احساس بود. فقط تنها کاری که کردیم بعد اتمام کار تو مسیر جریان رو گفتیم و دیدیم واقعا خوب شد اونجا نگفتیم اگز میگفتیم همه فرار میکردن . البته من خودم ادم شجاعی نیستم و ادعا شجاعت ندارم اما چون قبلا تجربه این مورد رو چند بار داشتم با موضوع راحتتر کنار اومدم
باید قبول کنیم به وجود اینها رو اگر انکار کنیم یه جوری بر خلاف فرمایش خداونده ، برای دیدن اونا هم شرایظی لازمه چه برای ما چه برای اونا . تو کار کاووش هم این مسیله حتما برای همه یا پیش اومده یا پیش خواهد امد .پس اون دوستانی که تجربه نکردن عجله نکنن ، براشون پیش خواهد امد. ما نا خواسته وارد محل زندگی و یا تردد اونا میشیم و این موضوع حتما اتفاق خواهد افتاد .برای تجربش عجله نکنین :D


پنج شنبه 25 تیر1394 - 11:07am
کاربر فعال
کاربر فعال
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: پنج شنبه 4 تیر1394 - 10:17am
پست: 129
پاسخ با نقل قول
سلام دوستان
هرچند این تاپیک مدتیه که خوابیده و هرچند بنده هیچ تخصصی در علوم غریبه ندارم اما جریانات مشابهی برای اطرافیانم اتفاق افتاده؛بنده خودم فقط بسمتم سنگ پرت کردن!!بدون اینکه منشا سنگها دیده بشه
یه چرخی تو نت زدم دیدم این بابایی که همه ازش تعریف میکنن،یه جورایی تو همه تمدنها تشریف داشته :D :D :D


سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.



اگر لحظه به لحظه با خود صادق باشيد، ديگر به اثبات اعمال خود نيازی نداريد و اگر در زندگی حادثه ای پيش آيد، می دانيد كه مصلحت اوست و ماهيت وجود شما ثابت و سازگار باقی خواهد ماند."مهاتما گاندی"


دوشنبه 12 مرداد1394 - 10:21pm
کاربر فعال
کاربر فعال
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: پنج شنبه 4 تیر1394 - 10:17am
پست: 129
پاسخ با نقل قول
اینم بقیه ش


سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.



اگر لحظه به لحظه با خود صادق باشيد، ديگر به اثبات اعمال خود نيازی نداريد و اگر در زندگی حادثه ای پيش آيد، می دانيد كه مصلحت اوست و ماهيت وجود شما ثابت و سازگار باقی خواهد ماند."مهاتما گاندی"


دوشنبه 12 مرداد1394 - 10:23pm
نمایش پست ها از آخر به اول:  مرتب سازی بر اساس  
پاسخ به موضوع   [ 34 پست ]  برو به صفحه قبلی  1 , 2 , 3 , 4  بعدی

چه کسی آنلاین است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر عضو شده ای موجود نیست. و 11 مهمان


در این انجمن نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
در این انجمن نمی توانید به موضوعات پاسخ دهید
در این انجمن نمی توانید پست خود را ویرایش کنید
در این انجمن نمی توانید پست های خود را حذف کنید
در این انجمن نمی توانید پیوست ارسال کنید

انجمن و سایت تخصصی فلزیاب و ردیاب با حضور اساتید مجرب - طراحی و ساخت و خرید و فروش مدارات الکترونیک و کیت و نقشه مدار دستگاههای پر قدرت فلز یاب و رد یاب با قیمت مناسب - دستگاه گنج یاب و دفینه یاب و گنجیاب جهت جستجوی طلا - بهترین و قویترین طلایاب و سیستم تصویری و فلزیاب پالسی و توباکس - آموزش اپراتوری ردیاب - best site / forum for metal detector (PI, VLF, Two Box, ...) , lrl , felezyab , felez yab systems to find treasure