سلام. چیزی رو میگم که برای خودمون اتفاق افتاده و نه اینکه شنیده باشم
پاییز سال گذشته به اتفاق 4-5 نفر رفتیم سره کار.شب اول کارمون تموم نشد و مجبور شدیم شب بعد هم همونو ادامه بدیم
حدود ساعت 12 -1 نصفه شب احساس کردیم صدای پا میاد (این احساس همه بود و نه فقط یک نفر) هر کی یه تیکه ورداشت و سریع رفتیم لای درختها. بعدیکی از دوستان یه نیمچه رو ورداشت و گفت میرم ببینم چیه. پشت سرش به فاصله 30 ثانیه نفر دوم هم با چماق راه افتاد طوری که نفر اول رو میدید و رفتن لای درختها( اینم بگم این دو دوست ما هم نترس هستن هم کسایی هستن که کوهنوردی حرفه ای انجام میدن و بارها شده شب تو کوهستان تنها بودن)
بعد چند دقیقه منم رفتم ببینم اینا کجا رفتن که بعد مسافت کوتاهی دیدم دارن برمیگردن سمته من. چیزی هم نگفتن و ما مشغول کار شدیم . فقط دیدم نفری که با چماق رفته بود خیلی گرفته هستش و به اصطلاح رفته تو لک . یه نیم ساعتی که گذشت منو صدا کرد و گفت وقتی از شما دور شدیم دیدم پشت سر رفیقمون که نیمچه داشت یه چیزی به قد حدود 170 سانت داره میره سمتش . پشمالو و به رنگ نخودی. میگفت زبونم بند اومد و فقط تنها کاری که کردم اون دوست رو صدا کردم ، به محض برگشتن دوستمون اون موجود سرازیر میشه تو شیب و میره لای درختها . میگفت راه نمیرفت بلکه انگار رو هوا سر میخورد و سرعتش انقدر بالا بود که اگه میومد سمته من هیچ کاری ازم بر نمیومد. منم بهش گفتم به بقیه چیزی نگه ممکنه خوف کنن و توهم بزنن نشه کار کرد .اما من و این دو دوست مرتب میرفتیم اطراف دور میزدیم و حضور اون برای ما سه نفر قابل احساس بود. فقط تنها کاری که کردیم بعد اتمام کار تو مسیر جریان رو گفتیم و دیدیم واقعا خوب شد اونجا نگفتیم اگز میگفتیم همه فرار میکردن . البته من خودم ادم شجاعی نیستم و ادعا شجاعت ندارم اما چون قبلا تجربه این مورد رو چند بار داشتم با موضوع راحتتر کنار اومدم
باید قبول کنیم به وجود اینها رو اگر انکار کنیم یه جوری بر خلاف فرمایش خداونده ، برای دیدن اونا هم شرایظی لازمه چه برای ما چه برای اونا . تو کار کاووش هم این مسیله حتما برای همه یا پیش اومده یا پیش خواهد امد .پس اون دوستانی که تجربه نکردن عجله نکنن ، براشون پیش خواهد امد. ما نا خواسته وارد محل زندگی و یا تردد اونا میشیم و این موضوع حتما اتفاق خواهد افتاد .برای تجربش عجله نکنین