سلام
جناب افشین من با شما موافق نییستم
مهمترین مشکل سخن شما این است که عیسی زنده هست و تو براساس تفسیری از خودت گفتی عیسی مرده !!!!!!!!!!!!!!!!!!
پس حال گوش کن
در قرآن کریم می فرماید:
” [یاد کنید] هنگامى که خدا فرمود: اى عیسى! من تو را [از روى زمین و از میان مردم] بر مىگیرم، و به سوى خود بالا مىبرم، و از بودن در میان اجتماع آلوده کافران پاک مىکنم”.[۱]
باید دانست که “توفی” از ماده “وفی” بوده و در معانی متعددی از آن استفاده می شود، از جمله “مردن”، “گرفتن”، “تکمیل کردن”و…[۲]. در این راستا، عمل به عهد و پیمان را نیز وفا می گویند که به معنای تکمیل کردن و انجام دادن آن است و از این رو اگر کسی طلبش را از دیگری به طور کامل بگیرد در زبان عرب می گویند: “توفی دینه”.
مجمع البحرین که یکی از کتب لغوی است، در توضیح این آیه آورده است: “أی مستوف أجلک، و معناه إنی عاصمک من أن تصلبک الکفار و مؤخرک إلى أجل أکتبه لک و ممیتک حتف أنفک لا قتلا بأیدیهم و رافعک إلى سمائی”. یعنی (ای عیسی) من اجل تو را استیفاء می کنم و معنایش آن است که تو را از گزند کافران حفظ می کنم، تا نتوانند تو را به صلیب بیاویزند و مرگ تو را تا اجل طبیعی که برایت نوشته شده است به تأخیر می اندازم.[۳]
بنابراین، واژۀ “توفی”، گرچه می تواند به معنای مرگ هم باشد چنان که در بعضی از آیات نیز به همین معنا آمده است،[۴] اما لزوماً به این معنا نیست، بلکه آیاتی وجود دارند که معنای دیگری را از این واژه ارائه می کنند، از جمله، این آیه: “وَ هُوَ الَّذی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فیهِ لِیُقْضى أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون”؛[۵] او کسى است که شبانگاهان روح شما را به وقت خواب مىگیرد، و آنچه را در روز [از نیکى و بدى] به دست مىآورید مىداند سپس شما را در روز [با برگرداندن روح به جسمتان از خواب] بر مىانگیزد تا اجل مُعّین سر آید … .
مطمئناً، عبارت “یتوفاکم” در این آیه به معنای مرگ نبوده، بلکه به معنای خواب شبانگاهی است که در هر شبانه روز تکرار می شود! و قبض روح را به گونه ای دیگر، در خواب نیز می توان مشاهده کرد و بر همین اساس، نباید آیۀ موجود در پرسش را نشانی قطعی از مرگ عیسی (ع) تلقی کرد، اما در مورد این که سرانجام عیسی (ع) چه بوده، نکاتی قابل مطالعه است:
۱٫ مسیحیان معتقدند که ایشان به دار آویخته شده و به دست دشمنانش کشته شده، اما قرآن صراحتاً این نوع از مرگ ایشان را منتفی دانسته است: “وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ ….وَ ما قَتَلُوهُ یَقینا”.[۶]
۲٫ قرآن هر چند کشته شدن عیسی (ع) را انکار کرده است، اما هیچ آیه ای در آن نمی یابیم که به صراحت اعلام نماید که ایشان به گونۀ دیگر نیز وفات نیافته و اکنون زنده است.
۳٫ آیاتی چون آیۀ ۵۵ آل عمران و نیز آیۀ ۱۱۷ سورۀ مائده وجود دارند که اگرچه نمی توان از آنها به صورت قطعی، مرگ این پیامبر بزرگ را استنباط کرد، اما نشانگر آن هستند که ارتباط کنونی ایشان با جهان مادی، متفاوت از ارتباطشان در زمان حضور مستقیم در میان پیروانشان است.
۴٫ روایات فراوانی در کتاب های معتبر شیعیان و اهل سنت وجود دارد که زنده بودن عیسی (ع) را اعلام می کند و ما حتی اگر نتوانیم آیۀ صریحی از قرآن در این مورد بیابیم، می توانیم با استفاده از این روایات، به حیات ایشان پی ببریم. به دو مورد از این روایات توجه فرمایید:
۱-۴٫ قال رسول الله (ص) للیهود: “أن عیسى لم یمت و أنه راجع إلیکم قبل یوم القیامة”؛[۷] پیامبر (ص)، خطاب به یهودیان فرمودند که عیسی نمرده و قبل از روز قیامت به میان شما بازخواهد گشت.
۲-۴٫ قال رسول الله (ص): “… و من ذریتی المهدی إذا خرج نزل عیسى ابن مریم لنصرته فقدمه و صلى خلفه”؛[۸] پیامبر فرمودند: و مهدی از دودمان من است که هر گاه ظهور کند، عیسی بن مریم برای یاری او حاضر شده و در پی او نماز خواهد گزارد.
[۱] آل عمران، ۵۴، ترجمۀ انصاریان.
[۲] ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۵،ص ۳۹۸ و ۳۹۹، چاپ اول، نشر ادب، حوزه، قم، ۱۴۰۵٫
[۳] مجمع البحرین، ج۱، ص ۴۴۴،اده “وفی”، کتابفروشی مرتضوی، تهران، ۱۳۷۵ ش.
[۴] نساء، ۹۷؛ محمد، ۲۷؛ یونس، ۴۶؛ سجده، ۱۱٫
[۵] انعام، ۶۰٫
[۶] نساء، ۱۵۷٫
[۷] ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج ۴، ص ۱۱۱۰، ح ۶۲۳۲، مکتبة نزار الصطفی الباز، عربستان سعودی، ۱۴۱۹ هـ ق.
[۸] شیخ صدوق، الامالی، ج ۱، ص ۲۱۸، انتشارات کتابخانۀ اسلامیه، تهران، ۱۳۶۲ هـ ش.