نویسنده |
پیغام |
ارجمند
کاربر فعال
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 بهمن1393 - 5:31pm پست: 182 محل اقامت: تهران
|
در تخیل انسانها، جادو به ترفندهایی گفته میشود که در داستانها برخی افراد انجام داده و (به گفته داستانسراها)، میتوانند از طریق این ترفندها قوانین طبیعت را دور زده و کارهایی خارقالعاده بروز دهد. به فردی که جادو میکند جادوگر گفته میشود. در داستانها، جادوگران میتوانند افراد را طلسم کنند، جادوهای دیگر را خنثی کنند و در شکل و ظاهر افراد و اجسام تغییر بهوجود بیاورند. در تخیلات داستانسرایان، جادوگران معمولا این کارها را با خواندن ورد، کمک گرفتن از نیروهای فراطبیعی، استفاده از ترکیبی از اجسام، و یا تهیه آشهایی مرموز انجام میدهند. در متون ایران باستان اشارات متعددی به جادو و جادوگری شده است. در دوران پیش از مدرن در اروپای مسیحی باور بر این بود که جادوگران با شیطان در تماس هستند و از نیروی وی برای آسیب رساندن به مردم و اموالشان استفاده میکنند. در میانه سده ۲۰ میلادی باور بر این بود که جادوگران خوب و بد با هم در جنگ بودند. اعتقاد بر اینکه جادوگران مضر هستند به صورت یک ایدوئولوژی فرهنگی در میان مردم شایع بود. اعتقاد به جادوگرها باعث شد که افرادی به عنوان شکارچی جادوگر به وجود بیایند که این افراد هنوز در بعضی از اقوام به خصوص در آفریقا به عنوان مثال در اقوام بانتو دیده میشوند سری به این سایت بزنید... http://brotoush.com/archive/44/%D8%AC%D ... %84%DB%8C/
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
|
جمعه 8 اسفند1393 - 12:25pm |
|
|
ارجمند
کاربر فعال
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 بهمن1393 - 5:31pm پست: 182 محل اقامت: تهران
|
جادو
واژهٔ «جادو» در زبان پهلوی jâdug بودهاست. لیکن در پهلوی و نوشتههای کلاسیک فارسی از جمله شاهنامه کلمهٔ «جادو» به معنی شخص جادوگر است. عملی که این شخص انجام میدهد «جادوی» است که به معنی جادوگری است یعنی امروز «جادوی» را «جادو» میگویند و ناچار «جادو» را «جادوگر» میگویند. دو نمونه از کاربرد «جادو» در معنی اصیل آن ذکر میشود: در خوان چهارم رستم (زن جادو=جادوگر) در شاهنامه آمدهاست «چو آواز داد از خداوند مهر / دگرگونه گشت جادو (=جادوگر) بهچهر». در مثالی اخیرتر سعدی میگوید «همشیرهٔ جادوان (جادوگران) بابل / همسایهٔ لعبتان کشمیر»
واژه عربی سِحْر نیز در فارسی هممعنی با جادو استفاده میشود و جادوگر را ساحر نیز مینامند. واژه فارسی افسون در قدیم هممعنا با جادو استفاده شده اما امروزه معنای آن بیشتر نزدیک به طلسم یا وردهایی است که برای طلسم خوانده میشود. به کسی که افسون میکند افسونگر گفته میشود. تعویذ به وردها و دعاهایی گفته میشود که نوشتهشده و همراه برده میشود. واژه نِیرَنگ نیز در قدیم به عنوان مترادف با جادو و افسون به کار میرفته است.[۲]
امروزه عبارت «جادو جَنبَل» یا «جنبل و جادو» به عنوان عنوانی تحقیرآمیز برای جادو بهکار میرود.[۳] در قصههای فارسی عبارتی که به عنوان نمونهای کلی از ورد جادوگران استفاده میشود به این صورت است: «اَجّی مَجّی لا تَرَجّی».
در اسلام دین اسلام به جادوگری باور دارد. بنا به گفته قرآن در سوره بقره جادوگری توسط شیاطین از زمان حضرت سلیمان رواج یافت چنان که شیاطین برای اختلاف و جدایی انداختن و بروز انواع فتنهها به مردم جادو را آموزش میدادند که خداوند دو ملک به نامهای هاروت و ماروت را مامور ساخت تا راه مقابله با جادو را به مردم یاد دهند خداوند درباره جادو میفرماید: "ساحر هر کاری که کند و از هر دری که وارد شود خوشبخت و رستگار نمیشود."
ترفندهای خیالی را در اسلام این طور نام بردهاند و معنا و دستهبندی کردهاند (ترتیب موارد در دسته بندی زیر اصلاح شده است):[۴][۵][۶]
علم و فنّ تنویم یا خواب مصنوعی یا خواب مغناطیسی یا هیپنوتیزم جادو (در معنای خاص): ایجاد تغییری در عالم مادّه به روشی فراطبیعی به ارادهٔ جادوگر. کیمیا: علمی که در مورد تبدیل مس، فلزّات، یا حتّی سنگ به طلا بحث میکند. تلاش در این زمینه منشاء به وجود آمدن علم شیمی شد. هیمیا یا علم و فنّ طلسمها: روش ترکیب قوای عالم بالا با موجودات عالم پایین علم و فنّ اعداد و اوفاق: دربارهٔ ارتباط اعداد و حروف مطالب با هم و تشکیل جداول خاصّی به صورت مثلّث یا مربّع و قرار دادن حروف و اعداد در خانههای آن برای رسیدن به مطالب مختلف به طرزی مخصوص علم و فنّ خافیه: در مود چگونگی تغییر و تکثیر حروف و اسامی چیزی که مورد نظر است و استخراج نامهای ملائکه و شیاطین موکّل بر آنها. سپس دعا کردن با وردی که از آنها تشکیل شده. علم و فنّ احضار ارواح (شبیه لیمیا) لیمیا یا علم و فنّ تسخیرات: چگونگی ارتباط با ارواح قدرتمند عالم بالا. (شبیه احضار ارواح) مانند تسخیر جن سیمیا: دربارهٔ چگونگی ترکیب اراده و قوای فیزیکی خاص برای کارهای عجیب از انواع آن علم و فنّ ریمیا یا تردستی یا چشم بندی در فارسی یا شعبده در عربی ست: روش استفاده از قوای فیزیکی و خصلتهای حواس انسان، برای وانمود کردن آثار خاصّی به چشم و گوش و حواس یا حتّی ذهن (یعنی به کمک قوهٔ خیال بیننده آثاری عجیب در نظرش مجسّم میکند که وجود ندارند). چه با روشهای فیزیکی، مادّی و طبیعی؛ و چه چه فراطبیعی[۷] پیشگویی یا غیبگویی: علم خبر دادن از حوادث در گذشته، حال یا آینده؛ که بر غیبگو پنهان است، با دخالت ارادهٔ غیب گو. اینن فن انواعی دارد: عرّافی:عرّاف کسی ست که از کلمات و حالات و رفتار سوال کننده پی به آیندهٔ او ببرد. کهانت (در معنای خاص): کاهن کسی ست که برای او صاحب رایی از طایفهٔ جن باشد و او را به آینده خبر دهد. یا به امور مخفی خبر دهد. مثلاً فلان مال دزدیده شده کجاست؟ چه کسی فلانی را کشت؟ ... کیمیا، سیمیا، لیمیا، هیمیا و ریمیا را علوم یا فنون پنج گانهٔ مخفی میخوانند. کهانت در معنای عام یعنی برقراری رابطه با یک جن. کاهن نه تنها میتواند از جن در مورد گذشته، حال، یا آینده بپرسد؛ بلکه میتواند از او بخواهد کاری عجیب انجام دهد. زبان سحر و جادو زبان خاصی است و فقط برخی از حروف آن با فارسی و عربی مشترک است و بیشتر در نحوه نوشته شدن آنها فرق است.
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
|
جمعه 8 اسفند1393 - 12:37pm |
|
|
ارجمند
کاربر فعال
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 بهمن1393 - 5:31pm پست: 182 محل اقامت: تهران
|
اینم کتاب جادو و سحر... لینک دانلود کتاب... http://www.shegeftiha.com/13198-%D8%AF% ... %B9%D8%A7/عزیزان نمیدونم سریال اخر زمانو دیدین یا نه حتما نگاه کنید 54 قسنته .. فیلم دیگه دیگر حتما نگاه کنید بر اساس واقعیت ساخته شده 11-11-2012 دروازه جهنم به این دنیا باز شد و شیطان وارد این دنیا شد ضمنا یک نمونه همون داعشه که به همین راحتی داره انسان میکشه ...
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
|
جمعه 8 اسفند1393 - 12:53pm |
|
|
128/1081
تاریخ عضویت: سه شنبه 20 خرداد1393 - 9:37pm پست: 38
|
ممنون دوست عزیز اما طلسمش کو من دنبال طلسم شکنم ؟
در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند & گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را
|
جمعه 8 اسفند1393 - 5:53pm |
|
|
ارجمند
کاربر فعال
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 بهمن1393 - 5:31pm پست: 182 محل اقامت: تهران
|
128/1081 نوشته است: ممنون دوست عزیز اما طلسمش کو من دنبال طلسم شکنم ؟ اون آیه که عکسشو گذاشتم ...
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
|
جمعه 8 اسفند1393 - 8:08pm |
|
|
*ايران*
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 آبان1393 - 9:10pm پست: 237
|
shavan نوشته است: یکی از دوستامون گفت که یکی وجود داره که با اجنه در ارتباطه رفتیم پیشش و گفتیم به یه جایی مشکوکیم دقیقا مشخصات محل رو گفت حتی دو تا درخت که وجود داشت رو گفت حتی یکی از درخت ها رو که به یک طرفی کج شده بود گفت و کنارش هم یک سنگ بزرگ بود دقیق گفت وگفت که در کنار یکی از درخت ها جنس در اونجا هست با اون شخص رفتیم محل یک سری دعا خوند و ما رفتیم کندیم اما هیچ چیز در نیومد اون شخص گفت که اجنه جنس رو تحویل نمیدن ازاین حرفا خلاصه دست از پا درازتر برگشتیم راستش من به این نتیجه رسیدم که اجنه ها در رابطه با زیرخاکی وگنج حرف راست نمیزنن دروغ میگن وبه حرف کسانی که با اجنه در ارتباط هستن اعتباری نیست البته این شخص به گفته خودش اجنه ها خودش با این شخص ارتباط برقرار کردن واین تسخیر نکرده اجنه ها رو هر چی که اجنه ها به این شخص بگن باید به حرفشون گوش کنه مثلا میگفت که بعضی وقتا میگن که باید بری به زیارت قم یا مشهد یا جای دیگه باید اطاعت کنه تنها حسنش برای این شخص اینه که تو زندگی مردم فضولی میکنه وسراز کارشون در میاره و از اینها و بعضیا که برای یافتن گنج میان پیشش یه چیزی به این اشخاص بگه وتقی یه توقی بخوره با این اشخاص به گنج برسه واین هم سهمی ببره حرف آن شخص دروغ محض است.باور نکن دوست خوبم..دروغ گفتن آنها تنها در زمان گمراه کردن انسان و نابوديه اوست.... کسى که پاک بوده و ارتباط درست در ميان باشد هيچ دروغى در کار نيست. گفته بودم که يا ارتباط موروثى بوده يا هديه اى از طرف خداوند به بنده اى مشخص که صرفا در راه درست بکار ميبرند نه ماديات.....ساده نباشيد.
|
جمعه 8 اسفند1393 - 8:17pm |
|
|
shavan
کاربر فعال
تاریخ عضویت: شنبه 25 بهمن1393 - 8:11pm پست: 68
|
ایران عزیز اینکه آنها با اجنه ارتباط داشتن شکی ندارم اما ارتباط این افراد نه از راه پاکی بوده ونه ازراه موروثی پس چرا اجنه ها تمایل دارن با این افراد در تماس باشن
|
جمعه 8 اسفند1393 - 8:50pm |
|
|
keyhanjam
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: پنج شنبه 3 بهمن1392 - 7:27pm پست: 789 محل اقامت: خراسان
|
vahid_1363a نوشته است: 128/1081 نوشته است: با سلام به همه دوستان . من جایی رو بلدم که طلسم داره برای باطل کردنش نیاز به کسی دارم که بتونه طلسمش رو باطل کنه . البته جنسش رو هم می دونم چیه و شرط من برای همکاری اینه که طرف بتونه بگه جنسی که اونجاست چیه ؟ gigili127@yahoo.comبا سلام خدمت دوست گرامي : براي اينكه بدوني جنس اونجا چيه بايد احضار بزنيد و وقتي هم احضار ميزنيد اولا تا سه ماه نميتوني جنس رو برداري 2: ممكنه اصلا نتوني در بياري 3: جنگيره خيلي قدرت داشته باشه ميتونيد جنس رو برداريد ولي حتما بايد سهم اجانين رو كنار بزنيد در غير اينصورت جز ضرر و اسيب چيزي براتون نداره . دوست من اینا چیه که میگی سهم اجنه چیه؟؟!!!
شنیدن کی بود مانند دیدن
|
جمعه 8 اسفند1393 - 9:47pm |
|
|
*ايران*
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 آبان1393 - 9:10pm پست: 237
|
shavan نوشته است: ایران عزیز اینکه آنها با اجنه ارتباط داشتن شکی ندارم اما ارتباط این افراد نه از راه پاکی بوده ونه ازراه موروثی پس چرا اجنه ها تمایل دارن با این افراد تماس باشن[/quoتماس باشن تنها دليل ارتباط آنها با انسان مکيدن انرژى انسان و ايجاد بيمارى و کسالت ميباشد تا نهايت استفاده را ببرند.....زرنگ باش دوست خوبم.هزاران نفر اينچنين ادعاهايى دارند اما صحت نخواهد داشت. تنها هدفشان پرکردن جيب خودشان است.آنها اينگونه عمل ميکنند تا شما آن شخص را به مکان مورد نظر برده ,اگر چيزى بر اساس شانس آنجا بود که پول به جيب بزنند و در غير از اينصورت تنها بهانه آنها اين حرف مضحک است که جنس را برده اند...او مگر موکل ندارد که داستان را بفهمد؟ متاسفانه بسيارى اينچنين فريب ميخورند. اما تعداد افرادى که تصادفى ميبينند که تعدادشان بسيار کم است تنها دليل آن وجود ضربه روحى بسيار شديد يا تصادف و.... ميباشد که باعث از بين رفتن هاله باطن گشته و شخص ديده باطن پيدا ميکند. تنها خواهشى که از شما دارم از آن شخص بپرسيد چگونه تسخير کرده تا همه چيز را خدمتتان عرض کنم.منتظرم دوست خوبم.
|
شنبه 9 اسفند1393 - 5:54pm |
|
|
shavan
کاربر فعال
تاریخ عضویت: شنبه 25 بهمن1393 - 8:11pm پست: 68
|
الان با آن شخص در ارتباط نیستم یک سال پیش بود که با آن شخص جایی رفتیم آن موقع از آن شخص پرسیدم که چگونه ارتباط برقرار کردی گفت که زمانی روزگار سختی داشتم حتی نان برای خوردن نداشتم که خیلی از این وضع ناراحت بودم که یک ماری به طرفم اومد خیلی ترسیدم واون مار رفت وچند روز ازاین چیزهای عجیب وغریب میدم فکر کردم که دیونه شدم رفتم پیش یک دعا نویس گفت که یک موکل در کنار تو هست که با تو ارتباط برقرار کرده ومیخواهد در خدمت تو باشد من هم کم کم با اون ارتباط برقرار کردم طبق گفته اون شخص موکلش مسلمان بود
|
شنبه 9 اسفند1393 - 6:26pm |
|
|
|