سلام دوستان من حدود سه سال با شاقول مسی کار کردم اوایل خیلی کیف میکردیم چون هر جا میرفتیم سه جاشو نقطه میکرد
یه سکه بهار که میگن عیار طلاش بالاست زیر زبونمون میذاشتیم و مثل این منگولا روی پنجه ی پا مینشستیم و شاقول رو خیلی با تمرکز بالا مثل زمانی که کشتیامون غرق میشن و به یه نقطه خیره میشیم و هیچ چیز دیگه حالیمون نمیشه به دست میگرفتیم خلاصه تا شاقول راه میفتاد و یه تکونی میخورد ما خوشحال میشدیم که دفینه ارزشمندی به دست اوردیم
مثال خل و چلا هرجا شاقول میرفت ما هم دنبالش میرفتیم تا روی نقطه وایمیستادیم تا دور هدف ببینیم چه حالی بهش دست میده شروع میکرد به چرخیدن همچین میچرخید که خوب بود اینقدر شکممون رو عقب بکشیم که این ناکس با این دور چرخش شدیدش شکممون رو پاره نکنه خلاصه عمقش رو یه جورایی کیلویی برای خودمون با چرخیدنا در میاوردیم خوشحال میومدیم توی رویای پول دار شدن نقطه رو میکندیم سی سانت میکندیم میگفتیم بکره ولش کنیم
یاد قدیما به خیر