نویسنده |
پیغام |
احسان
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: سه شنبه 14 خرداد1392 - 11:29am پست: 312 محل اقامت: لرستان
|
بابا قسمت باحالیه بزار بچه ها شاد باشن
|
سه شنبه 22 مرداد1392 - 11:40am |
|
|
بهرنگ
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: یکشنبه 16 تیر1392 - 3:58pm پست: 201
|
احسان نوشته است: بابا قسمت باحالیه بزار بچه ها شاد باشن دوستت داریم
|
سه شنبه 22 مرداد1392 - 12:26pm |
|
|
parsi
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 1 خرداد1392 - 4:23pm پست: 1227
|
روزی ملا الاغش را که خطایی کرده بود میزد! شخصی که از انجا عبور میکرد اعتراض نمود و گفت چرا حیوان زبان بسته را میزنی ملا گفت ببخشید نمیدانستم از خویشاوندان شماست وگرنه اسائه ادب نمیکردیم!
|
سه شنبه 22 مرداد1392 - 12:30pm |
|
|
معراج
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 18 اردیبهشت1392 - 8:55am پست: 397
|
...جواب ابلهان خاموشیست....
|
سه شنبه 22 مرداد1392 - 12:32pm |
|
|
معراج
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 18 اردیبهشت1392 - 8:55am پست: 397
|
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
...جواب ابلهان خاموشیست....
|
سه شنبه 22 مرداد1392 - 12:35pm |
|
|
بهرنگ
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: یکشنبه 16 تیر1392 - 3:58pm پست: 201
|
بنده خدا که ناراحت نمیشه , میشه ؟
|
سه شنبه 22 مرداد1392 - 1:07pm |
|
|
بهرنگ
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: یکشنبه 16 تیر1392 - 3:58pm پست: 201
|
ژنرال خوبی ؟
|
سه شنبه 22 مرداد1392 - 2:40pm |
|
|
ژنرال
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: یکشنبه 27 اسفند1391 - 10:53pm پست: 796
|
خوبم نادر شاه عزیز
بهترین زندگی برای کسانی است که نیک بیاندیشند وپارسایی را سرلوحه زندگی خود کنند
اشوزرتشت
|
سه شنبه 22 مرداد1392 - 2:41pm |
|
|
ژنرال
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: یکشنبه 27 اسفند1391 - 10:53pm پست: 796
|
هعیی روزگار تو این فکر بودم که اگر روزی منم موفق بشم چنتا زن بگیرم یکی قلیون چاق کنه یکی برام قرمه سبزی بپزه و یکی هم کنارم بشینه و همش با چک و لغد بزنم تو سر و صورتش..ارزومه
بهترین زندگی برای کسانی است که نیک بیاندیشند وپارسایی را سرلوحه زندگی خود کنند
اشوزرتشت
|
سه شنبه 22 مرداد1392 - 2:43pm |
|
|
ژنرال
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: یکشنبه 27 اسفند1391 - 10:53pm پست: 796
|
دو تا دیوونه از تیمارستان فرار میکنن. ریل راه آهنو میگیرن و راه میافتن طرف شهر. اولی میپرسه: کی میرسیم به شهر؟ دومیه یه نقطه رو اون دورا نشون میده و میگه: هر وقت این دو تا خط به هم برسن. میرن و میرن ... تا اولیه خسته میشه. میگه: پس چرا نمیرسیم؟ دومیه برمیگرده و عقبو نگاه میکنه و میگه: فکر کنم ردش کردیم
هخخخخ
بهترین زندگی برای کسانی است که نیک بیاندیشند وپارسایی را سرلوحه زندگی خود کنند
اشوزرتشت
|
سه شنبه 22 مرداد1392 - 2:50pm |
|
|
|