farokh.p نوشته است:
ممنونم از شما
رنده باشی
بسیار با صبر و حوصله و با جزئیات صحبت میکنید.
اگه مشکلی نیست , لطفا بگین آیا خود شما تا کنون از نزدیک با اجنه برخورد داشتید ?
یه سوال درباره طلسم دارم :
آیا استفاده از,طلسم دخالت در نظام طبیعت نیست ? کسی که به ناحق طلسم میشه و عوارض و گرفتاریهاش تا آخر عمر اذیتش میکنن , این چه حکمی پیش خدا داره ? به هر حال حق حیات , مهمترین نعمتیه که خداوند به موجودات داد ! فردی که با ناحق طلسم شده از روال زندگی خارج میشه و گرفتار عذاب, این چه جوری با عدل خدا سازگاره ?
صرفا جهت آگاه شدن شخص,خودم پرسیدم. و هیچ,گوته غرضی ندارم
خدا یاورتان باد,
خواهش میکنم
بله برخورد داشتم و اطلاعاتم در این زمینه بسیار دقیقتر و بیشتر از اونی هست که در کتابهای مربوطه نوشته شده باشه
در مورد جزئیات و چگونگی برخورد نیز سوال نفرمائید . سوالات را طور دیگری مطرح کنید
-----------------------------------------------------------------------------
در مورد طلسم :
بله میشه گفت که دخالت در نظام طبیعت یا دخالت در زندگی اشخاص یا دخالت در قوای فکر و روح
تقریبا همه ی مردم ، کلمه ی طلسم رو بعنوان کلمه ی بدی میشناسن . اما در واقع اینطور نیست ، طلسم نیز مانند دعاست و خوب و بد دارد .
طلسم و نوشته و دعا رو میتوان به شکل یک چاقو در نظر گرفت :
با چاقو میشه سبزی آش نذری رو خرد کرد
میشه ذبح شرعی انجام داد
میشه دشمن میهن رو کشت
و میشه قتل هم کرد
پس نباید همه ی خطاها رو بندازیم گردن چاقو
اولا نباید چاقو رو داد دست بچه
دوما نباید بدیم دست آدم بد
و در نهایت اگر کسی بوسیله ی هرگونه نوشته یا طلسم ، باعث بشه که زندگی کسی خراب بشه یا هرگونه کار بدی انجام بده ، این خود شخص هست که گناه رو مرتکب شده و به نوشته یا طلسم ربطی نداره که چرا وجود دارن . و از خدا هم نباید ایراد گرفت که چرا چنین چیزی وجود داره یا نداره
خداوند به انسان اختیار و عقل ، داده و همینه که باعث بازخواست در اون دنیا میشه .
اختیارشو داری که خوبی کنی یا بدی بکنی . نتیجه شم میبینی
پس با وجود اختیارو عقل ، نمیتونیم با وجود هر وسیله ای ( مثل طلسم یا تفنگ یا هر چیز بدی ) خداوند رو مقصر بدونیم و عدل اونو زیر سوال ببریم
بنده در این مورد خیلی با دوستان حضوری بحث کردم .
مثلا بعضی ها از اعمال وحشیانه داعش ناراحت میشن و میگن چرا خدا خودش اونا رو از بین نمیبره و چگونه است که تحمل میکنه ؟
بعضیها میگن چرا خداوند خودش فلان شخص ظالم رو از بین نمیبره ؟
خوب اون افرادی که در این لحظات چنین نظری میدن ، در واقع فقط اون لحظه رو میبینن
اگر قرار بود که خداوند خودش همه چیز رو در این دنیا حل و فصل میکرد و همه ی بدها رو میکشت و همه ی گرسنه ها رو سیر میکرد و به همه ی مردم راحتی عطا میکرد و ...
دیگه مرد و نامرد و خوب وبد مشخص نمیشد و اختیار انسان فایده ای نداشت
و مطمئنا انسانها نیز ، فقط به حل مشکلات بزرگ روی زمین ، قانع نمیشدن و بر سر حل کوچکترین نکات و مشکلات ، با خدا جر و بحث میکردن و بهانه میگرفتن و میگفتن این عدالت نیست که مثلا : چشم فلان مرد را در فلان کشور ، یک میلیمتر از چشم بنده بزرگتر آفریده ای
اگر همه چیز رو باید خدا خودش حل و فصل میکرد ، فقط در مبحث عدل ببینید چه بساطی میشد :
- خداوند باید خودش همه ی بدیها رو نابود میکرد ( ما نمیتونستیم خوبی کنیم )
- خداوند باید به همه ثروت یکسان میداد ( بدون یک ریال کم و زیاد ) که کسی معترض نشه
- خداوند باید به همه ،صورت و زیبایی همشکل و یکسانی میداد که کسی به زشت بودن خودش نسبت به دیگران اعتراض نکنه . همه مثل چینی ها میشدیم
- لباس و خوراک و پوشاک همه باید مثل هم بود
- خونه ها باید یه جور بودن و خونه ی همه مون باید سر خیابون بود و دو نبش بود
- زمینامون باید همه در یک موقعیت بودن و در بهترین نقاط
یعنی هیچ گونه تنوعی و فرقی با هم نداشتیم
و هزاران نکته ی خنده دار دیگه که بهتره یکم بهش فکر کنید .
اگه داستان بنی اسرائیل رو شنیده باشید : یه عده مردم دنبال حضرت موسی راه افتادن و همه ی زن و بچه و زندگیشون باهاشون بود و هی بر روی زمین میرفتن . خداوند هم اونا رو تامین میکرد . وقت نهار که میشد ، میگفتن ای موسی ما گرسنه ایم ، خداوند چند نوع غذا میفرستاد پائین و همه میخوردن
بهمین روال ،چند روز گذشت . کم کم گفتن ای موسی این غذاها چیه ؟ ما از اینا دوست نداریم . خداوند سفره ی متنوع تری می فرستاد و همه میخوردن
مدتی دیگر بهمین روال گذشت ، گفتن ای موسی این چه وضعیه ؟ به خدایت بگو از همه نوع برامون بفرسته . اون که داره
خداوند سفره ای دراز گسترد که هر آنچه غذا و میوه و خوردنی و مشروبات گوناگون بر روی زمین بود ، در آن سفره پیدا میشد
اما برای آزمایش ، فقط یک مورد ناچیز رو تو سفره نزاشت ببینه چی میگن
بنی اسرائیل هم که دیگه اینقدر از جانب خدا تامین شده بودن ، دیدشون نسبت به خدا عوض شده بود
از سر فضولی و بهانه گرفتن ، اینقدر خوراکیهای روی سفره رو گشتن و زیرو رو کردن که بلاخره فهمیدن که یه چیزی کمه !
گفتند آها یافتیم ، ای موسی به خدایت بگو این چه سفره ایست که در آن عدس نیست ؟ (عده ای میگویند سیر یا عدس بوده )
قضیه ی حل کردن همه ی کارها در دنیا بدست خود خدا نیز ، یه همچین آشی میشه
پس منتظر عدل خداوند در این دنیا نباشید . اینجا جای اختیار و عمل است
دنیای واقعی اونوره و همانطور که خداوند فروموده : مثقال ذره ای از خوب و بد را از یاد نخواهد برد و حساب خواهد کرد