به ماورا خوش آمدید

شرمنده این پری خانوم ادرسشو ندارین قصد ازدواج نداره من بخدا مجردم ،
از شوخی گذشته بچه های انجمن چون اکثرا شانس نداریم هیچ موقع آرزوی دیدن جن که هیچ آرزوی دیدن پری هم نکنید اگه ما شانس داشتیم تا این موقع به بار زرد تپل می‌زدیم پری آرزو کنید می‌بینید دستش بند بود باباش اومد

جناب سینه دژ فکر کنم این موضوع که برای خودم پیش اومده قبلاً یه جا تو این انجمن گفتم اما اگه وقت گیر نباشه میگم چون با اینکه دوسال ازش میگذره اما همچنان ذهنم درگیرشه
یه باغی بود که از قرار نوشته ای هم داشت من ندیدم باغ مال دوستم که چند بار اونجا کار کرده بودن فقط یه جا رو نمیتونستن کار کنن میگفت تلسم داره تو نسخه نوشته شده باید خون ریخته بشه تا باطل بشه یکی از بچه ها یه دیپ مستر ۲۰۰۹ داست بردیم اونجا جایی رو که اونا کار کرده بودن و هوا خراب شده بود وسیله زدیم نمیدونم بارش چی بود که دیپ مستر هم تو تفکیک با قدرت میگرفت هم تو ال متال حالا دیپ مستر وسیله اشغالیه بماند بحثم سر چیز دیگه هست وقتی ما رسیدیم اونجا غروب بود هوا تازه تاریک شده بود روبروی ما از مسافت دور چراغهای شهر پیدا بود هوا خوب بود ستاره ها کامل دیده میشد یکدفه به تپه مقابل ما یه نور سفید مثلثی افتاد قطع شد انگار یه مثلث رو با نور سفید کشیدی اونجا زمانش به ثانیه نکشید خاموش شد یکم این ور،اونور گشتیم چیزی پیدا نکردیم مشغول شدیم دیپ مستر زد فقط چند بیل زدیم یکدفعه چراغهای شهر گم شد ستاره ها تو اسمون گم شدن تاریکی مطلق شد همه ترسیدیم از کار دست کشیدیم از محل که دور میشدیم همه چی به حالت قبل بر میگشت گذشت یکی دو ماه دیگه یکی از دوستانم یه بنده خدایی رو با لرنز اورد منم ادرس اونجا رو دادم اینم رفته بود برگشت از حوادث عجیب گفت که یکدفعه یکی محکم زده به بازوش وسیله محل رو تایید کرده از اون طرف خانم صاحب وسیله زنگ زده بچه حالش بد شده بیا خونه و از این احوالات یه ماهم گذشت یکی از بچه ها گفت یه رمال سراغ دارم رفت پیشش قضیه روشرح داده بود واز رمال یادرویش یه دعا گرفته بود ما هم پاشدیم رفتیم اونجا یه شاغول ساخته بودم وقتی اونجا گرفتم شروع به چرخ کرد یه چند دقیقه دیگه گرفتم دیگه نچرخید کشید سه متر اونور تر چرخید خلاصه این دوستم دعا رو طبق گفته دعا نویس تو اب حل کرد و پاشید دور تا دور جایی که قرار بود کار کنیم شروع به کندن کردیم دیگه چیزیم ندیدیم اما سه متر کندیم به اب رسیدیم نتونستیم کار کنیم کنسل شد لورنز دو متر گفته بود اوپراتورش بلد بود یا نه اون موقع من نبودم اما دیپ مستر خیلی خوب میگرفت شایدم یه چیز چرت تو خاک گرفته فقط نمیدونم طلسم بود یا تلقین که دعا ردش کرد شایدم با دیدن دعا دوباره تلقین کردیم و چیزی ندیدیم

از این اتفاقات تو کاوش زیاد پیش میاد و از هر دو نوع داریم :
- گاهی ممکنه انسانی بخواد مانع کار بشه یا اذیت بکنه و برای اینکه خودش قدرتشو نداره ، میاد با ترفندهایی ، افراد رو جوری میترسونه که فکر بکنن کار اجنه ست و کار رو تعطیل کنن
- اما وقتی که اجنه در کار باشه ، کارهای عجیبتری صورت میگیره و معمولا تغیر میکنه و هر بار ممکنه به یه حالتی دیگه مانع بشن

تشخیص این دو از همدیگه ، بستگی داره به میزان دیدن و ترس و درک شما از مسائلی که رخ میده
اگه اتفاق سبکی بیافته ، ممکنه از هر دو نوع باشه
اما اگه اتفاق طوری باشه که از دست آدم برنیاد ، دیگه مشخصه که چیه

مثلا اگه شما مطمئن هستید که هوا طوری تاریک شده که چراغها رو ندیدید و ابری هم در کار نبوده باشه ، این دیگه از دست آدم برنمیاد
و اگه چند بار هم مشکل پیش بیاد ، مسئله بیشتر قوت میگیره
- درویش هم اگه دعای قوی داشته باشه ، میتونه مواردی رو که موکل دار نیستن ، و فقط علاقه ای و تصاحبی هستن رو دور بکنه
اما اگه طلسم موکل دار، در کار باشه به این سادگیا دست بردار نیستن
- در مورد خون هم باید دید که نسخه دقیقا چه منظوری داره ؟
معمولا یه جانور خاصی رو میبرن و خونشو اونجا میریزن . اگه نسخه چنین گفته باشه و جانور و عمل درست باشه ، حل میشه
بنده چند جا دیدم که جاهایی رو حفاری کردن و یه خروس بیچاره هم ذبح کردن و سرشو گذاشتن رو کار
و جالبه ، همه ی مواردی که دیدم ،کار به بن بست خورده و هیچ نتیجه ای نداشته
مشخصه که این کار بین حفاران رسم شده و سر هر کاری برن ، چه نسخه و طلسم داشته باشه و چه نداشته باشه ،یه چیزی رو قربانی میکنن و بین فقرا که خودشون هستن تقسیم میکنن و میخورن
خدا نکنه یه چیزی سر زبونا بیفته

ممنون که پاسخ دادین چون من خودم نسخه رو ندیدم چیزی نمیتونم دربارش بگم اما دوستم که دستشون بوده وصاحب باغ بودن میگفتن پیش چند تا درویش بردن میگفتن باید خون ادمیزاد باشه من که دیگه اون سمتا نمیرم جایی که جز دردسر چیزی نداره ارزش نداره حتی کوه طلا باشه در مورد قربانی کردن من کلا با ذبح حیوانات چه تو حفاری چه تو مراسمات مخالفم به نظرم به جای قربانی مبلغشو بدن به یه نیازمند بهتره کاش این رسم تو ایران و کشورهای مسلمان جا بیفته دست از سر حیوانات بیچاره بردارن فکرم نکنم با سر بریدن خروس بیچاره کسی باری دربیاره این دیگه واقعا کار مسخره ایه یه مدت خروس سفید دعا به گردن میبردن بیرون الانم میکشنش جالبه
یه بار دوستم تعریف میکرد میگفت بهمون یکی یه دعا داد گفت ببندین به گردن خروس سفید ببرین محل هر جا جنس باشه خروس میخوابه اونجا شروع میکنه به قوقولی کردن اونا هم از تو کوچه یه خروس دزدیده بودن رفته بودن محل مورد نظر میگفت خروسو که ول کردیم فرار کرد حالا تو بیابون ۴_۵ساعت افتاده بودیم دنبال خروس

سلام
در مورد پیدا کردن دفینه با خروس
اگه میبینید که کاوشگران ، نمیتونن با خروس چیزی پیدا بکنن ، مشکل از دین و دعا نیست
بلکه مشکل از شخص انجام دهنده و هرگونه خطا یا کمبود یا نبود ، در انجام کار هست

کارهای علوم غریبه و ماورائی ، صدها نکته دارن که باید رعایت بشه و شرایط نیز باید درست باشه تا جواب بده
همینکه یه خط رو بنویسیم و ببندیم به گردن خروس و رها کنیم ، خودش دهها نکته و شرط داره که باید رعایت بشه وگرنه مشخصه که خروس فرار میکنه و کاوشگر هم دنبالش

بنده نیازی به خروس برای پیدا کردن دفینه نداشتم اما برای اثبات این روش به چند تا از دوستان ، ازشون خواستم که چیزی رو در زمین پنهان کنن و روشو با خاک بپوشونن و کاملا مثل اطرافش استتار کنن که بعدا جای هیچ بهانه ای نباشه
خودمم با جناب خروس رفتم تو یه اتاق و درو پشت سرم بستن ، اونا هدف رو پنهان کردن و بنده نیز دعا رو بر خروس خواندم ( از اونایی نبود که میبندی به گردنش )
بعدش اومدم بیرون ، همه یه گوشه وایستاده بودن و خروس رو رها کردم ، زمین پهن و بدون هیچ نشان و مانعی بود و خروس میتونست به هر سمتی بره . خروس هم مال همین کار بود و دیونه نبود و فرار هم نمیکرد
همینکه رهاش کردم ، به آرامی و مستقیم رفت و رو نقطه ی مورد نظر شروع کرد به خوندن و با چنگال هم داشت زمین رو میکند
یکی از بچه ها رفت و از زیر پاش ، مقداری دسته کلید گذاشته بودن ، کشید بیرون و به همه ثابت شد که مسخره نیست
حتی اونوقت هم که داشت زیر پاشو خالی میکرد ، خروس فرار نکرد و داشت ادامه میداد
روز قبلش ،خروس رو برای دفینه آورده بودن و یه بنده خدایی دعا نوشته بود براشون و به گردنش بسته بودن و نتونسته بود چیزی رو پیدا کنه
---------------------------------------------------------
در مورد ذبح کردن حیوانات هم ، در پست بعدی ، نکاتی رو خدمت دوستان عرض میکنم که امیدوارم ناراحت نشید چون منظورم شخص خاص شما نیستید و کلی دارم صحبت میکنم

بزارید یه مطلب رو کمی روشن سازی کنم برای دوستان . منظورم با شخص خاصی نیست و کلا جامعه رو در نظر میگیرم

اگه به بعضی از دستورات دینی که در مورد امورات دنیا هستن، نگاه کنیم و بهمون بگن که نظرتون چیه ؟ مطمئنا در مورد فلان مسئله ، هرکسی جوابی میده و صدها نظر مختلف خواهیم داشت
این نشون میده که عقل آدمها ، کامل نیست و بالا پائین داره . هر کسی هم برای خودش فکر میکنه که درست میگه !
اما همیشه یه حقیقت وجود داره
مثلا اگه ده تا آدم ردیف کنن و از ده نفر دیگه بخوان که اونا رو بترتیب زیبایی مرتب و ردیف بکنن
مطمئنا هرکسی به ترتیبی ردیف میکنه و نتایج هیچکدام مثل هم نیستن
اینم نشون میده که عقل آدمها مثل هم نیست و بالا پائین داره
اما حقیقت چیه ؟
اگه عقل کامل باشه و تمام نکات در نظر گرفته بشه ، مطمئنا میتوان بدرستی همه را ردیف کرد و زیباترین شخص را هم مشخص کرد
منظورم اینه که در "حقیقت" یه نفر داریم که واقعا از همه زیباتره
اما در ظاهر ، هرکسی ممکنه اون یه نفر رو ، متفاوت انتخاب بکنه و فکر کنه که همین زیباترینه .
اما اشتباه میکنه
-------------------------------------------
امروزه می بینیم که در خیلی از مسائل ، مردم نظراتی دارن که با دستورات خداوند ، در تضاد هست
اما این نظرات ، فقط چند حالت میتونه داشته باشه :
- یا اون آدم خدا رو کلا قبول نداره و داره ایراد میگیره از دین خدا
- یا به وجود خدا معتقد هست اما خدا رو عقل کل نمیدونه ( کامل بودن خدا رو درک نکرده )
- یا عقل اون آدم از عقل خداوند بیشتره ( استغفرالله )
- یا اینکه عقلش از خداوند کمتره اما خودش اینو نمیدونه ( آنکس که نداند و نداند که نداند ، در جهل مرکب ابدالدهر بماند )
-----------------------------------------------
حالا این مسائل که ما روشون نظر متفاوت با نظر دینی ، داریم ، کدامند؟
اینا معمولا مسائلی حاشیه ای هستن که ما باطن مسئله رو درک نکردیم . مانند :
ذبح شرعی حیوانات - حج رفتن آدمها - ازدواج با دختر کم سنتر از پسر - انجام مراسمات فاتحه خوانی و سه روزه و چله برای مردگان - خوردن غذای یتیم - حکم قطع کردن انگشت دزد و خیلی نکات دیگه که الان خاطرم نیست

همانطور که عرض کردم ممکنه هر آدمی بنا بر درک و دید و سلیقه ی خودش ، در مورد فلان کار ، نظر متفاوتی داشته باشه
اما همیشه یادمون باشه که خداوند ، بهتر از ما میدونه و حتما دلیلی داره که ما نمیدونیم یا دلیل رو شنیدیم اما درک نمیکنیم

هرچند که اطلاعات ما نسبت به چگونگی دلایل فلان مسئله ، در برابر دانش خداوند ، بسیار کمه ، اما تا حدی که خداوند فرموده یا خودمون دلیلشو فهمیدیم نکاتی رو عرض میکنم

- ذبح حیوانات از دید ما درد داره و واقعا هم همینطوره . اما درک و بینش حیوانات مثل ما نیست
وقتی حیوانی رو سر میبرن ، بعضیها خودشونو جای حیوان میزارن و کلی احساسات رو به مسئله اضافه میکنن
اما برای حیوان ، آنچنان هم سخت نیست و فقط درد داره و دردشم مثل درد آدم نیست چون دردی بدون درک است
خداوند نیز ذبح کردن رو حلال کرده و حتما بیشتر از ما میدونه که مشکلی نداره وگرنه میتونست بگه ذبح نکنید یا بزنید تو سرش یا خفه ش کنید
اتفاقا جدیدا ، مدافعان محیط زیست و حیوانات ، دارن تلاش میکنن که در کل دنیا ، یه قانونی رو اجرایی بکنن که حیوانات رو قبل از ذبح کردن ، بیهوش بکنن که درد نکشن
بیشتر این تضادها هم بخاطر تضاد با دین است نه بخاطر درد نکشیدن حیوان
اگه یه گشتی تو دنیا بزنید ، به انواع روشهای وحشیانه ، دارن حیوانات و حشرات رو میکشن و میخورن و کسی هم چیزی نمیگه . اما نوبت خدا که میرسه ، ذبح کردن ظالمانه ست !

- تو کشور کمونیست چین ، صدها گربه ی زنده در پشت ویترین دیده میشه ، وقتی که مشتری یکی رو انتخاب میکنه ، گربه ی مورد نظر رو میارن و بجای ذبح کردن ، خفه ش میکنن و میدن که ببره . اینکه گربه خودش حلال گوشت نیست بمونه
در حالی که خفه کردن در اسلام حرامه و خون حیوان باید جاری بشه
این جاری شدن ظاهرش ناخوشاینده اما باطنش دلیل داره
اگه خون جاری نشه و از لاشه بیرون نره ، چندین لیتر خون لخته بسته و منعقد شده ، در گوشت حیوان باقی میمونه که برای سلامتی مضر هست و فاسده
اگه به گوشت کشورهای خارجه تو برنامه های آشپزی شون توجه کنید ، بیشترشون بسیار قرمز و خوشرنگ هستن
دلیلش اینه که نمیزارن خون حیوان کاملا خارج بشه و از نظر شرعی حلال نیست ( فقط بخاطر کم نکرد وزن و خوشرنگ بودن ظاهر گوشت )

- در خیلی از کشورها ، انواع حشرات زنده ، مانند ملخ و سوسک و کرم و خرچنگ و حتی ماهی زنده رو میارن و زنده زنده میریزن تو روغن داغ و سرخ میکنن و میزارن جلو مشتری تو رستوران
در حالی که اسلام ، کشتن هر موجودی رو بوسیله ی سوزاندن یا داغ کردن ، حرام کرده ، حتی اگه یه حشره هم باشه
و جالبه که دلیلش فقط رحم کردن به حیوانات و حشرات بوده نه اینکه سرخ کردن حشرات ، از نظر غذایی مضر و حرام باشه

- در خیلی از قبایل گاو یا حیوانات دیگه رو سر نمیبرن ، بلکه با تیغ یا تیر ، میزنن تو گردن و شکم و قلب و هرجاش که دوست داشتن و بعد حیوان بیچاره رو ول میکنن تا دهها دقیقه فرار کنه و زجر بکشه و نهایتا بمیره
- در کشورهای اروپایی ، غاز یا اردک بیچاره رو میارن و تو یه قفس تنگ میزارن که نتونه زیاد راه بره و طی مدت کوتاهی ، با سرنگ و بصورت مصنوعی ، اینقدر به زور چربی و ضایعات میکنن تو حلقش که زودی چاق میشه . کاملا مثل یه ماشین غذاسازی دارن ازش استفاده میکنن
بعد از چند هفته ، پاهای اردک کبود میشه و ورم میکنه و کلیه و دستگاه گوارشش داغون میشه و بدنش همه زخم میشه و نزدیک مرگ میشه
اما حاصلش میشه داشتن یه کبد چرب که یکی از گرونترین غذاهاست . حتی بدنش بحدی داغون میشه که بدرد خوردن نمیخوره ، کبد رو میارن بیرون و لاشه رو دور میندازن . معمولا ذبح هم نمیشه و فقط سوراخ میکنن و کبد رو بیرون میکشن
یعنی اینهمه پرنده ی بیچاره رو عذاب میدن ، فقط برای اینکه کبدش چرب بشه و بفروشن
تو قانونشونم این کار مجازه و تو مرغداریها انجام میشه اما تازگیا دارن ممنوع میکنن تو بعضی جاها

- مارهای بیچاره رو میارن زنده میندازن تو شراب و شرابش یکی از گرونترین مشروبات هست

- حتی تو بعضی از کشورها ، هر سال جشنواره ی سگ و گربه داریم که صدها هزار سگ و گربه را جمع آوری میکنن و به روشهای مختلف میکشن و میخورن


- خوردن مغز تازه ی میمون زنده

- حتی خوردن جنین انسان نیز مشکلی نداره

و دهها روش احمقانه ی دیگه که اگه چرخی تو نت بزنید ، بهتر متوجه میشید
این حیوانات که با این روشهای ظالمانه کشته میشن ،هیچکدام بیچاره نیستن و مشکلی نداره اما ذبح شرعی ایراد داره ؟ معلومه که اینا با "اسلام" مشکل دارن نه با "وجدان"

در مورد حج رفتن :
حتما خیلی هاتون از دهن خیلی ها شنیدید که با کنایه و طعنه به دین و به خدا
میگن که فلانی چرا پول داده رفته حج ؟ خوب بیاره بده به فقرا
اینم یه نوع نظر از اون نظرهاست
اولا پولی که فلان شخص میده و میره حج ، مال خودشه و دوست داره بره حج بره آمریکا ، به کسی ربطی نداره
درسته که خداوند حج رو بر توانا واجب کرده اما اگه کور نباشید ، در کنار حج هم ، فرموده که زکات بدید و به فقرا و یتیمان کمک کنید و هزاران بار در مورد کمک مالی و غذایی و غیره ، به نیازمندان ، سفارش کرده
اینا رو نمیبینید اما اینکه یارو پول خودشو چجوری خرج میکنه ، میبینید
اینا همش بخاطر دشمنی با دین هست نه بخاطر طرفداری از فقرا
ضمنا خیلی از اولیا رو هم داشتیم که سالها پول جمع کردن که برن حج ، آخرش بخشیدن به فقرا و نرفتن ( داستانش جذاب و طولانیه )
اما این قانون نیست ، این دلخواهیه و از خود گذشتگی

با سلام و تشکر از دوستان و سنه دژ عزیز یه تجربه از خودم رو به روی روستایی ما کوهی است که مردم در قدیم باور داشتند که کسی اگه سرفه شدید داشته باشد با باخوردن جای مشخصی از کوه سرفه خوب میشه به هرحال من در دوران راهنمایی بودم که روستایی ما هنوز برق نداشت روستا آن موقع رو به روی کوه بود و تنها یه مدرسه در یای کوه درست شده بود یه شب که شبی مهتابی بود ماد در حیاط خانه نشسته بودیم صدای پای اسب های می آمد با شنیدن صدا اسب صدای عجیبی از کوه می‌آمد اول فکر کردیم شاید طوفان باشه صدا زیاد و زیادتر میشد صدای پای اسب ها که داشت دورتر میشد صدای کوه هم کمتر شد این قضیه چند دقیقه طول کشیده ولی هرگز فراموش نمی کنم البته یه مطلب دیگری هم باز این کوه هست که دوباره میزارم

دوستان سلام در پای همان کوه که در بالا گفتم زمین 4000متری مسطح ی بود در دوران دبستان بودم دولت بودجه برای ساخت مدرسه تعیین کرد و مردم این زمین که مال کل روستا بود اهدا کردند یادمه بلدوزر آمد برای خاک برداری در عمق دو متری رسید به زغال و استخوان و ومفرق ولی در کل تکه تکه و کوچک بود بعد از این که برق آمد و بعد از ماجرای بالای یه آقا معلم با خانمش که حق التدریس بودن اداره به آنها گفته بود که میتونید به اتاقش برای زندگی استفاده کنید بعد یه ماه آمدن داخل روستا و همسایه ما شدن مادرم از ش پرسید بود شما که حقوقی ندارید چرا آنجا رو ول کرده آید و هزینه خونه میدید گفته بود از ترس شبها . گفته بود در این مدت چند شب به خاطر گریه نوزادی که در بیرون مدرسه صداش می آمد و ما هم کل اطراف رو می گشتم ولی با بیرون آمدن ما صدا قطع می شد و اثری از نوزاد نبود

سپاس
موضوع خوبی رو مطرح کردید که شاید در حیطه ی علم باستانشناسی کتابی نباشه
و برای کاوشگران نامفهوم باشه
اینجا در مورد اینگونه محل های خاص ، توضیحاتی رو عرض میکنم :

بعضی از جاها هستن که بصورت بخصوصی نشان گذاری میشن
و همچنین بعضی از قبور نیز هستن که عمدا از این روش براشون استفاده میکنن
در این روش ، سعی میکنن که با استفاده از روشهای کارآمدی ، شفای فوری ایجاد بکنن برای بعضی از مریضیها
معمولا مریض باید به محل بره تا شفا پیدا بکنه و روشهایی وجود داره که به چند تاشون اشاره میکنم :
- مریض باید به نقطه ی خاصی نزدیک بشه ،
- یا در جای مشخصی بخوابه ،
- یا سنگ خاصی رو لیس بزنه ،
- یا گیاه خاصی رو بخوره
وقتی که یکی از این حالتها انجام بشه ، معمولا مریض خیلی سریع شفا پیدا میکنه
اینطوری ، دیگه هیچوقت اسم اون محل از یاد کسی نمیره و گم نمیشه
برای قبور هم نوعی حالت مذهبی و شفا دهنده محسوب میشه که شخص مرده رو مشهور میکنه یا بهش ثواب میرسونه
توجه داشته باشید که در این روش ، شفا بزودی انجام میگیره و این برای مردم خیلی باارزشه
وقتی هم که مکان توسط کاوشگران ، بهم بریزه یا عامل شفا ، برداشته بشه یا خراب بشه ، دیگه شفایی در کار نیست
عامل شفا نیز گاهی میتونه :
- یه سنگ درمانی باشه ،
- یه گیاه درمانی خاص باشه که اونجا میکارن
- خاک درمانی باشه
- آب درمانی باشه
- یا حتی چیزهایی باشه که برداشتنی نباشه و کاوشگر ، نتونه تشخیصشون بده و با بهم ریختن محل ،اثر شفا رو از بین ببره

بنده چندین نوع رو در کردستان مشاهده کردم . کاری به ارزش مادی عامل ندارم ، از نظر شفا و حل مشکل ، این مکانها واقعا بقدری باارزش هستن که همون بهتره که کاوش نشن
در اکثر کاوشها ، شاید اشیای زینتی یا قیمتی پیدا بشه در محل . اما کمتر دیده شده که عامل شفا پیدا شده باشه و در نتیجه با کاوش محل ، شفادهی از بین میره

- یه محل بود که بیماری گوسفندان رو فورا درمان میکرد . دامدارا گله رو میبرن اونجا و باید میخوابوندن . بنظر بنده عامل شفا از گیاه درمانی نبود . یعنی این نبود که گیاه خاصی رو کاشته باشن و گله ازش بخوره . بعد از اینکه مورد حمله کاوشگران قرار گرفت ، دیگه اثرش از بین رفت . اگه عامل از گیاه بود ، بعد از کاوش نیز میتونست اثر داشته باشه
اسم خاصی هم برای محل انتخاب کرده بودن
- محل دیگری هم بود که به حیوانات شفا میداد اما عاملش از گیاه بود
- محل هم داریم که برای بیماری بچه هاست ( البته نوع خاصی از بیماری ) و فقط کافیه که اونجا بره
- و جاهای زیادی برای درمان بیماریهای مختلف

البته بعضی از قبور نیز هستن که برای افراد روحانی هستن و بدون وجود عامل خاصی ، باعث شفا میشن و ممکنه که شفا توسط سنگ ، آب ، خاک یا واسطی ایجاد بشه که از نظر مادی ، مثلا اون سنگ شفا ، ارزش خاصی نداشته باشد و عامل شفا از خود سنگ نباشه
این قبور با مطالب قبلی فرق دارن
---------------------------------------------
مسائل عجیب و غریبی که در این محلها رخ میده ، معمولا از اجنه و امثالهم منشا میگیره که علاقه ی خاصی به این گونه محلها دارن و خودشونو صاحب محل میدونن و گاهی هم برای اشخاصی که برای شفا میرن اونجا یا خونه شون نزدیک اونجاست ، یه مانورهایی هم میدن و ممکنه که ربط خاصی به دفینه و موکل نداشته باشه

معمولا اگر خانه ی کسی نزدیک ، اینجور محلها باشه ، دیری نمیگذره که چیزهایی رو میشنوه یا مشاهده میکنه یا بخوابش میان . اما کمتر دیده میشه که آزاری داشته باشن . مگر اینکه شما مزاحمت خاصی براشون داشته باشی
مثل بنا کردن خانه بر خود محل یا هرگونه عملیاتی که بنوعی حس اختیار ، آرامش ، یا مالکیت محل رو از اونا بگیره