در مورد ریشه ی اعتقاد داشتن یا نداشتن :
نسخه هایی که حاوی طلسم باشند، زیاد دیده میشه
اما صحت وجود طلسم ، بستگی به دیدگاه ما از طلسم داره
- اگه منظورشون از طلسم ، به گفته ی فلان استاد مجازی ، فقط جنبه ی " ترساندن " باشه . بهتره بگم بسیاری از استادا باید بیشتر مطالعه کنن تا فرق بین طلسم و ترس رو بدونن .
حداقل اینو یاد بگیرید که : تا چیزی موجود نباشه " اسم " براش درست نمیکنن
حتی " دروغ " هم وجود داره وگرنه اسم روش نمیزاشتن
- اگه منظورشون از طلسم ، اینه که برن جایی رو باز کنن و با چیز عجیبی روبرو بشن و فورا اسم طلسم روش بزارن . مثلا به آب برسن یا صدای عجیبی بشنون یا چیزی حرکت بکنه و امثالهم
باید ببینن که عامل اون حرکت یا صدا یا هرچی ، عاملش چیه ؟
بیشتر حرکات و صداها و موانع ترسناک که در داخل تونلها و اتاقها میبینید ، مکانیکی یا شیمیایی هستن و ربطی به طلسم ندارن که شما بیاین بگین این طلسم نیست و طلسم دروغه
کسی که فرق بین طلسم و اینا رو نمیدونه ، نباید طلسم رو تائید یا رد بکنه
میدونید چرا طلسم بدنام شد ؟
- یارو ، 10 متر میره پائین ، میخوره به آب ، هرچی تخلیه میکنه بازم میاد سرجاش ، دهنشو وا میکنه میگه : به طلسم آب خوردم . می پرسن چطوری میدونی طلسمه ؟ میگه آخه هرچی تخلیه میکنیم بازم میاد سر جاش !
کارشناس میبره ، میبینه خبری از طلسم نیست
اونوقت چیزی که خراب میشه ، اسم طلسمه
خوب 10 متر کندی رفتی پائین ، رسیدی به سفره زیرزمینی ، میخوای به چی برسی ؟
- یارو میره تو تونل ، فرار میکنه بیرون ، میگه دارن دنبالم میکنن ، دارن صدام میکنن ، جن داره ، طلسم داره
وقتی بررسی میکنی میبینی ، هواکش رو طوری تعبیه کردن که باد بره توش و صدای عجیبی تولید بکنه برای ترساندن
کارشناس بهش میخنده و جن و طلسم رو رد میکنه
اونوقت چیزی که خراب میشه ، اسم طلسمه
- یارو رو تو تونل ، زمین میبلعه میره گم و گور میشه . میگن طلسمه
وقتی بررسی میکنی ، میبینی تو تله ی شن افتاده رفته پائین
بعدش بازم اسم طلسم ، بدنام میشه
عده ای از استادا هم هستن که میگن وجود نداره چون ما ندیدیم
میترسن بگن وجود داره و یه عده ناباور بهشون بخندن
تازه میشینن در مورد طلسم هم ، کنفرانس میدن
خوب کسی که نمیدونه طلسم چیه ، بدون تعارف ... میکنه در موردش صحبت میکنه
متاسفانه بیشتر کاوشگران و فروشندگان و نیمچه استادان مجازی ، چون در زمینه طلسم و چگونگی تاثیرات طلسم ، هیچ تخصصی ندارن ، تا حرف طلسم به میان میاد ، شروع میکنن به مخالفت و حتی توهین به عقاید
اونوقت اگه کسی در مورد موضوعی علمی صحبت بکنه و رشته تخصصش اون نباشه ، میگن تو دهنتو ببند . در مورد چیزی که تخصص نداری حرف نزن !
اما خودشون در مورد هرچی که تخصص داشته باشن یا نداشته باشن ، میتونن زر بزنن
تابحال توجه کردین که خیلیها که چیزی رو رد میکنن ، تخصص اون علم رو ندارن ، هیچوقت در موردش حتی مطالعه کامل هم نمیکنن ، چون بهش اعتقاد ندارن
مثل کسی که از روز تولدش تو خانواده غیر مذهبی بزرگ شده و میاد در مورد تاثیر نداشتن دعا حرف میزنه
( مطمئنا هیچوقت تو عمرش ندیده که یه شخص خاص ، یه دعایی رو ، رو بیمار بخونه و بیمار درجا خوب بشه )
البته افراد تقلبی در دین نیز ، در بی اعتقاد کردن مردم ، بی تاثیر نیستند . اما اگه کسی واقعا بخواد موضوعی براش روشن بشه ، مطمئنا نباید افراد دروغین رو ملاک رد کردن آن موضوع قرار بده .
هر وقت اسم دین میاد ، میگن این وضعیت ماست و این نتیجه دینه و این داعشه و اون افغانستانه و صد تا مثال غیردینی دیگه . دین بده
مثل اینه که ما بریم پیش یه دکتر ناوارد ، دکتر بزنه بیمار رو بدتر بکنه ، اونوقت بگیم ما به دکتر اعتقاد نداریم
از کجا اشتباه میشه ؟ از اونجا که ما نباید به هر ناواردی بگیم دکتر . ما نباید به هر نادانی بگیم عالم دینی . ما نباید به هر بی شر.. بگیم دعاگو یا دعا نویس . ما نباید به هر گروه و مذهبی بگیم اسلام . ما نباید به هر تله ای بگیم طلسم
یارو هیچوقت کل قرآن رو مطالعه نکرده ، اونوقت میشینه در مورد خدا و دین و اسلام و تناقضات قرآن ، حرف میزنه ! زیاد داریم از این افراد .
بله شما میتونید اکثر مردم ایران رو قانع بکنید که اسلام بده و قرآن تناقص داره
و همچنین میتونید 99 درصد علمای دینی رو هم در مباحثه شکست بدید و بهشون ثابت کنید که قرآن تناقص داره و انسان از میمون ساخته شده و امثالهم
چرا میتونید 99 درصد مردم رو قانع کنید ؟
چون 99 درصد مردم ، هیچوقت کل قرآن رو تابحال نخوندن و خبر ندارن که خدا چی گفته . حتی اونایی که مسلمان هستن . البته بهتره بگیم ظاهرا مسلمان هستن ( منظورم افرادی نیست که عمدا خودشونو دیندار نشون میدن . منظورم اکثریت دیندارای امروزیه که ادم بدی هم نیستن )
حتی اگر یه آیه دروغی هم از خودتون براشون بگید ، اگر به سوره و شماره ی آیه اشاره نکنید ، نمیدونن که واقعا خدا چنین چیزی گفته یا نه !
و میدونید که چرا میتونید 99 درصد علمای دینی رو در بحث شکست بدید و جواب منطقی براتون ندارن ؟ چون 99 درصد علما نیز ، متاسفانه عالم نیستن . فقط ظاهر عالم رو حفظ کردن ، کل قرآن رو حفظ نکردن و مرد عمل نیستن
عالمی که عمل نداشته باشه ، علمش هم دروغه
کسی که خودش عالم نیست ، مطمئنا در بحث با شما شکست میخوره
و شما هرچه بنویسید ، ظاهرا درست است
اگر با شیخ بایزید بحث میکردید ، اگر با ذالنون مصری بحث میکردید ، اگر با بوعلی سینا بحث میکردید ، اگر با ویس قرنی بحث میکردید ، اگه با غوث الاعظم بحث میکردین ، اگه با بشر حافی بحث میکردید و صدها مرد واقعی دینی که امروز کم پیدا میشن
مطمئنا اونا براتون جوابهای قانع کننده داشتن . همانطور که برای امثال شما در آن زمان جوابهای قانع کننده ارائه کردن . امثال شما در قدیم هم بوده
بهتره بگم اصلا نمیتونستید باهاشون بحث کنید
و برخلاف علمای امروزی ، هر وقت میدیدن داره به کسی ظلم میشه یا فقیری رو بخاطر نداشتن پول، اذیت میکنن ، طاقت از دست میدادن و وارد عمل میشدن عجایبی رو ، رو میکردن که همه انگشت به دهن بمونن
روزی شیخی در ، گذر بازار می رفت ، دید که شخصی یقیه ی پیرمرد فقری را گرفته و میزند . مردم بازار گرد ایشان جمع شدن . شیخ جلو رفت و پرسید چرا این بیچاره را میزنید و بی احترامی میکنید ؟ شخص گفت طلبی از ایشان دارم که پس نمی دهد . شیخ پرسید آیا دارد و نمی دهد ؟ شخص گفت به من ربطی ندارد ، من طلبم را می خواهم . پیرمرد گفت به الله که ندارم وگرنه پس میدادم
شیخ گفت : من طلب ایشان را میپردازم ، یقه اش را ول کن . شخص گفت که مشکلی نیست ، اگر بپردازی
شیخ پرسید چقدر طلب داری ؟ گفت 3 سکه طلب دارم
شیخ گفت اکنون که گفتم ، بر زمین سکه می ریزم ، طلبت را بردار . اما مواظب باش که بیشتر از طلبت برنداری
مردم به کنار ایستادند و شیخ نگاهی به راستای بازار انداخت . همه ی ریگهای بازار زر شدند
مردم هجوم بردند و سکه ها برمی داشتند .
آن شخص نیز خود را بزمین انداخت و سکه جمع میکرد . همینکه سکه هایی برداشت ، بقیه در زمین ناپدید شدند . فقط سکه هایی که مردم برداشته بودند در دستشان باقی ماند
ناگاه فریاد از آنشخص برآمد . برخاست ، دیدند دستش فلج شده و مشتی سکه در دست دارد
شیخ فرمود : به تو اخطار داده بودم ، که بیشتر از طلبت برنداری . این گفت و برفت
این فقط یه داستان نبود و همه ی مردم شهر دیدند
تا حدی صحت داشت که درویشی در دیوانش فرمود :
ما خاک ره را به نظر کیمیا کنیم
صد درد ، به گوشه ی چشمی دوا کنیم
و حافظ در جواب ایشان می فرماید :
آنانکه خاک ره را به نظر کیمیا کنند
شود آیا ، گوشه ی چشمی به ما کنند ؟
کیمیا ، علم فراشیمی قدیمی بود که عناصر دیگر را به طلا تبدیل میکردن
حافظ هم حافظ قرآن بوده ، الکی نگفتن حافظ
به گوشه ی چشمی دوا کنند ، منظور از شیخ دیگری بود که سالی یکبار از خانه ی خود بیرون می آمد و چنان قوی بود که در آن روز خاص ،
همه ی بیماران آنجا و شهرهای اطراف که موضوع رو شنیده بودن ، همه جمع میشدن و جلو در ایشان منتظر می ماندند
شیخ در آن روز بیرون می آمد و فقط از دور نگاهی به همه می انداخت و همه شفا می یافتند
بدون اینکه کسی حرفی بزنه یا مرضش رو توضیح بده
شاید بگید که همه نمیتونن اینطور باشن . درسته ، همه نمیتونن ، اما گاهی یک نفر برای کل شهر ، کافی است
هزاران مورد از این وقایع رو همه دیدن و کسی نمیتونه منکر بشه
چند سال پیش هم ، بنده چنین عجایبی رو دیدم و هزاران نفر دیگر هم می دیدن
شاید امروزه کم دیده بشه اما گم نشده
فراموش نکنید که همه ی مردم نمیتونن دروغگو باشن . گاهی اندکی اندیشه کنیم .شاید ما اشتباه می کنیم
مشکل از راه خدا نیست . مشکل از نبود راهنماست
یاد بگیریم که :
چیزی رو که دیدیم میتونیم تائید کنیم ، اما چیزی رو که ندیدیم نمیتونیم رد کنیم . شاید ما ندیده باشیم یا شاید با چشم دیده نشه که ببینیم . شاید فقط تاثیرشو ببینیم . شاید در حد دیدن تاثیرشم نباشیم .
ببخشید که از موضوع طلسم دور شدیم . اما لازم بود که از اول دیدگاه درستی داشته باشیم که بازم نتیجه مبحث طلسم ، مثل گذشته نشه
در پستهای بعدی در مورد چگونگی تاثیرات طلسم بر دفینه یابی ، بهتر و تخصصی تر توضیح میدم که همه بدونید چه اتفاقاتی میافته و شما خبر ندارید
کارشناسان علائم ، بجز اینکه طلسم رو رد کنن ، توضیحی برای شما ندارن
این طبیعیه . چون کارشناس علائم هستن ، نه کارشناس طلسم