در مورد گنج قارون نکات عموی رو عرض میکنم
به اضافه ی اشاره به نکاتی که نمی دانستید :
گاها بعضی از گنج یابها ، در گوشه کنار جهان ، ادعا می کنن که گنج قارون رو پیدا کردن
بعضیها واقعا گنج پیدا کردن اما نه گنج قارون ( گنج قارون مقدار خیلی بیشتر از ایناس )
و بعضیها دروغی هستن و مقاصد دیگری دارن
در قرآن به وضوح از گنج قارون صحبت شده . در سوره قصص ، خداوند چندین نکته رو فرموده که از مشخصات گنج هست
فرموده :
- حمل کلیداش از عهده ی گروهی نیرومند برنمیاد
- و فرموده ثروت را به قارون عطا کردیم
- پس او و خانه اش را در زمین فرو بردیم
چون قرآن به منظور دیگری آمده ، حجم داستان رو زیاد نکرده . جزئیات بیشتر رو باید استخراج کرد
- از حمل کلیدها ، نتیجه میگیریم که مقدار گنج ، بقدری زیاد هست که فقط حمل کلیدهاش ، از عهده ی گروهی نیرومند برنمیاد .
این یعنی اولا صندوقهای زیادی بوده که هرکدام را قفل زده بوده
و کافیه تعداد کلیدها رو خودتون حدس بزنید که چقدر بوده . کلیدها قدیمی بودن و زیاد کوچک نبودن اما هر نفر نیرومند میتونه 40 تا 70 کیلو حمل بکنه ، هر کدام حداقل هزار کلید میشه
یه گروه نمیتونن ، یعنی حداقل 10 تا 40 نفر
حداقلش 10 نفر ضرب در 1000 ، میشه 10000 کلید و صندوق
به روایتی دیگر : میگن چهل بار کلید داشته
پس هرکسی نمیتونه ادعا بکنه که گنج قارون رو پیدا کرده
بعدش خداوند میفرماید :
- این گنج را به قارون عطا کردیم و خودش میگه این گنج را از راه دانشی که نزد من است بدست آوردم !
پس تصور نکنید که این گنج از راه گرفتن از مردم یا تجارت و امثالهم بدست اومده
و قارون هم کسی نبوده که خداوند مستقیم گنج رو بهش داده باشه
این یک نکته ی مهم است که داستان داره و وارد ماورای ماده میشه
فقط میتونم بگم که از راهی مثل تبدیل مواد به همدیگر و بهره گرفتن از گیاه خاص
ضمنا قارون عموزاده ی حضرت موسی علیه سلام بوده و با همدیگه رازهایی رو بلد بودن که منظور خدا از عطا کردن ، در واقع عطا کردن این راز و دانش بوده نه اینکه مستقیم طلاها رو بده به قارون
بعضی از نکات ریز رو میتوان با توجه به جزئیات ، از قرآن استخراج کرد که یه آدم عاقل یا بعضی از علما میتونن استخراج کنن
اما قرآن یه بعد دیگه هم داره که میشه نکات قویتر و مهمتری رو ازش استخراج کرد .
خدا رو شکر ،این دیگه تو نوشته هاش نیست که هر عالم معمولی بتونه چنین چیزایی رو از ظاهرش استخراج بکنه
( یه درویش فقیری تو کردستان داشتیم که پیر بود و سواد خوندن نوشتن هم نداشت ، یکی تو مسجد قرآن میخونده برای مردم ، بعدش به قاری میگه که پسرم فلان آیات رو اشتباه میخونی ، سعی کن انشالله درستشو یاد بگیری .
در طول چند سال به مناسبتهایی تو مسجد قرآن خونده میشد ، باز همین داستان تکرار میشه و به چند نفر میگه که درست بخونید .
تعداد دفعات که زیاد میشه ، حرف به گوش شیخ میرسه که بزرگ دراویش آن زمان بودن
بلاخره پیرمرد رو صدا میزنه و مردم دورش جمع میشن
شیخ میگه فلانی ، شنیدم که به قاریها گفتی اشتباه میخونن . تو که سواد نداری ، چطور میدونی اشتباه خوندن ؟!
پیرمرد میگه : قربان معلومه که سواد ندارم ، اما هروقت قاری اشتباه میخونه ، نوری که بالای قرآنه گم میشه و دوباره برمیگرده
از اون نور متوجه میشم که اونجا کلمات رو اشتباه میخونه )
اینو عرض کردم که بعضیها بدونن ، قرآن معجزات باطنی هم داره و پر از رازه و میشه از راههای مختلف ، عجایب بزرگی رو بدست آورد . اما برای خواص ، نه علمای شریعت
و در آخر ، خداوند در آیه 81 میفرماید که قارون را بخاطر فخر فروشی و بخشش نکردن ( در برابر نیکی که به او کردیم ) با خود و خانه اش در زمین فرو بردیم و هیچ گروهی نتوانست به او کمکی بکند و خودش نیز نتوانست دفاع بکند
اینجا نیز ، قرآن فقط ظاهرشو شرح داده
در واقع ، قارون را با گنجش ، چنان در زمین فرو برده که به روایتی میگن در قیامت از آنسوی زمین بیرون میاد
این قسمتش بدرستی مشخص نیست ، اما حتی اگر از همون نقطه بیرون بیاد ، حداقلش اینه که تا قیامت بیرون نمیاد
در سوره هایی که به واقعه ی قیامت پرداخته ، اشاره شده که در قیامت ، زمین هر آنچه در خود دارد را بیرون می اندازد
همه مرده ها
همه ی اسرار
و همه ی گنجها و دفینه هایی که پنهان شده
هیچی زیر زمین پنهان نمی مونه
اما در آن روز کسی از کاوشگران عزیز ، بدنبال جمع کردن گنج نیست
همه در ترس و تعجب خیره شدن