نویسنده |
پیغام |
dj_remix
استادیار
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 خرداد1392 - 2:22pm پست: 248 محل اقامت: ایران
|
ســـــفالهای ســــاســــانیان
سفالینه های این دوره در مقایسه با سنن کهن سفالگری ایران و بدلیل استفاده از ظروف فلزی از کیفیت چشمگیر و بسیار بالایی برخوردار نیست. مراکز عمده سفال سازی در دوره ساسانی عبارتند از شوش، ری، دامغان، قصر ابونصر (فارس)، گیلان، منطقه سیستان و مکران در ایران و نینوا. تیسفون، کیش و بین النهرین در خارج از ایران. از شکلهای متداول سفالینه در این دوره می توان به کوزه های نسبتا" بزرگ با گردن کوتاه و بدنه مدور با دسته یا بدون دسته، کوزه هایی با دهانه گلابی شکل و دسته عمودی، کوزه های سه پایه ، قمقمه های مسافرتی با دسته های مدور. کاسه ها و پیاله های دسته دار، صافی های سفالی، ظرفهای سفالین بشکل حیوانات، پیکرک های سفالین از زنان، مرد طبل زن، پی سوزهای مختلف اشاره نمود. بعضی از این سفالینه ها بدون لعاب و برخی دارای لعاب سبز و آبی فیروزه ای و در مواردی شیری و قهوه ای رنگ می باشند. تزیینات ظروف سفالی بصورت طرح های کنده هندسی، گیاهی یا نقوش افزوده، نقش مایه های پیچیده قالبی، نقوش مهر زده، مدالیون با نقش حیوان و انسان است.
لويي واندنبرگ در خصوص جمع آوري اطلاعات مربوط به سفال دوره ساساني تحقيقاتي كرده است و عقيده دارد كه سفال دراين دوره چندان مورد توجه نبوده و در حد كاربرد معمولي و براي رفع احتياجات روزمره ساخته مي شده است كه عموماً به صورت ظروف آشپزخانه، كوزه هاي آب، خمره براي نگهداري مواد غذايي، تنگهاي گردن بلند و كوتاه به تقليد از ظروف فلزي اين دوره نوعي ظرف باريك و كشيده شبيه بطريهاي كنوني بوده است. از طرفي تشخيص سفال ساساني از اشكاني به جز در لايه هاي مربوط به آن مشكل و غير غملي به نظر مي رسد. بعضي از ظروف سفالين ساساني لعاب سبز مايل به آبي و نقوشي به صورت برجسته دارند. سفالهاي بدون لعاب، كه بيشتر سفالهاي دوره ساساني از اين قسم است، ساده بوده و اگر سفالگر نقشي بر آنها نهاده باشد به شيوه قالبي يا مهري بوده كه عموماً نقشمايه هاي متداول دوره ساساني است كه بر پارچه ها، گچبريها و كنده كاري روي مهرها نيز تكرار شده و به صورت گوزن شاخدار در حال چرا، كبك ، خروس ، مرغ شاخدار يا طاووس، نقوش هندسي و گياهي است كه وجه مشخصه سفال دوره ساساني از دوره اشكاني است. در مناطقي از ايران و بين النهرين كه كاوشهاي علمي صورت گرفته، به دليل همجواري سفال در كنار ساير آثار دوره ساساني مثل سكه ها، تاريخگذاري آن امكانپذير است. برخي از مكانهايي كه اين آثار در آنها به دست آمده، عبارت است از بيشابور در فارس، چال ترخان در دشت ورامين، استخر در فارس، نريشان نزديك تپه حصار دامغان، قصر ابونصر در فارس، ري ، ميمند فارس، بيستون در كرمانشاه، سيستان، شوش، دستوا در شوشتر، تپه ميل در نزديك ورامين و اخيراً محوطه تاريخي بنديان نزذيك دره گزقوچان. از مهمترين اين مكانها بيشابور است كه دكتر علي اكبر سرفراز آن را حفاري و در كمال دقت سفالهاي دوره ساساني را جمع آوري كرده و مطمئن ترين تاريخگذاري در مورد سفالهاي ساساني را روي آنها داده است. نمونه سفالهاي به دست آمده، ويژگيهاي هنر سفالگري ساساني را بخوبي نشان مي دهد. اين سفالها به شكل آبخوري، كوزه هاي كوچك دسته دار، پيه سوز و كاسه هاي تخت شبيه بشقاب گود است. ريچارد اتينگهاوزن مطالعات بيشتري روي سفال دوره ساساني كرده است. وي عقيده دارد كه ظروف سفالي ساساني توجه بيشتري را نسبت به دورة پارتي به خود معطوف داشته و اين توجه مديون استفاده بيشتر و گسترده تر از لعاب است وشايد نيز به دليل فعاليتهاي بيشتر در زمينه كاوشهاي نينوا، تيسفون و كيش دربين النهرين و شوش، ري و دامغان در ايران باشد. در قصر ابونصر، نزديك تخت جمشيد در فارس، طي كاوشهاي علمي كوزه هاي گرد و كوتاه بدون لعاب با يك دسته و لوله كلفت به دست آمده است كه معرف سبك و تكنيك اواخر دوره ساساني است؛ زيرا سفال دوره ساساني از لحاظ شكل لبه ظروف با سفال دوره اشكاني كاملا متمايز است. در سفال اشكاني، لبه هنوز نازك و اندكي به خارج برگشته است؛ در حالي كه ظروف سفالي دوره ساساني گردن كوتاه يا كشيده دارد و لبه به صورت عمودي برگردن استوار شده و ضخيم و تخت است. يكي ديگر از وجود تمايز سفال اشكاني و ساسانيف تزيينات و نقشها و طراحيهاست كه دردوره ساساني بيشتر به روش قالب گيري دردوره ساساني هنوز متمايل به سبز است. نقوش قالبي بيشتر روي شانه ظرف و متناسب با دسته زده مي شود . از حفاريهاي كيش و تيسفون، همراه با سكه هاي دوره ساساني، نمونه هاي ديگري از سفال به دست آمده است كه در مقايسه با ظروف مكشوفه از شوش، ظرافت و مرغوبيت آنها كمتر است. ظروف مكشوفه از شوش، كه نمونه هاي خوب آن در موزه لوور نگهداري مي شود و عبارت است از كوزه اي كه داراي سه دسته است و لعاب سبز مايل به سياه دارد و ريتون بدون لعاب كله گاوي كيش كه در موزه اشمولين لندن و همچنين ظروفي به شكل ماهي مكشوفه از كيش كه طرح پولك روي بدنه آن كنده شده و در موزه دانشگاه فيلادلفيا نگهداري مي رشود نمونه هاي جالب توجه ظروف دوره ساساني است. در سه قرن نخستين پس از اسلام تاثير طرح ظروف فلزي بر ظروف سفالي را بويژه درشكل تنگها و كوزه هاي گردن باريك بخوبي مي توان دي. در حفريات كيش نمونه قابل توجهي از اين شكل به دست آمد كه هم اكنون در موزه فيلد شيكاگو، بخش تاريخ طبيعي نگهداري مي شود. اين تنگ زيبا با تزيينات برجسته گل ميخي و لعاب سبز از اشكال ويژه ظروف ساساني است. همچنين پايه پيه سوز با لعاب سبز قوس قزحي متعلق به مجموعه خصوصي با تزيينات قالبي به صورت شاخ و برگ در باندهايي كه روي پايه و ساقه آن ايجاد شده است از اشكال متداول مكشوفه در كيش و تيسفون است. در مورد نقوش روي ساقه و پايه اين شمعدان گفته شده كه شيوه تزيين با باندهاي افقي و برجستگي و فرورفتگيهاي دالبر و زيگزاگ و شاخه هاي عمودي بافته در هنر پارتي و سلوكي نيز ديده شده و بعدها در دوره اسلامي تداوم يافته است. گچبريهاي مكشوفه از كاخهاي چال ترخان و نريشان تپه حصار الگوي بسيار مناسبي براي مقايسه نقوش اين نوع ظروف است. در موزه ملي ايران، در بخش مربوط به دوره ساساني ظروف ساده و لعابدار زيبايي به معرض نمايش گذاشته شده كه عموما داراي ويژگيهاي مذكور است. لعاب سبز سير و شكلهاي متنوع بويژه قمقمه هاي سفالي با نقوش قالبي زينت بخش ويترينهاي اين موزه است. در هنر دوره ساساني كه از لحاظ سبك و شيوه كار به سه گروه درباري، رسمي و مذهبي تقسيم مي شود، نفوذ هنر دوره هاي قبل و فرهنگهاي پيشين از جمله نواحي قفقاز و آسياي مركزي را مي توان ديد؛ البته هر سفالگري هيچگاه به پايس فلزكاري و توليد ظروف زرين و سيمين نرسيد و در حد هنر مردم عادي و فرهنگهاي بومي به حيات خود ادامه داد و همين مردمي بودن و سادگي است كه باعث مي شود در قرون اوليه اسلامي براحتي مورد تقليد و پذيرش قرار گيرد.
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد .زرتشت
|
شنبه 30 شهریور1392 - 8:22pm |
|
|
محسن1
کاربر فعال
تاریخ عضویت: سه شنبه 18 تیر1392 - 6:19pm پست: 105
|
مرسی dj_remix جان. واقعا مطالبت آموزندست. تشکر
|
یکشنبه 31 شهریور1392 - 2:02pm |
|
|
dj_remix
استادیار
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 خرداد1392 - 2:22pm پست: 248 محل اقامت: ایران
|
محسن1 نوشته است: مرسی dj_remix جان. واقعا مطالبت آموزندست. تشکر خواهش میکنم محسن جان شما لطف دارید
خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد .زرتشت
|
یکشنبه 31 شهریور1392 - 2:39pm |
|
|
bardia92
کاربر فعال
تاریخ عضویت: پنج شنبه 16 مرداد1392 - 2:32am پست: 172
|
منونdjremix.مطالبت بسیار آموزنده است .
|
یکشنبه 31 شهریور1392 - 7:15pm |
|
|
dj_remix
استادیار
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 خرداد1392 - 2:22pm پست: 248 محل اقامت: ایران
|
bardia92 نوشته است: منونdjremix.مطالبت بسیار آموزنده است . خیلی ممنون دوست خوبم
خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد .زرتشت
|
یکشنبه 31 شهریور1392 - 7:47pm |
|
|
dj_remix
استادیار
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 خرداد1392 - 2:22pm پست: 248 محل اقامت: ایران
|
سفالگـري بعـد از اسلام
تازيان در زمان کوتاهـي سراسر خاک ايران را گـشودند، اشغـال ايران از طرف تازيان ابـتـدا اثـري در کار سفالسازي نـداشت، اما وقـتي که در سال 750 ميلادي خانواده ايراني ابوالعـباس بر تخـت خلافت بغـداد تـکـيه زد، فعـاليت فرهـنگي ايرانيـان بار دگـر آغاز گـرديد. اسلام بکار بردن ظرفـهـاي گـران قـيمت فـلزي به ويـژه زر و سيم را غـدغـن کرده است. از اينرو بار دگـر طبقه حاکمه خريدار ظرفـهـاي سفالي شدند و آماده شدند که سفالهـايي که بـسيار خوب آراسته شده و از لحـاظ هـنري در سطح والايي قـرار داشت بخـرند. رفـته رفـته پـيـشيـنه سفالگـري در بـسياري از مراکز سفالسازي ايران بـنـياد گـرفت و صاحبان اين کارگـاهـها استادان فـن را بکـار گـرفـتـند. نوشته اي که در سنگ محـراب امامزاده يحيي ورامين در نزديکي تهـران هـست، افـتخـار ساختـن محـراب را به سه کس يعـني سفالساز، طراح نقـشه و خوش نويس مي دهـد. از لحاظ تاريخـي دروه اسلامي به سه بخش تـقـسيم مي گردد:
1 - دوره اوليه اسلامي تا آغاز سده يازده ميلادي
2 - دوره ميانه اسلامي شامل پادشاهـي سلجوقـيان و مغـولهـا
3 - دوره متاخر اسلامي از زمان صفويه تا به امروز
دوره اوليه اسلام
در دوره اوليه اسلام، سفالساز افـتاده و مـتواضع ايراني در هـمان زمينه پارتـهـا و ساسانـيان کار مي کـرد. ظرفـهـاي وي بي لعـاب بود و در قـالب فشاري هـا آن را آراسته کرده، تـزيـين مي داد و يا ظرفـهايي از لعـاب آبي يا فـيـروزه اي مي ساخت. اينگونه قالبهـاي فشاري از خاک رس بي لعـاب ساخـته مي شد و پـيش از پـخـتـن آن را براي آرايش ظرف کنده کاري مي کردند.
در دوره اوليه سفالگـري ظرفـهـاي چـيـني که از چـين آورده شد سبب تـشويق و تحـريک ايرانيان در توسعـهً صنعـت سفالسازي شد. ثـعالبي و بـيـروني دو نفـر از مورخين مشهـور دربارهً انواع سفالهـايي که از چـين آورده شد شرحي نگـاشته و مرغوبـيت آن را ستوده اند.
محـمد بن الحسين مي نويسد که فرماندار خراسان در سال 1059 ميلادي بـيست تـکه ظروف چـيني از کشور چـين دريافت کرد و آن را به بارگـاه خـليفهً بغـداد فـرستاد؛ و سفالسازان داخلي را تـشويق به ساخـتن سفالهـايي شبـيه به آن کـرد. در حقـيـقـت در اثـر تـشويق فرمانداران و حـکام محـلي، نوآوري هـا و اخـتراعـات زيادي در فـن بـدل چـينيسازي و تـقـلـيد چـيـنيهاي دوره تانگ در ايران بوجود آمد. سفالسازان ايراني در تـقـلـيد از چيـنـيهاي سبک تانگ در ايران بوجود آمد. سفالسازان ايراني در تـقـلـيد از چـيـنـيهاي سبک تانگ آنقـدر استاد بودند؛ که در نظر اول هـمه مصنوع آنهـا را بجاي چـيني اصل مي گـرفـتـند.
کوششي که سفالسازان ايراني در تـقـليد چـيـنـيهاي کشور چـين در دوره هاي اوليهً اسلام کرده اند سبب کشف مجـدد لعـاب مينايي قـلع گـرديد. در سدهً هـشتم پـيش از ميلاد مسيح آشوريهـا اکسيد روي را در لعـابهـاي سربي خود براي بدست آوردن رنگ سفـيد کـدر به کار برده اند. چون آخرين کار براي اين فن در خاور نزديک را مي توان از آجرهاي لعـابي که در شوش و تخت جمشيد در سدهً پـنجم ساخته شده است ثابت کرد؛ بنابراين وقتي مي گوئيم بعـد از 1500 سال دوباره آن را بازيافـتـند بي دليل نيست. اين لعـاب جـديد که سطح کاملا سفـيد درست مي کرد، کاربرد گـل و رس سفـيد را از بـين برد و از ايران به سرعـت به تمام کشورهاي اسلامي تا اسپانيا گسترش يافت. در آنجا پايه و اساس سفالسازي اسپانيايي - آفريقايي گرديد که در جزيرهً اسپانيايي مايورکا ساخـته مي شد؛ از آنجا به نام ماجوليکا به ايتاليا آمد و طولي نکشيد که ايتاليا نيز آن را توليد کرد. از ايتاليا به آلمان و هـلـند و انگـلستان رفت. در هـلـند و انگـلستان به نام چـيني آلات دلـفـت معـروف گرديد.
يکي ديگر از اختراعات ايرانيان در صنعـت سفالسازي رنگهـاي مينايي بود که قبلا در سال 883 ميلادي آغاز گـرديده بود. اشيائي که رنگ مينايي بر آنهـا زده شده است - سفالسازان چـيني هـيچگـاه اين رنگ را به کار نبرده اند - در کارگاه هـهاي کوزه گـري فوسطاط نزديک قاهـره و در عـراق پـيدا شده است. ولي بـيـشـتر دانشمندان امروزه بر اين باورند که رنگ مينايي يک اختراع ايراني است. رنگ مينايي در اسپانياي افـريقا در کارگاه هـاي کوزه گـري معـروف پاتـرنا و والنسيا به کار برده مي شد، و در سال ر1500 ميلادي به ايتاليا رسيد.
سه نوع رنگ مينايي وجود دارد:
1 - رنگ مينايي طلايي ساده روي زمينه سفـيد.
2 - رنگ مينايي جگـري در زمينه سفـيد يا مخـلوط با ساير رنگـهـا.
3 - رنگ مينايي چـند رنگ با درخشندگي فلز مس يا نـقره، يا اگـر روکش آن بسيار نازک باشد، رنگ مينايي زرد، قهـوه اي يا زيـتوني بر زمينه سفيد.
رنگ مينايي در زمان سلاطين سلجوق و مغـول در کاشان به اوج تـکامل خود رسيد.
دوره مياني اسلام
در زمان سلجوقـيان ( 1037 - 1147 ميلادي ) جهـش چشمگـيري در تـمام هـنرهـا، صنايع و عـلوم پـديد آمد. با اينکه سلجوقيان در اصل ترک بودند ولي خود را با روش زندگي ايرانيان تطبـيق دادند. در مورد سفالسازي اين دوره بايد گـفت "عصر طلايي چـيني سازيست"؛ در اين دوره تمام روشهـاي فـني شناخته شده به کار برده مي شد: حـکاکي، برجسته کاري، شبکه سازي، قـلمزني رنگ زير يا روي لعـاب، مطلا کاري و ميناکاري. چـنين بنظر مي آيد که در آن دوره نقاشان و طراحان استاد سفالساز را ياوري ميکردند و اين امري عادي بوده است.
کوشش مستمر سفالسازان ايراني براي اينکه بـتوانـند با چـينيهـا و لعـابهاي ساخت کشور باستاني چين برابري کـنـند موجب بوجود آمدن دو اخـتراع در ايران گـرديد، اولين اختراع ترکيب خمير نرم با آميخته زيادي از دُر کوهـي و ديگر کشف مجدد لعـاب قلياني که براي آخرين بار در مصر باستان بکار مي رفت. دانه هاي دُر کوهـي و خمير شيشه اي لعـاب قـليايي را به خاک رس اضافه ميکردند، پس از پخـتن رويهً نيمه شفاف و سخت و به هـم چسبـيده اي بدست مي آمد، و اين هـمانند ماده و خميري بود که در سدهً هـجدهـم در اروپا به عـنوان خمير نرم چـيني شناخته شده بود. براي بدست آوردن لعـاب شفاف با اکسيد قلع کار مي کردند. تـنهً ظرف را اغلب کنده کاري کرده و با لعـاب يکـدست مي پوشانـدند، اين فـن را لقابي مي گـفـتـند.
متداول شدن لعـابهـاي قليايي سبب شد که فـن رنگ آميزي جديد بوجود آمد. آميخـته مس در لعـاب سرب معـمولا رنگ فـيروزه اي تـيره يا سبز زنده بوجود مي آوردند؛ ولي هـمين مس در لعـاب قـليايي رنگ نيلي سير درست مي کرد. لاجورد کاشي (کوبالت) در لعـاب قـليايي رنگ آبي مشکي (لاجوردي) مي ساخت. در نزديکي قـم و کاشان معـادن لاجورد کاشي (کوبالت) هست و احتمال دارد که استـفاده از کوبالت از هـمانجا آغاز گـرديده باشد. از جمله لعـابهـاي ديگري که عـموماً در لعـاب هاي قليايي به کار ميرفت عـبارتـنداز: فيروزه اي روشن، سبز روشن، يشمي، سرخ ارغواني و زرد ملايم که اغـلب آرايه زر هـم به آن افزوده مي شد. ترکيب طلا در لعـاب يا به صورت زر گـداخـته و يا به حالت سريشي بود.
با استـفاده از اين زرورق، کوزه گـر ايراني دو شيوه تازه لعـابسازي پـيدا کرد که به نام مينايي و هـفت رنگ شناخـته مي شد. براي ساخـتن لعـاب مينايي کوزه گر، خمير شيشهً قليايي و رنگيزه ها را در کوره مي گـداخت و به صورت لعـاب مورد نيازدر مي آورد. پس از خنک شدن آن را گـرد مي کردند و هـنگـامي که اين لعـاب روي ظرف داده شده و به کـوره برده مي شد رنگـش تـغـيـيـر نمي کرد و نقاش و تـزيـينـکار قـبل از وقت مي دانست که لعـاب پس از پخـته شدن، چه رنگي خواهـد داشت و هـمين امر سبب شد که دامنهً تعـداد رنگـهـا را گـسترش دهـد.
در سده سيزدهـم اصلاحاتي در لعـاب مينايي پـديد آمد، و به نام لعـابهـاي قلم مويي شناخـته شد. در اين شيوه با قـلم مو رنگ لعـابي را که مقـدار اکسيد آن زياد بود روي تـنهً ظرفـي که قـبلا در کوره رفـته بود مي زدند و خطوط منـقش آن را مي آراسـتـند. اين رنگـهـا در پـخـت دوم مشخصتر مي شد، و سپس ظرف در لعـاب يکـدست فـيروزه اي و يا عاجي فـرو برده شده و براي بار سوم به کوره مي رفـت. چون رنگـيزه هـا را با قلم مو و خيلي رقـيق زده بودند شـُره نمي کرد و لکه دار نمي شد. مراکزي که ظرفـهاي لاجوردينه تهـيه مي کردند، ري و کاشان بودند، علي ابن يوسف و ابوطاهـر حسين از کوزه گـران به نام ري بودند.
سفالسازان کاشي در ساختـن محـرابهـا بسيار استاد بودند. قـبلا محـرابهـا را گـچـبري مي کردند. محـراب کاشي بسيار زيـباست و صدهـا کاشي مينايي و درخشان بزرگ که خوب هـم به هـم سوار شده و اغـلب هـم کـنده کاري شده، محـراب را تـشکـيل مي دهـد. اين محـرابهـا نيز نـتـيجه هـمکاري نـزديک ميان سفالساز و نقاش آرايه گـر است. اين کـلمات در سنگ نبشه محـراب امامزاده جعـفـر در قـم ديده مي شود: "در دهـم ربيع الثـاني 738 (6 نوامبر 1337 ميلادي) در کاشان در کنار سيد رکن الدين محمود بن سيد زين الدين غضايري به دست جـناب مستطاب جمال نقاش ساخته شد". دو نقاش ديگـر که در آراستن کاشيهاي ستاره اي و ضرب در نامبردارند به تـرتـيب عـبارتـند از: ابوروفظا که در حدود اسل 1200 ميلادي مي زيست و ديگـري طاهـر الدين که در حدود سال 1263 ميلادي کار مي کرد. در روي يکـي از کاشي هـايي که از نـقاش نخـستيـن باقي مانـده اسـت اين کـلمات خـوانده مي شود: " در شب هاي ميان سه شنبه و چـهـارشنبه، در آخرين روز صفر سال 600 هـجري ساخـته شد.
دورهً متـاًخـر اسلامي
هـنگـامي که شاه اسمعـيل در سال 1501 ميلادي پس از 850 سال فرمانروايي بـيگـانگـان بر تخت نشست و نخستين شاه دودمان صفـويه گـرديد، بزرگي و عظمت ايران آغاز گرديد؛ و تا دويست سال ادامه داشت. در زمان شاه عـباس بـزرگ اين عـظمت به اوج خود رسيد (1587 - 1620 ميلادي) آوازه شکوه و جلال دربار شاهـنشاهي او به دربارهـاي اروپا رسيد، و سفـيراني از بسياري از کشورهـاي اروپا به پايتخت وي يعـني اصفهـان آمدند. شاه عـباس خود صنعـتکـار و بازرگـاني باهـوش بود. استادان فن را از امـپـراطوري پهـناور خود جمع کرد و در اصفهان يا پـيرامون آن جاي داد و کارگاهـهـاي صنعـتي شاهي بـيشماري بنياد نهـاد. به پـيشه وران جزء و صنايع خصوصي نيز کمک مي کـرد. هـنگـامي که از بازرگـانان و نمايندگـان کمپـاني هـند شرقي هـلـند که دژي در جزيره هـرمز در خليج فارس داشتـند، شنيد که آنها مشغـول تجارت ظروف چيني کشور چـين هـستـند؛ از بازرگـانان چـيني دعـوت کرد که چـيني هاي زيـباي خود را از راه خشکي براي صادرات به اروپا به کشور وي بفـرستـند و بدين ترتـيب کمپـاني هـلندي را از مـيدان خارج کرد. خود شاه گـردآورندهً تعـداد زيادي ظروف زيـباي چـيني بود؛ مجـموعـهً چـينـيهـاي وي هـنوز در آرامگـاه خانواده شيخ صفي در اردبـيل وجود دارد. اين امر نفوذ صنعـت چـين را دوباره برگـرداند و سفالسازان ايراني بار دگـر در کار چـيني سازي کوشيدند و شيوه کار کاشان را کامل کردند و کائولين سفيد نرمي را که در نائين و عـلي آباد پـيدا شده بود بکار بردند و با لعـاب خـمير شيشه قليايي که قـبلا گـفتيم درهـم آميخـتـند.
چـون سفالهـاي ايراني بدل چـيني بود شاه عـباس 300 کوزه گـر چـيني را به ايران دعـوت کرد تا سفالسازان ايراني در صنعـت چـيني سازي آموزش دهـند. رهـبر اين عـده مردي بود که در افسانه هـاي ايراني به نام "من او هـر" شناخـته شده است. جهانگردان اروپايي که در آن زمان به ايران مسافـرت کرده اند، مرغوبـيـت و جـنس اعلاي فراورده هـاي داخـلي را تحـسـيـن کرده اند.
در سده هـجـدهـم و نوزدهـم که شـاهـان و فـرمانـروايـان ايـران ضـعـيف بودند، سقوط کـلي در بـيشتر صنايع و حرفـه هـا پـديد آمـد؛ ولي سفـالسازان به ساخت ظرفهاي زيـباي خود ادامه دادند؛ به طوري که در دورهً شروع نوسازي ايران، زمان رضا شاه ر( 1925-1941 ميلادي ) توانستـند بـيشتر کاشيهـاي که از سردرهـا و گـنبدهـاي مسجدهـا و امامزاده هـاي قـديمي ريخـته بود با کاشيهـايي به مرغـوبـيت کاشيهـاي قرون وسطي تعـمير کـنـند.
خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد .زرتشت
|
یکشنبه 31 شهریور1392 - 8:50pm |
|
|
سومر
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: پنج شنبه 3 مرداد1392 - 10:01pm پست: 226
|
dj_remix نوشته است: محسن جان یک سری شناخت علایم و رنگ و نوع خاک و نقش و شکل تعیین می کنه قدمت رو یکی هم آزمایش کربن 14 سفال بسته به نقش و هنری که در اون بکار رفته قیمت گذاری میشه بله سفالهای بعد از اسلام هم بسته به طرحش وکمیاب بودنش دوست عزیز با ازمایش کربن 14 چه جوری میشه سن سفال رو فهمید؟ بی زحمت توضیح بدید
قال رسولُ اللّه : كادَ الفَقرُ أن يَكونَ كُفرا (نزديك است كه فقر، به كفر انجامد )
|
دوشنبه 1 مهر1392 - 10:01pm |
|
|
dj_remix
استادیار
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 خرداد1392 - 2:22pm پست: 248 محل اقامت: ایران
|
سومر نوشته است: dj_remix نوشته است: محسن جان یک سری شناخت علایم و رنگ و نوع خاک و نقش و شکل تعیین می کنه قدمت رو یکی هم آزمایش کربن 14 سفال بسته به نقش و هنری که در اون بکار رفته قیمت گذاری میشه بله سفالهای بعد از اسلام هم بسته به طرحش وکمیاب بودنش دوست عزیز با ازمایش کربن 14 چه جوری میشه سن سفال رو فهمید؟ بی زحمت توضیح بدیدجناب سومر آزمایش کربن 14 برای سفال همانند آزمایش بر روی استخوان و فسیل و گیاهان البته کمی سخت تر مثلا در آزمایش کربن 14 استخوان از زمان مرگ انسان و حیوان دریافت کربن متوقف میشه و آزمایش زمان توقف که چند سال رو به شما توضیح میده واین آزمایش در سفال کمی پیچیده تر میشه و از آنالیز توقف کربن در مواد قابل بررسی در سفال بدست می آید
خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد .زرتشت
|
دوشنبه 1 مهر1392 - 11:10pm |
|
|
dj_remix
استادیار
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 خرداد1392 - 2:22pm پست: 248 محل اقامت: ایران
|
ســــفال شناســــی در دوره ســـــــلجوقیان
سفالينه های دوران سلجوقيان از جمله آثار با ارزش هنری و فرهنگی باقی مانده از آن دوران ميباشد که در نبود اسناد مکتوب مصور، تصویری گویا از چگونگی نگارگری ایران آن زمان ارائه می نماید . تنوع آثار سفالی چه از نظر چگونگی ساخت اشياء و چه از نظر تزئين و شکل آنها ، بسيار قابل توجه می باشد . هتخاس رونق دوباره شيوه های کهن و استفاده مجدد از تجربيات گذشتگان و همچنين ابداع و نو آوری در های سفالی ، نشان از اهميت و توجه توليد کنندگان ، مصرف کنندگان و حاميان این هنر دارد . سفال های بدون لعاب ، تکرنگ ، نقش کنده ، لعاب پاشيده ، قالب زده ، مشبک بدل چينی ، زرین فام و مينایی که با اسلوب های زیر رنگی و رو رنگی تزئين شده اند نمونه های درخشانی را در تاریخ سفالگری ایران ارائه می نماید . جام ها ، پياله ها ، ابریق ها ، کوزه ها ، قدح ها بشقاب ها و ......... از ساخته های سفالی آن دوران ميباشد ، بخشی از این سفالينه ها تنها با یک روش ساخت وبخشی دیگربا ترکيب چند روش و لعاب های گوناگون شکل یافته است . در بعضی از آثار سفالی این دوران تاثير هنر سفالگری چين نيز دیده می شود . از ميان تمامی شيوه های ساخت در آن دوران ، دو شيوه زرین فام و مينایی رواج فراوانی می یابد و این دو روش ، از شاخصه های هنر سفالگری دوران سلجوقيان می باشد . زیبایی اشکال ارتباط با کار برد این اشياء دارد و لطافت نقوش آنها که شباهت بسياری به آثار نگارگری اواخر این دوران چون تصاویر نسخ خطی " ورقه و گلشا" دارد . چنانکه اشاره شد در غياب آثار تصویری نسخ خطی ، به خوبی نشان دهنده چگونگی سبک و سياق نگار گری ایران در سده های پنجم و ششم هجری قمری / یازدهم و دوازدهم ميلادی می باشد . تاریخچه سفالگری دوران سلجوقيان دنتخاس یمن یموب مقدار سفال های شکسته نمودار آن است که ظرف های سفالين را تنها برای بزرگان بلکه جامعه بزرگتری را در نظر داشتند که شامل بازرگانان و طبقه ميانه شهری می گشت . این نتيجه گيری از آنجا حاصل می شود که بيشتر ظرف ها با خط و نقش مرغ و طرحهای تزئين شده است که ملایم با ذوق بزرگان کهن نبود بلکه بيشتر به طبقه مانه جامعه اسلامی می خورد . سلاطين وحکام سلجوقی پس از گرویدن به اسلام ، همراه با دگرگون ساختن ساختار سياسی ایران حاميان عمده هنر نيز شدند . در این دوره ترقيات چشمگيری در زمينه ، معماری صورت پذیرفت . " سلجوقيان نه فقط سازندگانی برجسته بلکه حاميان بزرگ هنرهای کوچک نيزبودند " . هتخومآ قبل از فتح ایران به دست سلجوقيان ، آنان صنعت و معماران را از تمدن های غزنویان و سامانيان بودند . چنانکه اشاره شد سلاطين سلجوقی خود را حامی و مشوق هنر و صنعت قرار داده و برخی از مهمترین شاهکارهای فنی و معماری ایران در طی یک قرن سلطه و حکومت آنان بوجود آمد . آنان هنرمندان و صاحبان حرفه را در دربارها و مقر حکومت خود در مرو ، نيشابور ، هرات ، ری و اصفهان گرد آوردند و بهترین سفالينه ها در دوره حکومت ایشان ساخته شد . تنوع بسيار کمی و کيفی آثار سفالی دوران سلجوقی ، این دوران را یکی از ادوار درخشان سفالگری ایران معرفی می نمایند . هنر سفالگری در این زمان یکی از صنایع ملی بوده و در بيشتر ازپنجاه شهر رواج داشته است . "انيم در این دوران ساختن ظروف یی ، زرین فام ، شبه چينی ، بدون لعاب ، یکرنگ ، مشبک ، لعاب پاشيده رواج کامل یافت و بسياری از طرح های قبل از ایشان توسط آنها تکميل گردید " . چنانکه اشاره گردید ، گوناگونی روشهای سفالگری و در کنار آن کيفيت بالای اشياء سفالين ساخته شده از مشخصه های سفالگری عهد سلجوقی می باشد و آار مختلف بدست آمده از نواحی گوناگون تحت سلطه این قوم گواهی این مدعی است . مواد اوليه و چگونگی ساخت اشياء سفالين در دوران سلجوقيان از آنجائيکه یکی از جهات لازمه رشد و توسعه هر صنعتی وجود مواد اوليه آن صنعت و دانش بهره برداری از آن مواد می باشد ، در این بخش ابتدا به چگونگی ساخت اشياء سفالی و مواد اوليه آن ها در آن دوران مختصرا اشاره می گردد . در ایران به سبب وسعت جغرفيایی و تنوع منابع زمين شناسی ، انواع مختلفی از معادن خاک رس وجود دارد هر منطقه دارای نسبت های مختلفی از مواد کانی در خاک می باشد و این تفاوت سبب ایجاد رنگ ها و کيفيت های مختلفی از نظر فنی می گردد که در ساختن ظروف و اشياء سفالی باید مورد توجه قرار گيرد . بطور مثال خاک نواحی شمال ایران در حاشيه جنوبی دریای خزر به علت داشتن ترکيبات آهن قرمز رنگ است که پس از پختن سفال به رنگ نارنجی روشن دیده می شود . از گذشته های دور سفالگران ایرانی به اینگونه مسائل آگاهی داشتند ، چنانکه در آثار به جای مانده از ایشان ميتوان انتخاب مناسب خاک را در رابطه با شئی ساخته شده رویت نمود . هلحرم هر شئی سفالی چهار : ١- آماده سازی گل ٢- شکل دادن به آن ٣- تزئين ۴- حرارت دادن رامی باید طی نماید تا به شکل نهایی خود درآید . ابتدا به چگونگی عمل آوری گل که اصلی ترین ماده ساخت سفالينه ها ميباشد می پردازیم . کارگاه های سفالگری همواره در نزدیکی معادن خاک رس بوجود می آیند ، زیرا حمل خاک از مناطق دیگر مقرون به صرفه نمی باشد . پس از آوردن خاک به کارگاه برای جدا نمودن دانه های شن و ماسه ، آن را در حوضچه های کوچکی که محتوی آب می باشد ميریزند تا به صورت دوغاب در آید و دانه های شن و ماسه که سنگين تر می باشد ته نشين گردد . دوغاب حاصله از سوراخی که مقداری از کف حوضچه بالاتر است به داخل حوضچه دیگری که بزرگتر است ، هدایت می شود . با تبخير آب ، دوغاب در این حوضچه سفت می گردد . در این حالت گل حاصل شده را یا بلا فاصله جهت مصرف آماده می نمایند و یا برای مصرف زمستانه به صورت قطعات مکعبی شکل بریده و نگهداری می نمایند . لافس گران دوره سلجوقی از سه تکنيک عمده جهت ساختن اشياء سفالی استفاده ميکردند : -١ یتسساخت د -٢ یرگ استفاده از چرخ کوزه -٣ بلاق ریخته گری و شکل دادن به گل رس در در روش سفالگری دستی ظرف های مورد نظر را از طریق فتيله کاری درست می کردند ، برای این منظور حلقه هایی از گل رس را روی هم قرار می دادند تا به شکل یک استوانه در آید ف سپس دیواره های استوانه را حالت داده و به شکل دلخواه در می آوردند و در نهایت صاف و هموار می نمودند . یم روش فتيله کاری عمدتا در ساخت ظروف بزرگی چون خمره ها و با تنور های نانوایی مورد استفاده قرار گرفت . دربعضی ازاشياء روش فتيله کاری را با روش چرخکاری توام می نموده اند. چرخ سفالگری عبارت از نوعی صفحه مدور سنگين است که به جای رکاب به کارمی رود و به وسيله ضربه های لگد مانند پا به چرخش درمی آید. هحفص زکرمبرای چرخکاری، توده ای از گل رس ورز داده شده را در چرخان بالایی قرارداده و سوراخی درآن به وجود می آورند. سپس کوزه گر در همان حال که با ضربه های پای خود صفحه زیرین را به چرخش در می آورد. با مهارت و چيره دستی دست های خود توده گل چرخان را به تدریج به صورت شی مورد نظرخود شکل می دهد. در روش ریخته گری و شکل دادن گل رس در قالب، محصولات ساخته شده به دو طریق عمده شکل می یابند که استفاده از قالب درهردو طریقه لازم وبه ضروری می باشد: ١- استفاده از خميرگل ٢- استفاده از دوغاب گل ١) جهت استفاده ازخمير گل، گل رس را به شکل خميری که جهت کارچرخ مناسب باشد آماده می نمایند. پس آن را با وردنه به شکل سطح صاف و یکنواختی درآورده و با فشار دست گل را در داخل قطعات قالب قرار می دهند. دنرب یم هدمآ سپس با تکه ای پارچه خيس آن را صاف نموده و اضافات را که از قالب بيرون . قطعات مختلف قالب را با این روش پرنموده و آن ها را با یکدیگر متصل می نمایند. پس از مدتی که گل رطوبت خود را ازدست داد. آن را از قالب بيرون می آورند. چنانچه قالب تزئيناتی دربرداشته باشد. تزئينات آن عينا برسطح بيرونی ظرف قالب گيری شده منتقل می گردد. ٢) روش ریخته گری و یا استفاده از دوغاب گل روشی نسبتا تازه بوده است. برای این منظورقالب متخلخلی را با دوغاب خاک رس پرمی کردند. به سبب متخلخل بودن دیواره های قالب. آب دوغای به تدریج از طریق خلل وفرج قالب به خارج می تراود پس از مدتی دوغاب درداخل قالب قشرمتناسبی را به وجود می آورد. سپس دوغاب اضافی را از قالب بيرون ریخته و کمی صبرمی نمودند تا این قشر گل که خود ظرف محسوب می شود سخت گردد. لایه سخت شده گل رس به علت از دست دادن آب و رطوبت خود، خشک و کوچک می شود و درنهایت از دیواره قالب فاصله می گيرد. سرانجام ظرفی را که بدین ترتيب شکل گرفته شده است را از قالب بيرون آورده و برای مرحله بعدی آماده می نمودند. هلاپتريظن ییاظروف ساخته شده را در کوره هایی که عمدتا با ذغال چوب، گياهان صحرایی و یا سوخت ه شترهای مورد نظرایجادد می نمود قرارمی دادند. کوره های صنعتگران سلجوقی به طورعموم در منازل مسکونی قرارداشته است. درواقع استادان کاشيکار و سفالگر برای مراقبت شبانه روزی از حاصل کارخود، کارگاهها را درمنزل شخصی خود می ساختند و از یک یا دو گودال به عنوان مخزن استفاده می کردند. درجه حرارت لازم برای پختن اینگونه سفالينه ها بين ٨۵٠ تا ١١٠٠ درجه سانتی گراد می باشد. شی پخته شده دراین دما به علت از دست دادن رطوبت و ذوب تدریجی رس و درنتيجه ادغام شدن این ذرات با یکدیگر سخت و محکم می شود دراین مرحله به شی پخته شده " خام پخت " می گویند. سفال خام پخت را می توان درهمين درهمين مرحله نيزمورد استفاده قرارداد. اینگونه سفال ها را اصطلاحا کوزه یا ظرف گلی می گویند. درمرحله بعد می توان روی ظروف خام پخت را با رنگ ها و موادی که لعاب ناميده می شود پوشاند و برای بار دوم در کوره قرار داد تا رنگ ها نيز سخت و محکم گردد. هدمع لعابها به دوگونه : ١- لعابهای قليایی ٢- لعابهای سربی تقسيم می گردد . س لعاب های قليایی دارای موادی چون دیم ف پتاسيم ، ليتيم ، .... هستند . اینگونه لعاب ها از قدیم در تمدن های مصر ، ایران و بين النهرین تا به امروز جهت تزئين سفالينه ها مورد استفاده قرار گرفته اند . لعاب های سربی دارای اکسيد سرب یا ليتاژ می باشند که این لعاب ها به علت سمی بودن در ظروف غذا خوری مورد استفاده قرار نمی گيرند . در دوران سلجوقی لعاب را به دو روش بر روی اشياء منتقل مينمودند . -١ روش غوطه وری -٢ یشاقن روش ١- روش غوطه وری: که اکثرا جهت رنگ آميزی ظروف یکرنگ اعمال می گردید، بدین طریق صورت می گرفته است که بعد ازآنکه مقدارمورد نياز لعاب را جهت رنگ آميزی از ظرفی بزرگ آماده می نموده اند، شی موردنظر را در آن غوطه ور می ساختند و بيرون می آوردند. ٢- روش نقاشی: درروش دوم با استفاده از قلم مو، رنگ و یا رنگ های مختلف را برنواحی و مواضع موردنظر قرار می دادند. بدیهی است که با تنوع رنگ ها و اختلاف دمای پختن رنگ ها در ظروف چند رنگ گاه شی مربوطه چندین بار در کوره قرار می گرفته است، تا رنگ ها درهم ادغام نشده و یا از بدنه ظرف سرازیر نگردد. تزئين نقاشی برروی سفالينه ها به دو صورت انجام پذیرفته است: که رو رنگی یا رو لعابی و زیررنگی یا زیرلعابی ناميده می شود. اب هک دیآ یم اگررنگ با مقدارکمی لعاب بی رنگ، آب و چسب مخلوط شود، ترکيبی شبيه به آبرنگ به وجود آن می توان برروی ظروف و اشياء سفالی به وسيله قلم مو نقاشی نمود. حال آنکه اگرروی این ظروف نقاشی شده را با یک لعاب شيشه ای بی رنگ و یا شفاف بپوشانيم، پس از کوره رفتن، این نقوش از زیرلعاب شيشه ای شفاف نمایان می شود. این نوع نقاشی را زیررنگی و یا زیرلعابی گویند. نقاشی رولعابی به دو روش نقاشی بر روی لعاب خام و نقاشی بر روی لعاب پخته انجام می گيرد. س بخشی از سفالينه های دوران سلجوقی تنها با یک روش ساخت و یک نوع لعاب اخته شده اند و بخش دیگرنيز از ترکيب چند روش ساخت و لعاب های گوناگون می باشد. دبای یم یرتشيب تيمدراین دوران از نقطه نظر مصرف، کيفيت و زیبایی، گاهی لعاب و زمانی بدنه شی اه . یدنب در ادامه بررسی چگونگی رنگ آميزی و تزئين رنگی سفالينه های دوران سلجوقی محوردسته آن ها قرارگرفته است. " سفال بدون لعاب" سفالينه های بدون لعاب چنانکه قبلا گفته شد تنها مرحله اوليه پختن گل را طی کرده اند که به آن ها خام پخت گفته می شود. سفال های بدون لعاب در زمان سلجوقيان و جانشينان آن ها ازهمان طرح تزئينی عالی که از صفات سفال های لعاب دار می باشد برخوردارند. اینگونه سفالينه ها دارای تزئينات نقش برجسته بوده که بدون رنگ و تنها با ارزش های بصری سياه و روشن و برمبنای خصلت حجمی تزئين یافته اند. دشاب یم یجرنگ این گونه اشياء نخودی، کرم ویا قرمز نارن . دناین سفالينه ها با سه روش تزئين یافته ا : درروش اول: با استفاده از مهرهای چوبی که نقش موردنظر درآن ها حک گردیده است، بر روی گل مربوط فشارآورده و نقش روی مهر را به بدنه ظرف منتقل می نمایند. این روش قدیمی است و تنها تعداد کمی سفال تزئينی یافته با این تکنيک از دوران سلجوقی باقی مانده است. " روش دوم: (نقش افزوده) که برای مزین کردن کوزه ها و ظروف بزرگ مورد استفاده قرارمی گرفت عبارت از اضافه نمودن اشکال گلی برروی بدنه ظروف بوده است. دراین روش خميرنازکی از گل رس را از سوراخ کيسه ای که با گل دوغاب مانندی پرشده، با فشاربه شکل خطوط مارپيچ بر روی ظرفی که بدنه آن هنوز خشک نشده است می نهادند. به همان صورت که امروزه قنادی ها خامه را برروی شيرینی می ریزند." " روش سوم: تزئين به وسيله قالب گيری می باشد که جایگزین روش قدیمی مهر زدن گشته است این روش دارای دقت و ظرافت بالایی است و اشکال هندسی، گياهی، و خط نگاره ها را به خوبی نشان می دهد." " رگلافس هب کوزه هایی که نقوش آن ها قالبی می باشد از دو قسمت به هم چسبيده تشکيل شده اند این امکان را می دادند که باترکيب چند قالب، کوزه هایی متنوع بسازند. تعدادی از این گونه ظروف در نيشابور و سامره به دست آمده است." سفال بدون لعاب اوائل دوره اسلامی از لحاظ شکل و تزئين، اسلوب دوره ساسانی را ادامه داده و شامل کوزه های بزرگ و کوچک و ابریق است که درنقاط مختلف عراق، سوریه و ایران پيدا شده. تفای یم تزئين این نوع ظروف به چند طریق انجام . ساده ترین آن ها حک خطوط موازی و منحنی و تعبيرات ساده نباتی بود. قطعاتی ازاین نوع سفال در مدائن و سامره و نيشابور به دست آمده. یم یفوک سفالينه هایی که به وسيله مهر تزئين یافته اند دارای اشکال انسانی، حيوانی و خط نگاره های باشند. گروه دیگر ظروفی می باشند که به وسيله قالب گيری ساخته شده اند و شامل نقوش هندسی و گياه ساده می گردند. به طور کلی ظروف بدون لعاب قرن ۴ هجری قمری/ ٩ ميلادی از ظروف همانند خود در قرون ۵،۶ هجری قمری / ١١،١٢ ميلادی ساده تر می باشند. " بعضی از ظروف به وسيله نقوش افزودنی و با روش بارپوتين و همچنين حکاکی، تواما ساخته شده اند." " سفالينه های بدون لعاب که با روش ساسانی ساخته و تزئين شده اند تا سده دوم هجری قمری / ٨ ميلادی رواج داشته و تا سده ۶ هجری قمری / ١٢ ميلادی به صورت ظروف آشپزخانه و ذخيره سازی چون سبو، و خم استفاده می گردید." وپ در دوره سلجوقی نقوش تزئينی شامل اشکال هندسی، مانند لوزی ها، اشکال لک مانند و ترک دار و همچنين نوارهای تزئينی زنجيرمانند می باشد. تزئينات خط نگاری اکثرا عبارت از خطوط کوفی می باشد که به صورت نوارهایی در بالا و یا بر قسمت ميانی بدنه ظروف قرار داد و دارای زمينه ای از اسليمی ها و اشکال گياهی نيز می باشد. ت دربعضی از نمونه ها زئين گياهی با خط نگاره ها عجين گشته است. پرندگان بيشترین نقش مایه تزئينات جانوری می باشند که بر بستری از خطوط مارپيچی و منحنی های اسليمی گل و برگ قراردارند. اشکال گياهی شامل نوارهای اسليمی گل و برگ دارو فرم های برگ تجلی می باشد که با تکرار قرینه ای وبه شکل مثبت و منفی سطح خارجی ظروف را می پوشانند و در بيشتر موارد چنانکه اشاره شد نقش زمينه را بر روی سایرطرح ها ایفا می کند. این گونه نقوش در بعضی از نمونه ها مشبک کاری شده اند. در ابتدا مناظری از گل وگياه و یا صورحيوانات و درقسمت بالا و پائين بدنه ظروف نقش می شده است. هکنآ حال " آثاری که قدمت کمتری دارند، با نقوش هندسی، کتيبه هایی به خط کوفی یا نسخ و طرح های گل و برگ اسليمی آذین شده اند. به جز چهارپایان و پرندگان، حتی گاهی نقوش انسانی نيز بر اینگونه آثاردیده می شود." کهن ترین کوزه سفالی بدون لعاب دوره سلجوقی از کاشان به دست آمده و محل تزئين آن بربدنه ظرف و در دو نواری قرارگرفته است که گرداگرد ظرف کشيده شده است. نوار بالایی مابين دو رشته کم عرض اسليمی منطقه نسبتا عریضی را اشغال می نماید که نقوش گياهی زمينه آن را تشکيل می دهد و کتيبه ای به خط نسخ متوسط برروی آن حک شده است. رایج ترین شکل اشياء سفالی بدون لعاب در دوران سلجوقی به جز کاسه ها، پياله، جام و ابریق، کوزه های بزرگ و کوچک می باشند که گردنی استوانه، بدنه ای گرد، دسته ای صاف و پایه ای کوتاه دارند. محل تزئين گاهی در گردن ظرف و گاهی بر روی بدنه وگاهی نيز به هردو قسمت می باشد. "یباعلرینقاشی ز " سفال سازان از اواخر قرن ۶ هجری قمری / ١٢ ميلادی با تکنيک نقاشی زیرلعاب که اغلب با روش های دیگرنيز ترکيب می شد آشنایی داشتند. دراین روش سفالگر پس از رنگ آميزی زمينه سفال و انجام نقاشی برروی آن، با لایه نازکی از لعاب شيشه ای شفاف رنگی، ویا بی رنگ تمام سطح سفال را می پوشاند لعاب شفاف در واقع عمل نگهداری و تثبيت رنگ های زیرین و جلا بخشيدن به اثر را به عهده دارد. "گنرکی سفالينه های " ظروف یکرنگ لعابی در دوران سلجوقی مورد تقاضا و استفاده گسترده ای بود. رنگ این گروه از سفالينه ها، آبی، فيروزه ای، سبز، ارغوانی و یا سفيد می باشد. حطس تزئينات ظروف یکرنگ چه به صورت حکاکی و چه به صورت قالب گيری، معمولا با ارتفاع کم و اختلاف اندکی اززمينه ظرف ساخته شده است. نقوش هندسی، اسليمی ها، تقسيمات چهاربخشی زمينه با پرندگان و گل ها و یا تصاویراز حيوانات چون خرگوش، گوزن، شير و پرندگانی نظير: مرغابی، شاهين، خروس، کبوتر، اردک و عقاب و موجودات افسانه ای مانند ابوالهل سيمرغ، گریفين و همچنين خطوط کوفی با انواع تزئينات مربوط به آن، از زمره نقشه هایی حاصل این گروه از سفالينه ها می باشند. " نقاشی روی لعاب" ن قاشی رولعابی برروی لعاب خام یا پخته صورت می گيرد. الف: نقاشی برروی لعاب خام یرگیدراین نوع نقاشی که دراروپا ماجوليکا ناميده می شود، ابتدا ظرف با لعاب سفيد و یا هر لعاب روشن د که کمی مات باشد پوشيده شده و سپس به وسيله قلم مو با لعاب رنگين برروی آن نقاشی می شود. پس از انجام کار، شی مربوطه را در کوره گذاشته تا رنگ ها پخته شود. ب: نقاشی روی لعاب پخته این نوع نقاشی معمولا با لعاب هایی که درجه حرارت پخت آن ها پایين می باشد، صورت می گيرد. هب دراین روش ابتدا بدنه ظرف به وسيله یک لعاب رنگين و یا سفيد پوشانده شده و کوره می رود. بعد ازپخته شدن این لعاب، زمينه ای ثابت و مناسب برای نقاشی ایجاد می گردد. بعد ازانجام نقاشی، ظرف مجددا به کوره برده می شود تا رنگ های نقاشی نيز پخته شوند اکثرظروف چينی به طریقه نقاشی رو لعابی تزئين یافته اند. " سفالينه های زرین فام" سفال سازان سلجوقی تکنيک جلا دادن ظروف سفالی را احيا کردند. یمیدق نخستين نمونه های این گونه آثار در بين النهرین سپس در مصردوره فاطمی به دست آمده است، ترین سفال زرین فام تاریخ دار متعلق به ایران که در شهر ری یافت شده دارای تاریخ ۵٧۴ هجری قمری / ١١٧٨ ميلادی می باشد. ی کی از علل رواج اینگونه آثار سفالی را در ایران، انقراض سلسله فاطميون مصر و مهاجرت سفالگران آن دیاربه ایران و خصوصا شهرری ذکر کرده اند. هيقیپراکندگی این روش، ایران، عراق، مصر و افر (تونس و طرابلس) را شامل می شده است. و زمانی که این شيوه وارد ایران شد از تحول و پيشرفت شگرفی برخوردارگردید. رنگ ظروف زرین فام در دوره سلجوقی بسيارمتنوع است و درجات مختلفی از سبزطلایی کم رنگ، قهوه ای تيره آبی، آبی فيروزه ای، زرد طلایی، قهوه ای مایل به زرد، مسی و بنفش( بر روی زمينه ای که اکثرا سفيد بوده و جزئيات طرح را بهترنشان می دهد) می باشد. این ظروف با تغييرنور، رنگ های گوناگون به خود گرفته و آن را منعکس می سازند. دراین ميان رنگ یاقوتی نيز به ندرت منعکس می گردد. تکنيک نقاشی روی لعاب زرین فام بر روی ظروفی که با روش های مختلف ساخته شده اند به کارمی رفته است به جز ساوه، ری، کاشان و شوش از مراکز بزرگ و عمده تهيه ظروف زرین فام بوده اند. "ییانيم سفالينه های " نوع دیگرنقاشی روی لعابی مينایی می باشد، وجه تسميه این نام به علت قرار دادن رنگ های آبی و فيروزه ای درزمينه سفيد طرح می باشد که همانند عمل ميناکاری درخشان و زیباست. سفالينه هایی روی لعابی مينایی احتمالا ریشه در توليدات اوليه نيشابور دارند که در تقليد از زرین فام با سفيد کردن زمينه و پخت دوباره لعاب ها حاصل می شده است. " ساختن رنگ مينایی هنر ارزنده و پيشرفته ای بود و بستگی به مهارت سفال ساز داشت. پاره ای ازمراکز معروف سفال سازی که درسایر کارها نامبردار بودند مثل نيشابور هيچگاه موفق نشدند رنگ مينایی بسازند اما سفال سازهای مزبور در تلاشی که برای به دست آوردن رنگ مينایی کردند فن جدیدی کشف کردند و آن رنگ زیرلعاب بود. ظروف مينایی نيز شامل انواع تکنيک های ساخت چون نقش برجسته، قالب گيری، چرخ و غيره می باشد. این ظروف اغلب با محلولی از کلروز طلا که در کوره پخته و ثابت می شود، طلاکاری نيز شده اند. سفال مينایی در ری، کاشان و احتمالا تبریز و سامره ساخته می شده است. اشياء مينایی ری از محصولات مشابه آن ها در کاشان ظریفترو مرغوب تر می باشد. ظروف مينایی، اشيایی نقش داربا رنگ های گوناگون بوده اند. چنانکه اشاره شد طبقه متوسط در دوران سلجوقيان رغبت فراوانی به خرید آثار سفالين نشان ميدادند و علاوه بر حمایت های دربار از هنرمندان تاثير بسياری در رشد و شکوفایی این هنر داشته است . سفالگران این دوران با تمامی شيوه های ساخت اشياء سفالی اعم از روش دستی ف چرخ کاری و قالب گيری آشنا بوده اند و همواره در جستجوی روش های نو و بدیع در جهت ساخت اشکال و لعاب های جدید بوده اند که فراوانی و تنوع کمی و کيفی آثار بر جای مانده از آن دوران موید این مطلب ميباشد . ب تیاهن در اید متذکر شد که تاثير هنر سفالگری دوران سلجوقی تا چندین سده در ساخته های سفالی ایران دیده می شود .
خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد .زرتشت
|
دوشنبه 1 مهر1392 - 11:36pm |
|
|
dj_remix
استادیار
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 خرداد1392 - 2:22pm پست: 248 محل اقامت: ایران
|
نمونه ای از سفالهای سلجوقیان
سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.
خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد .زرتشت
|
دوشنبه 1 مهر1392 - 11:49pm |
|
|
|