نویسنده |
پیغام |
saeedlatif
تاریخ عضویت: سه شنبه 25 تیر1392 - 11:42am پست: 31
|
باسلام خدمت دوستان.بنده خدایی از روی یک بدشانسی وارد یک دهنه کوچک میشه.اصلا برای دفینه و این حرفها نبوده.بعد که وارد میشه میبینه داخل یک غار خیلی بزرگ شده از جلوی درگاهی وارد شده به فاصله 30 متر جلوتر یک کتاب خیلی بزرگ وسط این غار بود.با نور گوشی موبایلش چند قدمی جلومیره بعد یهو چندین نفر باشکل های خیلی زشت که فقط نیمه تن انها به بالا معلوم بود دیده میشن .لازم به ذکر زن های که با این ها بودن سینه های خیلی بزرگ و اویزان داشتن صداهای خاصی هم داشتن.نزدیک بود سکته کنه هر جوری بود فرار کرد.امد پیش ما و برای ما تعریف کرد ما کلی بهش خندیدم اما اون با اسرار زیاد مارو برد.اما واقعا ما خودمان دیدیم اما من یک قران کوچک جیبی داخل جیبم بود همه اونها امدن اما حتی به ما نزدیک هم نشدن.من کامل نگاه کرم 3تا در پلمپ شده هم اونجا بود.خواستم از دوستان و اساتید سوال کنم اگه بخواهیم کار کنیم برای ما اتفاقی نمی افته؟و راه حلش چیه؟مرسی
|
چهارشنبه 10 مهر1392 - 7:55pm |
|
|
ژنرال
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: یکشنبه 27 اسفند1391 - 10:53pm پست: 796
|
درود امیدوارم از حرفم ناراحت نشیا چون دارم تبادل نظر میکنم باهاتون اولش که اصلا نمیتونم باور کنم این حرفتون رو چون شما سندی نداری اگر که دوبار رفتید و اون سینه بزرگها یا بقول ترکها(( ال اروادی)) رو دیدین پس بار سوم هم مشکلی نیست یه عکس بگیری بیاری یا فیلم در ضمن دوست عزیز اگر بنا به طلسم باشه حقیقتا با یک قران کوچک درجیب نمیشه و امکان نداره که اونا فرار کنن یا کاری بکارتون ندغاشته باشن.
بهترین زندگی برای کسانی است که نیک بیاندیشند وپارسایی را سرلوحه زندگی خود کنند
اشوزرتشت
|
پنج شنبه 10 مهر1392 - 12:49am |
|
|
kasra
کاربر فعال
تاریخ عضویت: چهارشنبه 11 تیر1392 - 3:01am پست: 145 محل اقامت: قلب دوستان
|
من خیلی دوست دارم یکی ازاین سینه بزرگ ها رو ببینم ولی نمیدونم چرا هیچوقت به تور من نمیخوره ؟!!!
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت همه روز ایرانیان تیره گشت ز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را بجائی رسیده است کار که تاج کیانی کند آرزو تُفو بر توای چرخ گردون تفو دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود
|
پنج شنبه 10 مهر1392 - 3:14am |
|
|
Kani
استادیار
تاریخ عضویت: پنج شنبه 9 خرداد1392 - 7:30pm پست: 1167
|
|
پنج شنبه 11 مهر1392 - 9:55am |
|
|
parsi
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: چهارشنبه 1 خرداد1392 - 4:23pm پست: 1227
|
saeedlatif نوشته است: باسلام خدمت دوستان.بنده خدایی از روی یک بدشانسی وارد یک دهنه کوچک میشه.اصلا برای دفینه و این حرفها نبوده.بعد که وارد میشه میبینه داخل یک غار خیلی بزرگ شده از جلوی درگاهی وارد شده به فاصله 30 متر جلوتر یک کتاب خیلی بزرگ وسط این غار بود.با نور گوشی موبایلش چند قدمی جلومیره بعد یهو چندین نفر باشکل های خیلی زشت که فقط نیمه تن انها به بالا معلوم بود دیده میشن .لازم به ذکر زن های که با این ها بودن سینه های خیلی بزرگ و اویزان داشتن صداهای خاصی هم داشتن.نزدیک بود سکته کنه هر جوری بود فرار کرد.امد پیش ما و برای ما تعریف کرد ما کلی بهش خندیدم اما اون با اسرار زیاد مارو برد.اما واقعا ما خودمان دیدیم اما من یک قران کوچک جیبی داخل جیبم بود همه اونها امدن اما حتی به ما نزدیک هم نشدن.من کامل نگاه کرم 3تا در پلمپ شده هم اونجا بود.خواستم از دوستان و اساتید سوال کنم اگه بخواهیم کار کنیم برای ما اتفاقی نمی افته؟و راه حلش چیه؟مرسی سلام اینها تندیسهایی هستند که وقتی پا روی مکانی میذارید با استفاده از محرکهایی به سمت جلو میان و باعث ترس میشن والسلام
|
پنج شنبه 11 مهر1392 - 11:12am |
|
|
Kani
استادیار
تاریخ عضویت: پنج شنبه 9 خرداد1392 - 7:30pm پست: 1167
|
parsi نوشته است: saeedlatif نوشته است: باسلام خدمت دوستان.بنده خدایی از روی یک بدشانسی وارد یک دهنه کوچک میشه.اصلا برای دفینه و این حرفها نبوده.بعد که وارد میشه میبینه داخل یک غار خیلی بزرگ شده از جلوی درگاهی وارد شده به فاصله 30 متر جلوتر یک کتاب خیلی بزرگ وسط این غار بود.با نور گوشی موبایلش چند قدمی جلومیره بعد یهو چندین نفر باشکل های خیلی زشت که فقط نیمه تن انها به بالا معلوم بود دیده میشن .لازم به ذکر زن های که با این ها بودن سینه های خیلی بزرگ و اویزان داشتن صداهای خاصی هم داشتن.نزدیک بود سکته کنه هر جوری بود فرار کرد.امد پیش ما و برای ما تعریف کرد ما کلی بهش خندیدم اما اون با اسرار زیاد مارو برد.اما واقعا ما خودمان دیدیم اما من یک قران کوچک جیبی داخل جیبم بود همه اونها امدن اما حتی به ما نزدیک هم نشدن.من کامل نگاه کرم 3تا در پلمپ شده هم اونجا بود.خواستم از دوستان و اساتید سوال کنم اگه بخواهیم کار کنیم برای ما اتفاقی نمی افته؟و راه حلش چیه؟مرسی سلام اینها تندیسهایی هستند که وقتی پا روی مکانی میذارید با استفاده از محرکهایی به سمت جلو میان و باعث ترس میشن والسلام سلام
این حرف استاد پارسی عزیز قابل تامله و به واقعیت نزدیکتره
به نظر من اگه این واقعیت داشته باشه فقط یه نوع تله ست.
عجب تله های خفنی هم گذاشتند
|
پنج شنبه 11 مهر1392 - 11:52am |
|
|
محسن1
کاربر فعال
تاریخ عضویت: سه شنبه 18 تیر1392 - 6:19pm پست: 105
|
saeedlatif نوشته است: باسلام خدمت دوستان.بنده خدایی از روی یک بدشانسی وارد یک دهنه کوچک میشه.اصلا برای دفینه و این حرفها نبوده.بعد که وارد میشه میبینه داخل یک غار خیلی بزرگ شده از جلوی درگاهی وارد شده به فاصله 30 متر جلوتر یک کتاب خیلی بزرگ وسط این غار بود.با نور گوشی موبایلش چند قدمی جلومیره بعد یهو چندین نفر باشکل های خیلی زشت که فقط نیمه تن انها به بالا معلوم بود دیده میشن .لازم به ذکر زن های که با این ها بودن سینه های خیلی بزرگ و اویزان داشتن صداهای خاصی هم داشتن.نزدیک بود سکته کنه هر جوری بود فرار کرد.امد پیش ما و برای ما تعریف کرد ما کلی بهش خندیدم اما اون با اسرار زیاد مارو برد.اما واقعا ما خودمان دیدیم اما من یک قران کوچک جیبی داخل جیبم بود همه اونها امدن اما حتی به ما نزدیک هم نشدن.من کامل نگاه کرم 3تا در پلمپ شده هم اونجا بود.خواستم از دوستان و اساتید سوال کنم اگه بخواهیم کار کنیم برای ما اتفاقی نمی افته؟و راه حلش چیه؟مرسی دوست گرامی لطفا شما یک فیلم از اونجا تهیه کنین تا امثال من هم طلسم و تله رو مشاهده کنیم و هم اساتید بهتر کمکتون کنن. به نظرم کار سختی نیست. چون فرمودین که اصلا خطری تهدیدتون نکرد و شما راحت تونستین منطقه رو بررسی کنین و درهای پلمپ رو ببینین. پس طبق گفته هاتون میتونین راحت فیلم تهیه کنین. ما منتظریم دوست گرامی. انشالله فیلم گرفتن شما مثل فیلم گرفتن خیلیای دیگه نشه که حتی دیگه توی انجمن پیداشون نشد
|
پنج شنبه 11 مهر1392 - 12:49pm |
|
|
tm 808
کاربر فعال
تاریخ عضویت: سه شنبه 25 شهریور1392 - 12:15am پست: 86
|
من از این چیزا ببینم دیگه خونه نمیتونم برم......اول باید برم یه جا شلوارمو عوض کنم
|
پنج شنبه 11 مهر1392 - 1:11pm |
|
|
ariana2014
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: یکشنبه 3 شهریور1392 - 10:59pm پست: 775 محل اقامت: فلزجو
|
saeedlatif نوشته است: باسلام خدمت دوستان.بنده خدایی از روی یک بدشانسی وارد یک دهنه کوچک میشه.اصلا برای دفینه و این حرفها نبوده.بعد که وارد میشه میبینه داخل یک غار خیلی بزرگ شده از جلوی درگاهی وارد شده به فاصله 30 متر جلوتر یک کتاب خیلی بزرگ وسط این غار بود.با نور گوشی موبایلش چند قدمی جلومیره بعد یهو چندین نفر باشکل های خیلی زشت که فقط نیمه تن انها به بالا معلوم بود دیده میشن .لازم به ذکر زن های که با این ها بودن سینه های خیلی بزرگ و اویزان داشتن صداهای خاصی هم داشتن.نزدیک بود سکته کنه هر جوری بود فرار کرد.امد پیش ما و برای ما تعریف کرد ما کلی بهش خندیدم اما اون با اسرار زیاد مارو برد.اما واقعا ما خودمان دیدیم اما من یک قران کوچک جیبی داخل جیبم بود همه اونها امدن اما حتی به ما نزدیک هم نشدن.من کامل نگاه کرم 3تا در پلمپ شده هم اونجا بود.خواستم از دوستان و اساتید سوال کنم اگه بخواهیم کار کنیم برای ما اتفاقی نمی افته؟و راه حلش چیه؟مرسی جناب سعید خان من به نمایندگی از طرف دوستان اعلام امادگی میکنم برای شکستن این طلسم بسم الله
حاصلضرب توان در ادعا مقداری ثابت است هرچه توان انسان بیشتر باشد ادعایش کمتر است و هرچه توانش کمتر باشد ادعایش بیشتر است.
دکتر حسابی.
|
پنج شنبه 11 مهر1392 - 1:36pm |
|
|
kasra
کاربر فعال
تاریخ عضویت: چهارشنبه 11 تیر1392 - 3:01am پست: 145 محل اقامت: قلب دوستان
|
Kani نوشته است: ایول کسری بزرگ استاد خودم شما لطف دارید کانی عزیز شما دوست خوب بنده هستید.parsi نوشته است: سلام اینها تندیسهایی هستند که وقتی پا روی مکانی میذارید با استفاده از محرکهایی به سمت جلو میان و باعث ترس میشن والسلام نظر جناب پارسی کاملاً صحیح است بنده شخصاً تجربه چنین موردی را داشته ام.
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت همه روز ایرانیان تیره گشت ز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را بجائی رسیده است کار که تاج کیانی کند آرزو تُفو بر توای چرخ گردون تفو دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود
|
جمعه 12 مهر1392 - 5:13am |
|
|
|