بخش آزاد آموزش اپراتوری با ردیاب فوق حرفه ای FPL-35

این جواب پیامی هست که برای یکی از دوستان فرستادم .اینجا هم به اشتراک میگذارم تا دوستان هم اگه احیانا نظری در این مورد بیان کنند
درود بر شما
تقریبا دارم اخرین تستها را انجام میدهم و نتیجه گیری فقط ونده که حلاجی بشه
من با تست عملی به این نتیجه رسیدم که باید با فرکانس وزن هدف را کم یا زیاد کرد.یعنی اینکه یه فرکانس وزن یک کیلو فلز را دقیق 1 کیلو می گیره و فرکانس دیگری همین وزن هدف 1 کیلویی را مثلا 100 گرم میزنه در حالیکه ولوم وزن برای فرکانس گیری در ابتدا برای هر دو صفر بوده
در یک تست واقعی که حدود 10 کیلو با فرکانس مس جواب میددا بعد از حفاری چون شب بوده یه تیکه 30 گرمی از فلز برنج در گور پیدا شه بود که برای من اوردند یک هفته بعد از حفاری این وزن 30 گرمی با ردیاب حدود 5 کیلو نشون داده میشد .درست در 40 روز بعد همین فلز 30 گرمی دقیقا 30 گرم توسط ردیاب بیشتر وزن نمی داد. پس من نتیجه گرفتم که مگنت فقط دور خود فلز جمع میشه و کاری به زاویه 45 درجه نداره . در حقیقت زاویه 45 درجه اندازه عمق فلز می باشد.و یک نتیجه دیگه که در حفاری 5 متری انجام دادم این بود که یک جسد و مقداری گلوله 1 کیلویی قیر و سفال و یک نیکه کوزه تراشیده از جنس سنگ بیرون اومد و بعد از دو هفته محددا فرکانس گیری کردم و دیدم دیگه ردیاب اونجا را سنس نمی کنه در صورتی که با فرکانس طلا قبل از حفارذی حدود 4 تن میزد.با این تست به این نتیجه رسیدم که که سفال و سنگ و اجر زیر خاک هم مغناطیس دور خود ایجاد میکنه و دقیق ردیاب این معناطیس که بین طلا و این مواد یکی هست می گیره و ما خیال می کنیم طلا زده در صورتی که مغناطیس حاصله از کوزه یا اجر یا سفال را گرفته
با این توضیحات که مطمعن صد درصدی هستم کار یه کمه مشکل تر میشه اخه چون مغناطیس هم فلز هم مواد دیگه در زیر خاک یکی هست نمیشه هدف فلزی را از غیر فلزی تشخیص داد. تنها راهی که به نظرم میرسه اینکه تفاوت قدرت مگنت حاصله از فلز را با مگنت حاصله از مواد معدنی بتونیم وزن گیری کنیم البته باید در تست واقعی این ازمایش محک زده شه و نتایج را بررسی کرد که کدوم یکی قدرت مغناطیس بیشتری داره.بعدش با فرکانس طلا وزن هدف را باید اندازه گیری کرد و با فرکانس مگنت هم وزن هدف را اندازه گیری کرد و بعد از حفاری با توجه به هدف بدست امده نتیجه گیری کرد و فقط از این طریق بشه فلز را ار مواد معدنی جدا کرد

با سلام به همه دوستان و اساتید
جاوید عزیز گفتن زاویه ی ۴۵درجه عمق هدفو مشخص میکنه ، اگه زاویه ۴۵درجه ی شمالی ما در شیب تپه باشه و مرکز هدف در قسمت بالایی تپه و ۴۵ درجه ی جنوبی تقریبا همراستای مرکز هدف،چطوری عمق هدفرو مشخص کنیم؟ در سطح شیب دار چطور عمق و دقیق مرکز هدف برای حفاری رو بدست بیاریم ممنون از زحمات همه دوستان و اساتید محترم

سلام
جاوید جان تقریبا همه حرفاتون رو درست میدونم و این که فلز زیر خاک شرایطی دور و بر خودش داره که یا مغناطیس یا هاله یا هر اسم دیگری روش بزاریم کار ردیابی رو مختل کرده است. این مورد تفکیک رو هم مختل کرده است.
تنها راه ؛ غلبه بر این مغناطیس یا هاله دور فلز زیر خاک است که 2 راه یا احتمالا 3 راه وجود دارد.

1.فرکانسهایی که این هاله رو رد دهند.
2.روش های آنتن زنی و پیدا کردن نقطه اصلی غیر از نقطه ای که در مرحله اول بدست میاد.
3. ........

اگر این هاله یا مغناطیس چند نوع باشه که کار باز هم مشکلتر میشه.

نکته مهم: فرکانسهایی که سریع به سمت هدف میروند اسیر این مغناطیس میشوند!!!

درود بر شما
نسیت به خط فرضی افقی هدف زاویه 45 درجه میسازه حالا اگه سمت شمال 45 درجه ارتفاع باشه قاعدتا خروجی یون نسبت به نقطه هدف روی سطح خاک مسافت بیشنر میشه و جنوب که ارتفاع کمتر هست خروجی زاویه 45 درجه نسبت به نقطه فرضی هدف روی خاک کمتر هست عمق گیری یه کمه سخت هست ولی نشذ نداره. با ترسیم خط فرضی توی ذهنتون و نقطه هدف و زاویه های 45 درجه که قیچی کرده میشه حساب و کناب کرد و عمق تقریبی را بدست اورد

درود بر شما
کانی جان من با توباکس و تست واقعی زیر خاک متوجه این شدم توی حیاط که توباکس را داشتم تست میکرد م به یه جا گیر داد منم از سر کنجکاوی حفاری کردم و در حدود نیم متری یک فلز نیم کیلویی که حدود 20 یا 30 سال پیش زیر خاک رفته بود حین خاکریزی. این فلز نیم کیلویی را را در عمق 1 متری قرار دادم توباکس اون را میگرفت.حدود یک ماهی اون را در هوای ازاد گذاشتم و مجددا اون را در عمق 1 متری قرار دادم و توباکس را روی اون بردم و دیدم که توباکس اون را نمی گیره اون را در نیم متری قرار دادم انوقت توباکس اون را گرفت.همین فلز را کناری انداختم و دیگه فراموشش کردم.یه روز حین تست ردیاب برای یک اتگشتر متوجه شدم که که ردیاب طرف انگشتر که اون را میدیم نمیره و رفت جایی دیگه را گرفت مجددا دستگاه را خاموش روشن کردم باز رفت همون جا گرفت مسیر را دنبال کردم تا یه حا قیچی کرد گشتم وزیر علفهای باغچه و برگهای درخت همون فلزی که قبلا کناری انداخته بودم پیدا کردم.درصورتیکه فرکانس طلا بود باز این فلز اهنی را گرفت از اونجا متوجه شدم که یه چیزی باید این وسط باشه که ردیاب طلا را ول میکنه و اون اهن پوسیده را می گیره تا نوبت رسید به تستهای واقعی بعدی که همه یکسان جواب داد و در حفاری اخری که در پست قبلی اون را شرح دادم دیگه مطمعن صد درصدی شدم که هاله و مغناطیس دور خود فلز که زیر خاک و رطوبت و فشار تشکیل میشه سبب میشه که ردیاب و دستگاههای نقطه زن یه فلز را شناسایی کنند.حتی فلز های جدید که توسط دستگاهها شناسایی میشوند مفناطیس حاصله از گردش الکترون به دور هسته مرکزی هست ولی وقتی این فلز زیر خاک میره نمیتونه مثل روی خاک یونها را ازاد کنه در نتیجه خود و خاک اطرافش را الوده میکنه. ناگفته نمونه که تمام مواد معدنی و سنگها هم چنین خصلت مشترکی با فلزات دارند به همین رو هم ردیاب و دستگاههای نقطه زن در وقت جستجو زیر خاک این مفناطیس را می گیره و ما خیال میکنیم فلز را گرفته.پس تا اینجا الان رسیدیم که دیگه مغناطیس عامل خطای ردیاب و فلزیاب هست.برای رد دادن این فرکانس و گرفتن فلز باید فرکانسی باشه که این مگنت را رد بده. خصلت این فرکانس این باید باشه که وزن زیاد فلز واقعی را روی خاک رد بده و فقط نقطه زنی بتونه بکنه و زاویه 45 درجه را بتونه که حجم بزرگ مغناطیسی را زیر خاک ایجاد شده رد بده و خود فلز را سنس کنه.اگه یه سند باشه میشه فرکانسها را روی اون تست کرد و وزن گیری نمود و یا فرکانس مگنت باز اونجا را وزن گیری کرد که با تفاوت وزن فرکانس مگنت و وزن فرکانس طلا میشه پی برد که فلزات و مواد معدنی چقدر وزنهای مقناطیس اونها با هم فاصله داره و راه دیگری هم وجود نداره.پس نظر من شد استفاده از فرکانسهای که وزن بالا را روی خاک رد بدهند و فرکانس مگنت
البته ناگفته نمونه که فلزهایی که در کوزه هستند و پلمپ می باشند زاویه 45 درجه ندارند و قدرت مگنت خیلی ضعیفی دارند چون کوزه یا ساروج دور فلز اجازه خروج ازادانه یون را خیلی کمتر میدهند

من این پاسخ ها و نتایج رو بسیار معقولانه تر و واقعی تر میدونم تا مگنت بدن.

من تو فکر تهیه آهنربای زیاد و آهن بسیار پوسیده و شبیه سازی مغناطیس قوی زیر زمین هستم.
تا با اون فرکانسهارو آزمایش کنم.
هر فرکانسی که این مغناطیس قوی رو رد کرد و رفت به سمت یک گرم طلای روی زمین بسیار میتونه قابل اطمینان باشه چون طلای روی زمین مغناطیس دور خودش نداره یا خیلی کم داره.

تاکید میکنم مغناطیس قوی زیر خاک ایجاد کنیم. که با گذاشتن آهنربای بزرگ و قوی و آهن پوسیده زیاد و سفال و استخوان کنار هم در زیر خاک میشه تا حد زیادی این مگنت رو شبیه سازی کرد.
جاوید جان اگه امکانشو دارید تست کنید.

و فرکانس های ریشه درخت . سفال . سنگ . برنز . اهن بدون واکنش[/quote]

سلام دوست خوبم ebi-gold عزیز
میشه لطفا در مورد فرکانسهایی که واکنش نداشتن توضیح بدی کدوم هستن ؟
(و فرکانس های ریشه درخت . سفال . سنگ . برنز . اهن بدون واکنش)
یاحق

در.د بر شما
کانی جان اگه مگنت بدن نباشه به هیچ عنوان انتنهای ردیاب حاضر نمیشوند یک میلی متر هم تکون بخورند البته این مگنت با قدرت ذهن فرق داره در واقع بدن ما یه پایه برای این کار ردیابی هست و پایه دیگه فلز یا ماده زیر خاک هست که یون اون توسط فرکانس ردیاب تحریک میشه و بالا میاد و انتنها نقش پل ارتباطی یا نمایشگر ازتباط را بازی میکنند

سلام
اگر واقعا مکانیزم تخمین وزن ردیاب رو میدونستم چی هست شاید میشد یه نتیجه خوب گرفت ازش...
یعنی معیار کارکرد ولوم وزن در این ردیاب چی هستش؟

استاد جاوید توضیح هاتون فوق العاده حساب شده و معقول بودن و من یه عکس میزارم لطفا راهنماییم کنید