فکر میکنم یه سری مسائل پشت سرمون حل نشده رها شدن
بخش بزرگی از حرکات این آنتنها با ذهن خودمونه مثلآ هر وقتی شما بخواید قیچی میکنن و هر وقتی خوشمون نیاد قیچی نمیکنن
این رو در یک سفر فهمیدم وقتی که روی مد برنز ردیاب روی 10 تن قیچی کرد و من گفتم خطاست
ولی وقتی خونه اومدم فهمیدم که ذهن من چقدر در ردیابی موثره بدون اینکه خودم چیزی بدونم
برای اینکه بهتون ثابت کنم این تست رو انجام بدین تا منظورمو متوجه بشین
ردیاب رو بزارین روی یک فرکانسی که نباید قیچی کنه حالا آنتنها رو بصورت قیچی نگه دارین بعد دسته های پلاستیکی رو بهم نزدیک کنین بطوریکه انگشتاتون بخورن به هم . از این به بعد دیگه نمیتونین آنتنهارو از هم باز کنین و محکم به هم قیچی میمونن
پس به این نتیجه میرسیم که این دو آنتن یک میل نسبی برای جذب همدیگه دارن
حالا پرسش من اینه که ما کجا باید بفهمیم که این قیچی که در هر محلی انجام میشه بخاطر این کشش نسبی هست یا بخاطر فرکانس داده شده به ردیاب؟
هرچقدر تمرین و فکر کردم نتونستم یک مرز مشخص بین این دو نیرو در نظر بگیرم که بفهمم کی کدومشون داره باعث قیچی میشه.
با این تفاسیر تست گرفتنها با اون ظرافت هاش خیال و رویا هستن.
این آنتنها در ردیاب 35 مثل این میمونه که چرخهای موتور هوندا (آنتنها) رو بندازیم زیر پرادو (ردیاب 35) بعد انتظار داشته باشیم که آفرود بره.
به نظر این بنده حقیر 70 درصد مشکلات همه بچه ها و ناراضی بودنشون از اینجا آب میخوره
این رو هم فهمیدم که حتی کسانی که خیلی ادعای تجربشون میشه و میگن من ذهنم رو دخالت نمیدم خودشون راحتترین قربانی برای تآثیر ذهنی هستن.
باید روی سیستمی کار بشه که توش تآثیر ذهن نباشه و از طرفی هر کسی بتونه تهیه اش کنه چون همه که مهندس مکانیک نیستن.
حقیقتش من از مهندس حمید و مهندس مجتبی این انتظار رو دارم که قبول زحمت کنن.
چون این محصولی که فروختن کامل نیست و باعث خطای فراوان و الافی همه توی بیابون و از همه مهمتر آبروریزی ما دستگاه دارها میشه.
ببخشید دیگه خیلی رک بود.
اون چیزی که گفتم رو تست کنید اگه اشتباه گفته بودم بهم بگین که بدونم.