نویسنده |
پیغام |
ARASH05550
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 5 خرداد1392 - 12:06am پست: 704 محل اقامت: iran
|
دوستانیکه علاقه به این کار دارن میتونن به ایمیلم میل بزنند و یا بادادن یک اس ام اس با متن (کمک) وارد وب سایت قشنگ فلزجو شده و کمکتون میکنم
دوست عزیز گذاشتن شماره تلفن و ایمیل یاهو در انجمن جزو قوانین نیست.خواهشا دیگه تکرار نکنید
خداوندا چرا؟؟؟ عزت به سگان دادی و نعمت به خران ؟؟؟گويا به تماشاى جهان آمده ايم!!!!!!
|
چهارشنبه 29 خرداد1392 - 5:05pm |
|
|
ARASH05550
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 5 خرداد1392 - 12:06am پست: 704 محل اقامت: iran
|
سلام به همه یکی از دوستان به ایمیلم پیامی داده بودن درمورد حالات درهنگام خروج از بدن - بنده میتونم با صراحت تمان اینگونه توضیح بدم برای مطمئن شدن از اینکه دارید خارج میشید شنیدن صدایی از کل بدنه مثل نماهنگ وصدایی مثل (لح کردن آرام نایلون فریزر)و حس کردن اون تو بدنتون که اول از سر شروع میشه و قشنگ صدای گفته شده به گوش میرسه و بعد از خروج روح از سر و جدا شدن قسمت گوش از سر(کله)صدای سوت شدیدی به گوش میرسه که انگار یکی محکم داره تو گوشتون فوت میکنه و همچنین صداهای دیگه مثلا من صدای روشن خاموش شدن چراغ مانیتور و صدای زیییییی کشیدن پشت مانیتور رو بلند میشنوم (مانیتورم ال جی تلویزیونی هستش،یعنی ال سی دی و ال ای دی نیست) و یه چیز دیگه اینکه وقتی داری خارج میشی دید چشمات چند صدبرابر بیشترمیشه مثلا فرض کنید تو یه اتاق ساکت فقط یه لامپ صد وات باشه و با خروج ازبدن نور لامپی صدهزار واتی رو ببینی و صدای شدیدی ازجمله سوت رو که باخروج کامل از بدن قطع میشه و فقط صداهای دیگه رو میشنوی
خداوندا چرا؟؟؟ عزت به سگان دادی و نعمت به خران ؟؟؟گويا به تماشاى جهان آمده ايم!!!!!!
|
پنج شنبه 29 خرداد1392 - 12:42am |
|
|
SALAR
استادیار
تاریخ عضویت: سه شنبه 12 فروردین1392 - 1:55am پست: 227 محل اقامت: آذربایجان دیاری
|
خیلی ممنون از شما آرش 05550 اگه این مطالب رو تو رود میریختین و پی دی افش میکردین خیلی خوب تر می شد
الم یعلم بان الله یری
|
پنج شنبه 30 خرداد1392 - 10:22am |
|
|
ARASH05550
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 5 خرداد1392 - 12:06am پست: 704 محل اقامت: iran
|
سالارجان سلام،یاشاسین آذربایجان اگه مشگلی چیزی دارید بپرسید من قول شرف میدم که تاحد توان کمکتون میکنم و تا ثابت بشه عین حقیقته من سعی کردم وارد مقوله ای بشم که گناه توش نباشه مثل رسیدن به نیروهای شیطانی با انکار خدا و استفاده از قران کریم و بی احترامی به قرآن کریم که اسمش هست (اکنکار) که مقوله زشت و ناپسندی هستش ولی با ۹ ماه تحقیق تونستم به نتیجه ای برسم که ثابت شد علاوه بر واقعیت داشتن از بقیه روشها بهترو گناهی هم نداره،در هرصورت درخدمت سالار عزیز که گویا همشهریم هستن و بقیه دوستان هستم برای انجام و رسیدن به واقعیت این قضیه و استفاده از نیروهای درونی انسان برای کمک به خلق
خداوندا چرا؟؟؟ عزت به سگان دادی و نعمت به خران ؟؟؟گويا به تماشاى جهان آمده ايم!!!!!!
|
پنج شنبه 30 خرداد1392 - 2:57pm |
|
|
ARASH05550
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 5 خرداد1392 - 12:06am پست: 704 محل اقامت: iran
|
و یک مورد آزمایش رو هم انجام دادم تا به واقعیت برونفکنی و اینکه واقعا روح خارج میشه یا این دیدن و چرخیدن تو محیط زاده تخیل و توهمه که ثابت شد واقعیت داره و آزمایش به این صورت بود که کاغذو قلمی به یکی از دوستان دادم تا جمله ای روی اون بنویسه و در اتاقی بزازه که من نه اونجا رفتم و نه نوشته رو دیدم و در رو هم قفل کنه بعد از خروج وارد اتاق شدم و به اون نوشته نگاه کردم و برگشته و گفتم چی بوده ولی نکته اینجاست که نوشته هارو دقیق نمیگفتم مثل تو کاغذ نوشته بود آرش دوستت دارم ولی بانگاه کردن به کاغذ از اول نوشته بود دارم آرش دوست ،در هرصورت ماهییت نوشته هارو درست گفته بودم
خداوندا چرا؟؟؟ عزت به سگان دادی و نعمت به خران ؟؟؟گويا به تماشاى جهان آمده ايم!!!!!!
|
پنج شنبه 30 خرداد1392 - 3:08pm |
|
|
ARASH05550
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 5 خرداد1392 - 12:06am پست: 704 محل اقامت: iran
|
دوستان سلامی دوباره امروز میخوام یه داستان از زندگی خودم براتون بگم این قضیه هیچ وقت از زندگیم پاک نمیشه،شاید همه دوستان با اسباب بازی و ساخت اشیاء با کاغذ مثل موشک و قایق و پرنده وو خاطره داشته باشن ،ولی اتفاقی که برای من افتاد کمی غیرعادی بوده و تا زمانیکه با علم برونفکنی آشنا نشده بودم برام مبهم و گیج کننده بود قضیه این بود ،دقیق یادمه تو بچگی و درسن دوازده سیزده سالگی تو محل بازی میکردم و دوتا از بچه های محل که نسبت فامیلی هم با اونا داشتم و الان هم هستن داشتن با کاغذ موشک ،قایق ،و خروس درست میکردن و من هرچی اسرار کردم اجازه بدن نگاه کنم تایاد بگیرم نزاشتن و من با ناراحتی رفتم خونه ادامه...
خداوندا چرا؟؟؟ عزت به سگان دادی و نعمت به خران ؟؟؟گويا به تماشاى جهان آمده ايم!!!!!!
|
جمعه 30 خرداد1392 - 1:08am |
|
|
ARASH05550
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 5 خرداد1392 - 12:06am پست: 704 محل اقامت: iran
|
بله برگشتم خونه و چند تا برگه از وست دفتر نقاشیم کندم و شروع کردم به درست کردن قایق و موشک و خروس اما چون قبلا فقط موشک درست کرده بودم فقط تونستم موشک درست کنم ،خلاصه چند دقیقه تلاش کردم وقتی دیدم نشد دراز کشیدم و تو فکر ساختن قایق و خروس بودم که خوابم برد ،و متوجه نشدم چی شد و یه لحظه خودم رو جلوی اون دو نفر که داشتن باکاغذ وسایل درست میکردن دیدم یعنی انگارخودم بودم صداشون رو میشنیدم که میگفتن خوب شد یادش ندادیم ولی من هیچی نگفتم چون میترسیدم دوباره نزارن نگاه کنم و بادقت نگاه کردم و قشنگ یاد گرفتم و سری به طرف خونه دویدم بین راه بودم که باصدای خدابیامرز مادرم که آرش پاشو آرش چرا بدنت یخ کرده از خواب پریدم ،بادیدن مادرم تعجب کردم و گفتم من الان تو کوچه بودم که گفت ده بیست دقیقه پیش اومدی خونه با این کاغذا ور رفتی خوابت گرفت تازه یادم افتاد و سریع یکی پس از دیگری کاغذهارو تبدیل کردم به قایق و خروس و پیراهن ودویدم بیرون و به امین ونرگس نشون دادم که خودم بلدم لازم نیست یادم بدید
خداوندا چرا؟؟؟ عزت به سگان دادی و نعمت به خران ؟؟؟گويا به تماشاى جهان آمده ايم!!!!!!
|
جمعه 30 خرداد1392 - 1:26am |
|
|
ARASH05550
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 5 خرداد1392 - 12:06am پست: 704 محل اقامت: iran
|
آره دوستان انگار واقعا خودم بودم که اونجا حضور داشتم و به جز حس بویاییم همه حسهام سرجاش بود اینرو به خاطراین گفتم چون رو بروی کوچه و چند صدمتراون طرف تر یه مرغداری بود که بوی بدش همیشه با ما بود درهرصورت بعداز اون قضیه چندباری به مادرم توضیح دادم که گفت خواب دیدی ،اما خواب کجا و پرواز روح کجا،شاید که نه حتما همه تجربه کردن وقتی میخوابی و خواب میبینی بعداز بیداری بیشترجزئیات یادمون نمیاد اما اون حادثه ذهن و چشم و تمام جزئیات دقیق یادم بود و علنا داشتم میدیدم،خلاصه کلام دوستان دنبال دیگربحث ها نرن و بیان بنده مو به مو تجربیاتم رو دراختیارتون میزارم و حتی روشی ساده تر برای اثبات گفته هام فقط و فقط با یک عکس روی دیوار منتظره درخواست و ارسال کمک هستم
خداوندا چرا؟؟؟ عزت به سگان دادی و نعمت به خران ؟؟؟گويا به تماشاى جهان آمده ايم!!!!!!
|
جمعه 30 خرداد1392 - 1:38am |
|
|
amin171
کاربر فعال
تاریخ عضویت: سه شنبه 13 خرداد1392 - 1:58am پست: 75
|
اسلام خدمت اساتید گرامی بنده فقط قصد تشکر از اقا ارش گل و دارم خیلی بهم کمک میکنه واقعا جا داشت اینجا ازش تشکر کنم یا علی
|
جمعه 30 خرداد1392 - 3:07am |
|
|
ARASH05550
کاربر حرفه ای
تاریخ عضویت: دوشنبه 5 خرداد1392 - 12:06am پست: 704 محل اقامت: iran
|
دوستان سلام ممنون از دوستان به خاطر توجه به تایپیک ازجمله آقا امین عزیز،واقعیتش صبح که ایمیل هامو چک کردم متوجه شدم یکی از دوستان پیام دادن که اگه میشه روش عکس و دیوار رو توضیح بدم بنابراین توضیح میدم
خداوندا چرا؟؟؟ عزت به سگان دادی و نعمت به خران ؟؟؟گويا به تماشاى جهان آمده ايم!!!!!!
|
جمعه 31 خرداد1392 - 11:36am |
|
|
|