ماهی
در باور ما ايرانيان، ماهی از گذشته هاي دور نماد حاصلخيزی و باروری است که در آغاز با نقش مادر- الهه همراه بوده و يکي از چهار عنصر در آئين باستان است. اِآ خداي سومري با بدن بز و دم ماهي نشان داده می شد. ماهي محافظ درخت زندگي است و نقش دو ماهي در ايران باستان علامت ماه اسفند است.
مهمترين نقش ماهی که از دوره هخامنشی و از کاخ پاسارگاد بدست آمده مربوط به کاهن آئين خداي ائا است که لباس تزئيناتی بشکل ماهي دارد ائا خدای بزرگ بين النهرين و نماد آن آب و گاهی ماهی بود. در درياي چچست(دریاچه ارومیه) که تخم زرتشت در آن نگهداري مي شود، ماهی بنام کُر وجود دارد که از تخمه مراقبت می کند تا سه منجی به ترتيب از آن بارور شوند
تصوير 1:
سنگ نگاره ای ايلامی از اونتاش ناپيريشا، الهه موهاي سمت راست خود را دو گيس بافته و جوری ايستاده که انگار می خواهد دو گيس بافته و کلاهش را به بيننده نشان دهد. اندکي بالاتر از سر او دو کوزه ی وارونه قرار دارد که آب رو به پايين جريان دارد. دو جريان در بالای سينه الهه به هم مي پيوندند و پس از عبور از ميان دستان الهه دوباره دو جريان شده و در درون دو کوزه ی ديگر داخل می شوند. پاهای الهه شبيه به دم ماهی است
تصوير 2:
ايزد آب در حال بالا رفتن از کوه، آب از شانه هايش فواره می زند و ماهيها در حال صعود در ميان اين جريان، اساطير آشور
تصوير 3:
تصويري از پاسارگاد که انسان، ماهی و گاو در ترکيب با هم قرار گرفته اند.
نمونه ديگر، تنديسک نقرهای به سبک ايلامی متعلق به سالهاي 600 تا 900 پيش از ميلاد است. ماهی در هنر ايلامی نمادی از آب و خدای آب و گاه نشانی از نزديکی به آب مي باشد و در هر صورت ارتباطی با آب و دريا دارد. در مورد اين مجسمه ميتوان احتمال داد که با ائا (Ea) يکی از خدايان سومريان در بينالنهرين يا ميانرودان که خدای درياها و آبها مي باشد رابطه دارد. آب سمبل خدای ائا می باشد اين سمبل متشکل از چند رديف جريان آب موجدار است و اغلب در موجهای آب تعدادی ماهی ديده میشود. ارتباط بين ايلام و بين النهرين باعث تبلور اعتقادات بينالنهرين در هنر ايلام شده است و بر اين اساس خداي درياها و آب ها در بين النهرين که يکی از سمبل های آن ماهی می باشد در نقش برجسته های ايلامی حضور دارد.
تصویر 4:
تنديسک ديگری از ماهی وجود دارد که مربوط به دوران هخامنشی است. اين تنديسک طلايی يکی از اشياء «گنجينه آمودريا» است که از محوطه باستانی «تخت قباد» به دست آمده است. اين گنجينه شامل بيش از 170 مورد از اشياء ارزشمند متعلق به دوران هخامنشيان است که در حال حاضر در «موزه بريتانيا» و همچنين «موزه ويکتوريا و آلبرت» نگهداری میشود.
تنديسک ماهي با 2/24 سانتيمتر طول و ??? گرم وزن، از جنس طلا ساخته شده و فلسها و بالههای آن با ظرافت طراحی شده و به وضوح قابل مشاهده است. در دهان اين ماهی يک روزنه است و درون آن به صورت يک مجرا يا لوله توخالی است که احتمالا به عنوان لوله عطر يا روغن کاربرد داشته است و احتمالا با يک چوبپنبه و يا دري متصل به يک حلقه بسته ميشده است و به عنوان يک آويز زينتی مورد استفاده قرار ميگرفته است. مجسمه زرين ماهي قرمز موزه بريتانيا در سال 2004 از سوی اين موزه در نمايشگاهی با موضوع «نوروز و هفت سين» به نمايش گذاشته شد.
تصوير 5:
سفالينهی هزارهی چهارم پ.م.، تل باکون (موزهي ملي ايران)
تصویر 6:
تصوير 6 بشقاب نقره قلمزنی با نقش نبرد شير و گاو و دو ماهی که از درخت زندگی نگهبانی می کنند. اين بشقاب در موزه آرميتاژ در سن پترزبورگ
تصوير 7:
بشقابی ديگر و دو ماهی که از ريشه های درخت زندگی پاسداری می کنند
تصوير 8:
اسب اژدها و مردی که بر پشت اسب اژدها نشسته، رو به پشت برگشته و در سرنا می دمد. بسيار شبيه به اجرای مراسم آبانگان در روستای درون بردسکن خراسان، دو ماهي که نگهبان ريشه ها هستند.
در بسياری از اين نقش برجسته ها يک يا دوماهی حضور دارند جوری که انگار مواظب ريشه های درخت زندگی هستند.
تصویر 9:
نقش ماهی بر سکههای مسی صفوی:
نمونههای ديگر، نقش ماهی روی سکههای فلوس دوران صفوی است. سکههای مسی، در دوره ی صفويه غازی نام داشت که معمولا به آن ها فلوس يا پشيز، يا پول سياه می گفتند. بر رو سکه های فلوس معمولاً تصاوير مختلفی از حيوانات و اشکال بروج دوازدهگانه را نقش ميیکردند. به نظر ميرسد، فلوسهايی که داری نقش ماهی يا نقش گاو بر روي ماهي هستند به احتمال زياد براي نوروز ضرب می شدهاند، به نشانه برج حوت يا برج ماهی ( آخرين برج سال) و همچنين اشاره به اين باور کهن دارد که جهان بر شاخ گاو است، و گاو بر پشت ماهی است. مردم باور داشتند که به هنگام نوروز در لحظه ی آغازين سال، گاو زمين را از يک شاخ به شاخ ديگر مياندازد. تصوير يکی از فلوسهای دوره صفوی که در اردبيل ضرب شده است و نقش گاو را بر روی ماهی ايستاده نشان می دهد
تصویر 10:
درويش و نقش ماهی روی تبرزين که سر به بالا دارد.
باورهای کهنی که بر بنيان آنها ماهی نماد «آگاهی و معرفت» است. نزد صوفيه ماهی عبارت است از «عارف کامل» در خانه ی تاريخی حسينپناه در اصفهان که متعلق به دوره فتحعلی شاه قاجار است. دو سنگ نگاره در حياط اين خانه وجود دارد که دو درويش را بر آن ها نقش زده اند. بر تبرزين هردو درويش، ماهي نقش شده است. در يک نقش سر ماهي رو به بالا و در ديگری رو به پايين است. به نظر ميرسد نقشی که ماهی تبرزين سر به بالا دارد، متعلق به درويشی است که در رتبه بالای خاکساريی يا ماهي يا عارف کامل يا گل سپردگی قرار دارد و ماهی که سر به پايين دارد مربوط به درويشی است که در مرحله پايين، پياله يا «جز ماهی» قرار دارد.
تصوير 11:
نقش ماهی بر روی علم روستای اژدها بلوچ در لشت نشا گيلان
تصوير 12:
ماهی طلايی مربوط به 500 قبل از ميلاد مربوط به عصر هخامنشيان، اين ماهی احتمالا تزئين روی سپر يا جلوی زين اسب بوده. دم ماهی تبديل به دو قوچ شده و از ميانه ی دو قوچ پرنده ای بال کشيده است. در امتداد پرواز پرنده چيزی شبيه به پيکان تنه ی ماهی را به دو قسمت تقسيم کرده در قسمت بالا حمله شير به گاو است که دوبار تکرار شده و در قسمت زيرين مجموعه-ای از ماهی ها در حال شنا در دو جهت مختلف هستند.
تصویر 13:
غلاف طلايی شمشير، غلاف شبيه به يک آدمک طراحی شده که دست چپش را بالا برده است. خطی غلاف را به دو قسمت تقسيم کرده در سمت راست گراز پلنگ و ماهی قرار دارند که انگار يکديگر را دنبال می کنند. در سمت چپ گوزن و شير و ماهی هم را دنبال می کنند. در زائده ی سمت راست شيری رو به گلی هشت پر ( به نظر می رسد که بايد گل نيلوفر آبی باشد. ) بالا پريده است.
http://uplod.ir/zyzlj93jg0kv/fish.zip.htm