انجمن تخصصی فلزیاب و ردیاب
تاریخ : یکشنبه 4 آذر1403 - 10:39am



پاسخ به موضوع  [ 175 پست ]  برو به صفحه قبلی  1 ... 10 , 11 , 12 , 13 , 14 , 15 , 16 ... 18  بعدی
 کمک درباره شناخت قبر گبری 
نویسنده پیغام

تاریخ عضویت: جمعه 14 آذر1393 - 11:24am
پست: 2
پاسخ با نقل قول
پیوست:
62147166785271795394.jpg
در زمان های گذشته قبورها به 3صورت انجام میگرفت یکی زنها به صورت دایره ی یا مدور مردها به صورت مربع یا مستطیت و بچه ها به صورت مثلث دفن میشدن یه عکس براتون میزارم یکی از علامت ها هستش در ضمن قبور گبری مخالف مسلمانان خاک میشدن یعنی به سمت قبله نیست برعکس قبله هستش.


سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.


جمعه 28 آذر1393 - 8:39am
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: دوشنبه 1 دی1393 - 1:55pm
پست: 16
محل اقامت: ایران
پاسخ با نقل قول
با سلام خدمت همه دوستان عزیز...
گبر دارای معانی گوناگونی است. این واژه در زبان پهلوی به معنی مرد آمده‌است. این عنوان را پس از ساسانیان قوم غالب جهت استخفاف به ایرانیان زرتشتی داده و همچنان در اذهان و ادبیات مانده‌است. در زبان های بلوچی و کردی نیز این واژه دیده شده که به معنی مرد است. در کردی ، گور به معنی بزرگ و گورگارکان یعنی بزرگ بزرگان یا پهلوان‌است. گبره در زبان آرامی به معنی مطلق مرد است و در مقابل زن بکار می‌رود. اطلاق این واژه به مسیحیان و ترک ها به مفهوم کافر هم دیده شده است. زرتشتیان خود را بهدین یا زرتشتی یا وَهدین نامند. لهجهٔ زرتشتیان را گبری خوانند که پورداوود این لهجه را بجای گبری بهدینی نامیده است. لهجهٔ گبری را اردشیر مهربان یزدی گردآوری کرده که با یک ترجمهٔ انگلیسی توسط ادوارد براون انتشار یافته است. زرتشتیان خود، مرد را گوره گویند.
در مورد گبرها و آیین آنها هیچ کتاب مستقلی وجود ندارد از آنها تنها نام باقی مانده است در کتاب های مذهبی و جغرافیایی یا ملل و نحل و مسالک و ممالک از آئین گبر نام برده شده است بعضی آنها را همان مجوس ها و زرتشتی ها گفته اند اما بنظر می رسد بین آیین گبر و زرتشت تفاوت وجود دارد در خوشبین ترین حالت می توان گفت یکی از شاخه های زرتشتی بوده اند اما دقیقا زرتشتی نبوده اند بطور مثال هرجا قبرستان و آرامگاهی از تاریخ باستان با نام و رسم وجود دارد به نام گورستان گبری ها معروف است و در این قبرها افراد با لباس و وسایل زندگی خود دفن هستند. حال آنکه زرتشتی ها قبر ندارند و مردگان را در محل ویژه خورانده شدن میت توسط پرندگان قرار می داده اند.مثلا درقرستان گبرها در زیبد مردگان با وسایل خود دفن بوده اند. اما میان آثار برجای مانده از گبرها تشابهاتی را می توان با آیین و مذهب ایزدی پیدا کرد. یکی از این تشابه ها رو به خورشید بودن قبرها است.



.کثیف ترین انسان کسیست که رازهای زمان دوستی را در زمان دشمنی فاش سازد.


دوشنبه 8 دی1393 - 1:37pm
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: دوشنبه 1 دی1393 - 1:55pm
پست: 16
محل اقامت: ایران
پاسخ با نقل قول
با عرض سلام خدمت اساتید و دوستان......
یکی دیگر از روش شناخت گبری از مسلمان این است که قبله را بیابید قبور مسلمانان به سوی قبله است. ;)



.کثیف ترین انسان کسیست که رازهای زمان دوستی را در زمان دشمنی فاش سازد.


دوشنبه 8 دی1393 - 1:42pm

تاریخ عضویت: جمعه 6 شهریور1393 - 1:50am
پست: 7
پاسخ با نقل قول
درشمال ایران قبور گبری معمو لا در زیر تخته سنگهای عریض . طویل هستند و زیر این تخته سنگها بصورت گرد سنگچین از 70 سانت تا 3متر دارد در جاهای خشک اما گور دخمه و دفن بصورت درون کوزه ای متداول تر است


چهارشنبه 24 دی1393 - 7:24pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 24 تیر1392 - 12:52am
پست: 2433
پاسخ با نقل قول
ماشاالله چه خبره دوستان تا کجا رفتن خوب شد این تایپیک رو زدم :x
دوستان توی منطقه ما یک جایی هست که خبر از زندگی گبرها میده ولی قبری اونجا پیدا نکردم نه اثاری هیچی.بالای کوه درست از وسط کمی بالاتر سوراخهای بزرگی هست ودقیقا مثل اتاق بزرگ میمونه واز داخل به همدیگه راه داره میخواستم بدونم احتمال اینکه قبرها داخل خود اتاقکها باشه هست یا نه.متاسفانه میراث اثار باارزشی از اونجا برده.امکانش هست که قبرها لای دیوار یا کف اتاق باشه.این حقیر را راهنمایی میفرماید :ymblushing:



گر داخل خانه‌ات نشستی مردی/ در بر دگران اگر ببستی مردی
مردی نبود سفر در این وضع خراب/ شاخ کرونا اگر شکستی مردی


چهارشنبه 24 دی1393 - 9:55pm
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: یکشنبه 23 شهریور1393 - 4:30pm
پست: 35
پاسخ با نقل قول
بهرام نوشته است:
ماشاالله چه خبره دوستان تا کجا رفتن خوب شد این تایپیک رو زدم :x
دوستان توی منطقه ما یک جایی هست که خبر از زندگی گبرها میده ولی قبری اونجا پیدا نکردم نه اثاری هیچی.بالای کوه درست از وسط کمی بالاتر سوراخهای بزرگی هست ودقیقا مثل اتاق بزرگ میمونه واز داخل به همدیگه راه داره میخواستم بدونم احتمال اینکه قبرها داخل خود اتاقکها باشه هست یا نه.متاسفانه میراث اثار باارزشی از اونجا برده.امکانش هست که قبرها لای دیوار یا کف اتاق باشه.این حقیر را راهنمایی میفرماید :ymblushing:


تو مناطق کوهستانی که من قبر گبری دیدم بیشتر تو شیب تپه های کوچک نزدیک چشمه یا رودخانه و روستا هستند.


چهارشنبه 24 دی1393 - 10:12pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: سه شنبه 24 تیر1392 - 12:52am
پست: 2433
پاسخ با نقل قول
اره موافقم اخه چندتا تپه کوچیک اونجاهست که نظرمو جلب کرده اتفاقا پاینشم رودخونست @};-

راستی یادم رفت بگم یکی دوتا اتاق که فاصلشون با اتقهای پایین قرار دارن بیشتر هست و از داخل اتاقکهای پایین به بالایا راه نداره یا درب ورودی پلمپ شده وازبیرون هم فقط یک نردبون بلند میخواد .درواقع هنوز کسی نتونسته داخلشو ببینه امکانش هست که اونجا خبری باشه.



گر داخل خانه‌ات نشستی مردی/ در بر دگران اگر ببستی مردی
مردی نبود سفر در این وضع خراب/ شاخ کرونا اگر شکستی مردی


پنج شنبه 24 دی1393 - 12:30am
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: یکشنبه 23 شهریور1393 - 4:30pm
پست: 35
پاسخ با نقل قول
اگر تپه زیر کشت کشاورزی و شخم زده هم بود و هیچ آثاری دیده نمی شد با یک نقطه زن چک کن. اما در مورد اتاقک ها من چون تجربه کافی ندارم نظری نمیتونم بدم. اساتید محترم نظر بدن بهتره.


پنج شنبه 25 دی1393 - 9:18am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای

تاریخ عضویت: پنج شنبه 1 خرداد1393 - 4:30pm
پست: 534
پاسخ با نقل قول
بهرام نوشته است:
اره موافقم اخه چندتا تپه کوچیک اونجاهست که نظرمو جلب کرده اتفاقا پاینشم رودخونست @};-

راستی یادم رفت بگم یکی دوتا اتاق که فاصلشون با اتقهای پایین قرار دارن بیشتر هست و از داخل اتاقکهای پایین به بالایا راه نداره یا درب ورودی پلمپ شده وازبیرون هم فقط یک نردبون بلند میخواد .درواقع هنوز کسی نتونسته داخلشو ببینه امکانش هست که اونجا خبری باشه.

درود
دوست عزیز مکان شما تخلیه شده
فقط چک کن ببین اتاقکی زیر این اتاقک نباشه
مولا یارت



این نیز بگذرد


پنج شنبه 25 دی1393 - 9:42am
کاربر فعال
کاربر فعال

تاریخ عضویت: جمعه 1 خرداد1393 - 12:24am
پست: 62
پاسخ با نقل قول
دوستان در رابطه با قبرها این مقاله میتونه کمکتون کنه:


تحليل ساختاري قبور عصر آهن ( I – II –III)






در پیشینه باستانشناسی گیلان،کاوش در گورستانهای باستانی عصر آهن آن از جایگاه ویژه‌ ای برخوردار است . ساختار قبور عصر آهن در گیلان متنوع و عمدتاً به شکلهای حفره ای (حفره ای ساده‌‌-‌پشته سنگی) ، چهار چینه سنگی ، مگالیتیک و. . .میباشد . واین گوناگونی در واقع می‌تواند در ارتباط باآیین های مذهبی اقوام مختلف باشد .

انسان عصر آهن گیلان همواره سعی کرده تا مسأله خورشید را مدّ نظر داشته و از آنجائیکه آفتاب یکی از مظاهر قابل احترام مردم آن زمان بوده است ، آنان سعی نمودند در مورد جهت های تدفین از خورشید تبعییت کنند . جهت های تدفین معمولاً به صورتهای شرقی‌-‌غربی ، شمالی‌-‌جنوبی و یا با اختلاف زوایه با دو محور ذکر شده و آن هم بخاطر گردش زمین اتفاق افتاده است . تدفین مرده گان معمولاً با لباس و همراه با اشیاء تدفینی صورت می گرفت که به نسبت شخصیّت و جایگاه اجتماعی اقراد متغیر بوده است . ویا به نوعی با شغل و حرفه ی آنان مرتبط می باشد .شیوه تدفین این اقوام با ورود مهاجرین این عصر ارتباط داشت و نفوذ فرهنگ مهاجران در فرهنگ اقوام بومی مناطق مذکور تأثیر عمیق بجای گذاشته است . در واقع می توان گفت رعایت آداب تدفین از جمله مسائلی بوده که مردمان عصر آهن گیلان آن را به شکل کاملاً از پیش تعیین شده ای انجام می دادند. به طوری که رعایت این آداب در نوع تدفین و معماری قبور بخوبی دیده می‌شود.



يكي از اهداف پرداختن به موضوع تحليل ساختاري قبور عصر آهن در منطقه ي گيلان در حقيقت شناخت مردماني است كه در رابطه با اين فرهنگ زندگي مي كردند.

با شناخت اين اقوام مي توانيم نظر وعقيده واضحي را در رابطه با هويت اين اشخاص عنوان نماييم. بنابراين براي آشنايي با فرهنگ آنها ناگزيريم تا به مباحثي همچون گورستانهاي عصر آهن، ساختار گورهاي كاوش شده، اشياء تدفيني موجود در قبور، شناسايي نژاد اقوام مرتبط با قبور بپردازيم.

بر اساس نتايج حاصله از پژوهش هاي ميداني عوامل نوظهور عصرآهن در منطقه گيلان مانند ساير محوطه ها و مناطق باستاني ایران بي وقفه به دنبال عصر مفرغ آغاز مي شود كه خود تغييري نابهنگام و تحولي عظيم در فرهنگ ايران را نشان مي دهد. با مطالعه بر روي گورستان هاي عصر آهن گيلان ما مي توانيم به هويت و باورهاي مذهبي صاحبان قبور پي برده و مهمترين ساختارهاي فرهنگي، اجتماعي و مذهبي اين جوامع را كه ارتباط با چگونگي تدفين مردگان آنها دارند، بشناسيم.

دست ساخته هاي اين مردمان با زبان سكوت خود به ما مي گويند كه هنرمندان آن تا چه اندازه دلبسته و مانوس بامحيط زندگي خود بوده و چه احساس لطيفي نسبت به اين سرزمين داشته اند. در واقع آنان داراي تمدن نسبتا كاملي بوده اند كه زير بناي پيشرفتهاي روز افزون كساني شد كه بعد از آنها آمدند.

يكي از اساسي ترين موضوعاتي كه در اين مقاله به آن پرداخته شده، مساله ساختار قبور، شيوه تدفين، تحليل اشياء‌تدفيني كه به شناخت طبقات اجتماعي دوره هاي مختلف عصرآهن در منطقه گيلان مي پردازد، مي باشد.و همچنين سعي گرديده تا درباره مهاجر بودن يا بومي بودن اقوام عصرآهن اين منطقه به اختصار اشاره هايي ذكر شود، كه خود از جمله مباحث تحقیقی در اين زمينه مي باشد.



ساختار قبور:

بشر پس از سپري كردن اولين گامهاي فرهنگی، به تدريج و همواره با مشكلات و سوالاتي در خصوص جهان هستی و جهان ملموس روبرو شد. طلوع و غروب خورشيد، تولد ومرگ،طوفان و خشکسالی،بهار و پاییزو موضوعاتی از این نوع همواره ذهن او را مشغول مي نمود بدين جهت اعتقاداتي در مورد پيدايش جهان هستي و نيروهاي حاكم بر آن پيدا كرد،او برای هر نیروی غیر قابل کنترل آفریده ای بر گزیدو برای ادامه ی زندگی خود بعد از مرگ شکلی از زنگی را که ادامه در بٌعد دیگری از حیات باشد قایل شد، بنابراین زندگی در جهان دیگر که مدخل ورود آن از محل تدفین بود به باور رسید و چون زندگی او تماما انباشته از وجود عوامل مادی بود بنابراین براساس همین ذهن ماده گر، برای زندگی خود در مقطع بعد از مرگ استفاده از ملزومات زندگی را لازم و ضروری دانست و بر پایه همین اندیشه و باور در انجام تدفین اشیاء گوناگون را همراه مرده برای استفاده او در جهان دیگر قرار داد. با گذر هزاره ها و تغييرات پي در پي در نوع قبور و شيوه تدفين، بالاخره انسان عصر آهن تصميم گرفت تا مرده هاي خود را خارج از محوطه مسكوني دفن نمايد. در گيلان نيز كليه قبور خارج از مكان مسكوني و در گورستانها كشف شدند، بجز يك مورد در ناحيه B قلعه كوتي I كه آن هم به ساكنين پيش از اشغال اين ناحيه ارتباط داشته است. تغيير در شيوه تدفين در عصر آهن گيلان به ورود اقوام مهاجر ارتباط داشته، بطوري كه نفوذ فرهنگ اين مهاجرين در فرهنگ بوميان منطقه تاثير گذاشته است. گوناگوني ساختار قبور خود نشانگر آئين هاي مذهبي اقوام مختلف مي باشد،‌كه البته ضروري است در اينجا به انواع گونه هاي قبور عصر آهن در گيلان اشاره شود:



1- قبور حفره ای که شامل:1)حفره ای ساده 2)حفره ای پشته سنگی(تصاویر شماره 1 و 3)



قبور حفره ای ساده :

تدفین درقبور حفره ای ساده دسته کم از زمانی آغاز می شود که انسان اعتقاد مذهبی در خصوص تدفین مردگان خود پیدا کرد. اگرچه در ساخت این نوع قبور هیچ گونه اقدام ساختمانی به چشم نمی خورد ولی با این وصف می توان گفت که چنین گودال های جزوء اولین حجم های پدید آمده توسط انسان است. قبور حفره ای ساده در شکل و اندازه از ضوابطی معین تبعیت نمی کند ومعمولا این قبور حفره ای نامنظم است که در چهار جهت آن زاویه ای پدید نیامده است. استفاده ی این چنین قبوری از هزاره های پیش از تاریخ تا عصر آهن ادامه داشته است و در عصر آهن گیلان هم از این عنصر فرهنگی استفاده شده است.

در این نوع قبور نخست حفره ای را که معمولاً کمی پیش از طول و عرض بدن انسان بوده در دل خاک کنده اند تا آنجایی که به خاک بکر برسند. سپس مرده را در داخل حفره کنده شده قرار می دادند و روی آن را با تیرهای چوبی و شاخ و برگ درختان می پوشاندند و در خاتمه روی آن را خاک می ریختند. چون در حفر قبور حفره ای در اکثر نقاط مربوط به هزاره ی اول قبل از میلاد ، منظور رسیدن به خاک بکر بوده است ؛ تشخیص قبور بسیار مشکل است. زیرا تنها تغییرات جنس خاک می تواند وضعیت قبر را نشان بدهد (آبيار-1374).

در گیلان در محوطه های شهران ( 14 قبر ) ؛ لمه زمین ( 2 قبر ) ، قلعه کوتی ، کلورز ( 11 قبر ) جمشید آباد ؛ امام ، وسکه و لسلوکان ( 3 قبر ) و ... با این نوع ساختار مواجه هستیم.

در قبور حفره ای شیرچاک که بیشتر این قبور متعلق به زنان بوده ما کوچکترین دقتی در طرز کندن قبور را مشاهده نمی کنیم و شاید این قبور به لحاظ وضعیت خاص پدید آمده باشند.

البته قابل ذکر است که بزرگترین و پراشیاء ترین قبر حفره ای ساده کشف شده ی هزاره ی اول ق.م در ایران را ما در گیلان کشف نموده ایم که توسط هیأت ژاپنی و آقای سرفراز در قلعه کوتی به دست آمد.



قبور حفره ای پشته سنگی (تصویر شماره 7 و8 ) :

این گورها نیز همانند گورهای حفره ای ساده دارای معماری ویژه ای نیستند. بلکه تنها با خاک برداری از زمین و بدون رعایت زاویه ی قائم و به شکل دایره ای ناقص یا بیضی شکل گرفته اند. اما پس از حفر گور و انجام مراسم تدفین ، به عنوان علامت مشخصه ، توده ای از سنگ را بدون نظم و ترتیب بر روی گور انباشته می کردند یا بعضاً چند قطعه سنگ را در ابتدا و انتهای گور قرار داده اند.

سنگ های روی گور تا حدی زیادی وجود گور را مستلزم می نماید و با کاوش خاک دستی روی اسکلت ، محدوده ی گور نیز آشکار می شود. این نمونه از ساختار را در منطقه ی تالش در مریان ـ تندوین ، وسکه ، کلورز ، جوبن ، لمه زمین ، سیاه کوچه ، شهران و تماجان و ... مشاهده می کنیم(خلعتبري-1383).چنین اقدامی خود بیانی از مراسم مذهبی است که درحوزه اندیشه ی اعتقادی جایگاه ویژه داشته است.

این نوع قبور معمولا برای تدفین یک نفر در نظر گرفته شده اما گاهی در یک گور دو جسد را نیز دیده شده است.

نكته قابل توجه ذکر ، ساختار يك گور حفره اي مكشوفه در منطقه جمشيد آباد است که تفاوت چندانی با نوع قبلی(قبور حفره اي ساده و پشته سنگي) ندارد.در این گور حفره ای یک ردیف دیوار چینه ای منظور گردیده است كه احتمالا جنبه ي سليقه اي داشته و تغييري در نوع ساختار اساسي گور ايجاد نشده است. شبیه چنین گوری در کلورز دیده شده و کاوشگر آن این گور را گور حفره ای پشته سنگی نامیده است.

همچنین قبور ديگري در پيركوه املش كشف شد كه كامبخش فرد اين قبور را بر حسب قبور مكشوفه از پيش كوه لرستان توسط لوئي واندنبرگ، لانه زنبوري نام نهاد اما مي توان گفت در واقع اين قبور نوعي قبور حفره اي هستند كه به منزله جدا كردن هر قبر از قبر ديگري در داخل يك دايره سنگ چين داشته اند.و سخن از لانه زنبوری زمانی صادق است که از قبل محدوده توسعه و تعداد قبور تخمین زده یک قبرستان برآورد شده باشد، در کل می توان گفت ساخت دیوار خشن و یا ایجاد دایره سنگی در محدوده قبور شروع و آغاز ساخت قبور با مصالح ساختمانی است.



قبور مکعبی شکل يا سنگی اتاقی شکل

این قبور که به قبور سنگی اطاقی شکل نیز معروف هستند به دو شکل : چهار دیواره ی سنگی و دو دیواره ی سنگی می باشند اين نوع قبور یکی از شاخص ترین گورهای عصر آهن در منطقه ی گیلان می باشند. ساختار این گورها همان طور که از نامشان بر می آید از توده ای سنگ شکل گرفته اند.

بدین معنا که دیوارهای چهار گانه یا دوگانه ی آن از سنگ قلوه و لاشه های آهکی که عموماً از کوه های اطراف به دست می آمده ساخته شده است. این قبور که دارای عمق زیاد بودند و معمولاً در شکل چهار گوش بصورت منظم و نامنظم ایجاد می شدند.که دقت و حوصله ی زیادی در ساخت آنها به کار نرفته بود( آبيار -1374).

این نوع قبور به وفور در مارلیک و چند نمونه در غیاث آباد ، لاسلوکان ، و قلعه کوتی دیده شده است .



قبور چهار چینه ی سنگی :

از آنجايي كه ساختار اين نوع قبور با قبور مكعبي شكل تا حدودي متفاوت است به همين دليل از لحظ تقسيم بندي از نوع قبلي مجزا مي باشد در این نوع قبور با توده ی عظیمی از سنگ های لاشه و قلوه سنگ ، دهانه گور را کاملاً مسدود می نمودند. گاهی نیز با لایه ای از شفته به طوری که هیچ گونه راه نفوذی به درون گور وجود نداشته باشد سطح فوقانی آن را می پوشاندند که این نمونه را در وسکه مشاهده می کنیم.

این نوع قبور هم برای تدفین انفرادی و هم تدفین جمعی مورد استفاده قرار می گرفته است.در بعضی موارد هم چون محوطه باستاني وسکه این نوع قبور را برای طبقه ی حاکمه و نظامیان و سرداران و ... در نظر می گرفتند.

البته لازم به ذکر است قبور چهار چینه ی سنگی را در مارلیک که همراه با اندودگل قرمز رنگ می باشد نیز داشته ایم که در نوع خود شاخص می باشد(نگهبان-1343).

همچنین در قلعه کوتی I و AI و AII و مریان ـ تندوین نیز قبور چهارچینه ی سنگی کشف گردیده است. در واقع قبور چهار چينه ي سنگي به شكل قابل ملاحظه اي در منطقه تالش توسط خلعتبري بدست آمده است كه در نوع خود بي نظير است.



قبور مگالیتیک ( Megalithic ( (تصویر شماره 4و5 )

این گونه قبور برای افراد خاصی در جامعه ساخته و پرداخته می شد. زیرا ساخت آن نیازمند هزینه و به کار گیری نیروی فیزیکی فراوان است. و از آنجایی که در پاره ای موراد دارای چندین تدفین و آثار فرهنگی بسیار زیاد می باشد. بسیاری از این قبور در زمان تدفین یا پس از آن مورد دستبرد قرار می گرفتند و آثارشان به غارت می رفت که ما در منطقه ی تالش شاهد این نوع از ساختار قبور هستیم که به ندرت یک نمونه ی بکر و دست نخورده پیدا شده است.

در منطقه ی تالش در محوطه های اسب سرا ، تندوین ، کورمال ، میان رود ، وسکه و محوطه هایی که به وسیله ی دمرگان معرفی شده است مانند جالیک ، شیر شیز ، حسنی زمینی ، قیلاخانه و .....

به طور گسترده نمونه هایی از گورهای کلان سنگی را می بینیم که متأسفانه در طول زمان از چشم سارقان اموال فرهنگی به دور نمانده و اغلب مورد کاوش غیر مجاز قرار گرفته اند.

یک نمونه از این گور توسط رامین در محوطه ی باستانی قلعه گردن کشف گردید، طبق گفته وی ، این گور نیز در زمان باستان مورد دستبرد قرار گرفته است ( رامين – 1386) .

این نوع ساختار را در گورهای مارلیک نیز داشته ایم . در واقع از لحاظ معماری می توان گفت :

گورهای کلان سنگی يا مگاليتيك به گورهایی گفته می شود که تماماً از توده ی عظیم سنگ ساخته شده اند. بدین معنا که دیوارهای چهار ضلع آن با سنگ هایی در ابعاد بزرگ به طور خشک چین و یا با ملاط گل رس در اندازه های مختلف شکل گرفته اند.عموماً دارای پلان مستطیلی و همراه با در ورودی می باشند. که روی آن را با قطعات عظیم سنگ می پوشاندند. سپس روی آن را با توده ای از خاک می پوشاندند، گاهی نیز سنگی به عنوان علامت روی آن قرار می دادند ، كاوشگر قلعه گردن از گور مكشوفه آن محوطه، در گزارش خود به عنوان گور چهار چينه ي سنگي ياد نموده است اما با توجه به خصوصيات ساختاري اين گور را می توان شبيه به گورهاي مگاليتيك دانست.



قبور خمره ایتصویر شماره 7 )

این نوع قبور از نمونه های نادری هستند که در میان گورهای عصر آهن گیلان دیده شده اند.

نمونه های این نوع قبور در منطقه ی گیلان در محوطه های قلعه کوتی I ، کلورز ، امام ، کشف شده است.

آنان اجساد را پس از قرار دادن در داخل خمره با آیین خاص دفن می نمودند که شاید این نوع تدفین به علت تداعی کردن ، قرار گفتن جنین در رحم مادر باشد که سعی داشتند در هنگام دفن نیز همان شکل را حفظ نمایند که بیشتر در مورد کودکان انجام می گرفته است.

این خمره های تدفینی به صورت کوزه های دهانه گشادی بودند که در قلعه کوتی و كلورز از آنها استفاده شده است. نمونه منحصر به فرد آن در گور شماره 2 و ترانشه شماره 3 محوطه باستاني كلورز بدست آمده است ، خمره مذبور در جهت شرقي – غربي بر روي زمين قرار داده شده و سر خمره در سمت غرب قرار داشته است جمجمه اسكلت در روي دهانه خمره قرار داده شده بود و درپوشي از جنس سفال ، دهانه آن را كاملا پوشانده بود خمره ياد شده داراي 110 سانتيمتر ارتفاع و 70 سانتيمتر قطر بدنه است و اسكلت درون آن كاملا به صورت جمع شده قرار داشت به طوري كه پاها در جلوي سينه و دستها بر روي زانو قرار گرفته بود و در شکل، وضعيت قرار گرفتن جنين در داخل رحم مادر را به آن بخشيده بود.

در كاوش درون خمره هيچ گونه شئي در اطراف اسكلت مشاهده نشد ولي در پيرامون خمره و بالاي سر اسكلت يك عدد ليوان سفالي خاكستري رنگ دسته دار با كف صاف قرار داده شده بود كه اين ويژگي ، شيوه خاصي را در نحوه تدفين به نمايش مي گذارد البته فقط يك نمونه از اين گونه تدفين در كلورز بدست آمد و امكان دريافت اين كه اين شيوه تدفين عموميت داشته و يا به گروه خاصي مانند كودكان تعلق داشته وجود ندارد(خلعتبري-1373).



قبور دخمه ای :

این نوع قبور نیز با خاک برداری از زمین های اطراف شکل می گرفت که نمونه ی آن را در نوروزمحله ، خرم رود ، جوبن و شهران بالا داشته ایم که البته گور دخمه ای شهران به علت این که خاک آن از مواد آهکی تشکیل شده بود کاملاً متلاشی گشته بود.



قبور زاغه ای

این نوع قبور برای نخستین بار توسط حاکمی در کلورز و جوبن به دست آمد. در این شیوه با قرار دادن سنگی مسطح و متناسب جلو ی دهانه ی زاغه از داخل حفره عمودی که ابتدا به وجود آورده اند ساختار قبر راپدید آورده اند و سپس درون حفره را با خاک و سنگ پُر می نمودند(حاكمي-1350).



قبور دُلمن و منهیر

گورهایی با طرح دُلمن و منهیر که در بویه ی املش و منطقه ی تالش به دست آمده است متشکل از سنگ های عمودی و سنگ های پایه است که سنگ های افقی مستقر بر روی سنگ های عمودی دُلمن ها بوده اند( خلعتبري -1383).

در واقع واژه ی دلمن در زبان سلتی به معنای میز سنگی و منهیر در همان زمان به معنای سنگ دراز و ایستاده(سنگ افراشت ) می باشد.



نحوه ی تدفین(تصاویر شماره 3 ،5 ،6 ،7 ،8 و10)

نحوه ی تدفین مردگان در اعصار سه گانه آهن در منطقه ی گیلان ارتباط محکم با مذاهب و اعتقادات اقوام آن زمان دارد. به طوری که مردمان خود را مستلزم اجرای صحیح آن می دانستند. آنان اشیاء مختلف و انواع خوراکی ها را کنار مردگان خود قرار می دادند و مردگان را با لباس دفن می نمودند و تدفین اسب نیز از دیگر مشخصه های این آداب می باشد كه در كلورز و منطقه تالش به چشم مي خورد.

ولی اگر بخواهیم یافته های گورستان های عصر آهن گیلان را با سایر نقاط پیش از تاریخ ایران از قبیل حسنلو ، سیلک ، خوروین ، پیشوای ورامین ، قیطریه مقایسه کنیم ، نتیجه می گیریم که :

1. آنان کلیه ی مردگان را به خاک می سپردند.

2. مردگان را در گور به پهلوی چپ یا راست و یا طاقباز قرار می دادند.

3. معمولاً دست ها و پاهای شخص مرده را قدری جمع می کردند و این عمل آنان صورت خاصی نداشت.

4. به نظر می رسد هر موقع از روز می خواستند مردگان را دفن می کردند و صورت مردگان را معمولاً به سمت آفتاب قرار می دادند. و در نتیجه تمام طول بدن عمود بر جهت تابش نور آن قرار می گرفت.

5. ساکنان باستانی سواحل دریای مازندران سالیان سال اعتقاد خاص به مظاهر طبیعت ( خصوصاً خورشید و آب ) موجب گردید تا تدفین ها رو به خورشید و غالباً در کنار رودخانه ها صورت گیرد.در واقع در ذهن این مردمان آفتاب به عنوان بزرگترین منبع نور و روشنایی و مؤثرترین منشأ حیات اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی محسوب می شد.

6. تدفین ها در این ادوار اکثراً به صورت انفرادی و گاهی مشترک بوده به طوری که در برخی از گورهای مناطق جمشید آباد ، حسنی محله ، قلعه کوتی ، مارلیک ، لمه زمین و کلورز تدفین های مشترک مشاهده شده است.

7. جهات تدفین مردگان به دو شکل صورت می گرفت:

الف : شرقی ـ غربی

ب : شمالی ـ جنوبی

البته قابل ذکر است که جهت شرقی ـ غربی در گیلان عمومیت دارد(حاكمي-1350 و خلعتبري- 1383).



اشیاء تدفینی (تصویر شماره 2 )

قرار گرفتن اشیاء در گورهای ساکنین گیلان در هزاره های پیش از میلاد، اقوام آریایی و یا بومیان ایران را می باید در دستورات وتوصیه های آئینی جستجو نمود.و در واقع می توان گفت قرار دادن این اشیاء به همراه مردگان جزء دستورات و آئین،دین آنها محسوب می شد.

موضوع اشیاء تدفینی بحثی بسیار جامع می باشدکه در اینجا به خلاصه ای از این خصوص می پردازیم. تفاوت و یکسانی اشیاء در این گورها متأثر از نکات متعددی است ،آثاری که در عصر آهن گیلان همراه صاحب گورهای باستانی به خاک می سپردند، به قرار زیر می باشد:



1- نوع و جنس اشیاء به دست آمده از قبور

ظروف :که خود به ظروف سفالی ، طلایی ،مفرغی ، نقره ای ، سنگی تقسیم می شوند.

ابزارآلات جنگی:که خود به ابزارآلات مفرغی ، رزمی از آهن ، رزمی از سنگ ، رزمی از استخوانی تقسیم می شوند.

گردنبندهاو زیورآلات : که خود به مهره های گردنبند ، زیورآلات مفرغی ، زیورآلات از طلا و نقره ، زیورآلات از آهن و مس، زیورآلات از سنگ و صدف و استخوان تقسیم می شوند.

پیکرک های انسانی و حیوانی : که پیکرک های حیوانی به پیکرک حیوانات از سفال ، مفرغ وطلا تقسیم می شوند. پیکرک های انسانی که خود به پیکرک های انسانی از سفال ، پیکرک های انسانی از مفرغ ، پیکرک های انسانی از طلا تقسیم می شود.

ابزار و ادوات متفرقه : شامل ابزار ادوات مفرغی ، ابزارادوات سنگی ، ابزار ادوات آهنی و اشیاء گلی و استخوانی و رشته های نخ و پارچه می باشد.



2-اشیاء تدفینی از نظر کاربرد

همانطور كه قبلا هم گفته شد مردمان عصر آهن خود را ملزم به رعایت آئین تدفین می دانستند و قرار دادن اشیاء در واقع مهمترین بخش آئین تدفین آنها به شمار می رود که خود دلایل مختلفی دارد :



شغل

با توجه به شرح گورها و نوع اشیاء و عمومیت نداشتن بعضی از آنها می توان چنین نتیجه گرفت که در عصر آهن نوعی تشخیص اشیاء که با شان و منزلت متوفی در ارتباط بوده، مد نظر بوده است. شاید در اشیاء بعضی از گورها به گونه ای با فعالیت روزمره او در ارتباط بوده است.



سن

سن و سال هر فرد در قرار دادن نوع اشیاء همراه او هنگام مرگ نیز تأثیر گذار بوده است. به عنوان مثال در گور یک نوجوان یا کودک به تناسب سن او اشیایی قرار داده می شد که در گور همنوعان او در سنین بالاتر قرار داده نمی شد.

در چنین گوری نباید انتظار مشاهده ادوات رزم یا غیره را داشته باشیم. همان گونه که در گور یک مرد جنگجو مشاهده انواع اشیای مربوط به رزم و غیره دور از انتظار نیست.



جنسیت و اشیاء داخل قبور

جنسیت نیز یکی از شاخصه های تأثیرگذار از هر نوع اشیایی است که همراه مرده به خاک سپرده می شد. مثلاً در گور یک زن می باید انتظار اشیای تزئینی یا اشیای دیگر را داشته باشیم که در زندگی روزمره مورد استفاده ی وی قرار می گرفته است. انواع سردوک ها ، آویزها ، دستبندها و غیره از نمونه های اشیایی هستند که به همراه و در کنار یک زن به خاک سپرده می شدند.

حال آن که در گور یک مرد انواع آلات رزم یا اشیایی که در زندگی روزمره او مورد استفاده قرار می گرفت مشاهده خواهد شد.



موقعیت یا جایگاه اجتماعی

یکی از تأثیر گذارترین شاخصه ها در نوع اشیاء گورها جایگاه اجتماعی صاحب گور است. از گورهایی با اشیاء فراوان و غنی می توان چنین نتیجه گرفت که صاحب آن از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بوده است. برعکس گوری که دارای حداقل اشیاء ممکن است ، از رتبه پایین اجتماعی صاحب گور خبر می دهد.



نتیجه گیری

شناخت فرهنگ عصر آهن در میان ساکنان منطقه ی گیلان از این جهت برای ما اعتبار پیدا می کند که این فرهنگ در حقیقت زیر بنا و پایه ای است برای فرهنگ دوران پس از خود که از آن تحت نام دوران تاریخی یاد می کنیم.

دورانی که در آن مهم ترین و بزرگترین تمدن های تاریخ بشری در دنیای باستان ظهور کرده اند ، در واقع می توان پذیرفت که این همه اقتدار و پیشرفت در بسیاری از زمینه ها در دوران بعد از عصر آهن ریشه و سابقه ای در گذشته (عصر آهن) داشته و یک باره اتفاق نیفتاده است.

پس می توان دریافت که مردمان عصر آهنِ دارای فرهنگ و تمدن نسبتاً کاملی بوده اند بطوریکه این فرهنگ و تمدن زیر بنای پیشرفت های روزافزون کسانی شد که بعد از آنها آمدند .

طبق یافته های باستان شناسی در کاوش های علمی ، ساکنان بومی منطقه در هزاره ی دوم پ.م که از آنها تحت نام های کاسی ها . ( کاسپی ها ) ، آمردها و تپوری ها ، گیل ها یاد شده است ، در واقع همان مهاجران دسته ی دوم هستند ، که اقوامی هند و اروپایی نامیده شده اند. یعنی همان مردمانی که پیش از آریایی ها به این منطقه وارد شده اند. برخی از آنها هم چون کاسپی ها ، به نواحی جنوب و جنوب غربی ایران رفتند و بقیه در منطقه ی مورد پژوهش باقی ماندند.

در کنار روحیه جنگاوری و سلحشوری که در نوع خود بی نظیر بود ، دست به خلق آثار هنری و شاهکارهای بی نظیر زدند و در نهایت فرهنگی را پایه ریزی نمودند که حتی تأثیر آن را در میان دول بزرگ زمان خود ـ همچون آشوری ها برجای گذاشتند .

چنین به نظر می رسد که آریایی ها با ورود خود به این منطقه ، با این که خود دارای فرهنگ و هنر قابل توجه بودند ، ولیکن با مردمانی مواجه شدند که دارای هنر و تمدن نسبتاً بالایی داشتند و از آنجایی که از نظر نژادی نیز چندان با هم غریبه نبودند و نیز سرزمین نخست شان که بنابردلایلی آن را ترک کرده بودند تقریباً در یک محدوده ی جغرافیایی ( نواحی سیبری و دشت های اوراسی ) قرار داشت. خیلی زود با هم درآمیختند و تمدن حائز اهمیتی را در منطقه گيلان ایجاد نمودند،که ما آن را در مارلیک و کلورز و تالش مشاهده می کنیم.

از جمله دستاوردهای اين اقوام در منطقه گيلان استفاده از فلز آهن و استفاده از اسب در سواری و نظامی ـ رواج سفال خاکستری می باشد .

البته در رابطه با مسئله اسب ذکر شده است که احتمالاً در آغاز هزاره ی دوم قبل از میلاد دسته ای از اقوام آریایی که دارای رمه های اسب بودند وارد ایران شدند و خیلی زود با کاسی ها در آمیختند و حتی توانستند طبقه ی حاکمه ای را تشکیل دهند و حکومت را به دست گیرند.

اهمیت جایگاه اسب در زندگی انسان در عصر آهن در منطقه گیلان باعث گردیده تا تدفین اسب انجام گیرد، چنین تدفین های در کلورز ، مارلیک ، مریان ، شهران کشف شده است. به احتمال قوی این نوع تدفین ره آورد تمدن اقوامی است که در محدوده زمانی آغاز عصر آهن به فلات ایران مهاجرت نموده اند.

کاوش ها و مطالعات باستان شناسی که تا این تاریخ در بخش هایی از استان گیلان انجام شده است بیانگر آنند که شکوفایی تمدن عصر آهن در این بخش از ایران از همان دوره ای آغاز شده است که آریایی ها وارد ایران شدند.

اما آنچه در رابطه با اشياي مكشوفه عصر آهن اين مردمان قابل ذكر مي باشد، اين است كه اکثر ظروف و جام های مکشوفه در کاوش های گورستان مارلیک ، املش از نظر سبک و نقش قابل مقایسه با اشیاء مشابهی هستند که در کاوش های باستان شناسی درسایر مناطق دنیای باستان به دست آمده اند.

بسیاری از صحنه ها و نقوشی که بر روی این اشیاء گیلان وجود دارد و نیز سبک ساخت آنها ، علاوه بر منطقه ی گيلان ، در منطقه وسیعی از دنیای باستان رواج داشته است و اصل و سرچشمه برخی از این نقوش و سبک ها ، بسیار قدیمی تر از عصر آهن I منطقه گيلان می باشد.به عنوان مثال این ریشه ها و سرچشمه ها را می توان در هنر آشوری و بابلی در میان رودان جستجو نمود.

اما با توجه به تمام این موارد ، برخی از صحنه ها و نقوش موجود بر جام های املش ومارلیک نشانگر نوعی روش سنتی است. عزت الله نگهبان از این نقوش سنتی با عنوان « کاملاً غیر معمولی » یاد کرده است.

یکی از تمدن های که ارتباط آن با تمدن املش ـ مارلیک بسیار است ، تمدن آشور می باشد. در خصوص ارتباط این دو تمدن ، حتی می توان این فرضیه را در نظر گرفت که ساخته های هنری هنرمندان مارلیک و املش در تمدن و هنر آشوری ها تاثیر داشته است، ولی چگونگی این تاثیر تاکنون به وضوح روشن نشده است یکی از موضوعات این عدم وضوح اختلاف تاریخ سنواتی این فرهنگها با هم است. اما روابط فرهنگی و تاثیرپذیری یک فرهنگ از فرهنگ دیگر تحت متغیرهای مختلفی حاصل می شود که تعین این متغیرها برای به انجام رسیدن بحث فوق کاری است در حوزه ی یک تحقیق مستقل و گسترده.

با بررسی داشته های عصر آهن در منطقه گیلان شاید بتوان گفت که : هنرمندان منطقه گیلان ، علاوه بر نگهداری و توجه به اصالت و بومیت هنر خود ، روابط هنری با اقوام دیگر را نادیده نگرفته و از تلفیق این دو مورد یکی از زیباترین و کامل ترین مکتب های هنری جهان را در اين عصر به وجود آوردند ؛ مکاتبی که هنرمندان آن ، خالق شاهکاری های هنری بزرگی شدند که در دنیای باستان بسیار نادر بوده است.

آثار مكشوفه مارليك و املش این امر را مسلم می دارد که در این ناحیه یک مرکز هنری مشخصی وجود داشته ،بطوریکه سایر مناطق خاور میانه را تحت نفوذ خود قرار داده است.

مسئله دیگری که در خصوص بعضی از اشیاء نفیس مکشوفه مطرح می گردد ، علائمی است که در کف اکثر ظروف و جام های این حوزه فرهنگی ایجاد شده است. در مورد نقوش بعضی از اشیاء نفیس مکشوفه می توان گفت که هماهنگی و ترکیب مد نظر هنرمندان سازنده بوده است، توازون در نقوش داخل ، خارج و کف به وضوح قابل دریافت است. در کل هنرمندان عصر آهن در منطقه گیلان از بهترین و پیشرفته ترین روش القاء خواسته خود برخوردار بوده اند ، بطوریکه توانسته اند احساسات درونی و از سوی دیگر اعتقاد و باور خود را از مرحله تخیل و تصور به تجسم برسانند، بر اساس همین ارزش فرهنگی است که بیننده از دیدن آنها به تحیر وادار می شود.

در مورد تاثیر و تاثر عصر آهن گیلان شاید بتوان گفت:

به طور کلی گورها و اشیاء مدفون در آنها ، اعم از اشیاء سفالی و فلزی ، نشان دهنده ی نوعی ارتباط و نزدیکی میان این مردمان با مناطقی دیگر از ایران همچون سیلک B ، گیان ، خوروین ، لرستان ، لنکران ، قفقاز ، حصار III ، قیطریه ، پیشوا و حسنلو می باشد.

بسیاری از اشیاء مکشوفه از نواحی دیلمان ، حوزه سفیدرود و تالش آن چنان با اشیاء سایر نواحی مشابهت دارد که گاه بیننده را در خصوص تشخیص مکان کشف آنها دچار اشتباه می کند.

البته در میان این اشیاء مواردی وجود دارد که ظهور آن در منطقه گيلان کاملاً تازه و جدید است. برای مثال ظروف سفالی آئینی با لوله و آبریزها ، تلفیق و نمایشی از هیکل زن و مرد و حیوان کاملاً برهنه ، تکوک های لوله دار چسبیده به سینه زن و مرد و ظروف سفالی کاملاً استثنایی با بیان تحلیلی ، اختصاصات هنرمندان این نواحی است ؛ گرچه مشابه برخی از این اشیاء در میان آثار مکشوفه از دوره مورد نظر ( عصر آهن ) در لرستان نیز کشف شده ، اما نوع و روش ساخت آنها همچون روش کلاسیک و پیشرفته فلز گران کرانه های جنوب غربی دریای مازندران نبوده است.

این پدیده های فرهنگی جدید ، در حقیقت برای نخستین بار در گورستان های مارلیک ، کلورز ، دیلمان ، املش ، سیلک B ، حسنلو و لرستان پدیدآمده است.

قدرت خلاقه این اقوام در سبک آزاد آنها به بهترین وجهی در ظروف سفالی قرمز رنگ صیقلی متجلی است. ظروفی که در بدنه آنها هیچ روزنی دیده نمی شود به جز قسمت فوقانی آن که دارای آبریز است. این آثار شاهکار استاد کاران فن ظروف سازی و کوزه گران حوزه ی گیلان بوده است.

در بعضی از ظروف که در هیکل حیوانات خلق شده است :انحنای گردن ، فرورفتگی پشت کوهان گاوهای نر املش ، مارلیک ، عمارلو بیننده را متحیر می سازد.

سبک چکش کاری تزئینی جام های مکشوفه از محوطه های منطقه مورد پژوهش ، شباهت زیادی به صنایع چکش کار لرستان دارد. جام های طلا مخروطی شکل و باریک با برآمدگی های دنده ای شکل و افقی ، عیناً مانند ظروفی است که در لرستان کشف شده است.

ویلیام کالیکان در خصوص برتری این هنرمندان و آثار هنریشان می نویسد :مطمئناً چنین به نظر می رسد که تمدن مادها در قرن هشتم پ.م شکل و نطفه اصلی خود را از فرهنگ خاص این طوایف ( اشاره به اقوام ساکن در منطقه گيلان ) به دست آورده است.

نظر کالیکان نه تنها اشتباه نیست بلکه علاوه بر این می توان گفت که هنرمندان هخامنشی نیز در خلق آثار هنری خود ، از این آثار و سبک هنری این اقوام تأثیرات عمیقی را گرفتند.

در یک مثال کوچک می توان از خنجرهای نقش برجسته های تخت جمشید نام برد که کاملاً مشابه خنجرهای مکشوفه از مارلیک ، دیلمان و تالش می باشد.



« منابع و ماخذ »

1ـ آبیار ، منصور ـ چگونگی تدفین مردگان در منطقه گیلان از نیمه اول هزاره ی دوم تا اواخر نیمه ی اول هزاره ای اول ق.م ؛ پایان نامه ی کارشناسی ارشد باستان شناسی ـ دانشگاه تهران 1374. صص58 -57

2- حاکمی ، علی ؛ گزارش حفاری علمی منطقه ی رودبار و رحمت آباد ؛ وزارت و فرهنگ هنر ؛ 1350. صفحه 53.

3- حاکمی ، علی ؛ اشیاء فلزی مکشوفه در کلورز گیلان ؛ انتشارات وزارت فرهنگ و هنر ؛ یادنامة پنجمین کنگره ی بین المللی باستان شناسی و هنر ایران تهران ، اصفهان ، شیراز ؛ 22 تا 29 فروردین 1347 ؛ شماره 1. صص 8 و 10

4- خلعتبری ، محمدرضا ؛ کاوشهای باستان شناسی در محوطه های باستانی تالش ( مریان ، تندوین ) سازمان میراث فرهنگی کشور ؛ 1383 . صفحه 82.

5- خلعتبری ، محمدرضا ؛ کاوشهای باستان شناسی در محوطه های باستانی وسکه ـ میانرود ؛ تالش سازمان میراث فرهنگی کشور ؛ 1383. صفحه 68

6- خلعتبری ، محمدرضا ؛ کاوش در کلورز ؛ پایان نامه کارشناسی ارشد باستان شناسی ؛ دانشگاه تهران ؛ 1371. صفحه 97.

7- رامین ، شهرام ؛ گزارش مقدماتی اولین فصل گمانه زنی به منظور تعیین حریم بنای قلعه گردن ؛ سازمان میراث فرهنگی استان گیلان ؛ 1386. صفحه 53.



8- میرصالحی ، مهدی ؛ بررسی و معرفی اشیاء هزاره ی اول قبل از میلاد تپه چره ی رودبار ؛ پایان نامه ی کارشناسی ارشد باستان شناسی ؛ دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر ؛ 1387. صص 103 و 108

9- نگهبان ، عزّت الله ؛ حفاریهای مارلیک ، جلد 1 انتشارات سازمان میراث فرهنگی ؛ تهران 1343. صفحه 15

منبع : مجله ی خط مهر

به قلم گیله دختر آرزو محمدی (کارشناس ارشد باستان


پنج شنبه 25 دی1393 - 11:41am
نمایش پست ها از آخر به اول:  مرتب سازی بر اساس  
پاسخ به موضوع   [ 175 پست ]  برو به صفحه قبلی  1 ... 10 , 11 , 12 , 13 , 14 , 15 , 16 ... 18  بعدی

چه کسی آنلاین است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر عضو شده ای موجود نیست. و 180 مهمان


در این انجمن نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
در این انجمن نمی توانید به موضوعات پاسخ دهید
در این انجمن نمی توانید پست خود را ویرایش کنید
در این انجمن نمی توانید پست های خود را حذف کنید
در این انجمن نمی توانید پیوست ارسال کنید

انجمن و سایت تخصصی فلزیاب و ردیاب با حضور اساتید مجرب - طراحی و ساخت و خرید و فروش مدارات الکترونیک و کیت و نقشه مدار دستگاههای پر قدرت فلز یاب و رد یاب با قیمت مناسب - دستگاه گنج یاب و دفینه یاب و گنجیاب جهت جستجوی طلا - بهترین و قویترین طلایاب و سیستم تصویری و فلزیاب پالسی و توباکس - آموزش اپراتوری ردیاب - best site / forum for metal detector (PI, VLF, Two Box, ...) , lrl , felezyab , felez yab systems to find treasure