شما چقدر ضرر کردید؟

درود بر شما
دوست من این کار یه خیاله یه توهمه حتی ارزش نداره یک دقیقه هم وقت روی اون بزاری صرفا این کار تفریحش خوبه برو یه شغلی یاد بگیر و بعد از چند سالی برای خودت استاداون شغل بشو و یه نونی برای خونه ببر
تا همینجا با این دید نسبت به گنج یابی اومدی جلو خودش عامل کلی ضرر در اینده هست از هزار نفری شاید یه نفر روی گنج را ببینه اون نفر هم از بس زجر کشیده اگه تمام دنیا هم گنچ باشه و بهش بدهند نمی تونه وقت و هزینه هدر شده در سالیان متمادی را که از دست داده جبران کنه.پس خیالاتی نباش و بچسب به زندگی و یک شغلی که نون اور باشه نه توهمی که پایانی نداره و روز به روز ادم را خونه خرابتر میکنه

احسن واقعا با شما موافقم . به این کار نمیشه به عنوان یه شغل نگاه کرد . من آدمی رو میشناسم که 10 سال مدام دنبال این کاره و حتی خونش رو هم واسه خرید دستگاه فروخت و همش تو کوه و بیابان آوارست اما دریغ از کشف یه سکه .......

به نظر من نيايد دنبال كارهاي گروهي با نفرات زياد و گنجهاي خيالي ميلياردي رفت. سكه يابي تفريحي و حد اكثر دو نفري رفتن خيلي بهتره.

جاوید خان وقتی دارم حیاط خونمون رو برای کاشت نهال میکنم کوزه شکسته میبینم
وقتی هر ماه میشنوم یکی تو همون شهرستان یه چیز عتیقه پیدا کرده در رفته
دست رو دست بزارم!
اینقدر که فرم کار پرکردم و بی نتیجه بود خسته شدم
کلی هزینه و کلی بالا و پایین آخرش هیچی
من هرچی بگی بلدم ولی پارتی ندارم
متاسفانه اراده و تصمیم گیریم ضعیفه وگرنه تا الان یه مغازه میزدم
حالا توکل به خدا میرم پی این کار ببینیم پولی دستم میاد کاری رو شروع کنم ...
اگر ضرری کردم مزاحم این تایپک میشم

واقعا دوستان عزیز خیلی عجیب هستین بابا tousعزیز همه تو این راه ضرر کردیم من خودم نزدیک به 30 میلیون رو تو یه سال گذاشتم حتی بدون اینکه یه دستگاه هم بگیرم و همش دنبال عمق های بالا بودم ولی الان هی دارم حرص میخورم چرا یه دستگاه وی ال اف ارزون نخریدم و باهاش نرفتم دنبال سکه یابی ...6 متر حفاری داشتم بدون نتیجه کمترین حفاری که داشتم 2 متر بوده ..پس الکی خودتون رو دلخوش نکنین که تو عمق بالا چیزی در میارین حتی با دستگاه های گرون قیمت چون همانطور که جاوید عزیز گفتن از هزاران یه نفر میزنه یه دفینه ....مطمئن باش خیلی زود حصرت خیلی چیزا رو که از دست دادی میخوری و اون وقت واقعا نمیتونی دوباره برگردی به عقب و ایندت هم خراب میشه .......شکار گنج اعتیادش از مواد مخدر هم بیشتره .........

سلام. ضرر چیزی نیست بگین نابود شدیم .
من به این دوستمون که میخواد از این راه به چیزی برسه میگم .

این ره که تو میروی به ترکستان است

همینجوری تفریحی ،تفریحی ، تفریحی انقدر زمین خدا رو کندیم که اگه چاه میکندیم با پولش 2 تا خونه میخریدیم. گنج افسانه هست. به قول یه بنده خدایی که میگه طلا زیر زمین فقط تو معدنه روی زمین تو طلافروشی.نگاه نکن به این حرفها که میگن فلانی با شخم زدن زمین طلا پیدا کرده. بیشترش چرندیاته. اگرم بوده گذشته تموم شده .الان تو دور افتاده ترین روستاها دو سه تا دستگاه هست . من خودم جایی رو بلدم کلا500 نفر جمعیت داره ، فقط 20تا جی پی اونجا هست . یکی دوتا زد وان

ممنونم از همه دوستان بابت همدردى اما چه ميشه کرد ولی به خدای أحد و واحد قسم اعتياد اين کار بيشتر از اعتياد به مواد مخدره اما به همه دوستان توصيه ميکنم اول هدفشون رو مشخص کنند بعد راهی اينکار بشن ،،به قول يکی از دوستان درکنار کار و زندگيتون به اينکار هم بپردازيد مبادا معتاد اينکار شده و از زن و زندگی و بچتون فاصله بگيريد که واقعا زندگی بر اندازه مگه چقدر عمر ميکنيم برای اينکار دلتون رو صاف کنيد و طمع و طمع و طمع وباز هم طمع رو کنار بزاريد خدا شاهده يه جا رو کنديم خورديم به جنازه هيچی نبود بدونه دستگاه بدونه وسيله ،اما قبل از حفاری ، هر سه نفر با اين سوال که اگه چيزی باشه چکار ميکنيم که انگار از گفته های دوستان مشخص شد که طمعی هرچند ناچيز چاشنی حرفهاشون بود و بنده هم تصورات ذهنی کم و بيش خوب و بد خلاصه بعد از حفاری به جسد رسيديم ولى هيچی به هيچی اما گبرى بودن قبر واقعا مورد تاييد بود چراکه محل مورد نظر زبانزد عام و خاص بود خلاصه دست از پا درازتر برگشتيم و چند ماه بعد به درخواست يکی از دوستان به محل قبلی رفتيم که به دوستم عرض کردم چيزی نبود ما کنديم گفت حالا اگه دستگاه چيزی زد سهمت رو چکار ميکنی گفتم به جان عزيزم اگه بود سهم من ماله هر نداريکه شما بگى خودشم سهمش رو بخشيد به نداريکه من بگم ،دستگاه زديم جواب داد کنديم دوباره جسد رو کشيدم بيرون دوباره دستگاه زد به نظرشما دوستان فاصله طمع با پيروزی قبلی ما چقدر بود فقط ده سانت هرچند تا ده سانت زير جنازه رو هم کنده بوديم قبلا اما طمع اجازه رسيدن نداده بود درست سمت راست جنازه درست بغل دست راست بعد از ده سانت حفاری به يک کوزه اندازه دوتا مشت دست رسيديم که چهل عدد سکه نقره و يک عدد سکه طلا برخورديم که شد سهم دوتا ندار از اونروز به بعد همچنان کم و بيش خدا داد اما گرفت همون ماجراهای بد بياری پس توی اين راه طمع باشه اگه جنس درست جلوتون باشه نميبينيش پس اول صفا بعد شکر و بعد درخواست از خدا براى نيات خوب هم واسه خودتون هم ديگران

آرش جان داداش شنیدی میگن مستی و راستی ؟یه بابایی یه مال هنگفتی درآورده بود کاری نداریم چی بود فقط درباره کارشون گفتن موقع کار فقط مست بودن 2تا 20 لیتری توی اون مدت خورده بودن البته من موافق این موضوع مستیجات نیستم ولی منظور دل پاکیه

در ضمن قرار هم نيست فقط بخواد بهت نظر کنه و دفينه نصيبت کنه نه داداشهای من شما دلتو عملت رو صاف کن خدا از اين طريق نشد از يه جای ديگه نصيبت ميکنه به يکى زن خوب به يکى پول خوب و به يکی شانس خوب و و وهای ديگر خدا شاهده دوتا حادثه با چشام ديدم و اگه واقعا انکارش کنم خدا رو انکار کردم سوار اتوبوس شدم به خاطر خرابی ماشينم داشتم بيرون رو نگاه ميکردم که شخص با کلاسی از يه بنز مشگی خفنی پياده و به سمت اتوبوس اومد و سوار شد و امد کنار بنده نشست و بعد از عبور از چند ايستگاه اين شخص پستانکی از جيبش در اورد و شروع کرد با خجالت به مکيدن بنده وقتی اين صحنه رو ديدم سوال کردم جسارتا چرا ؟؟؟در جواب من گفت دارم به اندازه موهای تنت ،،دارم به اندازه همه ستاره های رو سرت اما ندارم چرا نميدونم گفتم چى ؟گفت بزاق دهان حاضرم هرچی دارم بدم ولی موقع خوردن خفه نشم ، بدم دهنم تر باشه ،بدم مجبور نباشم غذای خيس بخورم ،حاضرم دارو ندارم رو بدم خودم نباشم يه گدا باشم تنم سالم باشه دکترا قطع اميد کردن از اين حالت بی بزاقی و شايد با پستانک بشه کارى کرد تازه فهميدم خدا همه چيزو يکجا به آدم نميده ،،،،،،،،دومين حادثه دم درختی نشسته بودم که شخصی با تفنگ بادی کلاغی رو هدف گرفت و زد هرچند گلوله بهش خورد اما پريد و رفت همونجور که داشتم واسه خودم فکر ميکردم و راه ميرفتم رسيدم به يه امامزاده (حمزه رضا )که محلى که پسره کلاغ رو زده بود يک کيلومتر فاصله داشت نشستم و داشتم با گوشی ورميرفتم که گربه ای رو ديدم که کنار يه چندتا جدول (بلوک جدول) که چشماش رو کور کرده بودندقشنگ مشخص بود که با چيزی زدن تو چشاش و مدتى همگذشته و چشاش بسته شده داشتم با خودم فکرميکردم و تو فکر عميق بودم که غذاش رو کی ميده ياچطور غذا پيدا ميکنه با اين وضعيت که چهل دقيقه گذشت و در عين ناباوری شاهد منظره عجيبی شدم کلاغ تيرخورده اومد نشست درست بلای سر گربه روی درخچه بغل جدولها که قطرات خون قشنگ ميچکيد نوک جدولی که به بغل افتاده بود و گربه نشسته بود گربه خون رو بو ميکرد و ليس ميزد واقعا شوکه شده بودم نزديک به پانزده دقيقه شاهد اين صحنه بودم که کلاغ سقوط کرد جلوی گربه گربه رفت عقب و برگشت بو کرد و از گردن کلاغ گرفت و کشون کشون برد کنار جدولها که واسه بازسازی چيده بودند اونجا ، گريم گرفت و طب و لرز شديدى شدم دويدم حرم بغل بخاری نشستم واقعا اين شعره اومد به ذهنم و بازم گريه کردم (هرکه دندان دهد نان دهد)

آره علیرضا جان وقتی دل پاک باشه همه چی حله هرچند تو عالم مستی باشی ،،خدا بخواد بده ميده اما اگه ازت گرفت و باهاش بد نشدی درست شناختيش مشگل ما آدمها اينه که تا به مشگلی بر ميخوريم خدا رو ميشناسيم و بيشتر درخواستهامون از خدا جنبه شرطی داره ،خدايا بده منم به فقرا ميدم خوب خود خدا که قربون تنهايش بشم اگه بخواد خودش به فقرا ميده ديگه لزومی به واسطه نيست پس اگه فقط ذره ای شرط و شروط رو بزاريم کنار خود اوس کريم ميده مثل عظمت علی (ع) که وقتی عظمت خدا رو تو نمازش درک ميکرد هيچ کسی رو هيچ دردى رو حس نميکرد و همه شاهد بودند تيرى رو ار بازوش که سر تير فرو رفته بود به استخونش کشيدن بيرون و آخ نگفت چرا که عظمت خدا رو درک کرده و توى نماز شاهدش بود به همين دليل شد که شما حساب کن همه موجودات و کائنات به طريقی رو به خدا کرده و خدا خدا ميکنند اما خدا يکه و تنها با اون عظمتش رو کرده به علی و علی علی ميکنه پس هرکی خدا رو بشناسه خدا براش بزرگترين ثروته و اما علی و اولاد علی جلوه واقعى خدا رو درک کردن و خدا شناس بودنه و اگه صفای به حق در دلی خونه کنه خدا همه چی بهش ميده شک نکن عليرضاجان