جا داره ابتدا به اقای صفایی تبریک بگیم! چون بهرحال حرکت جالبی انجام دادن. ولی ای کاش توان فنی ما ایرانیها عوض این همه کپی کاری توام با افتخار ؛ معطوف به ارائه ایده ها و طرحهای ابتکاری جدید از خودمون میشد! لااقل توقع بنده شخصا از اقای صفایی خیلی بیشتر از اینها بود که پس از سالها کار کردن صرفا در مقوله فلزیاب های پالسی و کسب تجربیات فراوان ؛ روی به شبیه سازی طرحهای خارجی بیارن. هر چند این حرکت ایشون جنبه تجارتی داشته و تحت عنوان کپی لورنز ایکس 5 ظاهرا قیمت بالایی هم روی این محصولشون گذاشتن ؛ ولی امیدوارم این انتقاد بنده رو بعنوان کسی که بیشتر از زاویه فنی به قضیه نگاه میکنه بپذیرن. وانگهی بنظر من اگر چنین کاری در هر کشور پیشرفته ای صورت میگرفت نه تنها با استقبال خوبی از جانب مصرف کنندگان روبرو نمیشد ؛ بلکه با مشکلات قانونی و نقض قانون کپی رایت هم مواجه میشد! ولی متاسفانه یا خوشبختانه داستان در کشور ما کلا به صورت دیگری هست!
اما اون چیزی که شاید برای خیلی عزیزان جای سوال داره این هست که آیا این دستگاه واقعا میتونه کپی لورنز ایکس 5 باشه یا صرفا نوعی شبیه سازی هست؟! نظر من قطعا روی گزینه دوم هست. توجه شما رو به تصویر لورنز اصلی و نمونه ساخته شده ایشون جلب میکنم:
همونطور که ملاحظه میکنین تصویر اول مربوط به لورنز ایکس5 اصلی هست و تصویر دوم مربوط به نمونه شبیه سازی شده! مشخصا چیزی که بیشتر از نظر فنی جلب توجه میکنه تفاوت بین ال سی دی هاست! ال سی دی لورنز اصلی از نوع سفارشی و بصورت سگمنت بندی شده هست که بطور معمول اینجور ال سی دیها بصورت سفارشی و مخصوص دستگاه خاصی تولید میشن. اما ال سی دی دستگاه دوم از نوع گرافیکی هست!!! یعنی نوعی ال سی دی کاملا متداول که در بازار به وفور یافت میشه و هر جور طرحی رو میشه روش نمایش داد. علتی که مطمئنا این دو دستگاه نمیتونن به هم ربطی داشته باشن همین هست که این دو نوع ال سی دی نه تنها دارای اتصالات الکترونیکی کاملا متفاوتی هستن ؛ بلکه برنامه نویسی و دستورات نمایش آبجکت ها هم برای این دو ال سی دی کاملا و زمین تا آسمان با هم فرق داره! پس طبیعتا میکروکنترلر مورد استفاده در نمونه شبیه سازی شده هم هیچ ربطی به لورنز اصلی نداره و کلا میشه گفت قسمت دیجیتال دو دستگاه متفاوت هست. تنها تلاشی که صورت گرفته در این زمینه بوده که همون نوشته ها و علایم و نمودار بصورت مشابه روی صفحه ال سی دی گرافیکی پیاده بشن. با این حال خودتون در مقایسه تصاویر متوجه تفاوتهای قابل ملاحظه ای میشین! حالا در قسمت آنالوگ و به ویژه قسمت صوتی که نسبتا ساده هم هست میتونه مشابهتهای بیشتری وجود داشته باشه که البته در این نوع دستگاههای دیجیتال از درجه اهمیت کمتری برخورداره.
از طرفی باید از اقای صفائی یا سایر دوستانی که دنبال ساخت حتی خود لورنز هستن پرسید اگر ما طرح دقیق و کامل ساخت لورنز ایکس5 رو داشته باشیم و در اختیار شما بذاریم آیا شما میتونین اون طرح رو دقیقا به کیفیت ساخت و مونتاژ لورنز اصلی در بیارین؟! جواب مطمئنا در 99 درصد موارد در صورت عملی شدن داستان منفی هست! چرا که این جور دستگاهها از قطعات بسیار متعدد استفاده میکنن که دسترسی به نوع مرغوب همگی اونها در بازار ما محال هست و از طرفی مشکل بشه تصور کرد که کسی صدها قطعه ریز و درشت این دستگاهها رو بطور کامل از خارج وارد ایران کنه! حداقل بنده بر خلاف بسیاری از ادعا ها تا الان در عمل چنین چیزی ندیدم. از طرفی مونتاژ یک مدار پر قطعه هم کار دست یک نفر نیست! بورد اینجور دستگاهها که بصورت اس ام دی و فشرده هستن باید توسط دستگاههای مکانیزه و اتوماتیک مونتاژ بشه تا کارایی نهایی مدار بدست بیاد. این دستگاههای مونتاژ هم تا جاییکه من میدونم مورد استفاده هیچ یک از سازندگان فلزیاب دستساز در ایران نیست! نکته جالب دیگه طراحی خود فیبر اینجور مدارات پیچیده هست که به تنهایی نیاز به دانش بالایی داره. هر چند فیبر های ساده رو میشه براحتی طراحی کرد ؛ ولی در مورد بوردهای پیچیده شرکتی معمولا در این شرکتها چندین مهندس فقط وظیفه طراحی دقیق و اصولی فیبر دستگاهها رو به عهده دارن! کیفیت مناسب طراحی فیبر هم در کارکرد نهایی دستگاه تاثیر قابل ملاحظه ای داره.
بهرحال با اینکه مشخصا زحمت زیادی برای پیاده سازی چنین پروژه ای کشیده شده ولی بنده علیرغم احترامی که نسبت به ایشون دارم باید عرض کنم این شبیه سازی رو از نظر فنی فاقد ارزش بالایی میدونم و صرفا میشه از نظر تجاری بهش نمره ای در حد قبولی داد.