درود بر شما جناب محمدي
پاسخ سوالات شما:
1.سمبل هاي زير خاك اكثرا در جهت راهنمايي براي كشف صحيح مسير در بارهايي كه مسيري دشوار و عمقي بالا در نظر گرفته شده استفاده مي شود
هر سمبل توضيح و مقدار خود را دارد گاه تنها اشاره به پايين رفتن مانند سمبل پا و گاهي اخطار براي نزديك شدن به تله مثل سمبل عقرب و گاهي تعيين جهت جغرافيايي همانند شكل صورت --شكل صورت
مكانهاي بعد از اسلام با قيد در نسخه , در زمان كشف سمبل در زير خاك براساس نسخه فاصله تا هدف را مشخص مي كردند
در قبل اسلام بيشتر هدايت مسير مد نظر بود
2.شما بايد در نظر داشته باشيد كه محلي كه حفاري مي كنيد از لحاظ حفاري چند لايه مي باشد ؟آيا دوره ها يكي است كه ما آن را گمراهي بناميم يا با فاصله چند قرن از هم اين علائم قدمت دارند؟مثال:در مدل بيرون از خاك در غاري ميتوان به راحتي فريب مسير را كشف كرد چون به راحتي دو يا سه دهانه فرعي قابل مشاهده است اما در زير خاك اول دوره ها براساس شناسنامه ها (سفال,ابزار و....)شناسايي و بعد نسبت به آن تصميم گرفت
كاسه سنگ خود نماد شعاع است ژس نميتواند فريب در نقطه را فراهم كند
3.تنها راه كارشناسي آن است چون جز به جز لايه هاي يك منطقه باستاني ميتواند هم نخاله باستاني داشته باشد و شما را گمراه كند و هم واقعا نشانه باشد مثال:در حفاري يك سايت تا 2 متر نخاله اعم از استخوان,سفال و.... كشف شد كه هيچ ارتباطي به دفينه نداشتند
اما در عمق دو متري سنگي مستطيل و تراش خورده كشف شد كه شمشيري مفرغي به 4 قسمت مساوي تقسيم شده بود يعني شمشير را به همان حالتي كه هست به 4 قسمت تقسيم كنيد بدون اينكه شكل شمشير به هم بخورد
به فاصله 4 شمشير از نوك شمشير يك ostracon كشف شد كه زير كاسه مفرغي كه بر عكس بود قرار داشت و محل بار بر روي آن نوشته شده بود
زماني كه اين علامت گذاري صورت گرفته سنگ تا شكم در خاك بوده اما مرور زمان و سكونت اقوام ديگر باعث شده 2 متر نخاله كه هيچ ارتباطي با آن ندارد بر روي سنگ سوار شود
4.نشانه گذاري ها در اقوام مختلف براساس جهات جغرافيايي تقريبا مشابهت دارد و اصل بر حركت آفتاب و غروب يا طلوع است همچنين حركت ماه
اما سمبل هاي هر قوم متفاوت مي باشد
اين جهت ها در زير خاك با روي خاك تطبيق داده مي شد و محاسبات خاصي چندين متر زير خاك كه محل قرار گيري يك اتاقك بود را در بالا و روي خاك يا سنگ هاي نشان مشخص مي كردند و كاشفين با مشاهده سنگ هاي نشان بالاي و مشخص كردن جهت جغرافيايي راه ورود اصلي را پيدا ميكردند
5.بسيار بعيد است چون نود درصد سفالهاي كشف شده از دل خاك دچار آسيب هاي جدي هستند مگر در گور يا اتاقك يا غاري باشند
مردمان باستان هم بر همه اين علم ها آگاه بودند و از نشانه گذاري از سفال پرهيز ميكردند مگر در محلي كشف شود كه محافظت شده باشد مثل گورهايي خاص(در دوره هايي از بعد اسلام )يا محفظه هاي سنگي كه اين سفالها هم داراي علامت و خطوطي رمزي هستند و نه ساده
6.سكه اگر كنار جسد باشد هديه اوست اگر در محوطه اي باستاني كه پراكندگي اشياء وجود دارد كشف شود به چيزي اشاره ندارد
اما اگر به نظم و بصورت كه زير آن كوبيده شده و بر روي آن سنگي تراش خورده قرار گرفته باشد نشان دهنده بار سكه در زير خاك كوبيده است