انجمن تخصصی فلزیاب و ردیاب
تاریخ : جمعه 2 آذر1403 - 3:52pm



پاسخ به موضوع  [ 23 پست ]  برو به صفحه قبلی  1 , 2 , 3  بعدی
 كسي سورس فلزياب پالسي داره اينجا بذاره 
نویسنده پیغام
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای

تاریخ عضویت: پنج شنبه 22 اردیبهشت1395 - 12:54am
پست: 318
پاسخ با نقل قول
naser1 نوشته است:
آقاي دارك هدفمون فقط دستيابي به الگوريتم بدرد بخوره درسته حق با شماست من دانلود كردم ولي خوب نگاه نكرده بودم اسمبليه
آقا اصلا بيخيال شديم من فقط در تعريف شكل موج مشكل دارم كه يه كاريش ميكنم
اگه الگوريتم درست باشه برنامه نويسي كار مشكلي نيست :D

دوست عزیز منظور شما رو از الگوریتم نگرفتم منظور شما الگوریتم فلوچارت هست


یکشنبه 16 خرداد1395 - 4:23am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای

تاریخ عضویت: پنج شنبه 22 اردیبهشت1395 - 12:54am
پست: 318
پاسخ با نقل قول
حمید نوشته است:
ممنون ناصر جان!
شما به فایل اسمبلی میگی سورس؟ اگر اینجور باشه که همه فایلهای هگز مدارات رو میشه اسمبلیشون رو دراورد! :D
اگر سورس به زبان سی یا بیسیک باشه میشه روش کار کرد و تا حدود زیادی تحلیلش کرد.

من تا حدودی با مهندس حمید موافقم اقا ناصر اگه شما میخواید زبان اسمبل کار کنید یا همان زبان صفر و یک دو کتاب هست موجود که خوندن اون بی لطف نیست زبان برنامه نویسی اسمبلی و همچنین کتاب سخت افزار حمید مقسمی این دو کتاب اطلاعات خوبی در مورد این موضوع هست


یکشنبه 16 خرداد1395 - 4:29am
کاربر فعال
کاربر فعال
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: یکشنبه 4 بهمن1394 - 2:52pm
پست: 126
محل اقامت: Internet
پاسخ با نقل قول
naser1 نوشته است:
با سلام خدمت همه دوستان
جهت همكاري به كمك همه اساتيد محترم نياز هست كه سورس فايل يك فلزياب پالسي مورد بررسي وتجزيه و تحليل قراربگيرد تا شرايط لازم براي طراحي وساخت فلزياب ديجيتالي قوي و سازگار با قطعات الكترونيكي موجود در بازار براي سايتمون فراهم آيد
به اميد اينكه سايتمون يك فلزياب ديجيتالي قابل قبول داشته باشه كه اكثر دوستان طالب اون هستند خواهشمندم از دوستاني كه فايل سورس فلزياب پالسي رو دارند بهمراه شماتيك در همينجا آپلود كنند تا مورد بررسي قرارگيرد

لازم به ذكر است كه به سورس فايل نياز هست بنابراين از دوستان خواهشمندم كه فايل هگز در اينجا آپلود نكنند ضمنا اگر سورس مورد نظر در بسكا م نوشته شود خوب هست اگر بازبان c هم نوشته شود بازخوب هست

ضمنا از همه اساتيد محترم كه در برنامه نويسي والكترونيك مهارت دارند دعوت به همكاري ميكنم



اولين سورس رو من خودم آپلود ميكنم اين سورس ماله فلزياب clone pi روسي هست اميدوارم مفيد باشه

http://uplod.ir/ii2jbxbzooe2/clone_pi.rar.htm


ناصر جان لینک دانلود مشکل داره .
اگه ممکنه تو انجمن آپ کنید یه نگاه بهش بندازم .
از اسمبلی کم و بیش سر در میارم .



پرنده ای که پرواز بلد نیست ، به قفس میگوید تقدیر


شنبه 22 خرداد1395 - 10:03pm

تاریخ عضویت: شنبه 6 فروردین1395 - 12:04am
پست: 12
پاسخ با نقل قول
naser1 نوشته است:
حميد جان شما يك الگوريتم مشخص كنين من حاضرم براي برنامه نويسيش همكاري كنم با همين atmega8 شروع ميكنيم در بسكام چطوره؟ من در توليد پالس ونمونه برداريش وايجاد منو وlcd و kbdو بازر و.... مشكل ندارم مشكل من اينه كه وقتي نمونه ها رو گرفتيم و از طريق adc داديم به ميكرو بايد مدار انتيگرالگير و مقايسه كننده سطح ولتاژ و... رو به صورت نرم افزاري تعريف كنيم البته اگه فلوچارت دقيقي داشته باشم ميتونم نرم افزارشو يه كاريش بكنم اگه ممكنه در مورد تريشهولد وتنضيمات زمين وdelay , zero , gb ,ad.... وبقيه اصطلاحات در فلزياب پالسي توضيح بدين تا فرآيند نمونه برداري و آشكارسازي ودتكت روشن تر بشه چون من مثل شما واستاد sybotو ساير اساتيد صاحب نظر اطلاعات كاملي از فلز ياب ندارم ممنونم


سلام و ممنون از ناصر عزیز به خاطر این پست شون. من یکی دو بار تلاش کردم چنین رویکردی رو در یکی دو تا موضوع پیاده کنم به فروشندگی متهم شدم :(
بهترین کار واسه داشتن یک برنامه درست حسابی که بقیه هم بتونن ادامه اش بدن اینه که از اساس کار شروع کنیم و روال های محاسبات کاملا جا بیافته و درک بشه، بعدش هر کسی بنا به اقتضای زبان و سخت افزاری که بلده می تونه برنامه مد نظر خودش رو بنویسه. مثلا یکی حال می کنه با atmega بنویسه، یکی با PIC راحتتره و اصلا یکی ممکنه بترکونه و بشینه با ARM برنامه بنویسه. ظاهر و شمایل برنامه ها مطمئنا متفاوت خواهد بود اما همشون همون کار اصلی ای رو که با مفاهیم اساسی مدار و عملکرد دستگاه سر و کار داره رو پیاده می کنن پس ترسی از متفاوت بودن ظاهر سورس ها اینا نیست.
اما در مورد انتگرال گیری، چون نمونه برداری میشه اینجا اون مفهوم انتگرال گیری آنالوگ کار نمی کنه و با مفهوم اکومولاتور باید انتگرال گیری رو پیاده کنیم که چیزی غیر از جمع کردن نمونه های گرفته شده نیست(البته با یک ضریب ثابت).
مقایسه کننده هم راحته و با یک عدد مقایسه میشه، این عدد رو میشه از یکی از پورت ها موقع نال کردن سیستم خوند و در پردازنده ذخیره کرد.
با توجه به نمودارهای جریان ارلی و استهلاک میدان مغناطیسی میشه نمونه های گرفته شده رو به چند قسمت تقسیم کرد، مثلا 3 بخش که با مقایسه با نمودار استهلاک نال، (که خب طبیعتا اینجا باید 3 تا عدد در نظر گرفته بشه) میشه دستگاه پالسی رو به جنس فلز هم حساس کرد. البته همه اینها در شرایط ایده آل هست و مطمئنا اثر نویز، فرکانس نمونه برداری، قابلیت پردازنده انتخابی و البته مهمتر از همه کیفیت مدار آنالوگی که پردازنده داره درایوش می کنه خیلی خیلی تاثیر گذار خواهد بود.

غرض از این همه زیاده گویی اینه که آقا من پایه ام تا هر اطلاعاتی که بتونم در اختیار قرار بدم (با توجه به تجربه کارهای عملی که در پردازش سیگنالها دارم) و پیشنهادم هم اینه که کار رو تیکه تیکه بکنیم و مثلا اول روی بحث تولید سیگنال درایور مولد میدان مغناطیسی کار کنیم. بعد از اینکه به نتیجه مناسبی رسیدیم بریم سراغ گام بعدی و ... منظور اینکه سیستماتیک باید کار کرد.
البته من هنوز دارم روی اون طرح فلزیاب با امواج الکترومغناطیسی خودم کار می کنم اما کسی که بلد باشه رو پیدا نکردم تا کمی سرعتم بالاتر بره. کسی هست مخابرات میدان و طراحی آنتن بلد باشه؟


پنج شنبه 27 خرداد1395 - 5:51pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: دوشنبه 2 دی1392 - 7:54pm
پست: 543
پاسخ با نقل قول
mhsn نوشته است:
naser1 نوشته است:
حميد جان شما يك الگوريتم مشخص كنين من حاضرم براي برنامه نويسيش همكاري كنم با همين atmega8 شروع ميكنيم در بسكام چطوره؟ من در توليد پالس ونمونه برداريش وايجاد منو وlcd و kbdو بازر و.... مشكل ندارم مشكل من اينه كه وقتي نمونه ها رو گرفتيم و از طريق adc داديم به ميكرو بايد مدار انتيگرالگير و مقايسه كننده سطح ولتاژ و... رو به صورت نرم افزاري تعريف كنيم البته اگه فلوچارت دقيقي داشته باشم ميتونم نرم افزارشو يه كاريش بكنم اگه ممكنه در مورد تريشهولد وتنضيمات زمين وdelay , zero , gb ,ad.... وبقيه اصطلاحات در فلزياب پالسي توضيح بدين تا فرآيند نمونه برداري و آشكارسازي ودتكت روشن تر بشه چون من مثل شما واستاد sybotو ساير اساتيد صاحب نظر اطلاعات كاملي از فلز ياب ندارم ممنونم


سلام و ممنون از ناصر عزیز به خاطر این پست شون. من یکی دو بار تلاش کردم چنین رویکردی رو در یکی دو تا موضوع پیاده کنم به فروشندگی متهم شدم :(
بهترین کار واسه داشتن یک برنامه درست حسابی که بقیه هم بتونن ادامه اش بدن اینه که از اساس کار شروع کنیم و روال های محاسبات کاملا جا بیافته و درک بشه، بعدش هر کسی بنا به اقتضای زبان و سخت افزاری که بلده می تونه برنامه مد نظر خودش رو بنویسه. مثلا یکی حال می کنه با atmega بنویسه، یکی با PIC راحتتره و اصلا یکی ممکنه بترکونه و بشینه با ARM برنامه بنویسه. ظاهر و شمایل برنامه ها مطمئنا متفاوت خواهد بود اما همشون همون کار اصلی ای رو که با مفاهیم اساسی مدار و عملکرد دستگاه سر و کار داره رو پیاده می کنن پس ترسی از متفاوت بودن ظاهر سورس ها اینا نیست.
اما در مورد انتگرال گیری، چون نمونه برداری میشه اینجا اون مفهوم انتگرال گیری آنالوگ کار نمی کنه و با مفهوم اکومولاتور باید انتگرال گیری رو پیاده کنیم که چیزی غیر از جمع کردن نمونه های گرفته شده نیست(البته با یک ضریب ثابت).
مقایسه کننده هم راحته و با یک عدد مقایسه میشه، این عدد رو میشه از یکی از پورت ها موقع نال کردن سیستم خوند و در پردازنده ذخیره کرد.
با توجه به نمودارهای جریان ارلی و استهلاک میدان مغناطیسی میشه نمونه های گرفته شده رو به چند قسمت تقسیم کرد، مثلا 3 بخش که با مقایسه با نمودار استهلاک نال، (که خب طبیعتا اینجا باید 3 تا عدد در نظر گرفته بشه) میشه دستگاه پالسی رو به جنس فلز هم حساس کرد. البته همه اینها در شرایط ایده آل هست و مطمئنا اثر نویز، فرکانس نمونه برداری، قابلیت پردازنده انتخابی و البته مهمتر از همه کیفیت مدار آنالوگی که پردازنده داره درایوش می کنه خیلی خیلی تاثیر گذار خواهد بود.

غرض از این همه زیاده گویی اینه که آقا من پایه ام تا هر اطلاعاتی که بتونم در اختیار قرار بدم (با توجه به تجربه کارهای عملی که در پردازش سیگنالها دارم) و پیشنهادم هم اینه که کار رو تیکه تیکه بکنیم و مثلا اول روی بحث تولید سیگنال درایور مولد میدان مغناطیسی کار کنیم. بعد از اینکه به نتیجه مناسبی رسیدیم بریم سراغ گام بعدی و ... منظور اینکه سیستماتیک باید کار کرد.
البته من هنوز دارم روی اون طرح فلزیاب با امواج الکترومغناطیسی خودم کار می کنم اما کسی که بلد باشه رو پیدا نکردم تا کمی سرعتم بالاتر بره. کسی هست مخابرات میدان و طراحی آنتن بلد باشه؟


درود بنده نیز در این مورد به خصوص مطالعات و تجربه های خوبی دارم. خوشحال میشم که بتونم کاری بکنم.از الگوریتم تولید انواع پالس بگیر تا پردازش سیگنال و روش های حذف نویز .



ایمان , راستی و خوش رویی = گنج واقعی


پنج شنبه 27 خرداد1395 - 9:53pm

تاریخ عضویت: شنبه 6 فروردین1395 - 12:04am
پست: 12
پاسخ با نقل قول
خب حالا که یک نفر دیگه آدم پایه پیدا شد فکر کنم شروع کنیم بهتر باشه.
حالت کلی تمامی شکل موج های موجود در PI ها رو براتون میذارم اینجا.
اولیش که نوشته coil switch مشخص شده همون شکل موج پالسی ای هست که ما باید تولیدش کنیم. این شکل موج رو به راحتی میشه با استفاده از مد PWM که تقریبا تمامی پردازنده ها دارن اش تولید کرد. pulse period طول هر تناوب از شکل موج مون هست که مشخصا یک بخش highداره و یک بخش low. منظور از فرکانس در PI ها هم معکوس دوره تناوب این شکل موج است که معمولا کمتر از 200 در نظر گرفته میشه. من به شخصه فکر نمی کنم افزایش یا کاهش این فرکانس در عمق تاثیری داشته باشه (البته ممنون خواهم شد که دوستان نظراتشون رو بیان کنن و اگر استدلالی باشه با روابط توضیح داده بشه). تنها تفاوت در کاهش یا افزایش فرکانس (با این مضمونی که گفتیم) اولا در میزان سرعت پاسخدهی سیستم تاثیر داره، یعنی احتمالا هر چقدر فرکانس رو بالا ببریم تاخیر سیستم در آشکارسازی کمتر خواهد شد که البته با توجه به اینکه شخص هیچوقت موقع پراب محیط سرعت بالاتری از قدم زدن نداره این مزیت افزایش فرکانس بی مورده (مگر اینکه بخواد سوار موتور بشه و با دنده 4 محیط رو پراب کنه :)) ) از طرفی افزایش فرکانس با توجه به محدود و تقریبا ثابت بودن فرکانس نمونه برداری پردازنده ها، سبب میشه که تعداد نمونه ها در یک بازه ثابت کمتر بشه که این باعث میشه بحث تعیین آستانه و همچنین تفکیک دچار اشکال بشه، در ثانی مصرف باتری هم بالاتر میره چون افزایش فرکانس سبب افزایش سوئیچینگ و علاوه بر اون افزایش نسبت زمان high به low خواهد شد. مگر اینکه بخواهیم همزمان با افزایش فرکانس بخش high رو کوتاهتر کنیم که نسبت high به low ثابت بمونه. اما بر خلاف بحث فرکانس، کم یا زیاد بودن طول قسمت high در عمق (و متاسفانه در بحث نویز و اشباع زمین) تاثیر داره و باید مواظب این نکته باشیم.

حالا قبل از ادامه باید بگم که این شکل موج که تولید شد باید به یک ترانزیستور اعمال بشه (چون جریان چندانی نمیشه از پردازنده کشید و همچنین ممکنه ولتاژ عمل سوئیچ اصلی ما "که معمولا از نوع FET است" به ازای انواع مختلف سوئیچ متفاوت باشه که پردازنده قادر به تامین اون نباشه). اینکه این اتصال به ترانزیستور که به تعبیری میشه گفت اولین طبقه از درایور سیم پیچمون هست با اتصال مستقیم باشه یا اپتوکوپلری (برای بحث نویز ورودی به پردازنده و ...) چیزیه که باید بحث بشه در موردش.

تا اینجای کار دوست مون سهیل و ناصر و بقیه نظراتشون رو بفرمایند تا ادامه کار. @};-


سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.


جمعه 28 خرداد1395 - 9:02am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: دوشنبه 2 دی1392 - 7:54pm
پست: 543
پاسخ با نقل قول
mhsn نوشته است:
خب حالا که یک نفر دیگه آدم پایه پیدا شد فکر کنم شروع کنیم بهتر باشه.
حالت کلی تمامی شکل موج های موجود در PI ها رو براتون میذارم اینجا.
اولیش که نوشته coil switch مشخص شده همون شکل موج پالسی ای هست که ما باید تولیدش کنیم. این شکل موج رو به راحتی میشه با استفاده از مد PWM که تقریبا تمامی پردازنده ها دارن اش تولید کرد. pulse period طول هر تناوب از شکل موج مون هست که مشخصا یک بخش highداره و یک بخش low. منظور از فرکانس در PI ها هم معکوس دوره تناوب این شکل موج است که معمولا کمتر از 200 در نظر گرفته میشه. من به شخصه فکر نمی کنم افزایش یا کاهش این فرکانس در عمق تاثیری داشته باشه (البته ممنون خواهم شد که دوستان نظراتشون رو بیان کنن و اگر استدلالی باشه با روابط توضیح داده بشه). تنها تفاوت در کاهش یا افزایش فرکانس (با این مضمونی که گفتیم) اولا در میزان سرعت پاسخدهی سیستم تاثیر داره، یعنی احتمالا هر چقدر فرکانس رو بالا ببریم تاخیر سیستم در آشکارسازی کمتر خواهد شد که البته با توجه به اینکه شخص هیچوقت موقع پراب محیط سرعت بالاتری از قدم زدن نداره این مزیت افزایش فرکانس بی مورده (مگر اینکه بخواد سوار موتور بشه و با دنده 4 محیط رو پراب کنه :)) ) از طرفی افزایش فرکانس با توجه به محدود و تقریبا ثابت بودن فرکانس نمونه برداری پردازنده ها، سبب میشه که تعداد نمونه ها در یک بازه ثابت کمتر بشه که این باعث میشه بحث تعیین آستانه و همچنین تفکیک دچار اشکال بشه، در ثانی مصرف باتری هم بالاتر میره چون افزایش فرکانس سبب افزایش سوئیچینگ و علاوه بر اون افزایش نسبت زمان high به low خواهد شد. مگر اینکه بخواهیم همزمان با افزایش فرکانس بخش high رو کوتاهتر کنیم که نسبت high به low ثابت بمونه. اما بر خلاف بحث فرکانس، کم یا زیاد بودن طول قسمت high در عمق (و متاسفانه در بحث نویز و اشباع زمین) تاثیر داره و باید مواظب این نکته باشیم.

حالا قبل از ادامه باید بگم که این شکل موج که تولید شد باید به یک ترانزیستور اعمال بشه (چون جریان چندانی نمیشه از پردازنده کشید و همچنین ممکنه ولتاژ عمل سوئیچ اصلی ما "که معمولا از نوع FET است" به ازای انواع مختلف سوئیچ متفاوت باشه که پردازنده قادر به تامین اون نباشه). اینکه این اتصال به ترانزیستور که به تعبیری میشه گفت اولین طبقه از درایور سیم پیچمون هست با اتصال مستقیم باشه یا اپتوکوپلری (برای بحث نویز ورودی به پردازنده و ...) چیزیه که باید بحث بشه در موردش.

تا اینجای کار دوست مون سهیل و ناصر و بقیه نظراتشون رو بفرمایند تا ادامه کار. @};-


درود، ادبیات نوشتاری جالبی دارین.
بفرما شکل موجود تولید شد. البته بدون استفاده از تایمر با قابلیت ماجلیشن، که به راحتی تمامی پارامتر هاش دست کاربر هستش و میشه عوضش کرد.

استپ فرکانس نیم هرتز و استپ عرض پالس 1 میکرو ثانیه

عکسی که زحمت کشیدین و گذاشیتن بخش سمپلینگش مربوط به سیستم آنالوگ هستش.

ببینیم با راه رفته رو رفتتن چیا میتونیم بکنیم!



ایمان , راستی و خوش رویی = گنج واقعی


شنبه 29 خرداد1395 - 7:41am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: دوشنبه 2 دی1392 - 7:54pm
پست: 543
پاسخ با نقل قول
شکل پالس. مناسب برای درایو کویل.


سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.



ایمان , راستی و خوش رویی = گنج واقعی


شنبه 29 خرداد1395 - 7:47am

تاریخ عضویت: شنبه 6 فروردین1395 - 12:04am
پست: 12
پاسخ با نقل قول
خب سهیل عزیز. اگه توی برنامه ای که نوشتید مقادیر زمانهای high و period رو مستقل از هم میشه تغییر داد بدونید که برنامه تون اشتباهه! چونکه:
اگر کاربر (که ما باید کاربر رو آدمی در نظر بگیریم که چیزی از پالس و دوره تناوب و ... نمی دونه و احتمالا همه ولوم ها اینا رو بدون هیچ دانشی کم و زیاد خواهد کرد) بیاد و ولوم ها رو دستکاری بکنه و high=period قرار بده اتفاق های بدی میافته! احتمالا اگر باتری آمپر بالا باشه برد خواهد سوخت! یا سیم پیچ چنان داغ میشه که دچار تغییر شکل بشه و ... در بهترین حالت باتری در کمتر از دو سه دقیقه خالی بکنه و طرف فحش و بد و بیراه نثار زمین و زمان بکنه :|
باید توی برنامه به جای دو کنترل، یک کنترل در نظر گرفته بشه. که البته به نظر من بهتره کنترل برای زمان high بودن در اختیار کاربر باشه و period با مقدار high خودشو تنظیم بکنه. برای این تنظیم باید عمر باتری و جریان دهی و البته ویژگی های فیزیکی بورد و سیم پیچ در نظر گرفته بشه. که خب میشه بحث ساخت دستگاه. حالا اگر سوال میپرسید که روال این تغییر چطور باشه و با چه الگوریتمی اندازه این زمانها تنظیم بشه، جواب اینه که باید همین جا و توی همین تاپیک با استفاده از علم خودمون و دوستان به یک نتیجه برسیم. اینکه من چهار تا خط کد بنویسم و یه شکلی رو در خروجی ببینم اصلا کافی نیست. مشابه اش رو هم بسیار دیدم که طرف ادعای برنامه نویس بودن داره، بهش میگم بیا FFT یک سیگنالی رو با این پارامترها و به نمونه های زمانی تبدیل کن و نمونه ها و فاصله بین نمونه ها رو دقیقا برابر با محاسبات در بیار که میره و یک ماه دیگه دست از پا درازتر بر میگرده. 8-|

اما در مورد شکلی که فرستادید. چرا 200 میکروثانیه؟ بیشتر و کمتر شدنش چه تاثیری داره؟
در یک مقاله میخوندم که بیشتر از 250 میکروثانیه سبب مغناطیسی شدن زمین و بوجود اومدن نویز زمین میشه. اما در اون مقاله نگفته بود که با چه جریانی؟ با چه هانری؟ و ... که البته به نظرم این اطلاعات حتما لازم هستن. حالا شما فرض کن بخوایم دستگاه رو تطبیقی کنیم اش (همون adaptive خارجی ها) بیاد و خودبخود زمان high یا به عبارت دقیقتر duty cycle را عوض کنه و بنا به فیدیک از شرایط خاک و رطوبت محیط یک duty cycle مناسب رو انتخاب کنه که یک trade off بین سطح نویز و عمق نفوذ بدست بیاره، بدیهیه که باید توی پردازنده و البته با یک فیدبک منطقی از سیم پیچ این محاسبات رو انجام بده اما چطوری؟؟؟ شاید این هم یک راه رفته باشه :D

در مورد اون جمله ای هم که گفتید که "راه رفته رو دوباره تکرار کنیم"، اولا اینکه توی انجمن جایی ندیدم که بصورت یکپارچه و منظم اصول کار توضیح داده بشه ثانیا شاید یکی از راه های تعمیق دانسته ها تکرارش باشه ;)

دوستانی که این تاپیک رو مطالعه می فرمایند خواهشا اطلاعاتتون رو به اشتراک بگذارید.


شنبه 29 خرداد1395 - 10:42am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: دوشنبه 2 دی1392 - 7:54pm
پست: 543
پاسخ با نقل قول
mhsn نوشته است:
خب سهیل عزیز...



آقای محترم خیلی پر واضحه که شما کلا اومدین که قانع نشین! به قول شما تغییر مقادیر زمانهای high و period مستقل از هم اون هم بدون استفاده از تایمر و فقط با استفاده از تایمینگ پردازش و محاسبات دقیق نه تنها اشتباه نیست بلکه قدرت و هنر برنامه نویس رو نشون میده.

اگه به اون توالی شمار بالایی نگاه کنین فرکانسی که کاربر از منو انتخاب میکنه محدود هستش و قابل تغییر بودن آن جهت به دست آوردن بهترین تنظیمات در شرایط گونان است، رنج High بودن هم محدود میشه به اون چیزی که ما خودمون قبلا تعریف کردیم البته نه با ولوم معمولی بلکه با کلید یا شاید هم یه انکودر ؛و مسلما حالت پیش فرض نیز پس از تست های گوناگون تعیین میشه با ملاحضات بالا و همچنین سیستمی که بتونه میزان جریان کشی و آهنگ افت ولتاژ باطری رو تعیین کنه که در این حالت قضیه باطری و داغ کردن زمین و زمان را .... کردن و این جور چیز ها منتفی میشه.

جناب محترم درمورد پریود هم که میفرمایین خودشو با زمان high بودن تطبیق بده خب مگه زوره! مدت high بودن خروجی فرکانسی میکرو،قدرت پالس زنی رو تعیین میکنه و تغییر اون هیچ اثری بر پروید (از تقسیم عدد یک بر پریود بر حسب ثانیه فرکانس به دست می یاد) نداره چون مقدار اضافه شده به زمان بالا بودن پایه میکرو از مقدار پایین بودن پایه میکرو کم میشه و بالعکس البته با حساب و کتاب دقیق. تمامی موارد فوق در حد آموزش متوسطه ایران هستش. در ضمن تو این دوره زمونه بنده هرگز ادعای برنامه نویس بون نکردم البته به عنوان یه هابیست که صرف کنجکاوی دنبال این جور کارا میره، فکر نکنم موردی داشته باشه.

اما درمورد تبدیل فوریه اون هم جایی که مافقط با مقادیر صحیح 10 بیتی کار میکنیم نه با مقادی پیچیده اعشاری، به چنین محسباتی نیاز نداریم.(اعداد اعشاری فقط جهت درک ادمی زاد کاربرد داره مگه نه 010 رو عشقه)با کوانتیزاسیون فید بک کویل نهایتا 30 الی 40 تا نقطه رو بتونیم گیر بندازیم تازه اگه خیلی شاخ بازی در بیاریم. و با روش پویت بای پویت دیگر نیازی هم به اتگرال گیری نیست و میشه تفکیک رو هم پیاده کرد. اون 200 میکرو ثانیه هم فقط جهت تست هستش، پر واضحه که مقادیر زیاد باعث سچوریشن یا اشباع مغناطیسی خاک میشه که البته بنده این مورد رو آزمایش نکردم، مقادیر کم هم قدرت دستگاه کم میشه. اون بالانس و یافتن مقادیر مناسب با شرایط خاک هم کاری غیر ممکن نیست. ولی تجربه ی اپراتور با هوش و ذکاوت خیلی بهتر از اون تطبیق خودکار کارگر میوفته اینو بهتون قول میدم. هر فکری منطقی که به فکر آدمی زاد برسه به راحتی میشه با کامپیوتر پردازش کرد.

در مورد تعمیق دانسته ها هم کاملا حق با شماست. بنده از تکرار تا حالا ضرری ندیدم. تاکید من بیشتر بر این بود که آقای مهندس حمید سفره و پهن کردن و لقمه رو هم گرفتن اگه یه ذره هشیار باشیم نیاز به مانور روی این نیست. مگر ابتکاری جدید که منجر به برد و ثبات توامان بشه.

سپاس



ایمان , راستی و خوش رویی = گنج واقعی


شنبه 29 خرداد1395 - 2:32pm
نمایش پست ها از آخر به اول:  مرتب سازی بر اساس  
پاسخ به موضوع   [ 23 پست ]  برو به صفحه قبلی  1 , 2 , 3  بعدی

چه کسی آنلاین است؟

کاربران حاضر در این انجمن: Dma , Majestic12 , Seeker و 322 مهمان


در این انجمن نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
در این انجمن نمی توانید به موضوعات پاسخ دهید
در این انجمن نمی توانید پست خود را ویرایش کنید
در این انجمن نمی توانید پست های خود را حذف کنید
در این انجمن نمی توانید پیوست ارسال کنید

انجمن و سایت تخصصی فلزیاب و ردیاب با حضور اساتید مجرب - طراحی و ساخت و خرید و فروش مدارات الکترونیک و کیت و نقشه مدار دستگاههای پر قدرت فلز یاب و رد یاب با قیمت مناسب - دستگاه گنج یاب و دفینه یاب و گنجیاب جهت جستجوی طلا - بهترین و قویترین طلایاب و سیستم تصویری و فلزیاب پالسی و توباکس - آموزش اپراتوری ردیاب - best site / forum for metal detector (PI, VLF, Two Box, ...) , lrl , felezyab , felez yab systems to find treasure