صدها معجزه در قرآن نوشته شده که کشفشون در آن زمان برای هیچ دانشمندی مقدور نبوده . حالا صد تا رو ولش کنیم فرض کنیم فقط یکی
برای اثبات ماورائی بودن نویسنده ی قرآن حتی فقط یک آیه کافی است . ( برای کسی که کس است ، یه حرف حساب بس است )
اما اینکه چرا خدا همه ی علم رو در قرآن ننوشته که جای شکی باقی نمونه ، از تصور کوتاه شما است و سه دلیل دارد
- اولا قرآن کتابی دینی است و اگر علوم امروزی مانند ریاضی و فیزیک و شیمی و هزاران علم دیگر را در قرآن مینوشت ، دیگه از اون حالت دینی و راهنما کننده خارج میشد و مردمان قدیمیتر و چه بسا امروزی چطوری باید تفهیم میشدن که چی به چیه ؟
- از طرفی دیگر تعادل پیشرفتی دنیا بهم میخورد . قصد خدا این نبوده که همه ی علم ها رو خودش برای انسانها کشف کنه و اختراع کنه و بزاره جلو دست انسان . چه بسا که اگر این کار رو هم میکرد ، الان شما میگشتید مثلا فلان اختراع رو پیدا میکردید و میگفتید : این یکی رو جا انداخته چون بلد نبوده ( مانند قوم بنی اسرائیل که براشون از آسمان سفره میفرستاد و تقریبا همه ی غذاها و خوردنی ها و میوه های دنیا در آن سفره بود . اما یک عده از سر بیکاری و ایرادجوئی آن همه اقلام رو گشتند و به حضرت موسی گفتند که چرا خداوند در این سفره سیر و عدس برای ما نگذاشته ؟ بله اون دوتا نبود اما عمدا نگذاشته بود . هزاران رقم خوراکی بر روی سفره بود و از آن ها نمیگفتند اما اون دو مورد رو اعتراض داشتند )
- و دلیل دیگری برای اینکه چرا خدا همه ی علوم رو بصورت کامل و واضح در قرآن ننوشته ؟ اینه که : هر آدمی که مقدار ناچیزی عقل داشته باشه ، به اینجاشم فکر میکنه که اگر خدا همه ی علوم رو در قرآن مینوشت (جدا از اینکه کتاب از حالت دینی خارج میشد ) حجم صفحات قرآن چنان زیاد میشد که در هیچ اتاق و کتابخانه ای جا نمیشد
یعنی میشد کتابی شامل تمام کتابهای نوشته شده ی امروزی
و در پاسخ به کسانی که میگن : چرا به جای همه ، مقداری رو ننوشت ؟ عرض کنم که : یا باید نمینوشت یا اگر مینوشت کامل مینوشت . چون اگر نصف و نیمه مینوشت بازم ناباوران میبردنش زیر سوال و میگفتن که خدا کامل نبوده چون ندونسته که همه ی رو بنویسه
پس اگر نویسنده زیرک بوده ، برای حل این مشکلات چکار کرده ؟
اومده خیلی عاقلانه ، هم ریتم دینی و هدایت کننده ی کتاب رو حفظ کرده و هم در لابلای سخنان دینی ، جملاتی علمی جاکرده که آن جملات ، هم کتاب را از حالت دینی خودش خارج نکرده اند و هم دلیلی برای آنان خواهد شد که دنبال فقط یک جمله هستند که ثابت کنه نویسنده موجودی ماوراتر از انسان بوده
در علم منطق تنها یک دلیل نیز کافی است درحالی که جملات علمی قرآن که لابلای جملات دینی پیدا شده خیلی بیشتر از یک رقمه
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالا وقتی ناباوران ، سخنی از قرآن درمیاد که معجزه است و کشفش برای آن زمان غیرممکن بوده ، دست به دامان سلمان فارسی میشن و آن سخن را به او نسبت میدهند و میگویند که این سخن علمی را سلمان به قرآن اضافه کرده
سلمان اگر چنین علومی داشت ، باید هزاران اختراع و ابداع میکرد و هزاران جلد کتاب علمی مینوشت ( چیزی بسیار فراتر از ابن سینا )
در حالی که فقط چند نوشته دارد که اونم در مورد دینه نه علوم دیگر
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
به یکی دیگر از این معجزات اشاره میکنم :
سوره "یس" آیه ی 38 (و خورسید در قرارگاه خود در حرکت است )
دانشمندان حتی تا چند صد سال پیش نیز نمیدانستند که خود خورشید نیز در حرکت است
آنان تازه داشتند سر گرد بودن یا نبودن زمین حرف میزدند و سر حرکت کردن یا ثابت بودن زمین
درحالی که بغیر از اشاره به این این دو گزینه ( گرد بودن و حرکت زمین ) ، خدا به حرکت خورشید نیز اشاره کرده
آیا این دلیل نیز برای ماورائی بودن نویسنده کافی نیست و جمله ی ناقص و گنگی است . به یه بچه هم بگی که خورشید حرکت میکنه ، درک میکنه که چی میگی .
این جمله کجاش گنگه و جای تردید داره ؟ و کدام دانشمند ( سلمان فارسی ) در کجای دنیا ، میتونست این چنین کشفی بکنه و بیاره تو کتاب یکی دیگه بنویسه ؟ اونم 1400 سال پیش !
مطمئنا امروز هم خیلی از مردم نمیدونند که خورشید نیز حرکت میکنه .
اگر کسی دنبال دلیل منطقی باشه ، صد تا براش رو میکنم ، و اگر کسی منطقی باشه ، فقط یکی براش بسته
و بحث کردن با کسانی که مدارک موجود را قبول نمیکنند ، فایده ای نخواهد داشت چون نتیجه گیری درست ، تنها با ارائه ی مدارک و منطقی بودن طرفین ممکن است . اینجا مدارک تکمیله ولی منطق تعطیله . کسی که آیه ی به این واضحی رو قبول نکنه ، ارزش بحث نداره