تدفین های عصرآهن
گور دُلمن :
واژه دلمن را برگرفته از اصطالحی به نام "تائول مائن"میدانند
واژه"تائول" به معنای تخته و "مائن"به معنای سنگ می باشد. این واژه در کل به معنای تخته سنگ است.
دلمن ها بناهایی از تخته سنگ عمودی اند که با چند تخته سنگ افقی که همچون سینی میز هستند، پوشانده شده بودند. تخته سنگهاى مسطحى که عموما روى چند پایه یا منهیرقرار دارند. با توجه به امکانات موجود در آن زمان برای چگونگی برپایی این سنگهای عظیم، نظریه های جدیدی از سوی برخی محققان مطرح شده و اینکه یا بشرآن روزگار به تکنیک های الکترو مغناطیس برای بی اثر کردن جاذبه زمین دست پیدا کرده بوده و یا اینکه موجودات فضایی در هزاران سال پیش توانسته اند با قدرت فوق العاده خود چنین بناهایی را ایجاد کنند. اما باید گفت که تحول در معماری در تمامی و یا بخش اعظمی از گیتی هم زمان صورت نگرفته اما توان برتری و غلبه انسان بر طبیعت را نمایان می کند.در اکثر کشورها، نمونه هایی از چنین بناهایی وجود دارد که از نظر شیوه برپایی وچگونگی ساخت، در سبک های مختلفی بنا گردیده و با نامهایی همچون منهیر,دلمن,تریلیتو " استون هنج" طبقه بندی شده اند.
بزرگترین دلمن شناخته شده ای که تابحال مشاهده شده، در برزیل واقع است. در اینجا سه دلمن وجود دارد که فضایی به مساحت یکصد متر مربع را اشغال کرده است. در نقاط مختلف جهان از جمله در ناحیه ماسیف سانترال فرانسه، بریتانیا، ایرلند، جزایر بالئاروس، جنوب اسپانیا، اردن و دیگر کشورها، دلمنها در مقادیر بسیار یافت شده اند.در مناطق مختلف ترکیه و به ویژه در ناحیه تراکیه نیز چنین بناهایی پیدا شده اند. ازهمین رو، اصطلاح مزبور در زبانهای مختلف کره ای، آلمانی، پرتغال و سایر کشورها با
اصطلاحات و اسامی دیگری غیر از دلمن به کار برده می شود.در رابطه با توزیع و پراکندگی دلمن ها در نقاط مختل جهان، نظریاتی از سوی دانشمندان ابراز شده است. دلمن های کشف شده درایران در نواحی آذربایجان و لرستان و دو سنگ افراشته در جزیره خارک می باشند. دلمنهای آذربایجان عمدتا در نواحی نمین، منطقه چای قوشان و ادامه آنها تا تالش و آستارا هم دیده می شود,انسانها به همراه ابزار و وسایل زندگی در برخی دلمنهاست که وجود ابزار و وسایل زندگی از اعتقاد به زندگی پس از مرگ در دوره باستان حکایت دارد. مردگان اغلب در حالت نشسته، با ابزارهای سنگی، مفرغی و زیور آلت یکجا دفن شده اند.اما نباید از ادله های اساطیر هم در این زمینه غفلت ورزید. چرا که در افسانه های جن و پری روسی، تزاروویچ ایوان، قهرمانان حماسی و دیگر شخصیت ها از کنار یک سنگ کنارجاده ای عبور می کنند که آنها را به مرگ رهنمون می سازد. اینها سنگهایی هستند با نشانی از دلمن
از اشیاء موجود در قبرها، نشان داده است که دلمن های موجود در فلسطین، همچون دلمن های یافت شده در سایر کشورهای جهان، به عنوان قبر مورد استفاده قرار می گرفته اند,همانگونه که می دانیم، درمذهب شرک مردمان عهد باستان عقیده بر این بود که همراه با مردگان باید غذا،نوشیدنی و اشیاء دیگر قرار داده شود. بدون هیچ شکی باید گفت که این کار آنان برای تامین مایحتاج ضروری مرده بوده است. اما نکته جالب توجهی که باید در این زمینه بدان پرداخت این است که در برخی مقابر و دلمن ها، چراغ نیز یافت شده است. شایدبتوان این گونه حدس زد که قرار دادن چراغ، آخرین نشان متداول از یک آیین ابتدایی در بین مردمان باستانی بوده است. شاید استفاده از آن به منظور گرم نگه داشتن بدن یا تامین روشنایی مرده بوده است. در بسیاری از دلمن های دانمارکی خاکستر چنین چراغهایی یافت شده است .در اغلب دلمنها حفره ای در یکی از لوحه های سنگی حفر شده که بنا به عقیده اغلب دانشمندان این حفره ها اختصاص به مرده داشت. دیگر دانشمندان حدس می زنند که چنین حفره ای به جهت روح مرده بوده تا در فرصت مناسب بتواند از بدن خارج شود. به نظر می رسد که برخی یادمان های سنگی ایستاده در برخی فرهنگها، نمادی ازپرستش نیاکان بوده باشند. در برخی جاهایی که مجموعه عظیمی از چنین سنگهای یادمان وجود دارد، مردمان محلی هنوز هم بدانها با شیوه ای روحانی احترم گذاشته و یا آنها را به گورستانهای جدید منتقل می کنند. چنین تصور می شود که این کار برای ارتباط با مردگان از طریق چنین سنگهای یادمانی می باشد
ایجاد حفره ها در دلمنها را جهت استفاده از نورخورشید برای کسانی که در آن زندگی می کردند و در واقع نوعی پنجره های اولیه میتوان خطاب کرد
گاهی در کنار چنین دلمن هایی که عبارت از آرامگاه یا گور می باشد، مجموعه ای ازدلمن ها در کنار هم وجود دارند و این گونه به نظر می رسد که راه سر پوشیده ای به وجود آورده اند درازای چنین دلمن هایی که به شکل گالری در کنار هم قرار گرفته اند،گاهی وقتها به 21 متر می رسد
[Forwarded from Persian Archaeologist]
گاهی اوقات، کل این گروه از دلمن ها، حاکی از دو یا سه دسته مرکزی از دلمن ها دارد.اینها که اغلب بر روی یک صفحه سنگی طبیعی مشابه و تقریبا در فاصله یک تا چهارمتری از یکدیگر بنا شده اند. چنین تراکمی از دلمن ها، به طور فرضی می تواندانعکاسی از این باشد که هسته مرکزی خانواده های همخون، با گروهی از خانواده های خویشاوند آن، در طی نسل های بسیار از چنین بناهایی به منظور تدفین استفاده می کرده اند. در واقع حفاریهای باستانشناسی بر روی موارد خاصی از دلمن ها، آشکارا حاکی از آن است که مردمان این زمان از بناهای خرسنگی این چنینی به عنوان آرامگاه استفاده می کرده اند. دلیل آن هم این است که استخوانهای مربوط به تدفین های مختلفی از نسل های بسیار در اینجاها انباشته شده است.
برخی دلمن ها بر روی زمین و برخی از آنها نیز در زیر زمین قرار دارند و می توان دلمنهای روی زمین را به عنوان اقامتگاه و دلمنهای زیر زمینی را آرامگاه تلقی کرد.
برای بنای چنین آرامگاههایی، وجود بلوکهای سنگی بسیار بزرگ در نواحی مورد نظر،بسیار ضروری بوده است. در جاهایی که چنین سنگهایی وجود نداشت، مرده ها را به جای مقبره های سنگی بزرگ، در خاک و یا در"پیت هوس"که چیزی شبیه به کوزهبزرگ است دفن می کردند.
سبک دیگری از معماری در همین دوران وجود دارد که ارتباط زیادی با دلمنها دارد وآن تمدن خرسنگی می باشد. خرسنگ یا خر پشته به قطعات سنگی بزرگی گفته می شود که روی هم گذاشته شده تا جدا کردن آنها در هنگام عملیات به راحتی صورت گیرد. خرسنگها گاهی در کنار دلمنها خودنمایی می کنند. در ایتالیا و مناطق فاسا و آنگیه و سنگهای ایستاده به صورت افراشته به سبک گور مگالیتیک مشاهده شده که در اطراف آن سنگهای بزرگ بر روی سنگهای دیگر به شکل دایره ای پیچیده شده اند که شاید به این طریق محدوده قبرها را مشخص کرده اند
دلمن ها متاثر از شرایط آب و هوایی، سنگهای موجود در منطقه، استحکام سنگها و وضعیت جغرافیایی منطقه، همچنین متاثر از فرهنگ، اعتقادات و ارزشهای ساکنان آن در سبکهایی مخصوص به خود ساخته شده اند.به عنوان مثال، در فالت ایران، خرپشته ها برای مقبره ها و به خصوص مقابر بزرگان ساخته می شدند و در تمدنهای قرون بعدی نیز می توان این روش بام سازی بر روی قبور را در نخستین گورهای دوران هخامنشی
مانند آرامگاه کوروش مشاهده کرد و این ادامه سنت خانه سازی اقوام ایرانی است که پیش از آمدن به فلات ایران در مناطق باران خیز ساحل غربی و جنوبی دریای خزر زیسته و از آن راه به فالت ایران رسیده اند. در ارتباط با کارکرد این بناها نیز باید گفت که محققان از ظاهر این بناها درباره کاربرد شان به نتایج قطعی نرسیده اند؛ اما کاربردهای احتمالی که در مورد آنها حدس زده اند، عبارت اند از: کاربرد نجومی،قربانگاهی برای پیشگاه خدایان، آرامگاه مردگان، مکانی به عنوان سکونتگاه و محلی برای خورشید پرستی و غیره. می توان گفت که اغلب این حدسها تا حدودی نزدیک به واقعیت اند. نکته دیگری که به عنوان نتیجه گیری اساسی ما حائز اهمیت است، آن است که دلمن یکی از مصنوعات ساخته دست بشری در جاههایی از طبیعت بوده است که غار طبیعی در آنجا وجود نداشته است. اما با این همه باید گفت که، دلمن نمادی از غار یا چیزی شبیه به آن بوده و به عنوان مسکن دارای کاربرد دوگانه هم برای زندگان و هم برای مردگان بوده است در پایان . بنا به دالیل گوناگونی که گفته شد، می توان مذهب را به عنوان مهمترین انگیزه برپایی دلمنها بیان کرد. در واقع، عمل برپایی سنگهای مقدس، بلافاصله پس از آنکه برقراری آیین مسیحیت به آیین رایج زمان خودنیز، تداوم پیدا کرد.
کانال آموزشی
persian archaeologist
https://telegram.me/joinchat/AAAAAD8uAfDJXZ2rj9jCWg