دوستان چون فصل زمستان است ، اینجا جا داره که تذکراتی را خدمت شما بخصوص شبگردهای عزیز ، راجع به خطرات جانوران درنده عرض کنم :
گرچه انسان ابهت درونی دارد و جانوران سعی میکنند که شکار انسان ، گزینه ی آخر باشد اما
در این فصل ، چون غذای کافی برای درندگان گیر نمیاد ، مجبور هستند که شما را انتخاب بکنند
مواظب گرگها باشید و
- همینطوری وارد کوه و بیابان نشوید
- سعی کنید که بیشتر از دو نفر باشید یا حداقل تک نباشید
- اگر از دور زوزه ی گرگها را شنیدید ، خیال نکنید که دور هستند و کاری به شما ندارند . بخصوص اگر فقط یک گرگ زوزه میکشید . ایشان در حال خبر کردن بقیه دوستان است برای شام آخر
اگر بعد از چندی ، همکاری پیدا نشد ، تکی یا جفتی راه می افتند
- بعد از راه افتادن ، گرگها تا جایی که راه داشته باشد ، بیصدا به هدف نزدیک میشوند و استتار می کنند . طوری که در چند قدمی هم دیده نمشن ( میچسبند به زمین )
- متاسفانه قبل از حمله ، کمتر نمایان میشن و غافلگیر میکنن . پس به تیر و تفنگ و سلاح هم اطمینان نکنید
- بازم متاسفانه در اولین جهش ، بسوی گردن حمله می کنند و فرصت کشتی گرفتن و مقابله ندارید
- تنها در روز و در زمینهای صاف است که جای استتار ندارند و آشکار حمله می کنند و اگر اینطوری باشد ، بازم مکارانه نقشه می کشند و مقابله سخت است ، بخصوص اگر تعداد آنها به 2 تا یا بیشتر برسد . اگر 2 تا باشند ، یکی از روبرو و یکی از پشت سر میاد . بطرف هرکدام که میچرخی ، اون یکی حمله میکنه . اگر هم بیشتر از 2 تا شدند ، دیگه
- اگر محل اجازه داشت ، بهتره که آتش روشن کنید
- بهترین چیزها برای ترساندن ، آتش و صدای مهیب هست
- اگر هم خبری نبود بازم بی خیال نباشید و سعی کنید که زودتر برگردید
- اگر خدای ناکرده ، مورد حمله قرار گرفتید و تک بود و گردنتان به دهانش نیفتاد و سلاح و توانایی مقابله نداشتید ، سعی کنید که از بغل گاز گرفتن ، یک دستتان را تا آخر بدهانش فرو کنید و بعد مشت کنید که بیرون نیاد تا خفه میشه ( منظور تا آخر گلو است ) البته بمحض اینکار باید فورا دست دیگر را بگردنش بیندازید و خود را به پشتش برسانید تا با وزن شما ، زمینگیر شود وگرنه عقب میکشد و دست میاد بیرون
- اگر گرگی را نیز کشتید ، به آن محل برنگردید . اگر برگشتید فقط از دور ببینید که بقیه چه میکنند
اینها حاصل تجربیات و شنیده های محلی هست و شاید در کتابها طور دیگری خوانده باشید یا اصلا به چنین مطالبی نرسید . اما خواندن کی بود مانند دیدن و دیدن کی بود مثل دریدن