انجمن تخصصی فلزیاب و ردیاب
تاریخ : پنج شنبه 1 آذر1403 - 4:01pm



پاسخ به موضوع  [ 106 پست ]  برو به صفحه قبلی  1 ... 7 , 8 , 9 , 10 , 11  بعدی
 گفته ها و داستان ها از زبان کسانی که دفینه در آورده اند 
نویسنده پیغام
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای

تاریخ عضویت: دوشنبه 3 خرداد1395 - 2:27pm
پست: 534
پاسخ با نقل قول
delta2014 نوشته است:
حدود بیست سال پیش در شمال غرب کشور دو نفر با تراکتور و یه نهر کن مشغول نهر کنی برای کشاورزان اون دیار بودند بالا خره بعد از مدتها نهر کنی به هنگام صبح خیلی زود شبانگاهی خیش نهر کن با سنگی در زیر زمین مثلاً در حدود هفتاد سانتی بر خورد می‌کنه و... تاریک بوده میان پایین و نگاه می کنند می‌بینند سنگ صاف بزرگی هست که نهر کن باعث شده سنگه تکون بخوره و سقف اتاقی را کنار بزنه داخلش یه تابوت بوده. یکی میگه بیا کارمونو ول کنیم و اینو با تراکتور ببریم اون یکی میگه نه اینطوری نمیشه خلاصه قرارشون اینطوری میشه که بیان شهرشون و روزانه با ماشین بیان ببرن . میرن شهر یکیشون بلافاصله و بدون هماهنگی با دیگری بر می‌گرده اونجا با همان تراکتور و تریلر و غیره اش دوستشو دور می‌زنه و خودش به تنهایی جنسو میاره خانه اش . دوستش هم بعد از اینکه متوجه خیانت دوستش شده می‌ره لوش می‌ده میان میبرنش بعد از چندی ولش می‌کنند دوباره میان میبرنش باز ولش می‌کنند البته تحت آزار و شکنجه هم می‌زارن هر کاری می کنند میگه من هیچی ندارم دروغه چیزی پیدا نکرده ام. خونه اش هم می‌گردند ولی پیداش نمی کنند بعد از سه ماه میان میبرنش هر چی تلاش ولی باز نمیگه جاشو. چندین بار طی فواصل مشخصی میبرنش به نتیجه ای نمی‌رسند. ناخناش طوری شده بوده که انگاری مادرزادی ناخن نداشته . هدفش این بوده که خودشو هر کاری بکنند اشکال نداره حداقل فرزندانش به جایی برسند و از مال دنیا بی نیاز باشند. ولی بعد از سه ماه که در حیاط خانه اش مشغول کاری بوده دوباره ماشین جیب یا همچین چیزی دوباره میاد سراغش و اینبار دیگه طاغتش به سر اومده و می‌خواسته جاشو بگه و خلاص بشه. از ماشین یه آدمی با کت شلوار سفید میاد پایین و باهم میرن داخل خانه چایی میاد جلوش به هنگام نوشیدن چای به مرد میگه من می‌دونم که اون طابوت دست تو هست و می‌دونیم که برداشته ای و رفتیم مکانش هم دیدیم و تاریخ و مشخصاتش و دقیق می دونیم و مدت هاست که به دنبالش بودیم چک با مبلغ بسیار بزرگ می‌زاره جلوش و میگه جای اونو بگو ببربم و از این به بعد هر وقت هر مبلغی دلت خواست به این شماره ماهانه زنگ بزن واریز بکنم. اون مرد میگه طابوت همونجایی هست که نشستی روش. فرشو کنار می‌زنه طابوت بر میداره می‌بره و به گفته خود مرد هنوز هم به قولش عمل می‌کنه و هر چی بخواد واریز می‌کنه میگه الان همه چی دارم و ... با گفتن داستانش گریه میکرده البته فرد کت شلواری اسمشم گفته.


پس نامردی همیشه هم عاقبت بدی نداره! :-?


شنبه 7 مرداد1396 - 6:48am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 بهمن1392 - 9:38pm
پست: 263
پاسخ با نقل قول
در دامنه کوه سبلان و در کنار رود بزرگ قره سو یه راهرو یی وجود داشته و مردم حیوانات اهلی خود را گاهی از اون راهرو رفت و آمد می دادند اون راهرو انگار جایی رو ارتباط به کنار روستا می‌داده که مثلاً پایین آمدن از کوهی را هدایت می کرده . یه جای این راه مالرو که معمولا کل کناره های راهروی اونجا صخره اییه . سنگی بوده یا صخره ای بوده که منجر به تنگه ای شدن اونجا می شده مثلاً یه طرف صخره و طرف دیگر شیب تند یا پرتگاه. که موجب خطر یا اذیت برای حیوانات می‌شده . یه روز یکی از اهالی به فکر این می‌افته که با یه پوک اون قسمت صخره رو تکه تکه کنه تا حداقل راه کمی هم که شده بازتر بشه. پوک را با خود می‌بره اونجا شروع به ضربه زدن می کنه بعد از چندی ضربه زدن صخره ترکی بر می‌داره و اجناسی از طلا بیرون می‌ریزه و ...



همیشه امید داشته باش


دوشنبه 6 شهریور1396 - 1:47pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 بهمن1392 - 9:38pm
پست: 263
پاسخ با نقل قول
با سلام نقلی دیگر
اصفهانی ها با نسخه ای در دست به شمال غرب کشور میان که اغلب یا اصفهانیها میان یا تبریزی ها و مال مردم اون سرزمین را می‌برند. میان اونجا به دنبال کسی می گردند تا به روستای مورد نظر آشنا باشد توسط راهنمایی کسانی یه مردی را پیدا می کنند ازش میپرسند در اون روستا شما سنگ غسال میشناسی طرف میگه نمی‌دونم یادم نمیاد. بهش می گویند اونجا یه چشمه ای هست در کنار چشمه یه سنگی هست که سنگ غسال هست که با آن مرده های روستا را می شویند. خلاصه طرفو مامور می کنند که باید بری بررسی کنی. طرف هم همین جوری که نمی‌تونسته بره اونجا به این فکر می‌افته که چند بسته جوراب بگیره به دست به عنوان جوراب فروش بره اونجا رو بررسی کنه همین کار هم می‌کنه بعد از ساعتی جوراب فروشی می‌رسه کنار چشمه روبروی چشمه مسجد هم بوده خم میشه آبی به صورت میزنه اینبر اونبر نگاه می‌کنه می‌بینه آره سنگه هنوز سر جاشه و هیچ کس اونو نبرده شوق زده میشه با عجله از اونجا دور میشه با اصفهانیا تماس می‌گیره به اونها میگه سنگ سر جاشه کی میایید بریم برداریم می گویند مثلا دو هفته دیگه می‌آییم و خبرت می کنیم. این منتظر میشه تا یه ماه هیچ کس خبرش نمی‌کنه بلند میشه دوباره میره اونجا میبینه سنگ سر جاش نیست برده اند. بعدا رابط میان اصفهانیا و خودش بهش میگه سنگ داخلش هفتصد تا سکه و یه کتاب بوده. طرف می گفته سنگ اندازه کیث یه کامپیوتر بوده و متحیر بوده که با چه روشی سکه ها و کتاب‌ را داخلش جا داده اند و پوشانده اند. خیلی از این اتفاق ها در این مناطق شمال غربی کشور می‌افته که بومی هر چقدر هم برای همچین آدمایی کمک بکنه حتی از جان و مال و وقتش می گذره تا کار اونا رو رو به راه کنه اینجور دورش می‌زنند ولی گاهی هم روستایی رو خوب راضی و شاد می کنند.



همیشه امید داشته باش


چهارشنبه 1 آذر1396 - 4:15am
استاد
استاد
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: چهارشنبه 26 تیر1392 - 4:12am
پست: 1911
محل اقامت: کوردستان
پاسخ با نقل قول
جستجوی اینجور افراد غریبه ، ممکن است برای هر منطقه یا روستای پرباری ، چندین بار پیش بیاد
هم این غریبه ها محتاج به افراد خبره ی بومی هستند و هم حرفا و نشانه ها و سنداشون برای افراد بومی میتونه بسیار مهم باشه ( یعنی احتیاج دو طرفه )
در درجه ی اول ، غریبه ها هستند که میتونند افراد بومی را دور بزنند . چون بومیها ساکن و ثابت هستند
پس بهتره که تا لحظات آخر ، تمام اطلاعات موجود را به غریبه ها ندهید و اگر با موضوع تناسب داشت ، سنگ یا مورد مشابهی را به آنها نشان بدهیم ( حتی اگر ساختگی باشد ) بعد اگر کلکی در کار نبود ، میتونید مورد اصلی را رو کنید
چون در بیشتر مواردی که بنده شنیدم ، سنگ یا مورد مشکوک را کلا حمل می کنند و میبرند و چیزی جز غم ، نصیب شخص بومی نمیشه
مواردی هم که احتیاج به حفاری داره ، معمولا توسط همان افراد بومی حفر میکنن و در نزدیکی هدف ، سر باز می زنند و وانمود می کنند که جا رو اشتباه حفاری کرده اند و خودشون شب آخر ، سر فرصت ، می زنن به هدف و میبرن
کسی هم نمیدونه کی بودن و اهل کجا بودن تا ردشونو بگیره
پس افراد بومی عزیز ، همیشه عاقلانه تصمیم بگیرند و از سر صداقت و راستگویی ، در همان لحظه ی اول ، جواب تمام سوالات را کامل ندهید و مسیر را نشان ندهید و اگر وارد مسائل حفاری و غیره شدید ، براحتی به هرکسی اعتماد نکنید تا یک عمر حسرت نخورید



لا اله الا هو


چهارشنبه 1 آذر1396 - 3:01pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 بهمن1392 - 9:38pm
پست: 263
پاسخ با نقل قول
در مناطق شمال غربی کشور که هم مرز با آذربایجان هست اکثر مرز با رود خانه متمایز شده در اطراف رودخانه ها تپه هایی گرد هست افرادی به اون طرف مرز می رفته اند تا تپه ها را کار کنند کار کرده اند به سنگ رسیده اند در اثر رفت و آمد مرزبانان اون طرف دست از کار کشیده اند برگشته اند .بالا خره یکی میاد میگه بابا این تپه ها رو روسها در فلان زمان ایجاد کرده اند که سر حد خودشونو نشون بدهند مثل اینکه در زمان جدا سازی آذربایجان ایجاد شده. علت شبیه بودنشون به تپه های تاریخی اینه که سربازها اونجا خاک جمع کرده اند شده خاک دستی و میان لایه های خاک سنگ هم گذاشته اند تا خاک سفت بمونه و تپه در اثر فرسایش از بین نره که کاملاً شبیه شده به تپه ها.



همیشه امید داشته باش


چهارشنبه 1 آذر1396 - 3:50pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 بهمن1392 - 9:38pm
پست: 263
پاسخ با نقل قول
سلام . چه هیجانی داره این داستان
یه نفر در بانکی مشغول صحبت با یه نفر یا کارمند بانک بوده صحبت اینجا رسیده که طرف داشته می گفته من اهل فلان روستا هستم همین که اینو گفته نفر بغلی گفته واقعا اهل اونجایی گفته آره چطور مگه . اونجا محلی به نام گورچین قیه سی ( صخره کبوتر ) میشناسی دوباره میگه آره.میگه ده سال پیش پدر من با یه نفر از اهالی روستاهای همجوار شما داشته با دستگاه سنگ شکن در کوه و صخره اونجا کار می کردند سنگ ها را برای سد سازی سه چهار کیلومتر دورتر می فرستادند. گورچین قیه سی صخره ای است به ارتفاع سه تا پنج متر. فرد روستایی پایین بوده پدر من با لودر سنگ شکن بالای صخره را یا حول می‌ده یا می شکنند یه هویی روستایی فریاد می‌زنه نگه دار نگه دار. میگه چی شد جواب می‌دهد یه شی پارلاق و بسیار درخشنده ریخت پایین. اول با دستگاه سنگ رو حول می‌ده کنار میرن می بینند پنج شش تا مجسمه کبوتر از جنس طلا هست. با عجله جمعش می کنند کمی هم خورده سنگ ها و سطح خاک را هم کنار می‌زنند چند تای دیگه پیدا میکنند کارشون جمع می کنند میرند. میگه الان که من با تلفن حرف می‌زدم پدرم از آلمان زنگ زده بود .خلاصه وضعشون فوق العاده بوده .پسره اونجا رو ندیده فقط پدرش نام و ... را برایش تعریف کرده. روستایی هم وضع خودشو بسیار سامان داده. روستاییه به یه روستایی دیگه گفته اونجا تعدادی هم مجسمه زیر سنگ ها مدفون شد و باقی موند هنوز اونجا هستن. اندازه یکی از سنگ ها دو در سه یا چهار متر .اونجا صخره های بسیار دراز وجود دارد به این خاطر به آنها صخره قطار هم می گویند. با دستگاه سنگ شکن اکثر صخره های بدرد بخور اطراف روستا و کو ها را خورد کرده اند. این هم تصویر ماهواره ای اون صخره که یکی قبل از دست خورده شدن است دیگری بعد از برداشتن

فعلا این عکس مربوط به بعد از واژگونی است


سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.



همیشه امید داشته باش


پنج شنبه 22 آذر1396 - 12:05am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 بهمن1392 - 9:38pm
پست: 263
پاسخ با نقل قول
یه اتفاقات عجیبی هم وجود داره من خیلی شنیده ام مثلا چند نفر در جایی مشغول حفاری بوده اند دیگه داشتند به هدف می خوردند می‌بینند صدایی میاد بالاییه به پایینیه میگه بیا بیرون. صدا نزدیک‌تر و نزدیک‌تر میشه. اینا با دقت نگاه می کنند می‌بینند چند تا انگار چراغ به دست دارن میان. بعد کمی متوجه می‌شوند که دو تا گرگ یه گوسفند رو گرفته اند آوردند نزدیک اینا و دارن تکه تکه اش می کنند چشمای گرگ شبا مثل چراغ میشه اینا اصلا با دیدن چنین منظره ای حالشون به هم می‌خوره پا میشن بر میگردند. چه حکمتی است که چندین مرتبه و جاهای مختلف این اتفاق مدام میافته و باعث دست از کار کشیدن انسان های زحمتکش میشه.



همیشه امید داشته باش


دوشنبه 3 دی1396 - 3:19am
استاد
استاد
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: چهارشنبه 26 تیر1392 - 4:12am
پست: 1911
محل اقامت: کوردستان
پاسخ با نقل قول
دوستان چون فصل زمستان است ، اینجا جا داره که تذکراتی را خدمت شما بخصوص شبگردهای عزیز ، راجع به خطرات جانوران درنده عرض کنم :
گرچه انسان ابهت درونی دارد و جانوران سعی میکنند که شکار انسان ، گزینه ی آخر باشد اما
در این فصل ، چون غذای کافی برای درندگان گیر نمیاد ، مجبور هستند که شما را انتخاب بکنند
مواظب گرگها باشید و
- همینطوری وارد کوه و بیابان نشوید
- سعی کنید که بیشتر از دو نفر باشید یا حداقل تک نباشید
- اگر از دور زوزه ی گرگها را شنیدید ، خیال نکنید که دور هستند و کاری به شما ندارند . بخصوص اگر فقط یک گرگ زوزه میکشید . ایشان در حال خبر کردن بقیه دوستان است برای شام آخر
اگر بعد از چندی ، همکاری پیدا نشد ، تکی یا جفتی راه می افتند
- بعد از راه افتادن ، گرگها تا جایی که راه داشته باشد ، بیصدا به هدف نزدیک میشوند و استتار می کنند . طوری که در چند قدمی هم دیده نمشن ( میچسبند به زمین )
- متاسفانه قبل از حمله ، کمتر نمایان میشن و غافلگیر میکنن . پس به تیر و تفنگ و سلاح هم اطمینان نکنید
- بازم متاسفانه در اولین جهش ، بسوی گردن حمله می کنند و فرصت کشتی گرفتن و مقابله ندارید
- تنها در روز و در زمینهای صاف است که جای استتار ندارند و آشکار حمله می کنند و اگر اینطوری باشد ، بازم مکارانه نقشه می کشند و مقابله سخت است ، بخصوص اگر تعداد آنها به 2 تا یا بیشتر برسد . اگر 2 تا باشند ، یکی از روبرو و یکی از پشت سر میاد . بطرف هرکدام که میچرخی ، اون یکی حمله میکنه . اگر هم بیشتر از 2 تا شدند ، دیگه :-o
- اگر محل اجازه داشت ، بهتره که آتش روشن کنید
- بهترین چیزها برای ترساندن ، آتش و صدای مهیب هست
- اگر هم خبری نبود بازم بی خیال نباشید و سعی کنید که زودتر برگردید
- اگر خدای ناکرده ، مورد حمله قرار گرفتید و تک بود و گردنتان به دهانش نیفتاد و سلاح و توانایی مقابله نداشتید ، سعی کنید که از بغل گاز گرفتن ، یک دستتان را تا آخر بدهانش فرو کنید و بعد مشت کنید که بیرون نیاد تا خفه میشه ( منظور تا آخر گلو است ) البته بمحض اینکار باید فورا دست دیگر را بگردنش بیندازید و خود را به پشتش برسانید تا با وزن شما ، زمینگیر شود وگرنه عقب میکشد و دست میاد بیرون
- اگر گرگی را نیز کشتید ، به آن محل برنگردید . اگر برگشتید فقط از دور ببینید که بقیه چه میکنند

اینها حاصل تجربیات و شنیده های محلی هست و شاید در کتابها طور دیگری خوانده باشید یا اصلا به چنین مطالبی نرسید . اما خواندن کی بود مانند دیدن و دیدن کی بود مثل دریدن



لا اله الا هو


شنبه 22 دی1396 - 1:45am
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 بهمن1392 - 9:38pm
پست: 263
پاسخ با نقل قول
delta2014 نوشته است:
سلام . چه هیجانی داره این داستان
یه نفر در بانکی مشغول صحبت با یه نفر یا کارمند بانک بوده صحبت اینجا رسیده که طرف داشته می گفته من اهل فلان روستا هستم همین که اینو گفته نفر بغلی گفته واقعا اهل اونجایی گفته آره چطور مگه . اونجا محلی به نام گورچین قیه سی ( صخره کبوتر ) میشناسی دوباره میگه آره.میگه ده سال پیش پدر من با یه نفر از اهالی روستاهای همجوار شما داشته با دستگاه سنگ شکن در کوه و صخره اونجا کار می کردند سنگ ها را برای سد سازی سه چهار کیلومتر دورتر می فرستادند. گورچین قیه سی صخره ای است به ارتفاع سه تا پنج متر. فرد روستایی پایین بوده پدر من با لودر سنگ شکن بالای صخره را یا حول می‌ده یا می شکنند یه هویی روستایی فریاد می‌زنه نگه دار نگه دار. میگه چی شد جواب می‌دهد یه شی پارلاق و بسیار درخشنده ریخت پایین. اول با دستگاه سنگ رو حول می‌ده کنار میرن می بینند پنج شش تا مجسمه کبوتر از جنس طلا هست. با عجله جمعش می کنند کمی هم خورده سنگ ها و سطح خاک را هم کنار می‌زنند چند تای دیگه پیدا میکنند کارشون جمع می کنند میرند. میگه الان که من با تلفن حرف می‌زدم پدرم از آلمان زنگ زده بود .خلاصه وضعشون فوق العاده بوده .پسره اونجا رو ندیده فقط پدرش نام و ... را برایش تعریف کرده. روستایی هم وضع خودشو بسیار سامان داده. روستاییه به یه روستایی دیگه گفته اونجا تعدادی هم مجسمه زیر سنگ ها مدفون شد و باقی موند هنوز اونجا هستن. اندازه یکی از سنگ ها دو در سه یا چهار متر .اونجا صخره های بسیار دراز وجود دارد به این خاطر به آنها صخره قطار هم می گویند. با دستگاه سنگ شکن اکثر صخره های بدرد بخور اطراف روستا و کو ها را خورد کرده اند. این هم تصویر ماهواره ای اون صخره که یکی قبل از دست خورده شدن است دیگری بعد از برداشتن

فعلا این عکس مربوط به بعد از واژگونی است


سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.



همیشه امید داشته باش


جمعه 17 خرداد1398 - 10:16pm
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
آواتار کاربر

تاریخ عضویت: چهارشنبه 30 بهمن1392 - 9:38pm
پست: 263
پاسخ با نقل قول
گورچین قایاسی همونطور که از نامش پیداست مجسمه های کبوتر از جنس احتمالا طلا در آن صخره جاساز بوده


سطح دسترسی لازم برای مشاهده فایل های پیوست شده در این پست را ندارید.



همیشه امید داشته باش


دوشنبه 19 خرداد1398 - 12:18am
نمایش پست ها از آخر به اول:  مرتب سازی بر اساس  
پاسخ به موضوع   [ 106 پست ]  برو به صفحه قبلی  1 ... 7 , 8 , 9 , 10 , 11  بعدی

چه کسی آنلاین است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر عضو شده ای موجود نیست. و 544 مهمان


در این انجمن نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
در این انجمن نمی توانید به موضوعات پاسخ دهید
در این انجمن نمی توانید پست خود را ویرایش کنید
در این انجمن نمی توانید پست های خود را حذف کنید
در این انجمن نمی توانید پیوست ارسال کنید

انجمن و سایت تخصصی فلزیاب و ردیاب با حضور اساتید مجرب - طراحی و ساخت و خرید و فروش مدارات الکترونیک و کیت و نقشه مدار دستگاههای پر قدرت فلز یاب و رد یاب با قیمت مناسب - دستگاه گنج یاب و دفینه یاب و گنجیاب جهت جستجوی طلا - بهترین و قویترین طلایاب و سیستم تصویری و فلزیاب پالسی و توباکس - آموزش اپراتوری ردیاب - best site / forum for metal detector (PI, VLF, Two Box, ...) , lrl , felezyab , felez yab systems to find treasure